eitaa logo
🏴 منتظران ظهور 🏴
3هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
11.8هزار ویدیو
319 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی نشر مطالب حلال باذکر صلوات برامام زمان عج. ادمین: @Montazer_zohorr تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی گوید: عرضه داشتم: سبطه چیست؟ فرمود؛ فترت (فاصله زمانی که موجب سستی دین واعتقاد مردم گردد)، عرض کردم: در آن میان چکار کینم؟ فرمود: بر همان اعتقادی که هم اکنون دارید بمانید تا این که خداوند ستاره تان را برایتان برآورد. توضیح: یأرز بر سه وزن ینصر ویضرب ویعلم می آید، به تقدیم راء بر زای، یعنی: مخفی می شود. و ثانیاً: هر چند که علمای بزرگوار در زمان غیبت نواب امام (علیه السلام) هستند، ودر آنچه از قضایا واحکام بر مردم وارد می شود مرجع آنانند، ودر مسائل حلال وحرام حجت بر آن هایند، ولی حکمت های تقدیرات ومصالح تغییرات را نمی دانند، واز وجوه بدا واسباب قضا آگاه نیستند، وبسیار می شود که حیرت برطرف نمی شود وشبهه از بین نمی رود مگر با بیان وجه مصلحت وتوضیح حکمت، چنان که از حدیث ابو حمزه دانستی که از حیرت بیرون نیامد مگر بعد از آنکه امام (علیه السلام) وجه تأخیر فرج را از آن وقتی که امیر المؤمنین (علیه السلام) خبر داده بود بیان فرمود، وهمین طور در نظایر وامثال آن چنان که بر کاوش کننده در اخبار وسیر پوشیده نمی ماند، وذکر آن ها ما را از مقصود اصلیمان در این کتاب خارج می نماید، وخدای تعالی هدایت کننده به راه راست است. حاصل این که کشف معضلات وحل مشکلات ومانند آن ها از وظایف وشئون امام (علیه السلام) است وکشف نشدن آن ها در زمان غیبت به مردم مربوط می شود، چونکه آن ها سبب مخفی ماندن امام (علیه السلام) می باشند، خدای تعالی بر ما منت گذارد به تعجیل فرج وظهور آن حضرت (علیه السلام) ودیدارش را با عافیت نصیبمان فرماید. و ثالثاً: البته خداوند -تعالی شأنه- نسبت به بندگان لطیف است، والطاف او بر دو گونه است: گونه اول: الطافی است که به حکم عقل ونقل بر او واجب است، واین همان است که بر خلاف آن قبیح وزشت می باشد، وخداوند اصلاً قبیحی را انجام نمی دهد، چون بر او -عز شأنه- فعل قبیح ممتنع است، واین همان است که در زبانهای متداول ومشهور شده این که: لطف بر خدای تعالی واجب است، ودر این گونه لطف هیچ تفاوتی بین زمان ها واشخاص نیست، مثل این که تکلیف به کاری کند که مقدور نیست که بر خدای تعالی قبیح است، وتکلیف کردن به چیزی که بندگان راهی به علم یافتن به آن ندارند، لذا مبعوث کردن پیغمبران به قاعده لطف واجب است، ومعجزه دادن به ایشان به قاعده لطف واجب است، وتمام اهل عالم در همه زمانها ومکانها در این گونه لطف مساوی هستند. گونه دوم: آن است که به حکم عقل واجب نباشد بلکه از روی تفضل واحسان درباره هر کس که بخواهد به هر منظور وهرگونه بخواهد انجام می دهد (از او سؤال نشود از آنچه می کند واین بندگان هستند که مورد سؤال واقع می شوند).(۷۰۰) واز این گونه است لطف خداوند بر امت مرحومه محمدیه (صلی الله علیه وآله وسلم) به برداشتن تکلیف های سخت از آنها چنان که در آیه شریفه است: ولا تحمل علینا اصراً کما حملته علی الذین من قبلنا(۷۰۱)؛ خدایا! تکلیف گردان وطاقت فرسا را چنان که بر پیشینیان نهادی بر ما مگذار، ونیز از این گونه است مخفی داشتن علم به وقت بدایی ظهور امام (علیه السلام) از مؤمنان ودوستان آن حضرت، چون خدای (عزَّ وجلَّ) هر چند که حجت را بر آنان تمام کرده وبه وسیله عقل ونقل راه را برایشان روشن ساخته که صداقت امامانشان وتمامیت حجتشان را بیان فرموده به طوری که برای هیچ کس در افتادن به شبهه وگرفتار گشتن در حیرت عذری نیست، ولی از جهت شأن امامانشان ورعایت وضع