ذکر درمانی👆 مال فراوان
✍ هر ڪس ده هزار مرتبہ بگوید
✨ یا غَنیُّ یا مَلیُّ یا وَفِیُّ ✨
خداوند متعال مال فراوانی را بہ او
از جایـے ڪہ گمان ندارد خواهد
رسانید این عمل مجرب است
Ⓜ️ گوهر شب چراغ ۲/۵۱
افزایش رزق و روزی
رسول اکرم صل الله علیه و آله فرمودند :
👌هر گاه بانگ اذان بلند شود درهای آسمان باز و دعا مستجاب است هر کس این دعا را بین اذان و اقامه نماز بخواند در وسعت رزق او بسیار موثر خواهد بود
《اللَّهُمَّ اجْعَلْ قَلْبِی بَارّاً وَ رِزْقِی دَارّاً وَ عَمَلِی سَارّاً وَ عَیْشِی قَارّاً وَ اجْعَلْ لِی عِنْدَ قَبْرِ نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُسْتَقَرّاً وَ قَرَارا》
📚 مکارم الاخلاق
#آرزوهای_بزرگ
🌸✨ مرحوم نایینے ؛
۱۰۲۲ بار بگو تَوَکَّلْتُ عَلیَ الله
تا حاجتروا شوے و از قضاے
سوء محفوظ بمانے ✨
📚 گوهر شب چراغ ۲۰۶
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌹 تقویم اسلامی نجومی شیعه
🍃پنجشنبه
🌹۱۲ بهمن ۱۴۰۲ هجری شمسی
⚡️۲۰ رجب ۱۴۴۵ هجری قمری
⚡️ ۱ فوریه ۲۰۲۴ میلادی
🌸 اذکار پنجشنبه :
- لااِلهَ اِلَّا الله المَلک الحقُّ المُبین( 100مرتبه )
- یا غَفُورٌ یا رَحيمٌ
- یا رزاق (308 مرتبه بعد از نماز صبح) برای وسعت رزق
🌸 امروز برای امور زیر نیک است:
🔹نقل و انتقال
🔹شروع به کسب
🔹مسافرت
🔹بنایی
🔹درختکاری
🔹دیدار با بزرگان، علما، اندیشمندان، رؤسا ومسئولین
🔹آغاز نگارش
🔹تعلیم و تعلم
🔹صید
🔹وسیله خریدن
🔹عقد ازدواج
🔹فروش و تبدیل جواهرات
🔹نو پوشیدن
🔹آغاز درمان
🔹آغاز چله نشینی و ریاضت و رژیم های معنوی
👶 مولود امروز در صورتی که خوب تربیت شود فاضل و دانشمند و حاکم گردد.
💇♂🌸 طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در زوزه بیستم ماه قمری باعث ایمنی از بلاست.
💉 🌹خون_دادن یا #حجامت#فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری باعث صحت است.
✂️ پنجشنبه برای
🌹گرفتن_ناخن، روز خیلی خوب است، درد و بلا از جسم خارج، باعث شفا و درمان است.
👕🌸 لباس نو بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن، بیسار خوب است
🍃 وقت استخاره ، در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر (وقت خوابیدن)
🌸بر محمّد وآل محمّد صلوات 🌸
🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق سزاوارتر از صد مردیم
هر زمان بوی خمینی به سر افتد ما را
دور سید علی خامنهای میگردیم
بازگشت با غرور امام خمینی (ره) به ایران و آغاز ویژه دهه فجر را به همه ایرانیان تبریک میگویمکانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆فیلمی محرمانه و دیدنی از جلسه شورای امنیت رژیم پهلوی در شب ۱۲بهمن ۵۷
#کلیپ
♦️صحبت های #بختیار در مورد امام خمینی(ره)
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفس باد صبا
صبحدم از راه رسید
قاصدک پر زد و
گل وا شد و خورشید دمید
بلبل از هلهله ی
باد به رقص آمد و گفت
باید از باغ خدا عطر محبت را چید
سلام صبحتون پر امید
پنجشنبه تون سراسر نیکبختی
____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن
🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند :
🌕 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود.
