eitaa logo
منتظران ظهور
396 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
61 فایل
ارسال ایده @M_ata1982 کپی تمامی مطالب با ذکر صلوات حلال است🌺🌿🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر والدین میخواهند نوجوانشان را هدایت کنند، اولین قدم این است که بدانند به هیچ وجه نبایدارتباطشان با فرزندشان قطع شود. اگراین ارتباط قطع شود، پنهان کاری فرزند شروع می شود. ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
همیشه کارهای ساده‌ای در منزل وجود دارد که بتوان انجام آنها را به کودک محول کرد👌 با این کار شما پیام بسیار مهمی به فرزند خود می‌دهید🤔 به او می‌گویید که عضوی مفید از خانواده است.😍 💰آموزش کسب و کار خانگی بفرست برا مامان و باباها👌☺️ 🍁🍂🍃🍂🍁🍃🍁🍂 ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
تربیت فرزند در همه جای دنیا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در این باره هم اعتقادات مختلفی درباره زمان شروع تربیت وجود دارد؛ مثلا اعتقاد به تربیت فرزند۲۰ سال قبل از تولد، از ابتدای زمان بارداری، از زمان تولد و از سن هفت سالگی وجود دارد و همه این گروه ها برای عقیده خود دلایلی بیان می کنند؛ اما دین مبین اسلام معتقد است زمان تربیت فرزند از زمان ازدواج پدر و مادر شروع می شود. ‎‌‌‎‌╭━⊰❀❀❀ ✨❤️✨ ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁چه زیباست .. مرد آهسته درِ گوش فرزندِ تازه به بلوغ رسیده اش گفت: پسرم، در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدیست، در زندگی هرگز دزدی نکن. پسر متعجب و مبهوت به پدر نگاه کرد بدین معنا که او هرگز دست کج نداشته. پدر به نگاه متعجب فرزند، لبخندی زد و ادامه داد: 🍁در زندگی دروغ نگو، چرا که اگر گفتی، صداقت را دزدیده ای. 🍁خیانت نکن، که اگر کردی، عشق را دزدیده ای. 🍁خشونت نکن، که اگر کردی، محبت را دزدیده ای. 🍁ناحق نگو، که اگر گفتی، حق را دزدیده ای، 🍁بی حیایی نکن، که اگر کردی، شرافت را دزدیده ای، 👈پس در زندگی فقط دزدی نکن... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
☺️👇 "هـر روز؛ به همـدیگر لـذت بدهیـد...!" ازدواج، یعنی کاری کنید که طرف‌مقابلتان احساس خوبی پیدا کند و به صورت روزانه به او لذت بدهید؛ البته همانطور که خودش دوست دارد... 👈 اگر همسرتان می‌گوید؛ از گل زنبق خوشش می‌آید، چون خودتان فکر می‌کنید گل رز بهتر و رمانتیک‌تر است، برای او رز نخرید. 👈 یاد بگیرید همسرتان چطور دوست دارد به او لذت بدهید؛ چه محبت فیزیکی باشد، چه جملات محبت‌آمیز، چه هدیه دادن، کمک کردن و یا وقت گذراندن با او. ✅ عادت کنید این کارها را به صورت روزانه برایش انجام دهید. مطمئن باشید از لذت دادن، بیشتر از لذت گرفتن، لذت خواهید برد...! ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
💑 در صحبت با همسرتان همچون دیگران، ادب و احتـرام را رعایت کنیـد! 🔸همانطــور که وقتی با همکار یا دوستتان صحبت می‌کنید، مــراقب هسـتید او را آزار ندهید، در گفتگو با همسرتان نیز چنین باشید. یادتان باشــد به هنگام صحبت از خانــواده همســرتان، با احتــرام از آنهـا یاد کنیـد. 🔸اگر از چیــزی دلخور هستید یا مسئله‌ای را نمی‌توانید فرامــوش کنید، آن را مؤدبانه درمیان بگذارید. ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
