تا نشستیم روی موتور, گفت #روضه بخون هر چه بهانه آوردم زیر بار نرفت قسمم داد ،حسین، من چند شب دیگه مهمون #امام_حسین هستم می خوام به آقا بگم همه جا برات #گریه کردم توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین فقط مونده روی #موتور گریه کنم
همان جا پشت موتور، سلام دادم به امام حسین(ع) با یک خط شعر و روضه کوتاهی که خواندم صدای #گریه اش بلند شد از گریه اش به گریه افتادم روضه تمام شد ولی گریه #حسین بند نیامد ر سیدیم به اردوگاه شهدای تخریب، هنوز داشت گریه می کرد چند شب بعد مهمان امام حسین(ع) شد، همان طور که گفته بود
🌷
#شهیدحسین نیکو صحبت
#راوی حسین کاجی