eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ شیخ زکزاکی در کمتر از ۲۰ سال تونسته ۲۵ میلیون نفر را شیعه کند که ۹۰ درصد آنها مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستند جُرم کمی نیست! شش فرزندش را شهید کردندو خودش هم شکنجه شده و حبس کشیده و بعضی از ما هم با بالا پایین شدن قیمت تخم مرغ اعتقاداتمون بالا پایین میشه! سرباز واقعی اینگونه تلاش می کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از اهالی غزه نوشته‌بود: 📎غریب‌ترین کاری که امشب انجام دادم این بود که دوتا از پسرانم را با دوتا از پسران برادرم عوض کردیم که اگر خانه‌ی آن‌ها موشک خورد از خانواده‌ی آنها کسی زنده بماند و اگر خانه‌ی ما موشک خورد، از خانواده‌ی ما کسی زنده بماند…😢 🤲 در این روزهای سخت، مظلومین فلسطین را از دعا و صدقه فراموش نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 «وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللهِ»؛ بدانید که شما عاجز‌کننده‌ی خدا نیستید؛ کسی نیستید که از چنگ خدا فرار کنید یا در این چهار ماه نیرو آماده نمایید و با اسلام بجنگید. 🔸هرچه خلاف باشد، خلاف فطرت و طبیعت آفرینش جهان است. آنچه به‌وسیله‌ی دین خدا در طول تاریخ انجام شده است با فطرت عالَم و فطرت انسان منطبق است و چون اصل، انسان است، هرچه مطابق با فطرت او است، باقی است و هرچه مخالف با آن باشد، از‌بین‌رفتنی. پس مهلتِ چهار ماهه(در این آیه)، نَه بدان معنا است که کفر میتواند بماند، بلکه کفر از‌بین‌رفتنی است؛ چراکه مخالف با فطرت انسان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواظب قلب پدرها باشیم🌺 ┄┅═✧❁✨🌹✨❁✧═┅┄ ❥↬ عاشقان ظهور حضرت مـهــــ♡ــــدی عج🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ اثرات اطاعت از والدین در زندگی آیت الله بهجت حجت الاسلام مسعود عالی اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بِحَقِ زِینَبِ کُبریٰ(سَلٰامُ الله عَلَیهٰا)✨❤️‍🔥 🍃✨ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم ┄┅═✧❁✨🌹✨❁✧═┅┄ ❥↬عاشقان ظهور حضرت مـهــــ♡ــــدی عج🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼مراقبت داریم تا مراقبت ✍مردی مادر پیرش را سالیان سال مراقبت می‌کرد و زندگی خویش بر خود تباه کرده بود. روزی بزرگی را گفت: به گمانم در دنیا من تنها فرزندی باشم که مادرم مرا هفت سال مراقب بود تا بزرگ شوم، ولی من بیست سال است که او را در سن پیری مراقب هستم که اتفاقی برای او نیفتد. آن بزرگ گفت: تو بیست سال است مادر خود را مراقبی؛ مراقبت تو انتظاری برای مرگ اوست. ولی مادرت هفت سال مراقب تو بود و در انتظار رشد و بزرگی و کمال تو! پس بدان تو هرگز نمی‌توانی زحمات مادر خود را جبران کنی! http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💜عشق خدا به بنده‌هاش یعنی👇 😓گـنـاه می‌کـنیـم..... 👋خدا میگه برگرد و توبه کن ⛔️و هرگز فکر نکن من تو رو نمی‌بخشم ❤️من بندگانیکه زیاد توبه‌کنند رو دوست‌دارم إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ... بقره۲۲۲ 💕قطعاً خداوند، توبه‌کنندگان را دوست دارد. •🌿•🌺منتظران ظهور 🌺•🌿• http://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌿💐🌿💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند : 🌕 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود. 📚 ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۲۵