۵ خطای تربیتی‼️ ❌1️⃣خسیس بودن وقتی میگین اگه نخوری میدم بابایی بخوره ها، نه نه خودش میخوره بیا. پسرم تا بابا نیومده بخور اینطوری بذر خساست رو در دل بچه ها می کاریم. ❌2️⃣دروغ گفتن و دورویی وقتی بهش دروغ گفتن و یاد میدین تلفن و بردار بگو مامانم تو حمومه یا جلوی دیگران خوب صحبت می کنی و پشت سرشون غیبت می کنه داری به بچه ات دورویی و دروغگویی رو یاد میدی. ❌3️⃣ حسادت وقتی با بقیه مقایسه می کنین دختر خاله ات رو نگاه کن. یه سال از تو کوچکتره همیشه اتاقش مرتبه یکم منظم بودنو از اون یاد بگیر این باعث میشه تا اون به بقیه حسودی کنه ازشون بدش بیاد. ❌4️⃣ بد بودن بهش عذاب وجدان میگیریم آخه چقدر منو اذیت می کنی بمیرم از دست تو یکی راحت بشم از دست تو یه روز خوش ندارم توی این خونه کودک احساس میکنه بچه بدیه ❌5️⃣به کارای بدش می خندین وقتی توی جمع به کارهای زشتش میخندین یا کار اشتباهشو تشویق می‌کنین خوب کاری کردی زدیش آخه اون پسر بی ادبیه بهش یاد میدین که بازم می تونه این کار اشتباهو تکرار کنه ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۲.mp3
26.67M
🔊سلسله آموزش‌های تربیت فرزند 👤 📚موضوع: 🔹قسمت سی و دوم 🔻موارد مطرح شده: ▫️غلبه محیط بر وراثت در تربیت ▫️انسان عامل مهم در محیط ▫️انسان، مسئول نسبت به محیط ▫️رفتار افراد نسبت به خانواده ▫️نشانه زندگی متعادل ▫️اهمیّت وقت گذاری برای خانواده ▫️مدیریت امکانات آسیب زا ▫️بیماری تنهایی ▫️اصلاح بدی از روش صحیح خود ▫️راهکار های تقویت روحیات ▫️معنویات، گمشده زندگی امروز ╔═══❖•ೋ° 🦋༻@montazeran_zoohor ╚═══❖•ೋ°✶⊶⊷⊶⊷❍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظران ظهور
#رمان_یادت_باشد #قسمت_دویست چوب می زد و بعد دنبالش می دوید."
به جای تماس حمید، پیامک های مشکوک شروع شد. اول خانم آقا سعید پیام داد که:" با حمید صحبت کردی؟ حالش چطوره؟" جواب دادم:" آره! سه روز پیش باهاش صحبت کردم حالش خوب بود. به همه سلام رسوند." بلافاصله خانم آقا میثم، همکار و دوست صمیمی حمید، پیام داد. پرسید:" حمید آقا حالشون خوبه؟" سابقه نداشت این شکلی همه جویای حال حمید بشوند. کم کم داشتم دیوانه می شدم. ساعت نه و نیم تازه کلاسمان تمام شده بود. آنتراک بین دو کلاس بود که بابا زنگ زد. وقتی پرسید کدام دانشکده هستم. آدرس دادم. پیش خودم گفتم حتماً آمده دانشگاه، کاری داشته و موقع رفتن می خواه همدیگر را ببینیم. از من خواست جلوی در دانشکده بروم. تا دم در رسیدم پاهایم سست شد. پدرم با لباس شخصی، ولی با ماشین سپاه، همراه پسرخاله اش که او هم پاسدار بود آمده بود. سلام و احوالپرسی کردیم. پرسید:" تا ساعت چند کلاس داری؟ " گفتم:" تا برسم خونه میشه ساعت هفت غروب." گفت:" پس وسایلتو بردار بریم." گفتم:" کجا؟ من کلاس دارم بابا." بعد از کمی مکث با صدای لرزان گفت:" حمید مجروح شده. باید بریم دخترم." تا این را گفت چشمم تار شد. دستم را روی سرم گذاشتم گفتم:" یا فاطمه زهرا"سلام الله علیها". الان کجاست؟ حالش چطوره؟ کجاش مجروح شده؟ پدرم دستم را گرفت و گفت:" نگران نباش دخترم. چیز خاصی نیست. دست و پاهاش ترکش خورده. الان هم آوردنش ایران. بیمارستان بقیه الله تهران بستریه." دلم می خواست از واقعیت فرار کنم. پیش خودم گفتم یک مجروحیت ساده است، چیز مهمی نیست. به پدرم گفتم:" خب اگه مجروحیتش زیاد جدی نیست، من دو تا کلاس مهم دارم. این ها رو برم، بعد میام بریم تهران." پدرم نگاهش را به سمت ماشین سپاه برگرداند.