جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو
بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو
با حساب دل خود هرچه نوشتم دیدم
من از این زندگیم سود نبردم بی تو
#العجل_مولا💔
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
پول تبرکی.MP3
3.88M
✨ پول تبرّکی
✅ ماجرای تشرف عالم سالک حاج شیخ جعفر توسلی (ره) محضر مبارک حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف
🎤 مصاحبه با شیخ أبوتقی الکوفی
🏷 #امام_زمان علیه السلام
#شیخ_جعفر_توسلی #تشرف
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارزش یک مؤمن به چیست؟
🎙 حجتالاسلام #عالی
امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
#منتظران_ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🪴❣﷽❣🪴
🌿🌱🍃🪴
🌿🌱🪴
🌿🪴
🌿
#سلام
🌴: ای كميل! خانواده ات را فرمان ده كه روزها در به دست آوردن بزرگواری، و شبها در رفع نياز خفتگان بكوشند، سوگند به خدایی كه تمام صداها را می شنود، هر كس دلی را شاد كند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالی بر او باريدن گرفته و تلخی مصيبت را بزدايد چنانكه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند
📒 #نهج_البلاغه #حکمت257
🌿
🌿🪴
🌿🌱🪴
🌿🌱🍀🪴🍃
#کلام_رهبری
🇮🇷 *مردمی بودن مقولۀ گستردهای است و جلوههایی دارد. یک جلوه همین رفتن میان مردم و شنیدن بیواسطه از مردم است. این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که جناب آقای رئیسی انجام دادند که میان مردم رفتند جلوهای از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است.*
✅ *بنده در این سیوچند سال از همۀ دولتها با گرایشها و توانهای مختلف حمایت کردم. دلیلش هم واضح است؛ چرا که شرایط کشور و اهدافی که ما برای خودمان ترسیم کردیم در جمهوری اسلامی اقتضا میکند که همه به قوۀ مجریه که وسط میدان است، کمک کنند؛ رهبری کمک کند، مردم کمک کنند، روشنفکرها کمک کنند، نخبگان کمک کنند؛ قاعدهاش این است؛ همۀ دولتها مستحق این کمک همهجانبه هستند.*
✅ *ما به همۀ دولتها کمک کردیم. لکن در مورد این دولت علاوه بر کمک، بنده با نگاه به این دو ساله، تمجید هم میخواهم بکنم.*
✅ *در دولت سیزدهم در بخش مدیریتی هم کارهای بسیار خوبی در دولت انجام گرفته است. یکی از آنها حضور در بین مردم و مواجۀ مستقیم با مشکلات مردم است. این بسیار کار مفیدی است. از چند جهت مفید است. یکی اینکه که شما اطلاعات دست اول پیدا میکنید. فواید دیگر هم دارد. ارتباط نزدیک و متواضعانه و صمیمی با مردم. این خیلی مهم است.*
✅ *ما حق نداریم با مردم رفتار از جایگاه استعلاء و استکبار برخورد کنیم و حرف بزنیم. ما کسی نیستیم. آنچه که هست متعلق به مردم است. اگر شأن شغلی و مقامی هم به ما داده شده اولاً مردم دادهاند، ثانیاً داده شده برای اینکه به مردم خدمت بکنیم.*
✅ *سادهزیستی و کاهش تشریفات در سلوک شخصی و حکومتی دولت بهخصوص شخص آقای رئیسجمهور برای من چشمگیر است.*
📚 «بیانات به تاریخ ۱۴۰۲/۶/۸»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆✍آیاانتخابات درست با☀️ظهورارتباط دارد❓❓
👤🎥استادپناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ظهور رو خیلی نزدیک ببینید "مثل غربی ها"
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
واز آن حضرت (علیه السلام) است که فرمود: دعا مخزن عبادت است همچنانکه ابر مخزن باران است.(۷۶۸)
۳- ونیز از آن جناب آمده که فرمود: خداوند را بسیار بخوانید که خداوند از بندگان مؤمنش دوست می دارد که او را بخوانند، وبه بندگان مؤمن خود استجابت را وعده فرموده وخداوند دعای مؤمنین را روز قیامت عملی برای آن ها محسوب خواهد کرد که در خیر آن ها می افزاید.
