6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواست تو نماز پرته؟
نمازاتو اول وقت بخون آروم آروم درست میشه 💯
🔰 آیت الله بهجت
#نمازاول_وقت
https://eitaa.com/montazeran_zohouremahdi
دوست عزیز با طرح خوندن نماز قضا همراه شدی ⁉️
فرصت ها در گذرند ...🌪
اگر برنامه برای خودسازی نداشته باشی
یکباره خواهی دید
چقدر زود دیر شد😔
_🍃🌷🍃______🍃🌷🍃___
‼️طرح خواندن نماز قضا ‼️
✅عزیز دل دوشنبه ها قراره یه
قضای نماز عصر
به جا بیاریم .
باماهمراه باش خیلی وقت نمیبره😌
_🍃🌷🍃______🍃🌷🍃___
#نماز_قضا
چرا نماز رو غلط معرفی می کنیم❓❓
🔶یه استاد دانشگاهی می فرمود: بچه ی من نماز نمی خونه، یعنی کاهل نمازی میکنه،
ولی ما کم نذاشتیم تو تربیتش،
حاج آقا شما بفرمایید ما چیکار کنیم؟!😫
✅ گفتم : نماز رو چجوری به پسرت معرفی کردی؟
💠 گفت : بلاخره معرفی کردیم دیگه!
✅ گفتم نه دقیقا بگو؛ داریم صحبت می کنیم.
💠 گفت حاج آقا چی بگم آخه !
بهش گفتیم نماز عبادته و ...
کم کم که گفت رسید به این جملات: نماز خوندن عشق بازی با خداست، مناجات با معبوده، راز و نیاز با رب العالمینه و...
اینجوری معرفی کرده بودن نماز رو!😏😏
اما بچش وقتی ایستاده واسه نماز👇
گفته راز کو؟ نیاز کو؟ من اگه رازی داشته باشم همینجوری به خدا میگم!
❗
وایساده سر نماز مثلا عشق بازی کنه با خدا!
بعد یواش یواش دیده عشق کجا بود؟!!!
آروم آروم پیش خودش میگه: حالا بعدا عشق بازی می کنیم دیگه ! 😐
حالا چه وقتشه!
الان من وسط کار و درسم هستم و حال عشق بازی ندارم 😬😬
به اون استاد گفتم: خب اشتباه نماز رو معرفی کردی!!!❌❌
بچت هی میره سراغ نماز هی لذت نمیبره و "هی دیگه نمیره سراغ نماز!"
😔
" خودش رو شکست خورده ی در نماز میبینه"
خیلی خیلی خیلی مهم👆👆👆
✅ بابا "نماز عشق بازی نیست فعلا"
نماز عشق بازی با خدانیست ابتدائًا
👈👈" نماز ابتدائًا مؤدب شدن است "👉👉
"ادب رعایت کردن است"
اول از همه ادب نماز رو رعایت کن.✅✅✅
لطفا نماز رو درست معرفی کنید به افراد
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم۹
https://eitaa.com/montazeran_zohouremahdi
🇵🇸منتظران ظهور مهدی🇮🇷
#خانواده_مومن_منظم #قسمت9 #خانم_محمدی ♦️💠♦️💠♦️💠♦️ اولین کسیکه ایمان اورده کیه⁉️⬅️ امام علی علیها
#خانواده_مومن_منظم
#قسمت10
#خانم_محمدی
♦️💠♦️💠♦️💠♦️
ممکنه بگین ⬅️ ما دیگه زندگی مون شروع شده, تا بخوایم این کارها رو شروع کنیم میگن دوباره کلاس چی رفتی❗️ کجا سرت به دیوار خورده‼️
ولی اصلا اینا مهم نیست. شما الان می خواید تا می تونید دانایی تون رو ببرید بالا.
الان عصر چیه❓↖️↙️⬅️انفجار اطلاعات
ولی همه اطلاعات می گیرن می ذارن کنار 🤗 تو بقچه، شاید روزی به دردشون بخوره😇 و بعد میشه "یوم الحسرت" میگیم چقدر بقچه داشتیم ولی استفاده نکردیم😭🤔🙃
ما آداب داریم مثلا تو کتاب سنن النبی آداب داریم برای خوردن. الان شما به بچه ات بگو مامان قبل و بعد غذا دستمون رو بشوریم بگو این حدیث پیامبرمونه. ببین پیامبر ما چقدر به نظافت و پاکیزگی ما اهمیت میداده. همینطور با شعر و قصه, صدا... بعد بچه میروید بیرون غذا بخورید می پرسه اینجا دست کجا می شورن⁉️ شما میگی ول کن الان تو این گیر و دار کجا می خوای دست بشوری😎ا با این حرف چی میشه؟ ⬅️بچه ای که خواستی با آداب یاد دادن قوی کنیش توی تربیت دینی و اجتماعی خودت ضعیفش کردی 😳 بچه میگه پس هرجا به نفع مامانم نباشه بیخیال آداب و حدیث پیامبر میشه. این میشه نظم نداشتن و مومن با تقوا نبودن.😶 بزرگ بشه به نفع خودش منافع دین و مملکت رو هم میذاره کنار
تو #هر_موقعیتی #نظم رو #رعایت_کنین. چی میشه براتون؟ #ملکه میشه
https://eitaa.com/montazeran_zohouremahdi
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خودسازی
پیغمبر فرمودند بروید از باغ های بهشت در این دنیا خوشه چینی کنید .....
این کلیپ رو از دست ندین ..👆🌱😉
https://eitaa.com/montazeran_zohouremahdi
┄┅═══✼✨✼═══┅┄
🥀🥀🥀اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری سلام الله علیها 🤲💓💓💓🥀🥀🥀
داستان جعفر پلنگ
راوی داستان جناب آقای راست نجات ، معاون مهمانسرای حرم مطهر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، در شب میلاد فرزند دلبندشان ، حضرت امام محمدالجواد علیه السلام(11/11/1401):
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم ، وظیفه داشتیم ، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را 🥘 آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم : امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم ، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار ، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم : آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند ، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت:اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت : آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم : بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت : آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم،پشت سرم،آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😑 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😪
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😪یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
به هیچکس بعنوان آدم بد نگاه نکنیم ، شاید آبروی او پیش خدا بیشتر از ما باشه و پیش خدا محبوبتر باشه👌
💠 بعضی اوقات انسان ها یک کارهای انجام می دهند
❇️ مثلاً در آپارتمان زندگی میکند و آخر شب از مهمانی برگشتن با سرو صدایی زیاد وارد خونه می شوند در حالی که همسایه ها خواب هستند
🔸حتی اینها فکر هم نمیکند که این کار باعث میشه روز قیامت خیلی اذیت وسختی بکشند
🔸چون حق الناس هست و باعث اذیت دیگران شدید
❌ یکی از گرفتاری های ما در قیامت همین رفتارهای اشتباه خودمان هست که موجب حقالناس می شود
🌿🌹🌿🌹