ضعیف ترین افرادشان وکمی تعدادشان بر آنان منت نهاد وخبر یافتن از وقت بدایی که می داند ظهور از آن تأخیر می افتاد را از آنها پوشیده داشت برای حکمت ومصلحتی وبه خاطر لطف وتفضل وشفقت نسبت به آنان، ومرحمت واحسان برایشان، تا به حیرت نیفتند، وشبهه ای به ذهنشان راه نیابد. و از آنچه یاد کردیم -بحمدالله وله المنة- سر کتمان نمودن علم به وقت ظهور امام (علیه السلام) از سایر مردم از عوام وخواص معلوم شد، هم وقت حتمی وهم وقت بدایی آن، وبر تو باد که در آنچه یاد کردیم دقت وتأمل کنی که از سخنان ائمه اطهار (علیه السلام) -که خدای تعالی ما را در بهشت در جواز آنان اسکان دهد- گرفته شده است.🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌷قسمت 4⃣8⃣ 🔷جلددوم المکارم
- گاهی بررسی وامتحان در آثاری است که بر اعتقاد به وقوع محو واثبات مترتب می گردد، در مرحله توکل وتعبد وتضرع ودعا واهتمام به اموری که مایه تبدیل وتغییر در تقدیرات موقوف که قابلیت محو واثبات را دارند می باشند. ودر بررسی وامتحان نیز حکمت ها ومصالح بسیار مخفی وآشکاری هست که باپژوهش وتدبر در آیات قرآن وروایات رسیده از اهل بیت عصمت (علیهم السلام) برای اهل نظر معلوم می شود، وتحقیق سخن در این باره جای دیگر دارد. حاصل این که خدای (عزَّ وجلَّ) به وقوع محو واثبات خبر داده به خاطر مصالح وحکمت های بسیاری که بعضی مخفی وبعضی آشکار است، وبه قسمتی از آن ها اشاره کردیم، وکسی که در آیات وروایات تدبر نماید بر امور دیگری غیر از آنچه یاد آوردیم ان شاء الله تعالی مطلع خواهد شد، پس اگر امام (علیه السلام) به هر کسی خبر می داد که عاقبت کارش به کجا می انجامد، واین که در عالم تا ابد چه پدیده هایی واقع می شود، نقض غرض می شد، وحکمت های بسیاری که موجب جعل محو واثبات است باطل می گشت، لذا امام (علیه السلام) فرمود: اگر آن نبود شما را خبر می دادم به آنچه تا روز قیامت خواهد شد. واز آنچه بیان کردیم معلوم گشت که آیه محو واثبات مقتضی منع امامان (علیهم السلام) از خبر دادن به آنچه خواهد شد تا روز قیامت می باشد، نه نفی علم آنان -صلوات الله علیهم اجمعین🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌺قسمت 5⃣8⃣ 🟢جلددوم المکارم
حاصل این که منظور از مشاهده آن گونه مشاهده ای است که مقید به عنوان بابیت ونیابت خاصه باشد، مانند آنچه برای سفرای چهارگانه ای که در زمان غیبت صغری بوده اند تحقق یافت، نه مطلق مشاهده، واین از باب آوردن مطلق ومنظور داشتن مقید، یا ذکر عام واراده خاص می باشد واین گونه به کار بردن الفاظ بسیار ودر عرف ولغت شایع است، چنان که گویی: گوشت خریدم یا گوشت خریداری کن ومنظورت خصوص گوشت گوسفند باشد یا نه مطلق گوشت، وهمچنان که یاد آوردیم قرینه در سخن موجود است واز این قبیل است فرموده خدای (عزَّ وجلَّ) قل آمنا بالله وما انزل علینا وما انزل الی ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب والاسباط(۷۳۸)؛ بگو (ای پیغمبر) ما ایمان آورده ایم به خدا وشریعت وکتابی که بر ما نازل شده، وآنچه بر ابراهیم واسماعیل واسحاق ویعقوب واسباط نازل گردیده است.که اسباط لفظ عامی است ومقصود از آن خاص است، زیرا که بر همه اسباط (نوادگان یعقوب) کتاب ووحی وحکم نازل نگشت، بلکه فقط بر بعضی از آنها نازل شد، وهمچنین در توقیع شریف منظور از مشاهده گونه خاص آن است، چنانکه به یاری خدای تعالی برایت بیان داشتیم. وبه این وجه معلوم می گردد که بین این توقیع شریف وبین وقایع بسیاری که در کتابهای متعددی مانند بحار والنجم الثاقب ودارالسلام شیخ عراقی وغیر آن ها ذکر گردیده هیچ منافاتی نیست، که آن وقایع دلالت دارند بر وقوع مشاهده در زمان غیبت کبری برای بسیاری از مؤمنانی که به شرف لقای آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نایل آمده اند، خدای تعالی دیدار وشفاعتش را به ما روزی فرماید که او به بندگانش نزدیک واجابت کننده دعا است. و در جمع بین این ها وجوه بعیدی یاد کرده اند، که نیازی ندارد متعرض آن ها شویم ورد کنیم. وآنچه را بیان داشتیم همچون نور بر قله کوه طور، برای اهلش واضح است وتوفیق از خدا است.🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌺قسمت 6⃣8⃣ ⬅️جلددوم المکارم