📚 ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۲۵
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🇮🇷 روز شمار بهمن ۱۳۵۷❗️
و دهه فجر انقلاب اسلامی
✅ ۱۲ بهمن
◀️ورود امام خمینی با بزرگترین استقبال تاریخ با جمعیتی به طول ۳۳ کیلومتر (ساعت ۹:۲۷:۳۰ دقیقه)
◀️سخنرانی در بهشت زهرا (قطعه ۱۷ ویژه شهیدان) ساعت یک ظهر
✅ ۱۳ بهمن
◀️استقرار امام در مدرسه مروی و حضور گسترده مردم
◀️سخنرانی امام خمینی در جمع روحانیون
◀️تظاهرات دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا
✅ ۱۴ بهمن
مصاحبه مطبوعاتی امام با حضور سیصد خبرنگار داخلی و خارجی
✅ ۱۵ بهمن
◀️ فرمان امام خمینی برای ادامه تظاهرات و اعتصابات
◀️گفتگوی وزرای خارجه آمریکا و انگلیس و ژاپن، در مورد ایران
◀️فرار ژنرال هایزر، به علت ناکامی در اجرای کودتا
◀️ راهپیمایی و حمایت همافران نیروی هوایی در بهبهان
◀️حمایت آیت الله شهید سیدمحمدباقر صدر
◀️تلگرام آیت الله مرعشی نجفی
◀️استعفای شهردار تهران و انتصاب مجدد توسط امام.
◀️دیدار نمایندگان مستعفی مجلس با امام
✅ ۱۶ بهمن
تعیین دولت موقت بازرگان به فرمان امام خمینی
✅ ۱۷ بهمن
◀️دعوت امام خمینی از بختیار و ارتش برای پیوستن به مردم
◀️خوش آمد گویی رئیس مجلس به امام خمینی، مرجع عالیقدر تشیع
◀️تصویب لوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در مجلس شورا
✅ ۱۸ بهمن
◀️امام خمینی: ادامه نهضت یک تکلیف است.
◀️فرماندار نظامی تهران ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
◀️استعفای سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس
◀️اظهار نگرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران
◀️تجمع طرفداران بختیار در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی)
◀️ آغاز به کار کانال تلویزیونی انقلاب
✅ ۱۹ بهمن
◀️بیعت تاریخی همافران با امام خمینی
◀️ بزرگترین راهپیمایی انقلاب و حمایت از نخست وزیری مهدی بازرگان
✅ ۲۰ بهمن
سخنرانی نخست وزیر بازرگان در دانشگاه تهران
◀️درگیری شدید در غرب تهران
◀️حمله گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی
◀️حضور مردم جهت حمایت از همافران و نجات آنان از محاصره
✅ ۲۱ بهمن
◀️نبرد مسلحانه مردم و نیروهای دولتی
◀️اوج درگیری خونین مردم و لشکر گارد شاهنشاهی
◀️کشته و زخمی شدن صدها تن در جنگ تانکها با مردم مسلح
◀️ تسخیر چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی
◀️اعلامیه شماره ۴۰ فرمانداری نظامی تهران و منع رفتوآمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد
◀️شکست حکومت نظامی با فتوای امام خمینی و حضور مردم
✅ ۲۲ بهمن
◀️نتیجه حضور و درگیری شدید👇
تسخیر زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک، پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد
◀️تصمیم شورای عالی ارتش مبنی بر بیطرفی
◀️تصرف رادیو و تلویزیون
✊ سقوط رژیم پهلوی
🌸اعلان پیروزی انقلاب اسلامی ایران با صدای شهید محلاتی از رادیو
💐صدور پیام تقدیر امام خمینی
#جهاد_تبیین 🇮🇷
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
💠نماز هدیه به والدین
در شب جمعه هدیه بفرستیم برای پدر و مادرهای مهربونی که دیگر در بین ما نیستند ،ولی ماهمچنان نیازمند دعای خیرشان هستیم
خدا حافظ ونگهداری پدر و مادرهای در قید حیات باشد🌹
التماس دعا
#نماز
#درس_اخلاق
═✧❁🌸❁✧═
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗به وقت دلدادگی💗
قسمت4
-اینو واسه من پیدا کردی.تیکه گرفتی برای پسرت ؛از کجا اقا جون.اینو از کجا پیدا کردی....من در نظر تو تا چه حد لیاقت دارم... اینقدر که از یه دهکوره یه ننه قمری برام بگیری کافیه
مادرش بازویش را گرفت و دستپاچه گفت
-هیس مادر !زشته قباحت داره.میشنوه
فریاد زد
-بشنوه خب....بزار بشنوه....چی ....
