eitaa logo
منتظران فرج
89 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
10 فایل
اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّـــــــکَ الْفَــــــــرَج طلوع نزدیک است اگر بخواهیم ظهور تو زیباتر از ظهور همه‌ی زیبایی‌هاست چشم به راه زیباترین بهاریم خدایا انتظار چقدر دیر می‌گذرد با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را بیایید همه منتظر آمدنش شویم.
مشاهده در ایتا
دانلود
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شگفتی های 🔺️این همه برای همه چیز وقت میذارید، بیشتر از چند دقیقه کوتاه دیدن این ویدیو وقتتون رو نمیگیره مدیونید اگر نبینید و به نزارید ... روز جلوی تک تکتون رو می‌گیرم ... ❣سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان صلوات❣ 🤲🏽 🌺 پست ی جاریه در پی دارد ┈••✾•🌿🌸🇮🇷🌸🌿•✾••┈ 💠کانال مُنتَظِر'انِ فَرَج💠 ━━⊰❀🕋❀⊱━━ @montazeranefaraj31314 ━━━━⊰❀♥️❀⊱━━━━
✨﷽✨ سلام بر آقا امام حسین ع اصحابش لعنت خدا بر یزید و اصحابش 💠اميرالمؤمنين امام علی(ع): 💢۳سه خصلت موحب جلب محبت میشود: 1⃣خوش خویی 2⃣ملایمت 3⃣فروتنی 📚غررالحكم یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امیرالمومنین علی (ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه است. " اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی" "خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری" یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و.... گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.🍃🍃🍃 📚 نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ 👤دکتر الهی قمشه ای روز میگی: اشتباه شده کارهای خوبی داشتم که نیست نداشتم که هست! حسناتت رفت در پرونده کسیکه را کردی! طلبکار بود؛ از گناهانش به تو رسید ره 🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷 🔆محمد بن مسلم 🌾«محمد بن مسلم» مردی ثروتمند از اشراف کوفه و از اصحاب امام باقر علیه‌السلام و صادق علیه‌السلام بود. روزی امام باقر علیه‌السلام به او فرمود: «ای محمد! باید تواضع و فروتنی کنی.» 🌾وقتی محمد بن مسلم از مدینه به کوفه برگشت، ظرف خرما و ترازویی برداشت و درب مسجد جامع کوفه نشست و صدا می‌زد: هر کس خرما می‌خواهد بیاید از من بخرد (تا هیچ تکبّری به او سرایت نکند). 🌾بستگانش آمدند و گفتند: «ما را با این کار رسوا کردی.» 🌾 فرمود: «امامم مرا امر به چیزی کرد که مخالفتش نخواهم کرد؛ از این محل حرکت نمی‌کنم تا تمام خرمایی را که در این ظرف است بفروشم.» بستگانش گفتند: «حال که چنین است پس کار آسیابانی را پیشه خود کن.» 🌾وی قبول کرد و شتر و سنگ آسیابی خرید و مشغول آرد کردن گندم شد و با این عمل خواست از بزرگ‌بینی نجات یابد. 📚(روایت‌ها و حکایت‌های، ص 103-داستان‌های پراکنده، ج 3، ص 18)