می گویم: منظور از طلوع ستاره؛ ظهور امام (علیه السلام) است. ودلیل بر این بیان روایتی است که شیخ نعمانی (رحمه الله) به سند خود از ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) آورده که فرمود: ای ابان به مردم (جهان -خ ل) سبطه ای خواهد رسید...تا آنجا که گوید: عرضه داشتم: فدایت گردم: پس در آن هنگام چگونه رفتار کنیم؟ ودر آن میان چکار کنیم؟ فرمود: به سوی آنچه بر آن هستید روی آورید تا هنگامی که خداوند صاحب آن را برایتان بیاورد.(۷۴۶) و روایتی که ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی (رحمه الله) به سند صحیحی از مولایمان حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) آورده که فرمود: همانا ما همچون ستارگان آسمان هستیم که هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره دیگری طلوع می نماید، تا آنگاه که با انگشتانتان اشاره کنید وگردن های تان را بکشید خداوند ستاره تان را از شما غایب سازد، پس فرزندان عبدالمطلب یکسان شوند که دانسته نشود کدام از کدام است، پس هرگاه ستاره تان طلوع کرد پروردگارتان را سپاس گویید.(۷۴۷) و آن را شیخ نعمانی این چنین روایت آمده: همانا ما همچون ستارگان آسمانیم که هرگاه ستاره ای غایب گردد ستاره دیگری طلوع خواهد کرد، تا گاهی که با انگشتانتان اشاره نمودید وابروانتان را بالا کشیدید خداوند ستاره تان را از شما غایب سازد وفرزندان عبد المطلب یکسان گردند، پس نشناسی که کدام از کدام است، وچون ستاره تان طالع شد پروردگارتان را حمد گویید.(۷۴۸)🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 📙🔍قسمت 7⃣8⃣ ✅جلددوم المکارم
دوم: این که چون این سؤال وجواب در زمان غیبت اول (غیبت صغری) انجام شده، ودر آن زمان برای بسیاری از اهل ایمان دیدن ولقای آن حضرت (علیه السلام) اتفاق افتاده، از سفرای آن حضرت وغیر آن ها، چنان که در اخبار ظاهر می شود، ودر روایات چیزی که بر نفی مشاهده به طور مطلق در زمان غیبت صغری باشد ندیده ایم. سوم: اینکه احتمال می رود در آن وقت به خصوص، مانعی بوده به خاطر ملاحظه آن شخص که صلاح نبوده کسی به دیدار آن حضرت مشرف شود، ونظیر این معنی در منع وکلا از یاد کردن آن حضرت در روایت آمده، چنان که در اصول کافی از حسین بن الحسن علوی است که گفت: یکی از ندیمان روز حسنی ومرد دیگری که همراه او بود به وی گفت: اینک او (یعنی امام عصر) (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اموال مردم را از (باب حقوق) جمع می کند وبرای او وکلایی هست -و وکلای آن حضرت را در نواحی مختلف نام برد- واین را به عبیدالله بن سلیمان وزیر گزارش دادند، پس وزیر همت گماشت که وکلا را بگیرد، سلطان گفت: جستجو کنید ببینید این مرد (یعنی حضرت (علیه السلام)) در کجاست که این جریان بزرگی است. عبید الله بن سلیمان گفت: همه وکلا را دستگیر می کنیم، سلطان گفت: نه، بلکه با اشخاص ناشناسی برای جاسوسی نزد آنان پول هایی بفرستید، پس هر کدام از آنان چیزی گرفت دستگیر شود. راوی گوید: پس (از سویی حضرت قائم (علیه السلام)) نامه آمد که به تمامی وکلا دستور دهند از کسی چیزی نگیرند واز پذیرفتن آن خودداری کنند وجریان (حضرت صاحب الامر (علیه السلام)) را تجاهل نمایند، پس شخص ناشناسی برای جاسوسی نزد محمد بن احمد رفت وبا او خلوت کرد وگفت: پولی نزدم هست که می خواهم آن را برسانم، محمد به او گفت: اشتباه کرده ای، من از این مطلب چیزی نمی دانم، پس هر چه ملاطفت کرد محمد تجاهل نمود، وجاسوس ها را همه جا پراکندند وهمه وکلا از پذیرفتن چیزی امتناع ورزیدند، به جهت آن دستوری که از پیش به ایشان رسیده بود.