یهاستادےداشتیم،
یهحرفجالبےمیزد.
میگفت:
یهوقتایۍاتفاقمیوفتهڪهسرنماز
حواستنیست!😢
یهجورایۍوصݪنیستۍ.
یهویۍناخودآگاهبهخودتمیآیو
ادامهۍنمازتروباتوجهوحضورقلبمیخونۍ.💗
همینتلنگࢪےڪهیهویۍبراتپیشمیآد
همࢪزقـه ...
#تـݪنگࢪانہ
✥『📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿』✥
#اعمال_قبل_از_خواب 😴
🌹یاد آوری اعمال قبل از خواب🌹
حضرت رسول اکرم فرمودند هر شب پیش از خواب :
1. قرآن را ختم کنید
(=٣ بار سوره توحید)
🌱🌱
2. پیامبران را شفیع خود گردانید
(=۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین)
🌱🌱
3. مومنین را از خود راضی کنید
(=۱بار: اللهم اغفر للمومنین و المومنات)
🌱🌱
4. یک حج و یک عمره به جا آورید
( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر)
🌱🌱
5. اقامه هزار ركعت نماز
(=٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» )
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر برکتی محروم شویم؟
♡
♡
┏━━━━━━━━━♡┓
🆔📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
┗━━━━━━━━━♡┛
سلام و صبح بخیر خدمت اعضای کانال 🏔
#دعای_عهد در کانال گذاشته شد ، امیدوارم بخوانید و بهره ی معنوی خوبی ببرید...
#دعای_عهد را جستجو کنید تا از فضایل این دعا آگاه بشید...
انشاالله برای ما هم دعا کنید ...
یا حق 📿
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
روزی که با یاد امام زمان (عج) آغاز بشه ، قطعا پر برکت خواهد بود و خدا هوامونو داره ...
#امام_زمان
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#یا_صاحبالزمان_ادرکنی
#یامھدۍ
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
بخونید و لذت ببرید و آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو خوشحال کنید ...
اگر نکته ای بود یا تجربه ای در این باره دارید ، ناشناس در خدمتم...
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
دعا رو بخونید دوستان ، اگر بین نماز اذان صبح و طلوع آفتاب نتونستید ، وقتی که صبح بیدار شدید ، اون موقع نتونستید تا قبل از ظهر بخونید☀️⛅
این دعا همه جوره ش ثواب داره ، ولی بهترینش ، همون بین اذان صبح و طلوع خورشید هست...
#امام_زمان
#دعای_عهد
#آگاهی
#یامھدۍ
#یا_صاحبالزمان_ادرکنی
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
#ذکر_روز_پنجشنبه
✨ 🤍لا اله الا الله الملک الحق المبین🤍✨
#معنی_فارسی ⤵️
✨🍁 نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار 🍁✨
#یامهدی_العجل
#ذکر_روز
⚘🍁⚘🍁⚘🍁⚘🍁
✥『📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿』✥
#تلنگرانه
برادرمخواهرم...
هرجادیدیداریکممیاری
سریعادستبهدامناهلبیتشو!
مطمئنباشکهجوابمیده!
اصلاناامیدیچهصیغهایه!
بچهشیعه
بایدتازمانظهورآقاش
اینقدربدوعه...اینقدرامیدوارباشه
کهمثلشهیدچمران...
مامورترورشبشهشیفتهوعاشقش!✨
#تـݪنگࢪانہ
#امام_زمان
#یامھدۍ
#یا_صاحبالزمان_ادرکنی
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#شهدا
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
ناامیدی از رحمت خدا بزرگترین جسارت نسبت به خداست
ناامیدی یعنی خدایا گناه من اینقدر بزرگه که تو با این همه عظمتت نمیتونی ببخشی!
#روحیه
#امید
#خدا
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ🙃❤️
#خدا
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
تلنگرانه🌿
یهبندهخداییمیگفت
گلزارشهداکهرفتیباخودتفکرکن...
تصورکناگراینشهداازجاشونبلندبشن
چهجمعیتیمیشن...
چهجمعیتیپرپرشدنکهماآرامشداریم...
خیلینامردیهیادمونبرهچقدرشهیددادیم!🍃
#مدیون_خون_شهداییم!
️️ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
#تـݪنگࢪانہ
#شهدا
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
«مبارزه سردار قاسم سلیمانی با داعش»
سردار قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه بود. داعش گروهی تروریستی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلأ قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. در سال ۲۰۱۱ میلادی نیروهای تحت فرمان شهید سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیروهای شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ سردار سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیروهای حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخستوزیر وقت عراق، از سردار قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلیترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سردار حاج قاسم سلیمانی در نامهای خطاب به رهبر انقلاب اسلامی که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ در رسانههای ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهرهای سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد.
#به_وقت_رفاقت_با_سردار
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
سلام خدمت همگی اعضای کانال #منتظران_ظهور 👋
ممنون از همراهی شما ...