۴- ودر حدیث دیگری از آن حضرت است که: پس دعابسیار کن که کلید هر رحمت وپیروزی هر حاجت است، وآنچه نزد خدای (عزَّ وجلَّ) است جز به وسیله دعا به دست نیاید، وهمانا هیچ دری بسیار کوبیده نشود مگر این که به گشایش برای کوبنده اش نزدیک گردد.(۷۶۹)
۵- واز پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده که فرمود: هر مسلمانی خدای تعالی را بخواند به دعایی که قطع رحم وگناه در آن نباشد، خداوند به سبب آن یکی از سه چیز را به او دهد: یا دعایش را به زودی مستجاب فرماید، ویا آن را برای آخرتش ذخیره نماید، یا مانند آن را از بدی از او دور سازد.(۷۷۰)
۶- واز آن حضرت (علیه السلام) آمده که فرمود: دعا مغز عبادت است، وهیچ مؤمنی خداوند را نخواند مگر این که مستجاب فرماید، پس یا به زودی آن را در دنیا برایش تعجیل می کند، ویا برایش به آخرت تأخیر می اندازد، ویا به مقدار دعایش از گناهانش می آمرزد به شرط آن که به گناهی دعا نکند.(۷۷۱)
۷- واز آن حضرت (علیه السلام) روایت شده که فرمود: عاجزترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد، وبخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن بخل ورزد.(۷۷۲)
۸- واز امیر المؤمنین (علیه السلام) است که فرمود: خداوند چنین نکند که درب دعا را بر کسی بگشاید ودرب اجابت را بر او ببندد.
۹- واز امام صادق (علیه السلام) روایت آمده که فرمود: بر شما باد دعا کردن که چیزی نخواهید یافت که در تقرب جستن به خداوند مثل آن باشد.(۷۷۳)
۱۰- واز امیر المؤمنین (علیه السلام) است که فرمود: محبوب ترین اعمال نزد خدای (عزَّ وجلَّ) در زمین دعا است، وبهترین عبادت عفاف است.(۷۷۴)
۱۱- واز فضیل بن عثمان روایت شده که گفت: به حضرت امام صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: مرا سفارشی فرمای، فرمود: تو را سفارش می کنم به تقوی وخداترسی، وراستگویی، وادای امانت، وخوش رفتاری با مصاحبت خویش، وپیش از طلوع خورشید وپیش از غروب آن بر تو باد دعا کردن، وچیزی تو را از درخواست کردن از پروردگارت باز ندارد، ونگویی: این چیزی است که عطا نخواهم شد، ودعا کن که خداوند آنچه را بخواهد انجام می دهد.
و اخبار دیگری که در کتابهای علمای بزرگوارمان روایت شده است، وحاصل سخن این که: تشرف به دیدار امام (علیه السلام) امری است ممکن است ومشروع، وهر امر ممکن مشروعی مستحب است برایش دعا شود. نتیجه این که: دعا کردن برای تشرف به دیدار آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مستحب می باشد. کبرای این قضیه: به کتاب وسنت واجماع وعقل ثابت است، واز کتاب وسنت آنچه یاد آوردیم بسنده است، واجماع برای کسی که خبرگی وانسی با کتابهای علما وسیره مسلمین داشته باشد معلوم است، بلکه می توان ادعا کرد که استحباب دعا از ضروریات دین است. وعقل حکم می کند به این که خوب است بنده مطالب وخواسته هایش را از پروردگار عالمیان مسئلت نماید.
از احمد بن ابراهیم آمده که گفت: به ابو جعفر محمد بن عثمان اشتیاقم را به دیدن مولایمان (علیه السلام) بیان داشتم، به من فرمود: با شوق مایلی که او را ببینی؟ گفتم: آری، فرمود: خداوند شوق تو را سپاس گوید وروی آن حضرت را به آسانی وعافیت به تو بنمایاند، ای ابو عبد الله تقاضا مکن که او را ببینی زیرا که ایام غیبت به او مشتاق هستی ونخواه که با او همراه شوی که این از کارهای بزرگ خداوند است، وتسلیم بودن به آن اولی است، ولی به سوی او به وسیله زیارت توجه کن...(۷۸۰)
می گویم: در این حدیث نسبت به آنچه یاد کردیم منافاتی نیست.