(۷۸۱) چهارم: اینکه برای هیچ کس ممکن نیست به دیدن آن جناب مشرف شود مگر به اجازه حضرتش، وشاید منع کردن ابو جعفر از جهت اجازه ندادن امام (علیه السلام) به او برای تشرف یافتن آن شخص بوده، یا به خاطر این که این سر را تحمل نداشته وتوان رازداری در او نبوده وخبر را منتشر می ساخته، ویا به سبب های دیگر. مؤید این وجه است آنچه در اصول کافی از علی بن محمد از ابو عبد الله صالحی آمده که گفت: پس از وفات حضرت ابو محمد امام عسکری (علیه السلام) اصحاب ما از من خواستند که درباره اسم وجای امام (علیه السلام) بپرسم، پس جواب صدرو یافت که: اگر آن ها را بر اسم دلالت کنی آن را شایع می سازند وچنانچه جای را بشناسند آن را نشان خواهند داد(۷۸۲) پنجم: شاید آن شخص می خواسته با آن حضرت (علیه السلام) مصاحبت کند وملازم خدمت آن جناب شود به گونه اصحاب سایر ائمه (علیه السلام)، واین در هر دو غیبت ممنوع بوده است. وشیخ ابو جعفر این جهت را از او فهمیده بود، لذا گفت: ودر خواست مکن که با او همراه شوی. و مؤید این وجه است آنچه کلینی (رحمه الله) در خبر صحیحی از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: قائم (علیه السلام) را دو غیبت است، یکی کوتاه ودیگری طولانی، در غیبت اول کسی جایش را نمی داند مگر خواص شیعیانش، ودر دیگری جایش را نداند مگر خواص خدمتگزارانش.(۷۸۳) در امر گذشته نیز مؤید این وجه گذشت. وجه دوم: این که نگاه کردن به چهره نورانی اش عبادت است وتوفیق خواستن برای عبادت نیز عبادت است، بنابر این در خواست توفیق برای دیدن روی آن حضرت عبادت می باشد، وهر یک از دو مقدمه این مطلب آن قدر واضح است که نیازی به دلیل وبرهان ندارد، بلکه شاهد بر مقدمه اول روایتی است که در مجالس شیخ صدوق از مولایمان حضرت رضا (علیه السلام) آمده که فرمودند: نگاه کردن به ذریه پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عبادت است امام باشد یا غیر امام(۷۸۴) و شاهد بر مقدمه دوم دعاهایی است که از امامان ((علیهم السلام) رسیده وتوفیق عبادت از خدا خواستن را دستور فرموده اند. وجه سوم: فرموده امام (علیه السلام) در دعای عهد وغیر آن که: اللهم ارنی الطلعة الرشیدة والعزة الحمیدة واکحل ناظری بنظرة منی الیه...؛ که اطلاق آن عمومیت دارد وشامل زمان غیبت وحضور آن حضرت (علیه السلام) هر دو می شود، چنان که بر کسی که دلش به نور او روشن است پوشیده نیست.🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ❤️قسمت 9⃣8⃣ 🟢جلددوم المکارم
تتمه ای پر سود: همان طور که مستحب است نایل شدن به دیدن آن حضرت در زمان ظهورش را طلب نماید، هم چنین مستحب است لقای آن جناب در خواب یا بیداری در زمان غیبتش را مسئلت نماید، ودلیل بر این از چند وجه است: وجه اول: تمام آنچه بر استحباب دعا کردن برای هر کار مشروعی دلالت دارد، مانند فرموده خدای تعالی: وقال ربکم ادعونی استجب لکم(۷۶۳)؛ وپروردگار شما فرمود مرا (با خلوص دل) بخوانید شما را اجابت کنم. وفرموده خدای تعالی: واسئلوا الله من فضله(۷۶۴)؛ وهر چه خواهید از فضل خدا مسئلت نمایید. واذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان(۷۶۵)؛ وچون بندگان من (دور ونزدیکی) من از تو بپرسند پس (بدانند که) من نزدیکم دعای هر که مرا بخواند را اجابت نمایم. و روایات در این باره متواتر است، از جمله: ۱- از امام صادق (علیه السلام) است که فرمود: دعا همان عبادت است.(۷۶۶) که خدای (عزَّ وجلَّ) فرموده: ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین(۷۶۷)؛ همانا آنان که از عبادت من تکبر ورزند سر افکنده به جهنم خواهند افتاد. ۲- واز آن حضرت (علیه السلام) است که فرمود: دعا مخزن عبادت است همچنانکه ابر مخزن باران است.(۷۶۸)🍃🌹🍃🌹❤️🌹🌷 🎍قسمت 8⃣8⃣ 🟪جلددوم المکارم
