📚|#معرفی_کتاب
😴|#خواب_باران
✍🏻|#وجیهه_سامانی
«اگه خدا منو دوست داشت این همه بدبختی نداشتم😫››، ‹‹آخه چرا خدا منو نمی بینه. میخوام تموم کنم این زندگی لعنتی رو😡››،‹‹من که زورم به کسی نمی رسه؛ دیگه بسه این همه ظلم. من همین روزها خودمو خلاص می کنم🔪››
*امثال این جملات را این روزها شاید از زبان بعضی جوانها شنیده باشید👤🗣 ، عباراتی که ریشه در برخی مسائل مهم امروز ما دارد ،مسائلی چون فقر فرهنگی، فقر اقتصادی، اعتیاد، خودکشی، عشق و ازدواج، معمّای قضا و قدر، بی ایمانی و شک رو به رشد در بخشی از بدنه جامعه. در این بین، قضا و قدر و امتحانات سخت و ابتلائات دشواری که آدم ها در مسیر زندگی شان با آن برخورد می کنند و یا تقسیمِ به ظاهر ناعادلانه ی نعمتها و برخی اختلافها و تبعیضها میان اطرافیان، در نظر ما شکل می گیرد🤔، از جمله مسائلی است که ذهن بسیاری از ما را از کودکی درگیر خود کرده است🤯.
رمان ‹‹ خواب باران ›› سعی کرده تا در قالبی نو و کم سابقه از پسِ داستانی جذاب، با نگاهی واقع بینانه به معضلات اخلاقی و اجتماعی جوانان، و بدون سانسورِ حقایق و تلخی های🤢 موجود در جامعه، تعریفی درست و واقعی از سرنوشت و مسأله قضا و قدر ارائه کند و مرز باریک بین تردید و ایمان را به درستی به تصویر بکشد🌅