مدافع حریم❤️:
بسم الله..
📛#قسمت٢٤
بعد از شهادت
تا مدتها #پیکرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد #حزب_الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای #داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را #شناسایی کنی?"
می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها #اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف #مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
پیکری #متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون #آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن #اربا_اربا شده. این بدن قطعه قطعه شده!"
بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را #مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!"
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای #شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?"
داعشی به زبان آمد. گفت:
"تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."
نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست #فریب مان بدهد.
توی دلم #متوسل شدن به #حضرت_زهرا علیها السلام.
گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."
یکهو چشمم افتاد به...
ادامه دارد..
💝یاعلی💝
مدافع حریم❤️:
بسم الله..
💢زندگینامه شهید حججی💢
📛#قسمت_آخر📛
نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست #فریب مان بدهد.
توی دلم #متوسل شدن به #حضرت_زهرا علیها السلام.
گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."
یکهو چشمم افتاد به تکه #استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر #حزب_الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی #جسمی و هم #روحی.
راقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی #حضرت_زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد پیشم و گفت: "#پدر و #همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."
من را برد پیش پدر محسن که کنار #ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای #شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?"
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر #اربا_اربا را تحویل دادهاند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند?
گفتم: "حاجآقا، #پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام."
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"
.
.
یاعلی
17.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سریال «محرمانه»
💢 نمونه ای از #پرونده_های_اطلاعاتی_امنیتی موفق سربازان گمنام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در وزارت اطلاعات را در سریال محرمانه که از ۷ مهرماه در شبکه سه سیما پخش می شود، مشاهده کنید.
#سواد_امنیتی #امنیت_ملّی #وزارت_اطلاعات #سازمان_اطلاعات_سپاه #فراجا #بسیج #حزب_الله #اطلاعات_مردمی
#نبرد_ما
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 #خبر_فوری / #اسرائیل فقط تا روز جمعه فرصت دارد که دست از جنایاتش بردارد.
🎥 کلیپ جدید #حزب_الله از سیدحسن نصرالله و #اتاق_عملیات_مشترک جبهه مقاومت: منتظر روز جمعه باشید...
✍ سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، روز جمعه قرار است برای اولین بار از آغاز جنگ بین دشمن غاصب و کودککش صهیونیستی و #غزه سخنرانی کند.
⚠️ به گفته یک تحلیگر روسی، سازمانهای نظامی شیعی لبنان به اسرائیل #اولتیماتوم دادند: باید تا جمعه ۳ نوامبر (۱۲ آبان) ساعت ۱۵:۰۰ حملات به غزه را متوقف شود. تمام...
✍ سید بعد از ساعت ۱۵ سخنرانی میکند.
✍ حماسهای خیبرشکن در راه است✌️
❤️ اللهم صل علی محمد و آل محمد 🇮🇷
#جبهه_مقاومت #جبهه_واحد #فلسطین
@sedaye_zohoor313 🏴🚩
📷 تصاویری از شهید «میلاد بیدی» از مستشاران نظامی ایران در حمله به بیروت
▪️شهید «میلاد بیدی» از مستشاران نظامی ایران در مجاورت ساختمان شهید «فواد شکر» در دفتر هماهنگی سپاه و حزب الله مسقر بود که در حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به بیروت به شهادت رسید.
▪️شهید بیدی از نیروهای سپاه قدس و فرزند شهید است.
#طوفان_الاقصی
#غزه
#لبنان
#حزب_الله
و هو الشهید ..
🖤 نقاوم
نستشهد
ولكن لن نستسلم
▪️مقاومت میکنیم
شهید میشویم
ولی تسلیم نمیشویم....
#سلام_امام_زمانم ❣
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزه #حزب_الله #یمن