ان الذین عندالله الاسلام(۸۰۷)؛ همانا دین پسندیده نزد خداوند آیین اسلام است. وخدای - عزوجل - فرموده: ومن یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه وهو فی الآخرة من الخاسرین(۸۰۸)؛ وهرکس غیر از اسلام دینی اختیار کند از او پذیرفته نیست واو در آخرت از زیانکاران خواهد بود. ووصی بها ابراهیم بنیه ویعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا وانتم مسلمون(۸۰۹)؛ وابراهیم ویعقوب فرزندان خویش را به این آیین سفارش کردند (وهر کدام به فرزندانش چنین گفت) ای فرزندان من همانا خداوند این دین را برایتان برگزیده پس جز به آیین اسلام نمیرید. همچون امام (علیه السلام) تأکید فرموده که مخالفان برای اولیای خدای تعالی شریکهایی قرار دادند که آن شریک ها بر آیین مشرکین بودند، مشرکانی که خدایانی دیگر برای خود ساخته ومی پرستیدند. و شما خواننده عزیز هرگاه در این کلام دقت کنید وآیات شریفه وتفسیر وتأویل ها وشرح هایی که از امامان (علیهم السلام) درباره آن ها روایت آمده را بررسی نمایید صحت معنایی که برای فرموده امام (علیه السلام) در اینجا بیان کردم را در خواهید یافت. و بدان که: کلمه ان در فرموده آن حضرت (علیه السلام): وان کان هؤلاء مخففه از ان مشدده است که برای تأکید سخن آورده شده، مانند فرموده خدای تعالی: وان کادوا لیفتنونک(۸۱۰)؛ وهمانا نزدیک بود تو را به فتنه اندازند. ان کاد لیضلنا عن آلهتنا(۸۱۱)؛ (کافران گفتند) البته نزدیک بود او (پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم)) ما را از پرسش خدایانمان به کلی گمراه سازد. وان کانت لکبیرة(۸۱۲)؛ واین (تغییر قبله) بسی گران بود. وان وجدنا اکثرهم لفاسقین(۸۱۳)؛ والبته بیشترشان را فاسق یافتیم. وغیر این ها. وبنابر آنچه مجلسی (رحمه الله) ذکر کرده ان وصلیه می باشد، وبر این فرض نیز با آنچه ما گفتیم منافاتی ندارد. سپس امام (علیه السلام) بعد از آن که آن ها تشویق وترغیب کرد، آنان را امر فرمودند که به امامشان اقتدا کنند، آنگاه فرمود: پس بر این کار با ورع وتلاش یاری دهید. زیرا که این از دو جهت کمک به امامشان، واز دو جهت کمک به خودشان است. اما این که کمک به امامشان است جهتش این است که معنی اعانت یاری نمودن دیگری بر کاری است که آن را می خواهد، وبدون تردید مقصود ومنظور امام (علیه السلام) ترویج دین خدا وحصول طاعت خداوند از هر یک از مخلوق اوست، پس چنانچه مؤمن در اطاعت خداوند جدیت وتلاش نمود واز معصیت ونافرمانی خداوند دوری گزید، امام خود را در مقصدش یاری داده ومعین امام (علیه السلام) شده است، پس امام در ازای آن او را اعانت خواهد فرمود. جهت دوم این که: تلاش وجدیت مؤمن در اطاعت، وورع وپرهیزش از گناه مایه ترغیب شدن مردم در پیروی از شیوه او، ودانستن حقانیت امامش خواهد شد، زیرا که این شیوه دلیل بر آن است که امام (علیه السلام) او را چنین ادب آموخته است(۸۱۴)، پس سبب پیروی واقرار واعتقاد به امام واعراض از دشمنان ومخالفانش خواهد شد، وبدین وسیله امام خود را یاری می دهد، وبا دشمنانش این چنین جنگ می کند، چنان که امام (علیه السلام) در حدیث گذشته فرمود: وبه وسیله ورع، دشمنانمان را در رنج وفشار قرار دهید. و اما این که اعانت ویاری خودشان است وجه اولش آن است: که جدیت در اطاعت وپرهیز از معصیت سبب بقا وثبات ایمان می شود، همچنان