dua-komeil-ansariyan.mp3
11.28M
📝دعای 🎤استاد حسین التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌸🍃🌸🍃 #زندگينامه_شيطان #قسمت_سوم از امیرالمؤمنین نقل شده که ایشان فرمودند: خداوند خطاب به جبرئیل ف
🌸🍃🌸🍃 شیطان پاسخ داد: من از آدم برترم ،من از گوهر آتش آفریده شده ام و او از عنصر بى ارزش گل! پس روا نیست که مثل من در مقابل او سجده کند! خداوند هم به خاطر سرپیچى از دستور و سجده نکردن بر آدم فرمود: از میان ملائکه و بهشت پرنعمت من بیرون شو! هنگامی که دستور خارج شدن از بهشت براى وی صادر شد، ملائکه هم به او حمله کردند، او از ترس جان خود فرار کرد و خود را مخفى نمود. بعد از آن، این فرمان از طرف خداوند به آدم وحوا ابلاغ شد: «ای آدم، تو و همسرت در بهشت سکونت کنید و از نعمتهای بهشتی هر چه میخواهید بخورید، اما نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید بود» چگونه شیطان داخل بهشت شد؟ هنگامی که از جانب خدا خطاب آمد: اى اهل آسمان ها! من آدم و حوا را در بهشت منزل دادم و همه چیز را مباحشان کردم ، مگر بهشت جاودان را. اگر نزدیک درختان آن شوند و از آنها بخورند از ظالمان خواهند بود و از آن جا بیرون خواهند شد شیطان این خطاب را شنید و امیدوار شد پیش خود گفت : من آنها را از بهشت بیرون مى کنم!! شیطان که همه بدبختیهای خود را از ناحیه آدم میدانست و کینه او را به سختی در دل گرفته بود، در صدد بود به هر شیوه ای که ممکن است موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم کند. از ابن عباس اینگونه روایت شده : بعد از آن که شیطان از بهشت بیرون شد، تصمیم قاطع گرفت که با هر نقشه و حیله اى که شده ، باز خود را به بهشت برساند و انتقام خود را از آدم بگیرد، فکر کرد که از راه معمولى و عادى وارد شود، دید نگهبانان بر در بهشت هستند مانع او مى شوند. رفت کنارى و به انتظار ایستاد. اول طاووس  را دید، از او خواهش کرد که او را داخل بهشت کند، قبول نکرد. در این بین ناگهان چشمش افتاد بر بالاى دیوار، دید مارى بالاى دیوار قرار دارد. (تا آن روز مار یکى از حیوانات زیبا و خوش رنگ بهشت بود، و مثل سایر حیوانات دیگر چهار دست و پا داشت). شیطان جلو آمد و گفت :اى مار! مرا داخل بهشت کن ، تا اسم اعظم الهى را به تو تعلیم کنم . مار گفت : ملائکه ، نگهبان در بهشت هستند تو را مشاهده مى کنند و نمى گذارند داخل شوى . شیطان گفت ، مرا داخل دهان خود کن و آن را ببند و به این وسیله مرا داخل بهشت کن ، مار هم فریب او را خورد و همین کار را کرد و او را در دهان خود جاى داد ( این بود که در میان دندانهاى مار سم پدید آمد؛ چون جایگاه شیطان شد). وقتى مار به این وسیله او را داخل بهشت نمود، شیطان هم کار خود را کرد، آدم علیه السلام و حوا علیه السلام را وسوسه نمود تا فریب خوردند. مار گفت : اسم اعظم را که قول دادى به من تعلیم کن ، شیطان در جواب گفت : اى مار! من اگر اسم اعظم را مى دانستم ، احتیاج به تو نداشتم که مرا داخل بهشت کنى ،من با همان اسم اعظم داخل مى شدم !!! ... ٢ ذيل آيات سوره حجرمربوط به داستان آدم(ع)با اندكي تغييرات https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌸🍃🌸🍃 #زندگينامه_شيطان #قسمت_چهارم شیطان پاسخ داد: من از آدم برترم ،من از گوهر آتش آفریده شده ام و