دوباره رو به پدر کرد
-ازدواج نمی کنم آقا جون...نمی خوامش....می خوای چی کار کنی هان؟!پسرت نیستم....خب نباشم به جهنم ولی نمی گیر مش.....از هر جایی آوردیش ببرش همونجا....والسلام
مادر محکم به گونه اش زد
-نیما ....این چه طرز صحبت با پدر ته
با عصبانیت خندید
-میبینم خیلیم واسش مهمه....سرشو بلند نکرده حتی شازده پسر شو ببینه...چه زشتی مادر من.....اگه من اهمیت داشتم که اینو واسم نمی گرفت
با عصبانیت سمت درورودی خانه رفت و بازش کرد.خونسردی پدرش بیشتر بر عصبانیتش دامن می زد.هیچ کلمه ای با او رد و بدل نکرد و فقط تسبیح گرداند.وقتی این حرکت پدر را دید بیشتر سوخت..از همان جا بلند داد زد
-دیگه منو نمی بینی حاجی....شما رو بخیر و ما رو به سلامت
در را کوبید و کفشهایش را پوشید.داشت از پله ها پایین می رفت که صدای باز شدن در و نیما نیما کردن مادرش را شنید.برگشت.مادر را دید که سراسیمه خودش را به او می رساند. نگاه مضطربش را به چهره برافروخته نیما دوخت
-داد و هوار کردی کجا داری میری پسر
اینبار بلندتر داد زد
-ول کن مادر من.....یه عمر به ریش همه خندیدم که مثل انسانهای اولیه دختر بچه ها شونو شوهر میدن... با حاجی جنگیدم سر شوهر دادن نازنین....حالا یه الف بچه رو که دهنش هنوز بو شیر میده برداشته آورده میگه بیا اینم زنت.....من با بچه سال جماعت ازدواج نمی کنم مامان ...خودتم میدونی
صدایش را پایین آورد
-هیس ...الان همسایه ها میشنون
بیشتر جگرش سوخت که آبرو داری در در و همسایه از پسرشان مهمتر بود.پس به در بی عاری زد و با قدرت تمام فریاد کشید
-خب بزار همسایه هام بشنون...بفهمن حاجی می خواد برای پسرش زن بگیره...آی ایها الناس ....پسر حاج علی قرا ره دوماد بشه
گریه مادرش را که دید و چند پنجره که باز شد فهمید باز هم زیادی تند رفته است.چشم دور تا دور حیاط انداخت و در لحظه ای چشمش به پنجره اتاق نازنین و سایه پشت پنجره افتاد که به سرعت نور از پنجره دور شد.فقط آرام از مادر خداحافظی کرد و به سمت در حیاط رفت.در را کوبید و به سمت خانه خودش راه افتاد
*
در که به رویش محکم بسته شد از جایش پرید صداهای بیرون و پرخاشگریهای پسر را می شنید اما نمی دانست چرا لبخند به کنج نشسته گوشه لبش محو نمی شود.شاید چون با دیدن نیما از کابوسهای چند وقت اخیرش خلاصی یافته بود.اینکه همسر آینده اش یک پیر مرد؛عقب مانده و یا زمین گیری چیزی باشد.کسی که در را به رویش باز کرد جوان برازنده ای بود اتفاقا....قد متوسطی داشت ،نه چاق بود و نه لاغر،نه زیبا و نه زشت....لباسهای فاخر به تن داشت و در کل فراتر از چیزی بود که انتظارش را داشت.مستأصل روی تخت نشست و به صداهای بیرون گوش داد.زور که نبود این جوان او را نمی خواست....اصلا نمی خواست....صدای کوبیده شدن در در مغزش مثل کوبیدن سنج بود.گیج بلند شد و پشت پنجره رفت و از دور به مشاجره مادر و پسر چشم دوخت.پسر فریاد میزد و می گفت ازدواج نمی کند.در همین حین چشمش روی پنجره اتاقی که فاخته در آن بود ثابت ماند.مثل برق از پنجره فاصله گرفت و با عجله روی تخت نشست.قلبش محکم بر قفسه سینه می کوبید.دوباره صدای در آمد و پشت بندش صدای حاج خانم
-دیدی چی کار کردی مرد.... بهت گفتم نمیشه....هی باهاش لج می کنی.....با همین کارات فراریش دادی مرد.. زور که نیست....نمی خواد.. گفتم مجبورش کنی چی میشه...دیدی چی شد