که افتادن در گناه واصرار در بدی ها بسا که مایه زوال ایمان گردد، خدای (عزَّ وجلَّ) فرماید: ثم کان عاقبة الذین اساؤا السوای ان کذبوا بآیات الله وکانوا بها یستهزؤن(۸۱۵)؛ وسرانجام آنان که به اعمال زشت وکردار بد پرداختند این شد که آیات خدا را تکذیب نموده وبه استهزاء گرفتند. وجه دیگر این که: کوشش وتلاش در اطاعت وپرهیز از گناهان، وپیروی از امام (علیه السلام) سبب مجاورت با او در بهشت برین می شود، واین اعانت کردن مؤمنین نسبت به خودشان در رستگاری به مجاورت امام در منزلگاه سلامت وجایگاه گرامی (بهشت) می باشد، همچنان که مخالفت نمودن با او در اعمال موجب محروم ماندن از این ثواب ودور شدن از جوار ائمه اطیاب (علیهم السلام) می گردد. وگواه بر این است آنچه ثقه الاسلام کلینی در روضه کافی از محمد بن یحیی از احمد بن محمد از حسن بن علی از حماد لحام از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت آورده این که: پدرش (علیه السلام) به او فرمود: پسر جانم راستی که چنانچه تو در عمل بر خلاف من رفتار کنی در منزلگاه فردای قیامت هم منزل من نخواهی بود. سپس فرمود: خدای (عزَّ وجلَّ) نخواسته کسانی سرپرستی افراد دیگری که در اعمال با ایشان مخالفند را به عهده داشته باشند، وبا آنان روز قیامت هم منزل شوند، نه به پروردگار کعبه سوگند.(۸۱۶)🍃🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴 🔰قسمت 0⃣9⃣ ✅جلددوم المکارم 🌸به روح پرفتوح علمای علم وعمل وسربازان امام زمان عجل الله فرجه خصوصا آقاسیدمحمدتقی اصفهانی ومترجم این کتاب شریف آقاسیدقزوینی صلوات🌺اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
"دوم: این که در مقام جواب اشکالی که بر خود وارد نموده گوید: ممکن است منظور از نیکوکار... وجهی برایش نمی شناسم، وظاهر از روایت آن است که سکوت کننده یا متکلم به حسب عملش نیکوکار یا بدکار باشد، که اگر ساکت باشد این عملش احسان به خودش می باشد، واگر سخنی نیکی بگوید، این عملش نیز احسان ونیکی به خودش می باشد، واگر سخن مباحی بر زبان براند با این کار به خودش بد کرده، چون ثواب سکوت را از دست داده است، وچنانچه سخن حرامی بگوید با این عمل از دو جهت به خودش بدی کرده، یکی از دست دادن منفعت سکوت، ودیگر: استحقاق عقوبت یافتن به سبب سخن گفتن به حرام. سوم: اینکه گوید: اضافه بر این که باقی بودن ثواب استمرار ایمان با وجود ارتکاب معصیت را ممنوع می دانیم اشتباه روشنی است، زیرا که با عدل الهی سازگار نیست، چون بدون تردید -به مقتضای دلایل محکمی که در جای خود بیان گردیده- ایمان عبارت است از اعتقاد واقرار واز این دو ترکیب می یابد. و اما اعمال: در تحقق یافتن اصل ایمان مدخلیتی ندارند، هر چند که در کمال یافتن آن دخالت دارند، پس چنانچه فرض شود که مؤمن زناکار در حال زناکردن بمیرد، قطعاً در آتش جهنم تا ابد نخواهد ماند، هر چند که به خاطر کارش -در صورتی که شفاعت به او نرسد- عقاب می گردد، ودر نظر فرقه امامیه شبهه ای در این نیست که ایمان سبب داخل شدن به بهشت می باشد. ومقتضای سخن این فاضل آن است که چنین شخصی تا ابد در جهنم بیفتد، ومن نمی دانم این سخن چگونه از این فاضل دانشمند صدور یافته! ولی بسا که اسب اصیل هم لغزشی یابد، وشمشیر تیز چیزی را نبرد ومعصوم کسی است که خدای تعالی او را مصون بدارد. چهارم: این که گفته: وبه عدم (استمرار ثواب ایمان) اشاره دارد فرموده معصومین (علیهم السلام): (زنا کننده در حالی که مؤمن است زنا نکند). نیز سخن نادرست وادعای بدون دلیل است، وحق این است که ایمان به حسب کمال مراتب ودرجات متفاوت ومختلفی دارد، چنان که از روایات بسیاری این معنی استفاده می شود، ومؤمن کامل کسی است که عملش گفتارش را تصدیق کند، وبدون شک گناهکار