اول: این که چون جناب محمد بن عثمان برای او دعا کرد به این که: وروی آن حضرت را به آسانی وعافیت به تو بنمایاند. واگر این امر غیر ممکن بود یا خواستنش نا مشروع بود برایش چنین دعایی نمی کرد.
و اما صغرای مطلب یعنی امکان تشرف به دیدار امام منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ومشروع بودن طلب آن برای اهل ایمان ویقین ثابت است، وقوی ترین دلیل بر امکان آن وقوع وتحقق یافتنش برای بسیاری از صلحا وکسانی است که خداوند خیر دنیا ودین را برایشان خواسته، ودرخواست آن در چندین دعا وزیارتی که علمای صالح گذشته ما در کتاب های شان یاد کرده اند آمده، چنان که در دعایی که، توسط عمری از آن حضرت روایت شده چنین آمده: وما را از کسانی قرار ده که دیده شان به دیدارش روشن گردد(۷۷۵).
و در دعای عهد می خوانیم: ودیده ام را به سرمه یک نگاه به او روشن ساز(۷۷۶).
و در دعای ندبه است که: وای خدا سرور این بنده کوچکت را به وی بنمایان ای شدیدالقوی. ودعایی که پس از سلام بر آن حضرت در سرداب مبارک مروی است آمده: وچهره اش را به ما بنمای. وغیر این ها که در جای خود ذکر گردیده، واین که تمام این ها را حمل کنیم بر آن که منظور در خواست دیدن آن جناب فقط در زمان ظهورش می باشد شاهد وداعی بر آن نیست. ودر بعضی از اخبار است که آن حضرت (علیه السلام) در میان مردم آمد وشد می کند. پس او را می بینند ولی نمی شناسند. وبرای من وبعضی از اخیار، بعضی از اسرار اتفاق افتاده است.
و از جمله اخباری که به آن ها اشاره کردم روایتی است که کلینی (رحمه الله) در اصول کافی به سند صحیح عالی از سدیر صیرفی(۷۷۷) آورده که گفتن شنیدم حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمود: همانا در صاحب این امر شباهتی به یوسف (علیه السلام) هست. گوید: عرضه داشتم: گویی از زندگانی وغیبت او یاد می کنی؟ آن حضرت -علیه الصلاة والسلام- به من فرمود: وچه چیز آن را انکار می کنند این افراد شبیه خوک؟ به درستی که برادران یوسف اسباط وپیغمبر زاده بودند، با یوسف تجارت کردند، وخرید وفروش نمودند، وبا او سخن گفتند وحال آن که برادرانش بودند واو برادرشان بود او را نشناختند، تا این که خودش گفت: من یوسفم واین برادر من است. پس چه انکار می دارد این امت ملعون این که خداوند (عزَّ وجلَّ) با حجت خود در وقتی از اوقات همان کند که با یوسف کرد؟ به درستی که یوسف پادشاهی مصر را داشت وبین او وپدرش مسافت هیجده روز راه بود، پس اگر یوسف می خواست پدر را از احوال خود خبر دهد می توانست، همانا یعقوب وفرزندانش هنگامی که مژده یافتند آن مسافت را تا مصر نه روزه پیمودند. پس این امت چرا انکار می دارد که خدای (عزَّ وجلَّ) با حجت خود چنان کند که با یوسف کرد، این که در بازارهایشان راه برود وبر فرش هایشان قدم بگذارد تا آنگاه که خداوند در آن (جریان) به او اذن دهد، همچنان که به یوسف اذن داد که گفتند: آیا تو همان یوسفی؟ گفت: من یوسف هستم.(۷۷۸)