صدای حاج آقا بلند شد
-لا اله الا الله. ..بس کن زن...بزار یه بارم زور بالا سرش باشه.....تا حالا تو پر قو بزرگش کردی دیدم چی شد....دیدی چه شاخ و شو نه ای برام کشید.....صدا شو شنیدی برام بلند کرد.....گردن کلفتی کرد برا من .. .طرف شو بگیر ... هی طرفشو بگیر زهرا ...تا از اینی هم که هست گند تر بشه
صدای ناله حاج خانم بلند شد
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗به وقت دلدادگی💗
قسمت 5
-داغ این یکی رو دیگه به دلم نزار علی....من دیگه طاقت ندارم....دیدی رفت
صدای گریه زن بلند شد و صدای دختر که آرام دلداریش می داد.نشسته بود روی تخت مثل برق گرفته ها....الان باید چه میکرد....اگر با او ازدواج نمی کرد تکلیفش چه بود...به کجا بر می گشت...او که دیگر جایی برای رفتن نداشت .مانده بود غرورش را حفظ کند یا بگذارد تا محکم زیر پاهای زورگویان له شود.اشک گوشه چشمش را گرفت .چادر گلدار را برداشت و تا کرد.ساک دستی کوچک و کوله اش را برداشت و آرام در اتاق را گشود.حاج خانم هنوز هم در هال روی مبل به شانه دخترش غمبرک زده بود و برای رفتن پسرش آه و ناله می کرد.حاج آقا هم مشغول صحبت با تلفن بود.آرام به طرف حاج خانم رفت .نازنین غمگین به دخترک بد شانس روبه رویش نگاه کرد و آه کشید
-چیزی می خواستی
فاخته سرش را تا آخرین حد در گلویش پایین آورد و بند ساکش را در دست پیچاند
-می خواستم ببینم چطور از اینجا باید برگردم...بلد نیستم
حاج خانم صاف نشست و به دختر خیره ماند.صدای مرد خانه محکم و رسا و مطمئن به گوشش رسید
-این خونه در رو به مهمون نمی بنده دختر....تو حبیب خدایی تو خونه من....قدمت رو چشمای منه عروس خانوم
موضع تصمیم گیری با این حرف مشخص بود.در هر صورت این ابهت مردانه اورا عروس خودش انتخاب کرده بود
جو ساکت خانه را حاج خانم شکست.دست روی زانو گذاشت و بلند شد.دلش برای پسرش هم میسوخت اما دیدن فاخته در آن شرایط که می دانست راه برگشت ندارد بیشتر دلش را سوزاند.فاخته سرش را پایین انداخته بود و دسته ساکش را می فشرد.دست حاج خانم که روی شانه اش نشست سر بلند کرد و در چشمان مهربان زن نگاه کرد.لبخند روی لب حاج خانم کمی دلگرمش کرد
-بیا بریم تو اتاق
همراه حاج خانم دوباره وارد اتاق نازنین شد.ساکش را کنار دیوار گذاشت و همراه حاج خانم رفت و روی تخت نشست.باز هم سرش را پایین انداخت.دستان گرم حاج خانم روی دستانش نشست.دلش فقط مادرش را می خواست همین
-شنیدی حاج علی چی گفت.تو مهمون عزیز این خونه ای.این چه کار یه که ساک برداری بری.
نگاه شرمساری را به چشمان زهرا خانم دوخت
-ولی آخه.خب راستش چیزه...آقا نیما...
حاج خانم دستانش را فشرد و اه کشید
-باهات می خوام راحت حرف بزنم فاخته.چون مادرم و بچه هام برام همه چیزن.از نیما دلگیر نشو...باشه!!!می خوام بهش حق بدی
فاخته سرش را پایین انداخت.می خواست بگوید من خودم هم با زور اینجا آمدم اما خجالت کشید.چانه اش را حاج خانم بالا گرفت
-نگفتم ناراحت بشی دخترم!!!.نیما کلا با پدرش آبش تو یه جوب نمی ره.می بینی که گذاشته رفته و تنها داره زندگی می کنه.تو حتی اگرم وصلت صورت نگیره دختر خودمی.ولی بد به دلت نمی خوام راه بدم اما یه کم باید صبور باشی.نیما با این قضیه بالاخره کنار می یاد.حتما مهر دختر ماهی مثل تو به دلش می افته مادر.نمی دونم کی اما می افته.