در حال معصیت عملش بر خلاف اعتقاد وگفتارش می باشد، واز این جهت نقصان وکمبودی در ایمانش داخل می شود، ولی اصل ایمان محقق ودر او موجود است، زیرا که ایمان -چنان که دانستی- اعتقاد واقرار است، وتا وقتی که اعتقاد واقرار آن شخص باقی است ثواب ایما نیز ثابت است، وبه آنچه یاد کردیم بسیاری از روایات ودعاهایی که از امامان (علیهم السلام) روایت شده اند راهنما است، از جمله فرموده امام (علیه السلام) در یکی از دعاها: اللهم ان عصیتک فی اشیاء امرتنی بها واشیاء نهیتنی عنها فانی قد اطعتک فی احب الاشیاء الیک وهو الایمان بک مناً منک به علی لا مناً به منی علیک...؛ خدایا چنانچه من نسبت به بعضی از کارها که امر فرموده ای انجام دهم، وبعضی از کارها که نهی کرده ای تا انجام ندهم (اگر در این کارها) تو را معصیت ونافرمانی نموده ام، پس همانا من در محبوب ترین چیزها نزد تو که ایمان به تو است اطاعتت نموده ام در حالی که آن ایمان را هم تو بر من منت نهاده ای نه این که من بر تو منتی داشته باشم...💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫 📗قسمت 1⃣9⃣ 🔰جلددوم المکارم
سپس سوره قل هوالله احدراصدبارمی خوانی، در هر رکعت (به همین صورت) سپس سلام دهد وهفتاد مرتبه بگوید: لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وبعد به سجده برود ودویست بار بگوید: یا رب یا رب... وهر حاجتی که دارد بخواهد. هفتاد وششم: گریستن در مصیبت مولایمان شهید مظلوم حضرت ابی عبد الله الحسین (علیه السلام)🍃🍃🍃🍃🌴🍃🍃🍃🌴🍃 📗قسمت2⃣9⃣ ♻️جلددوم المکارم
"و در حدیث صفوان جمال از امام صادق (علیه السلام) است که فرمود: اگر زائر امام حسین (علیه السلام) بداند که چه شادمانی وخرسندی به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وبه امیر المؤمنین وبه فاطمه وامامان (علیهم السلام) وشهدای از ما اهل البیت می رسد، واز دعای ایشان چه چیزهایی به او بر می گردد، وچقدر از ثواب در دنیا وآخرت به او خواهد رسید وچه (ثوابی) برایش نزد خداوند ذخیره است، هر آینه دوست خواهد داشت که باقیمانده عمرش در خانه اش دیده نشود...(۸۶۲) هفتاد وهشتم: بسیار لعنت کردن بر بنی امیه در آشکار وپنهان❌🔥⭕️🍃🍃🍃🍃 🌹قسمت 3⃣9⃣ ✅جلددوم المکارم
"وچنانچه امر بر شما مشتبه شد درباره اش توقف نمایید، وآنرا به ما رد کنید، تا آنچه را برای ما شرح گردیده برایتان شرح دهیم، پس اگر چنان بودید که شما را سفارش نمودیم واز آن بیرون نروید وکسی از شما پیش از خروج قائم ما (علیه السلام) بمیرد شهید خواهد بود، وهر کس قائم ما را دریابد پس در رکاب آن حضرت (علیه السلام) کشته شود پاداش دو شهید را خواهد داشت، وهر کس در پیش روی حضرتش دشمن ما را بکشد پاداش بیست شهید را خواهد داشت.(۸۸۱) هشتادم: مهیا کردن سلاح واسب در انتظار ظهور آن جناب (علیه السلام)🌷💫🌷💫🌷💫🌷🌷 🌷قسمت 4⃣9⃣ 🔰جلددوم المکارم
"مجلسی (رحمه الله) در شرح فرموده امام (علیه السلام): مرابطه ما مرابطه ای است که همیشه هست گوید: یعنی بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق، وانتظار فرج او ببندند، وبرای یاری نمودنش مهیا باشند ودر شرح فرمایش آن حضرت (علیه السلام): به مقدار دو وزن آن... گویند: یعنی ثواب صدقه دادن دو برابر وزن آن طلا ونقره هر روز برایش خواهد بود، واحتمال داردد که از باب تشبیه معقول به محسوس باشد، یعنی: برای او دو چندان وزن آن است ثواب خواهد بود. مطلب دوم: در بیان معنی مرابطه وفضیلت آن است، خدای (عزَّ وجلَّ) فرماید: یا ایها الذین آمنوا اصبروا وصابروا ورابطوا واتقوالله لعلکم تفلحون(۸۸۴)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید صبور باشید ویکدیگر را به صبر وپایداری سفارش نمایید ومرابطه کنید وخدا ترس باشید که پیروز ورستگار