و نعمانی به سند خود از سدیر آورده که گفت: شنیدم حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمود: همانا در صاحب این امر سنتی از یوسف هست. راوی گوید: عرضه داشتم: گویی ما را از غیبت یا حیرتی خبر می دهید؟ فرمود: چه انکار می کنند این خلق ملعون خوک صفت از این امر؟ همانا برادران یوسف افراد عاقل وفهمیده بودند بر یوسف وارد شدند وبا او سخن گفتند وبا او معامله کردند ورفت وآمد نمودند واو برادر آنان بود با وجود این تا خودش را به آنان معرفی نکرد او را نشناختند ووقتی گفت من یوسف هستم او را شناختند. بنابراین امت سرگردان چه انکار می کنند که خدای (عزَّ وجلَّ) در وقتی از اوقات بخواهد حجت خودش را بر آنان مخفی بدارد، یوسف پادشاهی مصر را داشت وفاصله بین او وپدرش هیجده روز راه بود، اگر خداوند می خواست جای او را به پدرش بفهماند، می توانست، پس چه انکار می کند این امت که خداوند با حجت خویش همان کند که با یوسف کرد، واین که صاحب مظلوم شما که حقش انکار شده صاحب این امر در میان آن ها آمد وشد کند، ودر بازارهای شان راه برود، وبر فرش هایشان پا بگذارد، ولی او را نشناسند؟ تا هنگامی که خداوند او را اذن دهد که خودش را معرفی کند، چنان که یوسف به برادران اجازه داد، وقتی که برادرانش گفتند: تو یوسفی؟ گفت: من همان یوسفم.(۷۷۹)
می گویم: ای مؤمن صاحب یقین در این حدیث شریف تأمل وتدبر کن، وتعریض وانکار امام (علیه السلام) نسبت به کسی که پندارد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان مردم آمد وشد نمی کند واو را نمی بینند را ملاحظه بنمای، واین که از این جهت آن حضرت به یوسف تشبیه نموده است، ودر این حدیث وحدیث پیشین کفایت وتصدیقی برای اهل ایمان وتحقیق است. ودر روایات چیزی را نیافته ام که گمان منافات با آنچه یاد کردیم در آن برود مگر دو حدیث که منافات نداشتنشان را با آنچه که گفته شد توضیح می دهیم:
یکی: فرموده آن حضرت در توقیع شریف که پیش تر آوردیم: فمن ادعی المشاهدة قبل السفیانی والصیحة فهو کذاب؛ پس هر کس ادعای مشاهده کند پیش از خروج سفیانی وصیحه آسمانی پس او دروغگو است... که در امر گذشته بیان داشتیم: این عبارت با آنچه یاد کردیم منافاتی ندارد.
دوم: این که چون این سؤال وجواب در زمان غیبت اول (غیبت صغری) انجام شده، ودر آن زمان برای بسیاری از اهل ایمان دیدن ولقای آن حضرت (علیه السلام) اتفاق افتاده، از سفرای آن حضرت وغیر آن ها، چنان که در اخبار ظاهر می شود، ودر روایات چیزی که بر نفی مشاهده به طور مطلق در زمان غیبت صغری باشد ندیده ایم.
