eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
10هزار ویدیو
306 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن با ذکر صلوات و دعای فرج ، حلال است🙏🏻 ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
🟩 *«‌جرعه‌ای از خطبه فدکیه»* ۱ 🔷 *در روزهایی که دین خدا پایمال می‌شد و مردم به راحتی لگدمال‌شدنش را می‌پذیرفتند، عصمت پروردگار به پا خاست تا طنین سخنانش قرون و اعصار را فرا گیرد و راهنمای انسان‌های حقیقت‌طلب در تمام جهان باشد.* 🔹 از پس گذشت قرن‌ها، روشنگری‌های حضرت زهرا (س) هم‌چنان نورافشانی می‌کند؛ زیرا او با یک خطبه، اساس دانشگاهی را پایه‌ریزی کرد که تا پایان دنیا برقرار خواهد بود. 🔹 سخنرانی و خطبۀ حضرت زهرا (س)، تجلی‌بخش امام شناسی و ولایت‌محوری آن بانوی بزرگ و نیز حاوی مطالب عمیق فکری بسیاری است که نشان از معرفت سرشار آن حضرت به موضوعات علمی دارد. 🔹 در واقع می‌توان گفت، یک دورۀ درس اعتقادات استدلالی و تبیین اصول دینداری و اخلاق عملی است؛ معرفت‌آموزترین سخن بشری که در آن دوران بر انسان‌ها خوانده شده است. https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 مرگ در دیدگاه امیرالمؤمنین و سید الشّهدا علیهماالسّلام ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▫️ در کلمات امیرمؤمنان علیه السّلام آمده است که فرمود: 📜 « وَاللّه، لاَبْنُ أَبی طالِبٍ آنَسُ بِاْلَمْوتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْی أُمِّهِ. » 📃 به خدا سوگند، قطعا علاقه ی پسر ابی طالب به مرگ، از علاقه ی کودک به پستان مادر، بیشتر است. (۱) ▫️ و در کلمات سید الشّهدا علیه السّلام آمده است: 📜 « وَ ما أَوْلَهَنی إِلی أَسْلافی! إِشْتیاقَ یعْقُوبَ إِلی یوُسَفَ. » 📃 چه قدر به گذشتگانم علاقمند و سرگشته ام! بسان علاقه ی حضرت یعقوب به حضرت یوسف علیهماالسّلام (۲) ▫️ هم چنین به هنگام خروج از مکه و حرکت به سوی کربلا طی نطقی فرمود: 📜 « مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ، مُوَطِّنا عَلی لِقاءِ اللّه نَفْسَهُ، فَلْیرْحَلْ مَعَنا.» 📃 هرکس ‌می‌خواهد جان خود را درباره ی ما بذل کند و خود را برای ملاقات با خدا آماده کرده است، باما کوچ کند. (۳) ▫️ یعنی همه را به جهاد و جنگ و کشته شدن دعوت ‌می‌نمود. ✨ اهل بهشت نیز دوستان خود در دنیا را دعوت ‌می‌کنند که چرا نمی‌آیید و در قفس و زندان مانده اید؟! ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۱۳۵ (۱). نهج البلاغه، ص ۵۲؛ بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۲۳۳؛ ج ۷۱، ص ۵۷؛ ج ۷۴، ص ۳۳۴. (۲). بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ کشف الغمّه، ص ۲۹؛ لهوف، ص ۶۰. (۳). بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ لهوف، ص ۶۰. 🏷 https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ ▪️ ۱ ▪️ از پیامبر پرسیدند: حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) اگر انسان نیست، پس چیست؟ پیامبر فرمودند: فاطمه‏ (عليه‌السلام) حوريه‌اى است در سيماى انسان...✨ https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
09_2 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-06-28) Mashhade Moghaddas.mp3
26.19M
🔉 🔰فصل هشتم؛ از فرعون تا مأمون | جلسه نهم / بخش دوم * ماجرای شهادت فجیع شهید اول * جایگاه طلبگی؛ وراثت انبیاء علیهم‌السلام * ادامه بررسی سوره مبارکه علق * چه زمانی انسان طغیان‌گر میشود؟ * حال عجیب علامه طباطبائی رحمةالله؛ «احتیاج دارم» * خاطره علامه طباطبائی رحمةالله از ابراز مشکلات زندگی به استادشان * رو به خودت نسبت هستی نده * مال و اولاد؛ عامل طغیان انسان * زیارت؛ امتحانی برای بروز ربوبیت الهی * سنت الهی؛ برگرداندن نقشه سوء به اهلش * ماجرای حذف اسم رسول‌الله صل‌الله‌علیه‌وآله از پیمان‌نامه * خاطره آیت الله بجهت رحمةالله از سیدی که هر کس مقابل او ایستاد نابود شد 📚 معرفی کتاب: شهداء الفضیله، علامه امینی رحمةالله ⏰ مدت زمان :۴۸:۵۸ 📆 ١۴٠٢/٠۶ /٢۸ https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 بانوان آسمانی 🎬: مرضیه حدیدچی دباغ: آخر شما زنها رو چه به مبارزه ؟! برید خونه بچه داری تون رو بکنید ، تو که هشت تا بچه داری ، برو بچسب به شوهر و بچه هات ، در افتادن با شاه مملکت به شما چه ؟ سرباز اینها را زیر لب می گفت و دست و پاهای زن جوان ۳۴ ساله را به صندلی می بست ... در همین حین صدای مأمور ساواک بلند شد : دوساعته داری چه میکنی؟ زودتر اون کلاه فلزی را روی روسرش بگذار و وصلش کن به برق... سرباز نگاهی دیگر به چهرهٔ زجر کشیدهٔ زن انداخت ،چشمی گفت ،کلاه را بر سر زن گذاشت ،سیم برق را به کلاه وصل کرد و با اشاره بازجو به بیرون رفت. مأمور ساواک همانطور که شلاق را برکف دستش میزد ، جلوتر آمد ،شلاق را بالا برد و محکم بر روی پاهای زن فرود آورد و با صدایی بلند فریاد زد: خانم مرضیه حدیدچی دباغ، فرزند علی پاشا حدیدچی و همسرِ محمدحسن دباغ که گویا درس از شوهرت میگیری ،شنیدم اونم از همین خرابکاراست، شنیده ام شوهرت شده مراد و تو هم مرید ایشان و‌ پا ،جای پای او میگذاری، دوباره گذر شما به اینجا افتاد، خودت خوب منو می‌شناسی که چقدر بی رحمم اینبار مثل دفعه قبل نیست هااا، اون دفعه چون همه فکر کردند داری واقعا می‌میری آزادت کردند ، اما مثل اینکه دوستانت به زندگیت خیلی علاقه داشتند ،بردند بستریت کردند و عملت کردند و جونت را خریدند، اما اینبار یا اعتراف می کنی یا می‌کشمت.... بگو از کی خط میگیری؟ ارتباطت با خمینی چطوریه؟ اعلامیه ها را از کجا میاری؟ نکنه از تو همون حوزه ای که درس خوندی به دستت میرسه هااا؟؟ زن خیره به نقطه ای کور روی دیوار سیاه زندان ،هیچ عکس العملی نشان نمی‌داد. نه فحش های ساواکی و نه ضربات شلاقش ، هیچ کدام زبان او را باز نکرد. باز جو که از مقاومت زن پیش رویش به ستوه آمده بود، مثل گرگی زخمی به طرف زن آمد و همزمان با خاموش کردن سیگارش پشت دست زن ، جریان الکتریسیته را وصل کرد و ولتاژ آن را کم و زیاد می کرد ، تمام بدن زن می‌لرزید. چشمانش سیاهی می‌رفت و انگار پیش چشمش هشت فرزندش ،رژه می رفتند ،او باید تحمل میکرد بالاخره این سالها هم میگذرد ، نور امیدی در دلش بود که انگار نوید آینده ای زیبا را میداد. دوباره و دوباره ولتاژ برق را کم و زیاد کرد، درد تا مغز استخوان زن می پیچید ، زن با خود می‌گفت : نکند این بلاها را هم به سر دخترم رضوانه آورده باشند؟! بغض گلویش را فرو داد و اینبار صدای از ته حلق زن بیرون آمد. بازجو لبخند کریهی بر لب نشاند و گوشش را به دهان زن نزدیک کرد و صدایی ضعیف شنید که میگوید:یا زینب... بازجو عصبانی شد ولتاژ برق را زیاد کرد و همزمان با شلاق به جان او افتاد و مرضیه بیهوش شدو همراه صندلی بر زمین افتاد. باز امیدی به زندگی اش نبود ، پس ساواک تصمیم گرفتند او را آزاد کنند که اگر زنده ماند با تحت نظر گرفتن او به هستهٔ اصلی تشکیلاتشان دست پیدا کنند. مرضیه از زندان مخوف ساواک برای دومین بار آزاد شد ، تعلل جایز نبود باید به خارج از کشور می‌رفت ، تا هم جانش در امان باشد و هم آموزش ببیند . سال پنجاه و سه است و مرضیه به دور از خانواده درآن سوی مرزهای ایران، جایی واقع در مرز لبنان و سوریه آموزش های نظامی و چریکی میبیند، در گروهی عضو است که زیر نظر محمد منتظری ست و این زن یکی از اعجوبه های این گروه هست تا جایی که مأموریت های سخت به او میدهند و مرضیه هر زمان در یکی از کشورهای اروپایی ست گاهی در عربستان و گاهی انگلیس و فرانسه و گاهی هم در عراق به سر میبرد ،اما هرجا که هست همقدم با مبارزین آزادی‌خواه گام برمی‌دارد تا اینکه در سال پنجاه و هفت به او خبری میدهند...خبر می‌دهند که خبری در راه است... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/montazeraan_zohorr 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