#آیامیدانیداحکامی
آیـا میدانیـد ⁉️
✍ به نظر اکثر مراجع ربای بین پدر و فرزندان(دختر یا پسر ) و برعکس و بین زن و شوهر اشکال ندارد🌴
👀رساله مراجع 2080
1_25361522.mp3
3.24M
با هم در روز جمعه به ندبه مینشینیم
تابه امام زمان خود بگوییم آقا ما مضطر شده ایم ما محتاج وجود شما شده ایم
💢چقدر [غربی ها] ما را #تحقیر کرده اند...!
✍ #دکتر_علی_شریعتی :
«...مگر ما را، ما دنیای سومی ها، ما شرقی ها، ما مسلمان ها را چه کار کردند ؟
اول مذهبمان، زبانمان، ادبیاتمان، فکرمان، گذشته مان، تاریخمان و اصلاً نژادمان را و همه چیزمان را چنان تحقیر کردند، و ما را به قدری آدم های «دست دوم» حساب کردند، که ما نشستیم خودمان، خودمان را مسخره کردیم !
و در عوض، خودشان را آنقدر برتر و بالاتر و عزیزتر نشان دادند، به ما باوراندند، که ما تمام تلاش و دعوت و آرزو و مبارزه مان برای «نوکری فرنگ» شد، تا اینکه ادای آنها را در بیاوریم، شبیه به آنها حرکت کنیم، حرف بزنیم، راه برویم...!»
📚 کتاب #چه_باید_کرد ، بخش #خودآگاهی_و_استحمار ، ص ۲۰۶
#غرب_زدگی
#خودباختگی_فرهنگی
💢 بین ما و خدا عایقی است به نام گناه که نمی گذارد دعای ما بالا برود.
🌼استاد ماندگاری:
در استودیو صدا و سیما که مینشینیم، شیشه ها عایق صدا هستند، با اینکه فاصله ما با فردی که آن طرف شیشه است، یک متر هم نیست، اما هرچه صدا میزنیم، صدایمان را نمی شنود، مگر اینکه با میکروفون صحبت کنیم. آیا مشکل از گوش اوست؟ خیر.
اگر هفت میلیارد جمعیت با هم یک صدا با خدا حرف بزنند، خدا صداهایشان را اشتباه نمیکند و صدای همه را مجزا میشنود. آیا مشکل مربوط به صدای ماست؟ خیر.
مشکل عایق بین ماست. بین ما و خدا عایقی به نام گناه وجود دارد که نمی گذارد دعای ما بالا برود. به همین دلیل میگویند قبل از دعاهایتان بگویید:
استغفرالله ربی و اتوب الیه
یعنی خدایا از هر گناهی که انجام دادم استغفار و توبه میکنم.
امیر مومنان علی(ع):
هر کس هر چیزی را دوست بدارد.همواره نام آن را بر زبان جاری می کند.
🌲🌲🌲🌲
سعی کنیم.امام زمان را با قلب و زبان یاد کنیم.به هنگام نشستن.برخاستن.خوابیدن.
بیدارشدن.سوار شدن.پیاده شدن و....
ذکر شریف (( یا صاحب الزمان
ادرکنی)) را فراموش نکنیم🌷🌷🌷
🇮🇷منتظران ظهور🇵🇸
امیر مومنان علی(ع): هر کس هر چیزی را دوست بدارد.همواره نام آن را بر زبان جاری می کند. 🌲🌲🌲🌲 سعی کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
از آنجا که شرح حال اولیاء خدا باعث بیداری از خواب غفلت می شود هر دوشنبه مختصری از زندگینامه یک ولی خدا تقدیم می شود
سعید چندانی متولد ۱۳۶۰، در استان سیستان و بلوچستان، منطقه سنی نشین، که مذهب او نیز سنّی حنفی بود.
و در سن حدود ۱۲ – ۱۳ سالگی، چند ماهی در حوزه اهل سنت، طلبه بود. و در کنار طلبگی در یک کارواش مشغول به کار بود. یک روز در کارواش برای او اتفاقی می افتد، و لگن او آسیب شدیدی می بیند.
بعد از مدتی او را به بیمارستان می برند برای عمل جراحی. ولی متوجه میشوند که یک غدّه ی بدخیمی در بدن او وجود دارد. سپس او را به تهران اعزام میکنند. ولی دکترهای تهران هم او را جواب کردند. و هیچ امیدی به زنده بودن او نبود.
مادر بزرگوارش با حالتی مادرانه و متضرّعانه رو به درگاه خداوند متعال می آورند و خواستار شفا یافتن فرزندشان میشوند.شبی در خواب مشاهده میکنند که شخص بزرگواری تشریف می آورند و می فرمایند: «پسرتو ببر پیش پسرم تو قم». مادرش بعد از بیداری پرس و جو میکند که آیا زیارتگاهی در قم داریم؟
مادرش بعد از بیداری پرس و جو میکند که آیا زیارتگاهی در قم داریم؟ میگویند: بله. حرم حضرت معصومه (س). مادرش میگوید: خانم نه. آقا. جواب میدهند: نه کسی نیست. (در ذهن مخاطبان چنین چیزی بود که مادرش حتما دنبال مقبره ای می گردد که کسی آنجا دفن شده است.) مادر بزرگوار سعید، وارد نمازخانه می شود.
مشغول عبادت بود که خانمی از پشت سر تشریف می آورند و فقط می فرمایند: «جمکران» و سپس می روند. مادرش متوجه میشود که جمکران دوای درد سعید است.
