eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
9.6هزار ویدیو
299 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌸🍃🌸🍃 #قصه_دویست_و_چهل_و_چهارم نجاشی پس از شنیدن سخنان جعفر گفت؛ عیسای مسیح نیز برای همین مبعوث شد و
🌸🍃🌸🍃 💢 معراج پیامبر صلی الله علیه و آله در سال 12 بعد از بعثت، در شب 27 رجب، پیامبر در خانه دختر عموی خود مهمان بود و بعد از نماز عشاء خوابید. در همان شب جبرئیل و میکائیل و اسرافیل با هفتاد هزار فرشته نازل شدند. جبرئیل پیامبر را از خواب بیدار نمود و عرض کرد؛ امشب شبی است که خداوند از تو دعوت نموده و مرا مأمور فرموده که تو را برای اکرام و مکالمه حضوری و تماشای عوالم بالا و مشاهده عجایب آن و آثار رحمت و جلال و جمال خداوند که تاکنون برای کسی قبل از تو و بعد از تو روی نداده و نخواهد داد، حاضر نمایم. لذا حضرت وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و آماده حرکت شد و آن سه مَلَک، «بُراق» را که حیوانی از حیوانات بهشت بود حاضر نمودند. هنگام سوار شدن یکی از آن سه مَلَک مقرب دهانه آن را گرفت و دیگری رکابش را و سومی لباس حضرت را مرتب کرد. در این هنگام بُراق تکانی خورد و جبرئیل گفت؛ آرام باش که تا کنون پیامبری مانند این بر تو سوار نشده و بعد از این هم نخواهد شد، سپس براق حضرت را بلند نمود و جبرئیل؛ آیات آسمانی و زمینی را به پیامبر ارائه می داد. بعد صدای موحشی به گوش حضرت رسید و جبرئیل او را به زمین فرود آورد و عرضه داشت؛ اینجا مدینه است که باید بعدا به آن هجرت فرمایی و حضرت در آنجا دو رکعت نماز خواند و سوار شد و پس از طی مسیری دوباره جبرئیل او را پیاده نمود و گفت؛ اینجا طور سینا است و دوباره پیامبر دو رکعت نماز خواند و سوار شد تا به بیت المقدس رسید و براق را به حلقه ای که انبیاء مرکب هایشان را به آن می بستند، بست و داخل مسجد شد و جبرئیل ملازم حضرت بود. در آنجا حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و سایر انبیاء را دید که به استقبال آن حضرت آمده اند. و اقامه نماز گفته شد و جبرئیل بازوی پیامبر را گرفت و بر تمامی انبیاء برای امامت، ایشان را مقدم داشت و او نماز خواند و همه اقتداء کردند و بعد از نماز، کسی سه ظرف نزد حضرت آورد که در یکی شیر و در دیگری آب و در سومی شراب بود و شنید کسی گفت؛ اگر ظرف آب را بگیرد، خودش و امتش غرق می شوند. اگر ظرف شراب را بردارد، خودش و امتش به راه باطل می روند و اگر ظرف شیر را بگیرد خودش و امتش به راه حق می روند. سپس حضرت ظرف شیر را گرفت و تناول فرمود و جبرئیل عرضه داشت، خودت و امتت همیشه بر حق خواهید بود و سؤال از مشاهدات بین راه نمود و پیامبر آنچه را دیده و شنیده بود بیان فرمود. جبرئیل گفت؛ آن صدای محوش که شنیدی، صدای سنگی بود که من هفتاد سال قبل آن را به جهنم انداخته بودم و در آن وقت به ته جهنم رسید و اصحاب گفتند؛ از آن وقت به بعد پیامبر صلی الله علیه و آله دیگر خنده نکرد تا از دنیا رفت. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c