لبخندی زد اما تلخ.نیمایی که او دیده بود عمرا از او خوشش می آمد.یاد ابروان گره خورده نیما افتاد وقتی او را دید.آه کشید ...خدا می دانست چه پیش خواهد آمد...فقط خدا می دانست.
*
با حالتی پکر در اتاق را باز کرد.فرهود را دید که در حال مرتب کردن میزش است.از دیشب آنقدر با خودش حرف زده بود و بد و بیراه گفته بود احساس می کرد فکش درد می کند .سرش داشت منفجر میشد نگاه طلبکار فرهود را که دید کفرش بیشتر در آمد
-علیک سلام...مرسی خوبم تو چطوری
فرهود فقط پوز خند زد
-مرگ ،چته قیافه می گیری برای من
فرهود فقط آه کشید و سری به تاسف تکان داد.بیشتر عصبانی شد
-خب چه مرگ ته
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗به وقت دلدادگی💗
قسمت6
فرهود دستی به ته ریش در آمده اش کشید و نگاهش کرد
-حالا که ازدواج و قبول نکردی....سفارشها چی میشه
نیما دستانش را به کمرش زد و به چشمان آبی فرهود خیره ماند.
-همون کاری که قبلا می کردیم
فرهود پوزخند زد و چند برگه روی میز انداخت.با ابرو اشاره کرد تا نگاهشان کند.نیما هم جلوی میز رفت و بر گه ها را برداشت
-سه تا چک امروز ته !برگشت خورده....یعنی کلا حسابت مسدود شده
طعم شکست تلخ است اما هیچ شکستی به سختی و تلخی شکست نیما در برابر خواست پدر نمی رسید.فقط چند روز مقاومت کرد اما بسته شدن حسابهایش ورق را برگرداند.از طرف پدر کاملا ضربه فنی شد.آنقدر از خودش خشمگین بود که حد و حساب نداشت.بیشتر متاسف بود که با ادعای کار و استقلال مالی مثلا شدیدا وابسته مالی پدرش بود.تمام حسابهایش را بست ؛به همین راحتی و از امروز که بله بگوید دوباره همه چیز روال سابق خودش را دارد.دائم به اینها فکر می کرد و با عصبانیت پاهایش را تکان می داد.یک پیراهن سفید و با شلوار جین تن کرده بود و با لجبازی تمام با اینکه هرروز دوش می گرفت و به خودش حسابی می رسید امروز برعکس بی حوصله بیرون آمده بود.با عصبانیت به صورت پدر نگاه می کرد و بر شانس بدش لعنت می فرستاد.النکاح سنتی محضر دار که بلند شد استرس و عصبانیتش هم بیشتر شد....اصلا امروز گوشهایش نمی شنید ......صدای بله دختر کنارش که بلند شد دوباره به خودش آمد ....حالا نوبت بله او بود و بعد اسم زنی که وارد شناسنامه اش میشد.با حرص بله را گفت و بلند شد.نه انگشتری در کار بود ،نه انگشت در عسلی و نه پیشانی بوسیدنی.فقط تند تند دفتر را امضا کرد. مادر پیش آمد تا پسرش را ببوسد اما نیما کنار کشید.حتی نیم نگاهی به دختر کنار دستش نیانداخت......اصلا برایش مهم نبود همین حرکت چقدر شخصیتش را خورد کرد.پدر هم بعد صحبت با محضر دار پیش آمد نیما دیگر صبرش لبریز شد و با حرص به پدر توپید
-راضی شدی حاج آقا پور داوودی....مثل خر سرم پیشت خم شد...خوب شد...دیگه پاتو از رو خرخره من بر می داری اگه خدا بخواد دیگه
پدر اما فقط خیره نگاهش می کرد و بیشتر اعصاب نیما را به هم میریخت.اشاره ای به دختر کرد و ادامه داد
-اینم خودتون بر میدارین می یارین میزارین خونش.آدرس رو میدم نازنین
و با آخرین سرعت از محضر بیرون رفت.ساکت و خجالت زده فقط به دستان بدون حلقه اش نگاه می کرد و فکرش به دامادی رفت که از همان بله و اول کار تنهایش گذاشت
توی کافی شاپ نشسته بودند.نیما دستی به موهای پریشانش کشید و متفکر به فنجان قهوه اش چشم دوخت.از امروز زندگی اش بسیار عوض میشد.دائم فکر میکرد حال باید چه کار کند.غرق در افکارش بود که ناگهان دستش از زیر چانه اش کشیده شد.با اخم به روبرو و فرهود خیره شد
-چیه بغ کردی نشستی ...خب زن گرفتن برات دیگه
با حرص نگاهش کرد
-بمیر بابا...زن ..زن
فرهود کلافه پفی کشید
-با مهتاب صحبت کردی اصلا.... می خوای چی کارش کنی
دوباره کلافه دستی به موهایش کشید.اصلا این یکی را فراموش کرده بود
-هیچی بابا!دو ماه دیگه مهلت صیغه اش تمومه میره پی کارش.الان معلوم نیست باز کدوم گوری رفته.پیام داده کیشم
اخم کرد
-تو الان یه ساله داری تمومش می کنی.....من نمی دونم چی تو این دختر دیدی آخه
