eitaa logo
🇵🇸منتظران ظهور مهدی🇮🇷
3.3هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
8.1هزار ویدیو
110 فایل
این کانال به نیت خودسازی برای رفع موانع ظهور میباشد و مطالب، مرتبط با آقاجانمون میباشد ... ↩️کپی تمام مطالب به هر شکل که دوست دارید با ذکر یک صلوات به نیت فرج امام زمان آزاد است ارتباط با خادمین کانال‌ @Sadeghi_94 @Sam_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢محبت شدید حضرت ام البنین سلام‌الله‌ علیها به امام زمانش! ▪️علامه مامقانی می‌نویسد: هنگامی که قاصد امام سجاد "سلام‌الله‌علیه" به مدینه آمد تا خبر واقعه کربلا را به مردم مدینه بدهد با حضرت ام البنین "سلام‌الله‌علیها" مواجه شد. حضرت ام البنین "سلام‌الله‌علیها" فرمود: از حسین "سلام‌الله‌علیه" خبری بده! او از جواب دادن طفره رفت وگفت: چهار پسرت عباس،عبدالله، جعفر،عثمان در کربلا شهید شدند... حضرت ام البنین "سلام‌الله‌علیها" فرمود: رگهای دلم را بریدی! (من کی از فرزندان خودم پرسیدم؟)فرزندانم و هرکس زیر آسمان کبود است، همه فدای حسین "سلام‌الله‌علیه"؛ از حسین به من خبر بده و چون خبر شهادت امام حسین "سلام‌الله‌علیه" را شنید صیحه ای کشید... علامه مامقانی در ادامه می نویسد: و این علاقه شدید حضرت ام البنین "سلام‌الله‌علیها" نسبت به اباعبدالله "سلام‌الله‌علیه"، (علاقه مادر فرزندی نبود بلکه این علاقه) فقط به خاطر آن بود که حسین، امام او بود.💔 📚 تنقیح المقال، ج۳، ص۷۰ ‎‌‌‌‎‌┄┅┅┅┅❁🦋❁┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم موضوع: بررسی شخصیت حضرت ام البنین سلام الله علیها
در مورد تاريخ دقيق ولادت حضرت‌ام البنين اطلاعی در دست نيست و تاريخ نگارانْ سال ولادت او را ثبت نكرده اند، ولي ياد آور شده اند كه تولد پسر بزرگ ايشان، حضرت ابوالفضل عليه السلام، در سال ۲۶ هجری قمری اتفاق افتاده است. برخي از تاريخ نگارانْ زمان ولادت ايشان را در حدود پنج سال پس از هجرت (در حوالي كوفه) تخمين می زنند ویژگیهای خانوادگی حضرت ام البنین«سلام الله علیها»👇👇👇 در خاندان و تبار پاک ‌ام البنين چند ويژگي مهم وجود دارد كه همگی در وجود عباس عليه السلام به ظهور رسيد
۱_شجاعت و دلاوری كه در كربلا زيباترين چهره خويش را نماياند. ۲_ادب و متانت و عزت نفس كه در زندگانی ۳۴ ساله عباس ابن علی به وضوح ديده مي‌شود ۳_هنر و ادبيات كه‌ام البنين از «دایی» خويش لبيد شاعر به ارث برده بود و فرزند عزيزش عباس عليه السلام از مادر اديبه خود [البته شاعران ديگری در اين خاندان می زيسته اند. ] ۴_ ايثارگری و احترام به حقوق ديگران كه نمود آن در عشق به ولايت و امامت متجلي شد ۵_وفا و پايبندی به تعهدات......
مراسم خواستگاری ازحضرت ‌ام البنين«سلام الله علیها»👇👇👇 حضرت علي عليه السلام پس از اينكه فاطمه كلابيه را تاييد كرد وپسنديد عقيل برادرش ،،براي خواستگاري به نزد پدر فاطمه آمد و حُزام«پدر ام البنین» كه بسيار ميهمان دوست بود پذيرايي كاملي از او كرده و با احترام فراوان به او خيرمقدم گفته و در مقابل وی قربانی كرد.
سنت و رسم عرب اين بود كه تا سه روز از ميهمان پذيرایی می كردند و روز سوم حاجت او را می پرسيدند و از علت آمدنش سؤال مي‌كردند و خانواده‌ام البنين كه خارج از مدينه زندگي مي‌كردند نيز چنين رسمي را به جاي آوردند. روز چهارم با ادب و احترام از علت ورود وی جويا شدند و عقيل گفت: به خواستگاري دخترت فاطمه«نام اصلی ام البنین فاطمه هست» آمده ام، براي پيشواي دين و بزرگ اوصيا و امير مؤمنان علي ابن ابيطالب . حُزام كه هرگز پيش بينی چنين پيشنهادي را نمي كرد، حيرت زده ماند.
حُزام با كمال صداقت و راستگويي گفت: بَه بَه چه نسب شريفي و چه خاندان با مجد و عظمتي! اما اي عقيل «شايسته اميرالمؤمنين يك زن باديه نشين با فرهنگ ابتدايي باديه نشينان نيست. او با يك زن كه فرهنگ بالاتري دارد بايد ازدواج كند و اين دو فرهنگ با هم فرق دارند. » عقيل پس از شنيدن سخنان وي گفت: اميرالمؤمنين علی «علیه السلام »از آنچه تو مي‌گويي خبر دارد و با اين اوصاف ميل به ازدواج با او دارد. پدر‌ام البنين كه نميدانست چه بگويد از عقيل مهلت خواست تا از مادر دختر، ثمامه بنت سهيل«مادر ام البنین»، و خود دختر سؤال كند و به او گفت: «زنان بيشتر از روحيات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بيشتر مي‌دانند. سخنان اين دو بزرگوار، عقيل و حُزام، به پايان رسيد و حُزام به سوي دختر بافضيلت خود،‌ام البنين آمد براي شنيدن پاسخ نهايي از وي... وقتي پدر‌ام البنين به نزد همسر و دخترش برگشت ديد همسرش موهاي‌ام البنين را شانه مي‌زند و او از خوابي كه شب گذشته ديده بود براي مادر سخن ميگويد...
خواب‌ام البنين يك شب قبل از خواستگاری...👇👇 در روز خواستگاری ام البنين در حالی كه مادرش موهاي او را شانه مي‌كرد خوابي را كه شب گذشته ديده بود براي مادر تعريف مي‌كرد و خواستار تعبير آن بود؛ او گفت «مادر خواب ديدم كه در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوه‌هاي فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان مي‌درخشيدند و من به آن‌ها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فكر مي‌كردم. در مورد آسمان كه بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنين روشني ماه و ستارگان... در اين افكار غرق بودم كه ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع مي‌شد كه چشمها را خيره مي‌كرد. در حال تعجب و تحير بودم كه سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت كرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم كه هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب كرد من صدايش را مي‌شنيدم ولي او را نمي ديدم گفت:
بشراكِ فاطمةُ بسادة الغُرَر * ثلاثة انجم و الزاهر القمر ابوهم سيّد في الخلق قاطبة * بعد الرسول كذا قد جاء في الخبر یعنی«فاطمه مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است. »