شوید. بدان که مرابطه از ربط به معنی بستن گرفته شده، ومنظور از آن در کتاب وسنت چند معنی است: معنی اول: آنچه فقها در کتاب جهاد از مباحث فقه یاد کرده اند این که: شخص مؤمن در یکی از مراکز نفوذ دشمن اسب (ومرکب) خود را نگاه دارد، برای حفظ بلاد اسلام از یورش وهجوم کفار، که هرگاه بر مسلمین هجوم کنند آن ها را دفع نماید. وحداقل این مرابطه سه روز وحداکثر چهل روز است، وچون از چهل روز بیشتر شود ثواب مجاهدین را خواهد داشت، ودر استحباب این گونه از مرابطه بین زمان حضور امام (علیه السلام) وزمان غیبت او فرقی نیست، واین مرابطه فضیلت بسیار دارد، چنان که در حدیث نبوی که در کتاب جواهر الکلام(۸۸۵) به نقل از منتهی حکایت شده از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است که فرمود: یک شب مرابطه کردن (واسب مهیا داشتن) در راه خدا از این که شخص یک ماه روزها روزه باشد وشب ها به عبادت قیام نماید ثوابش بیشتر است، پس هرگاه بمیرد عملی که انجام می داده بر او جریان خواهد یافت، وروزیش بر او جاری خواهد شد، واز فرشته ای که در قبر مردگان را بازجویی کند، ایمن خواهد ماند. و در حدیث نبوی دیگری است که: هر میتی نامه عملش پیچیده وپرونده اش مهر (وبسته) می شود مگر مرابطه کننده در راه خدا که عملش تا روز قیامت زیاد می گردد، واز فرشته بازجوی قبر (از فتنه دوران فترت خ ل) ایمن خواهد ماند. و در حدیث نبوی سومی آمده است: دو چشم است که آتش به آن ها نرسد، چشمی که از خوف خدا گریسته وچشمی که شب را برای حراست وپاسداری در راه خداوند بیدار مانده باشد. توضیح: اینکه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده: روزیش بر او جاری خواهد شد شاید منظور عالم برزخ باشد، به قرینه بعضی از اخبار وتفسیر بعضی از آیات، چنانکه بر اهل عنایت وخرد پوشیده نیست. دو نکته: شایسته است در اینجا دو نکته را تذکر دهیم: ۱- اینکه این گونه مرابطه نیابت بردار است، به جهت آنچه پیش تر در استحباب نیابت از زندگان ومردگان در سایر اعمال نیک وکارهای مستحب بیان داشتیم، وبه دلایل دیگری که در فقه یاد شده است. ۲- اینکه استحباب این مرابطه در صورتی است که ضرورت نداشته باشد، وگرنه در صورت ضرورت داشتن واجب کفایی خواهد بود وتفصیل سخن موجب خروج از مقصود می شود. معنی دوم: این که مؤمن با امام زمانش مرابطه کند، به اینکه خودش را به رشته ولایت او ببندد ومربوط سازد، وبه پیروی ویاری حضرتش ملتزم گردد. واین گونه از مرابطه بر همه افراد واجب عینی است، ونیابت در آن نیست، واینکه یکی از ارکان ایمان است، وخداوند متعال هیچ عملی را بدون آن نمی پذیرد. و بر این مطلب دلالت دارد -اضافه بر آنچه در مبحث وجوب انتظار ومباحث دیگر گذشت- آنچه علی بن ابراهیم قمی به سند صحیحی در تفسیر آیه یاد شده از امام صادق (علیه السلام) آورده که فرمود: (صبر کنید) بر مصایب (ویکدیگر را به صبر وادارید) بر واجبات، (ومرابطه کنید) بر (اعتقادبه) امامان (علیهم السلام)(۸۸۶). و در تفسیر برهان وغیر آن از امام باقر (علیه السلام) آمده که: درباره فرموده خدای (عزَّ وجلَّ): یا ایها الذین آمنوا اصبروا وصابروا ورابطوا. فرموده: بر انجام فرایض وواجبات صبر کنید وبا دشمنانتان پایداری کنید وبا امام منتظرتان مرابطه نمایید.(۸۸۷) و در همان کتاب به سند صحیحی از امام صادق (علیه السلام) آمده که فرمود: بر فرایض وواجبات صبر کنید ویکدیگر را بر مصایب به صبر وادارید وبر (اعتقاد به) امامان مرابطه نمایید.(۸۸۸) و از امام کاظم (علیه السلام) است که فرمود: بر مصائب صبر کنید ویکدیگر به تقیه کردن وادارید وبا کسی که به او اقتدا دارید مرابطه نمایید، وخداترسی را پیشه سازید باشد که پیروز ورستگار شوید.(۸۸۹)💐🍃💐🍃💐🍃💐 📗قسمت 5⃣9⃣ ✅جلددوم المکارم