🌸🍃🌸🍃 ابلیس ملعون،به خوبى مى دانست خوردن از آن درخت ممنوعه باعث مى شود که آدم و حوا را از بهشت بیرون کنند. در این زمینه چند روایت وجود دارد : 1- روایتی میگوید که بعد از آن که شیطان به بهشت رفت ، در همان دهان مار، شروع کرد با آدم علیه السلام صحبت کردن - آدم هم خیال کرد سخن گو مار است. مى گفت :اى آدم ! خدا نمى خواهد که شما براى همیشه در بهشت بمانید و هر کس از این درخت بخورد جاوید مى ماند. آدم جواب داد:اى مار! این حرف که تو مى زنى،از غرور شیطان است. شیطان هر چه وسوسه کرد، آدم نپذیرفت و با او مخالفت نمود. وقتى شیطان از آدم مایوس شد پیش همسر آدم رفت، گفت:آیا مى دانى چرا خداوند شما را از میوه این درخت منع کرده و گفته است نزدیک آن نشوید؟ چون هر کس از آن بخورد یا فرشته مى شود و یا عمر جاویدان را به دست مى آورد. سپس براى حق به جانبى خود، قسم هاى شدیدى خورد و گفت : من خیر خواه و دل سوز هستم ، خود را موظف مى دانم که شما را نصیحت کنم !! حضرت آدم علیه السلام که هنوز تجربه کافى در زندگى را نداشت و تابه حال گرفتار دام هاى شیطان و خدعه و نیرنگ هاى دروغ او نشده بود، نمى توانست باور کند کسى این چنین قسم دروغ به خدا یاد کند، سرانجام تسلیم شد و فریب و نیرنگ شیطان در او اثر کرد و از میوه آن درخت خوردند. درروایتی دیگر داستان اینگونه نقل شده : که هنگامی که شیطان از آدم مایوس شد پیش همسرش حوا آمد و گفت :اى حوا! آیا مى دانى درختى که خداوند براى شما حرام کرده بود، اکنون برایتان حلال کرده ؟ لگر مى خواهى امتحان کن ، فرشتگانى که موکل بر آن درخت بودند دیگر با شما کارى ندارند. حوا گفت : من الان امتحان مى کنم. به سوى آن درخت رفت . وقتى ملائکه خواستند او را از نزدیک شدن به آن درخت منع کنند، خداوند به آنان وحى نمود و خطاب کرد: شما کسى را که عقل ندارد منع کنید، نه کسى را که به او عقل دادم و آن حجت است بر او. اگر مرا اطاعت کند مستحق ثواب و اگر مخالفت کند مستحق عذاب است . ملائکه هم او را رها کردند و آزاد گذاشتند. حوا هم بى آن که آنها مانع اش شوند، به درخت نزدیک شد.  مقدارى از میوه درخت خورد و طورى هم نشد. پیش خود گفت : مار درست گفت!! بعد از آن رفت پیش همسر خود آدم علیه السلام و گفت : آیا مى دانى که خوردن از آن درخت بر ما حلال شده ؟ من نزدیک آن رفتم ، ملائکه هم مانعم نشدند، مقدارى از آن خوردم. آدم علیه السلام هم با حوا به راه افتاد، رفتند و از آن میوه خوردند! بعد از خوردن از آن درخت،ناگهان لباسهاى بهشتى از بدنشان ریخت و عورت ها و بدنهاى آنها تا آن موقع مخفى و پوشیده بود ناگهان ظاهر شد. ایشان در میان بهشت و جمع فرشتگان لخت و عریان شدند، حیران و سرگردان ماندند. وقتى لباسهاى بهشتى و آن تاج کرامت از اندامشان فرو ریخت و خود را در جمع ملائکه عریان دیدند، بلافاصله خود را به میان درختان رساندند و از برگ هاى درختان براى پوشیدن اندام کمک مى گرفتند  ولى برگ ها هم اطاعت نمى کردند و از بدنشان پرواز مى نمودند و باز عریان مى ماندند. با استیصال گفتند: خدایا! ما بر نفس خودمان ظلم کردیم اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود. خداوند به آنها خطاب کرد و گفت : مگر من شما را از خوردن میوه آن درخت منع نکردم ؟ مگر به شما نگفتم که شیطان دشمن آشکار و سرسخت شما است . چرا فرمان من را اطاعت نکردید و فریب آن ملعون را خوردید؟... ... ٢ذيل_آيات_مربوط_به_آدم_عليه_السلام_شرح_نهج_البلاغه_خوئي_ج٢ص٦٣ https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_نود_هشتم 🎬: محمود از جا بلند شد و گفت: فتانه دوباره معرکه گرفتی؟ نمیشه