سوم: اینکه احتمال می رود در آن وقت به خصوص، مانعی بوده به خاطر ملاحظه آن شخص که صلاح نبوده کسی به دیدار آن حضرت مشرف شود، ونظیر این معنی در منع وکلا از یاد کردن آن حضرت در روایت آمده، چنان که در اصول کافی از حسین بن الحسن علوی است که گفت: یکی از ندیمان روز حسنی ومرد دیگری که همراه او بود به وی گفت: اینک او (یعنی امام عصر) (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اموال مردم را از (باب حقوق) جمع می کند وبرای او وکلایی هست -و وکلای آن حضرت را در نواحی مختلف نام برد- واین را به عبیدالله بن سلیمان وزیر گزارش دادند، پس وزیر همت گماشت که وکلا را بگیرد، سلطان گفت: جستجو کنید ببینید این مرد (یعنی حضرت (علیه السلام)) در کجاست که این جریان بزرگی است. عبید الله بن سلیمان گفت: همه وکلا را دستگیر می کنیم، سلطان گفت: نه، بلکه با اشخاص ناشناسی برای جاسوسی نزد آنان پول هایی بفرستید، پس هر کدام از آنان چیزی گرفت دستگیر شود. راوی گوید: پس (از سویی حضرت قائم (علیه السلام)) نامه آمد که به تمامی وکلا دستور دهند از کسی چیزی نگیرند واز پذیرفتن آن خودداری کنند وجریان (حضرت صاحب الامر (علیه السلام)) را تجاهل نمایند، پس شخص ناشناسی برای جاسوسی نزد محمد بن احمد رفت وبا او خلوت کرد وگفت: پولی نزدم هست که می خواهم آن را برسانم، محمد به او گفت: اشتباه کرده ای، من از این مطلب چیزی نمی دانم، پس هر چه ملاطفت کرد محمد تجاهل نمود، وجاسوس ها را همه جا پراکندند وهمه وکلا از پذیرفتن چیزی امتناع ورزیدند، به جهت آن دستوری که از پیش به ایشان رسیده بود.(۷۸۱)
چهارم: اینکه برای هیچ کس ممکن نیست به دیدن آن جناب مشرف شود مگر به اجازه حضرتش، وشاید منع کردن ابو جعفر از جهت اجازه ندادن امام (علیه السلام) به او برای تشرف یافتن آن شخص بوده، یا به خاطر این که این سر را تحمل نداشته وتوان رازداری در او نبوده وخبر را منتشر می ساخته، ویا به سبب های دیگر.
مؤید این وجه است آنچه در اصول کافی از علی بن محمد از ابو عبد الله صالحی آمده که گفت: پس از وفات حضرت ابو محمد امام عسکری (علیه السلام) اصحاب ما از من خواستند که درباره اسم وجای امام (علیه السلام) بپرسم، پس جواب صدرو یافت که: اگر آن ها را بر اسم دلالت کنی آن را شایع می سازند وچنانچه جای را بشناسند آن را نشان خواهند داد(۷۸۲)
پنجم: شاید آن شخص می خواسته با آن حضرت (علیه السلام) مصاحبت کند وملازم خدمت آن جناب شود به گونه اصحاب سایر ائمه (علیه السلام)، واین در هر دو غیبت ممنوع بوده است. وشیخ ابو جعفر این جهت را از او فهمیده بود، لذا گفت: ودر خواست مکن که با او همراه شوی.
و مؤید این وجه است آنچه کلینی (رحمه الله) در خبر صحیحی از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: قائم (علیه السلام) را دو غیبت است، یکی کوتاه ودیگری طولانی، در غیبت اول کسی جایش را نمی داند مگر خواص شیعیانش، ودر دیگری جایش را نداند مگر خواص خدمتگزارانش.(۷۸۳)
در امر گذشته نیز مؤید این وجه گذشت.
وجه دوم: این که نگاه کردن به چهره نورانی اش عبادت است وتوفیق خواستن برای عبادت نیز عبادت است، بنابر این در خواست توفیق برای دیدن روی آن حضرت عبادت می باشد، وهر یک از دو مقدمه این مطلب آن قدر واضح است که نیازی به دلیل وبرهان ندارد، بلکه شاهد بر مقدمه اول روایتی است که در مجالس شیخ صدوق از مولایمان حضرت رضا (علیه السلام) آمده که فرمودند: نگاه کردن به ذریه پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عبادت است امام باشد یا غیر امام(۷۸۴)
و شاهد بر مقدمه دوم دعاهایی است که از امامان ((علیهم السلام) رسیده وتوفیق عبادت از خدا خواستن را دستور فرموده اند.
وجه سوم: فرموده امام (علیه السلام) در دعای عهد وغیر آن که: اللهم ارنی الطلعة الرشیدة والعزة الحمیدة واکحل ناظری بنظرة منی الیه...؛ که اطلاق آن عمومیت دارد وشامل زمان غیبت وحضور آن حضرت (علیه السلام) هر دو می شود، چنان که بر کسی که دلش به نور او روشن است پوشیده نیست.🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
❤️قسمت 9⃣8⃣
🟢جلددوم
#مکیال المکارم