۸ دی ۱۴۰۳
منتظران ظهور
📚 خطبه سی ام 🎙فایل صوتی ▫️ نتیجه برتری جویی 🕊 #نهج_البلاغه_ای_شویم 🔘نشر پیام صدقه جاریه است🔘 ألل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ دی ۱۴۰۳
🖼 #حکمت ۳۱ نهج البلاغه
▫️شناخت پایه های کفر و ایمان
✋نشر دهیم با ذکر صلوات✔️
#به_عشق_امامزمان♥️
#به_نیت_فرج🌤
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤🤲🏻
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╮
@montazeran_zoohor
╰━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╯
۸ دی ۱۴۰۳
📚 #خطبه سی و یکم
🎙 شناخت دشمن
🕊 #نهج_البلاغه_ای_شویم
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤🤲🏻
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╮
@montazeran_zoohor
╰━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╯
۸ دی ۱۴۰۳
4_5859361588280038027.mp3
1.24M
📚 خطبه سی و یکم
🎙فایل صوتی
▫️ شناخت دشمن
🕊 #نهج_البلاغه_ای_شویم
🔘نشر پیام صدقه جاریه است🔘
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤🤲🏻
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╮
@montazeran_zoohor
╰━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╯
۸ دی ۱۴۰۳
۸ دی ۱۴۰۳
چگونگی پاک کردن گناه غیبت.mp3
1.52M
⁉️چگونگی پاک کردن گناه غیبت
⭕️ پاسخ: ابراهیم_افشاری
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤🤲🏻
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╮
@montazeran_zoohor
╰━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╯
۸ دی ۱۴۰۳
یادمان باشد
خداوند مهمان قلبهای
وسیع است💚
هر چه قلبهای ما از کینه پر باشد
سهم ما از خدا کمتر است..
۸ دی ۱۴۰۳
۸ دی ۱۴۰۳
❤نام رمان : بدون تو هرگز ❤
💚نام نویسنده: سید علی حسینی 💚
💙تعداد قسمت : ۳۸ 💙
🧡ژانر: مذهبی 🧡
💛با ما همـــراه باشیـــــن💛
@montazeran_zoohor
۸ دی ۱۴۰۳
۸ دی ۱۴۰۳
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_اول : مردهای عوضی
🍃همیشه از پدرم متنفر بودم ... مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... آدم عصبی و بی حوصله ای بود ... اما بد اخلاقیش به کنار ... می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟ ... نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا 14 سالگی بیشتر درس بخونه ... دو سال بعد هم عروسش کرد ...
🍃اما من، فرق داشتم ... من عاشق درس خوندن بودم ... بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد ... می تونم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکان نخورم ... مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ...
🍃چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت ... یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد ... به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی ...
🍃شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود ... یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند ... دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد ... اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره ... مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد ...
🍃این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود ... مردها همه شون عوضی هستن ... هرگز ازدواج نکن ... هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید .. . روزی که پدرم گفت ... هر چی درس خوندی، کافیه ..
😔😔
: ترک تحصیل
🍃بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت ... هانیه ... دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه ...
🍃تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ... وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم ... بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود ... به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم ... ولی من هنوز دبیرستان ...
🍃خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد ...
🍃- همین که من میگم ... دهنت رو می بندی میگی چشم... درسم درسم ... تا همین جاشم زیادی درس خوندی ...
از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت ... اشک توی چشم هام حلقه زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه ... مادرم دنبالم دوید توی خیابون ...
🍃- هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا
✍ ادامه دارد ....
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤🤲🏻
╭━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╮
@montazeran_zoohor
╰━═━⊰⊰❀ ⃟ ⃟ ❀⊱⊱━═━╯
۸ دی ۱۴۰۳