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: دم دم های عصر بود، روح الله با انبوهی کاغذ در جلویش سخت مشغول آنها بود، زینب غرق نقاشی و عباس هم مشغول شیطنت، فاطمه همانطور که با خشم عباس را نگاه می کرد، پاهای ورم کرده اش هم با دست ماساژ می داد که صدای تلفن همراهش بلند شد. زینب که دختری فهمیده بود، خود را به میز عسلی رساند و گوشی را برداشت و به طرف مادر داد، فاطمه نگاهش به اسم روی گوشی افتاد و تماس را وصل کرد و‌گفت: الو،سلام شراره جان، ممنون شکر خدا بهترم، شما چطورین؟ آقا سعید خوبن؟! و بعد از تعارفات معمول، فاطمه درحالیکه با اشاره به عباس می فهماند که از روی پاهایش کنار برود گفت: نمی دونم والا،صبر کنید گوشی را میدم به حاج آقا از خودش سوال کنید و بعد گوشی را به طرف روح الله داد، روح الله با تعجب به خودش اشاره کرد و وقتی مطمئن شد شراره با او کار دارد گوشی را گرفت. چند دقیقه ای شراره صحبت کرد و آخرش روح الله با گفتن ان شاالله فردا یه فکری می کنم، تمامش کرد. روح الله همانطور که گوشی را به طرف فاطمه میداد گفت: تو به شراره گفتی که می خوایم خونه بخریم؟! فاطمه با تعجب ابروهایش را بالا داد و گفت: نه من؟! مگه میخوایم خونه بخریم؟! روح الله قهقه ای زد و گفت: ای وای میخواستم سورپرایزت کنم که نشد.. همون پول هایی را که پس انداز کرده بودیم را می خواستم بزارم برای پیش خرید خونه و قراره یه وام هم از اداره بگیرم و خونه را بخرم. فاطمه با ذوق زدگی دستی به پاهای دردناکش کشید و گفت: چه خوب! دستت دردنکنه که به فکر مایی، حالا این ربطش به شراره چی بود؟! روح الله برگه های جلویش را دسته کرد و گفت: انگار میدونست ما پول و پله ای داریم، میگفت سعید دو تا خونه توی تهران دیده مفت، می خواد پولی جور کنه بخردشون و اونجور میگفت تا یک ماه دیگه میتونه دوبرابر پولی را که برای خریدش داده با فروششون به دست بیاره، یه مقدار پول کم داشتن که از من می خواست، حالا من میخوام اگر تو راضی باشی این پول پیش خرید خونه را بهش بدم، سرماه هم ازش میگیرم، شاید یه مقدار سود هم بده ، نظر تو چیه؟! فاطمه که انگار شراره خواهر واقعی اش هست، دلسوزانه لبخندی زد و گفت: حالا ما اینهمه مدت بدون خونه بودیم، این یک ماه هم روش،بهش بده روح الله سری تکان داد و گفت: خودمم همین نظرم هست، از طرفی میگفت یکی از اون خونه ها را به نام خودم میزنه یعنی در هر صورت ما صاحب خونه میشیم، خوبه؟! فاطمه نفس کوتاهی کشید و‌گفت: اون وام اداره را چی؟! روح الله گفت: دوست دارم یه آلونک توی قم برا خودمون بگیریم، نظر تو چیه؟! فاطمه با خوشحالی سری تکان داد و گفت: عالی میشه... روح الله برگه ها را جمع کرد، گوشی اش را برداشت و شماره سعید را گرفت.. روح الله و فاطمه اصلا توجه نکردند که شراره از کجا می دانست آنها پول دارند و به چه راحتی شراره آن پول را از دستشان درآورد. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