هیچی ....هیچ چیز ندیده بود...مهتاب فقط آینه تمام قد اشتباهاتش بود و بس.اشتباهی که از آن خلاصی نداشت.دوباره به چهره فرهود نگاه کرد و فکرکرد قصد خدا از دادن اینهمه زیبایی به این بشر چه بود
-دردم این دختره س.من به دختر خاله خودم شونزده سالشه میگم عمو ....اونوقت بابام رفته برام زن گرفته...دوازده سال ازم کوچیکتره ...من باید چی کار کنم...خودت می دونی چقدر متنفرم دخترا رو زود شوهر می دن....خیلی زور داره. ..
هیچوقت بابا مو بخاطر اینکار نمی بخشم
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویدئو_استوری
روزشمار نیمه شعبان
۲۵ روز مانده تا میلاد امام زمان علیه السلام
#روزشمار_نیمه_شعبان #امام_زمان
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصرکانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم..
📲 #استوری
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
هدایت شده از 🌤 منتظران نور 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 دعای عهد
تصویری با صدای فوق العاده استاد فرهمند
💠 امام صادق علیهالسلام :
هر كس چهل روز صبح اين دعای عهد را بخواند، از يـاوران قائم ما باشد و اگـر قبل از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود خدا او را از قــبـر بيرون آورده و جزو #رجعتکنندگان در خدمت آن حضرت قرار میدهد.
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
🌿🌿🌿🌹
🌿🌿🌹
🌿🌹
🌹
✅ زیارت #امام_زمان (عج) در روز #جمعه
{♡ بسْمـِ اللَّہِ الرَّحْــمَنـِ الرَّحِیــــمـ ♡}
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي
🌷بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ
وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما
وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ
عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ،
🌷اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ،
وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي
يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
🌷وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ
وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ،
وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ
اَوْلِيآئِكَ،
🌷يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ،
هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، ا
لْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ،
🌷َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ،
وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلاي
فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلاي
كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ،
🌷وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ،
فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ
وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
📚مفاتیح الجنان
°{{ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲 }}°
🌹
🌿🌹
🌿🌿🌹
🌿🌿🌿🌹
🌹: 📖دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏
📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
♻️ دعای غریق ♻️
♡🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸♡
یا اَللَّهُ یا رَحْمن
💠یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ
ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
🌦 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً 🌦
🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷
🌺 🌺
🔷 آیت الله بهجت ره فرمودند :
🔷 هر کس هر روز
سـوره یـس بخوانـد
و ثواب آن را به حضرت
زهرا سلام الله علیها هدیه کند
❤ و همچنین دعـای عهـد بخواند
و ثواب آن را به
مادر امـام زمـان عج هدیه کند
💛 سـوره واقعـه هم خوانده
و ثوابش را به
امیرالمؤمنین علیهالسلام هدیه کند
چه بخواهد و چه نخواهد
عاقبـتبخیـر میشود
نخواهد هم به زور میشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دعا_برای_فرج_امام_زمان_فراموش_نشود🤲♥️