به سرعت می رود بالا و به دکتر می گوید: « آقای دکتر؛ اگه جمکران قرصه، به من بده. اگه شربته، به من بده. اگه دارویی، پوشیدنی ای، نوشیدنی ای هست، به من بده… »
به هر حال ایشان را راهنمایی میکنند به مسجد مقدّس جمکران. وقتی به قم رسیدند، مادر سعید، رو به حضرت معصومه (س) میکند و می گوید که: « خانم جان سعید جان مریضه. بی حاله. من میرم و شفای سعید جان رو میگیرم و میام. »
وقتی به مسجد میرسند، در اتاقی ساکن میشوند….
شب شهادت حضرت زهرا (س) بود. دو نفر وارد اتاق می شوند و در کنار سعید قرار می گیرند.
سعید خودش تعریف می کرد: « خوابيدم. بين خواب و بيداري دو نفر اومدن توي اتاقم. يه خانوم و يه آقا. با هم عربي حرف ميزدن. من به اونا اعتنايي نكردم. آقا كنارم نشست و سلام كرد. پتو رو از روي سرم ورداشتم و از روي اجبار جواب دادم.
آقا به نظرم آشنا اومد. خانومه، روبند و چادر سياه داشت. چند دقيقه اي با هم صحبت كرديم راجع به يه موضوعي و با زبان عربي در صورتي كه من عربي اصلا بلد نيستم ولي زبانشان را مي فهميدم.اون خانومه خودشو معرفي كرد و گفت: فاطمه زهراست (سلام الله علیها). و گفت كه چون مادرت خيلي گريه و التماس ميكنه، من سفارش شما رو به فرزندم مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كردم».
با دستی که امام زمان (عج) بر بدن سعید میکشند، او شفا پیدا میکند و دیگر هیچ یک از علائم بیماری در او وجود ندارد…
مادرش در بدو ورود به مسجد، یک عهدی بسته بود: « اگه سعید شفا پیدا کنه، من پیرو شما میشم. »
آنها به عهد خود وفا کردند و شدند از شیعیان و پیروان راستین مولا علی علیه السّلام و ائمه ی بعد از ایشان.
بعد از بررسی های پزشکان، به سیستان و بلوچستان بر می گردند. جریان شفا یافتن سعید و شیعه شدنش، باعث شد موجی در آن منطقه پدید بیاید. موجی از شیعه گری. خیلی ها بواسطه ی این اتفاق شیعه شده بودند. و همین باعث شد که این اتفاق، به مذاق وهابیت ملعون خوش نیاید. یک روز به طرف او تیراندازی کردند که تیر، به گوشش اصابت می کند و گوشش آسیب می بیند.
خانواده ی چندانی که جان سعید را در خطر میبینند، برای ادامه تحصیل او را به مشهد می فرستند.
سعید به خانواده گفته بود که من مدت کمی میهمان شما هستم و باید بروم… سعید چندانی به یکی از خادمین مسجد جمکران گفته بود که: « سیّد؛ من رفتنی هستم و آقا علی بن موسی الرّضا (ع) فرمودند که بیا که جایگاه تو پیش ماست😭
پس از مدتی، وهابیت ملعون، این شخص بزرگوار و عنایت شده را مسموم و مضروب کرد، و روح او در شب ۲۱ رمضان سال ۱۳۷۵ به ملکوت اعلا پیوست.
به راستی که سعید چندانی، خاری بود در چشمان منکران مهدویت و منکران زنده بودن حضرت مهدی أرواحنا فداه. علی الخصوص وهابیت ملعون.
آرامگاه او، همانطور که خودش هم قبل از شهادتش گفته بود، در حرم مطهر امام رضا علیه السّلام، بهشت ثامن صحن جمهوری، بلوک۹۳ قرار دارد.
*** تولّد سعید چندانی، مصادف بود با میلاد حضرت عیسی علیه السّلام.
*** شفا یافتن و تولّد دوباره ایشون، مصادف بود با شهادت بی بی فاطمة الزّهراء علیها السّلام.
*** شهادت و سوّمین تولّد این بزرگوار، مصادف شد با شهادت امیرالمؤمین علی علیه السّلام.
✅ دین میگوید: «علاقههایت را تغییر بده!» یعنی علاقههای بد را تضعیف و علاقههای خوب را تقویت کن.
استاد پناهیان:
🔸به انسان برخلاف حیوان «قدرت تغییر علاقهها» داده شده است. اگر کسی بتواند علاقههایش را تغییر بدهد، میتواند به آخرت علاقهمند شود، از دنیا دل ببُرد و علاقههای بد (مثل حسادت و تکبّر و...) را در وجودش از بین ببرد.
🔸دو راه عمده برای تغییر علاقهها وجود دارد:
۱. «عمل و رفتار» (خصوصاً عملِ مداوم)
۲. «کنترل ذهن»: آدم به هر موضوعی بیاندیشد و توجّه کند، علاقۀ آن را در خودش تقویت کرده است و به هر موضوعی توجه و فکر نکند، علاقۀ آن را تضعیف کرده است.
🔸به علاقۀ بد فکر نکن؛ ضعیف میشود! به علاقۀ خوب فکر کن؛ قوی میشود!
امام علی(ع) میفرمایند: کسی که زیاد به لذّتها فکر کند، مغلوبِ آنها میشود. (غررالحکم/۸۵۶۴)
خیلیها این هنر را نیاموختهاند که «به بعضی چیزها نباید فکر کرد!»
آیت الله فاطمی نیا :
بدانید هر کس با مقام معظم رهبری مخالفت کند، خدا از او نمی گذرد...
امروز تضعیف رهبری بالاترین گناه است. از شرب خمر هم بالاتر است...
اگر کسی با این مرد بزرگ ـ که امروز آبروی اسلام است ـ مخالفت کند عاقبت بخیر نمی شود.