انشاالله از امروز شروع به پارت گذاری #رمان_اورا خواهیم کرد...
این رمان ، یک رمان مذهبی هست و داستان جالبی داره...
نویسنده ی این کتاب ، خانم محدثه افشاری هستند...
این کتاب رو میتونید خریداری کنید ، اما من پارت پارت در کانال میگذارم ، قطعا در نسخه ی چاپی یا PDF از نظر ادبی اصلاحاتی صورت گرفته و جزئیاتی مورد توجه قرار گرفته ...
نویسنده ی این رمان من نیستم و با نویسنده هم در ارتباط نیستم ...
با جست و جوی #رمان_اورا ، و یا #پارت_... میتونید به پارت های مختلف رمان دسترسی پیدا کنید...
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
#رمان_اورا
#پارت_۱
☀️ سنگینی نور خورشید،
مجبورم کرد چشمام رو باز کنم.
هنوز سرم درد میکرد.
پتو رو تا بالای سرم کشیدم و دوباره به زیرش خزیدم.
💤 چشمام دوباره گرم خواب میشدن که این بار صدای در
و به دنبالش قربون صدقه های مامانه که خواب رو از سرم بیرون کشید.
- ترنم...مامان جان بهتری؟
دیشب اومدم بالاسرت تب داشتی، باز الان تبت یکم پایین اومده.
چندبار آخه بهت بگم شب موقع خواب،پنجره ی اتاقتو باز نذار!!
اونم تو این هوا ❄️
خوابتم که سنگین 😴
طوفانم بیاد بیدار نمیشی!!
میبینی که وقت مریض داری ندارم،
هزار تا کار ریخته رو سرم...
- مامان جونم ، بهترم. شما هم یکم کمتر غر غر کنی ، سر دردم هم خوب میشه!
مامان اخمی کرد و با دلخوری به سمت در رفت،
- منو نگا که الکی واسه تو دل میسوزونم ...
پاشو بیا صبحونتو بخور،یکم به درسات برس.
من دارم میرم مطب
ناهارتم سر ظهر گرم کن بخور.
اگه بهتر نشدی عصر حتماً برو دکتر،
مثل بچه ها می مونی ، همش من باید بگم این کارو بکن ، اون کارو نکن.
خداحافظ
با مردمک چشم، مامان رو بدرقه کردم و وقتی خیالم از رفتنش راحت شد ،
دوباره به تخت خواب گرم و نرمم پناه بردم .
🔹بار سوم که چشم باز کردم،
دیگه ظهر رو هم گذشته بود.
دلم میخواست باز بخوابم اما ضعف و گرسنگی امونم نمیداد.
از اتاق بیرون رفتم و به آشپزخونه پناه بردم ...
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿
#رمان_اورا
#پارت_۲
یخچال رو که باز کردم،
میوه بود و آبمیوه و شیر و ...
هرچیز جز غذا 🍝
پس منظور مامان غذاهای فریزری بود که هر وعده داغ میکنم و میخورم ...
چه دل خوشی داشتم که فکر کردم برای دختر مریضش سوپ پخته 😒
اگر منم یکی از بیمارای مطبش بودم
احتمالاً بیشتر مورد لطف و محبتش واقع میشدم ...
بعد از خوردن غذا به اتاقم برگشتم، هنوز نیاز به استراحت داشتم ...
📱چشمم به گوشیم که خورد ، تازه یادم افتاد از صبح سراغش نرفتم ...!
۴۲ تماس
و ۵ پیامک
از سعید... 💕
واااای ... من چرا یادم رفته بود یه خبر از خودم به سعید بدم 😣
از پیامک هاش معلوم بود نگرانم شده ، سریع دستمو روی اسمش نگه داشتم و گزینه ی تماس رو زدم ...
- الو ترنم؟؟
معلومه کجایی؟؟
چرا هرچی زنگ میزنم جواب نمیدی؟؟ 😠
- سلام عزیزدلم
خوبی؟
ببخشید خواب بودم !
-خواب؟؟
تا الان؟؟
- باور کن راست میگم سعید ...
دیشب که با اون وضع برگشتم خونه و خسته رو تخت خوابم برد ،
پنجره اتاق باز مونده بود،
سرما خوردم 😢
اصلا حال ندارم ...
- جدی میگی؟؟
فدات بشم من
الان میام پیشت ...
- سعییییید نه 😰
بابا بفهمه عصبانی میشه.
- از کجا میخواد بفهمه خانومی؟
مگه اینهمه اومدم ، کسی فهمید؟ 😉
- خب نه
ولی ...
- ولی نداره که عسلم
یه ربع دیگه پیشتم خوشگلم
بابای 👋
اعصابم از دست این اخلاق سعید خورد میشد.
هیچ جوره نمیشد از سر بازش کرد ...
هرچند دوستش داشتم اما فقط اجازه داشتیم مواقعی که خود مامان یا بابا بودن ،
تو خونه باهم باشیم
اما سعید به این راضی نبود و هروقت که دلش میخواست پیداش میشد .
📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