کانال منتظران نور
•••⊰⃟👇🌴࿐ྀུ۰࿇༅═┅─
@montazeran_nour🌤
نمازی با فضیلت برای روزهای جمعه{نماز اَعرابی}-از خواندن این نماز باعظمت و دارای این همه ثواب غفلت نکنیم
توضیحات جامع و کامل است تا آخر بخوانید
✍مردى از بادیه نشينان (روستا نشینان) خدمت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آمد و گفت پدر و مادرم فدايت اى رسول خدا،ما در باديه هستيم، و از مدينه بسيار دوريم، و نمى توانيم هر جمعه به نماز جمعه حاضر شويم، مرا به عملى راهنمایی كن، كه چون بجا آورم، فضيلت و ثواب نماز جمعه را دريابم، و پس از بازگشت به اهل و قبيلهی خود به آنان بياموزم، حضرت فرمود: چون روز بلند شد دو ركعت نماز بخوان، در ركعت اول بعد از حمد هفت مرتبه سورهی «فلق»،بخوان و در ركعت دوم بعد از حمد هفت مرتبه سورهی «ناس»، بخوان بعد از اینکه این دو رکعت را خواندی و تمام شد هفت مرتبه «آية الكرسىّ» بخوان، سپس هشت ركعت دیگر نماز بخوان (دوتا نماز چهار رکعتی)، در اين هشت ركعت نماز در هر ركعتى بعد از حمد یک مرتبه سوره نصر («اذا جاء نصر اللّه») و بیست وپنج مرتبه سورهی توحید بخوان {یعنی در رکعت دوم بعد از اینکه تشهد را خواندیم دیگه سلام را نباید بخوانیم بلکه بلند میشویم برای رکعت سوم و چهارم،در رکعت سوم و چهارم به جای تسبیحات اربعه مثل رکعت اول و دوم باید یک حمد بخوانیم بعدش هم یک مرتبه سورهی نصر(اذا جاء نصرالله والفتح)و بعدش هم بیست و پنج مرتبه سوره توحید بخوانیم بعد از اتمام این هشت رکعت نماز اين دعا را هفت بار بخوان
يا حَىُّ يا قَيّوُمُ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ يا اِلهَ الاَْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا رَحْمنَ الدُّنْيا وَ الاْ خِرَةِ وَ رَحيمَهُما يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاغْفِرْلى
سپس حاجت خود را ذكر كن و بعدش هفتاد مرتبه بگو
لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ وَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْكَريمِ
آنگاه حضرت فرمود: به حق آن خدايى كه مرا به راستى مبعوث کرد سوگند، هر مرد و زن مؤمنى كه اين نماز را در روز جمعه بخواند من بهشت را براى او ضمانت مى كنم، و از جايش برنخيزد، تا گناهانش و گناهان پدر و مادرش آمرزيده شود، و حق تعالى به او ثواب هركه را در اين روز در شهرهاى مسلمانان نماز خوانده باشد به او عطا مى کند و براى او پاداش كسى را كه در اين روز در مشرق و مغرب عالم روزه گرفته باشد و نماز خوانده باشد مى نويسد. و در قیامت به او ببخشد آنچه را كه هيچ چشمى نديده، و هيچ گوشى نشينيده
(منبع:مفاتیح الجنان)
✅از خداوند متعال می خواهیم که توفیق خواندن این نماز را در روز جمعه به همهی ما عنایت فرماید ان شاءالله
تذکرات
✅در این نماز مثل سایر نمازها در رکعت دوم، قبل از رکوع قنوت مستحب است لکن اگر کسی عمدا قنوت را نخواند اشکالی ندارد
✅در دستور خواندن این نماز آمده هست که وقتی روز بلند شد این نماز را بخوان {مثلا ساعت هشت صبح، نُه صبح، ده صبح } البته تا قبل از ظهر هم میشه این نماز را خواند
۱-در تمام نمازها(چه واجب چه مستحب) لازم نيست نيت را به زبان آوریم همين اندازه كه در ذهن خود بنا داریم فلان نماز مستحبی را بخوانیم کافیست البته اگر نیت را به زبان هم بیاوریم اشکالی ندارد(مثلا بگوید چهار رکعت نماز اعرابی می خوانم قربه الی الله)
۲-تمام نمازهای مستحبی اذان و اقامه ندارند و اصولا نباید برای هیچ کدام از نماز های مستحبی اذان و اقامه گفت❌
۳-تمام نمازهای مستحبی را می توان به صورت نشسته هم بخوانیم، حتی می توان یک رکعت را ایستاده و رکعت دیگر را نشسته خواند ولی کسی که بتواند ایستاده بخواند ثوابش بیشتر است
۴-در بلند یا آهسته خواندن حمد و سوره و سایر اذکار نمازهای مستحبی مخیر هستیم یعنی هم میتوانیم بلند بخوانیم هم آهسته، ولی خانم ها اگر صدایشان را نامحرم میشنود آهسته بخوانند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