خب دیگه انگشتم درد گرفت 😂
ممنون از همراهیتون
التماس دعا
یاعلی
https://eitaa.com/joinchat/2387214923C700136c1ae
پیاماتون رفت اینجا
📪 پیام جدید
ببخشید این آهان گوش کردنش حرامه؟
تورفتی دگر آب و آیینه خداحافظ
#دایگو
واقعیتش بنده آهنگ گوش نمیکنم ولی چون پرسیدید میرم گوش میدم حتما خدمتتون عرض میکنم
منتظࢪانظھوࢪ🇵🇸
📪 پیام جدید ببخشید این آهان گوش کردنش حرامه؟ تورفتی دگر آب و آیینه خداحافظ #دایگو واقعیتش بنده آ
تمام بدبختیام یادم افتاد 😂
بزرگوار خیلی غمگینه
آهنگ اگر باعث بشه حالات روحی عوض بشه حرامه
اگر گوش میدید و حس اندوه و ناراحتی و غمگینی دارید، گوش ندید
هدایت شده از منـجــی🌱
#اخبار
🔺مسئول اطلاعات رزمی نیروی قدس و جانشین ایشون در سوریه به شهادت رسیدن...🕊
🍀شهادت هنرمردان خداست این که بحثی درش نیست
ولی مراقب باشیم تحلیل های اشتباه و هیجانی رو به اشتراک نزاریم
🖇فعلا صبور باشید
_____________________منجی
https://eitaa.com/monje_mouod
هدایت شده از |مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
سلامم به ممبر های کانال مهدی فاطمه
ان شاءالله که حال و احوال دلتون عالی باشه و زندگی هاتون پر از عشق به خدا و اهل بیت✨🍃
راستیتش اومدم که یه خبری رو بهتون بدم و برم
قراره که از امروز در کانال یه سری مباحثی رو تحت عنوان #اخلاق_مهدوی در کانال بزاریم
این مباحث از کتاب اخلاق مهدوی جمع اوری شده و قراره که با هم این مباحث رو بخونیم و انشاءالله در همه ابعاد زندگی بهشون عمل کنیم تا ان شاءالله لبخندی هرچند کوچیک رو ، روی لبای آقامون بیاریم💚:))
پس هرکی پایس بسم الله...🌱
https://harfeto.timefriend.net/17057464203614
نظرات در این باره؟😍👆🏻
#اخلاق_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کی شکایت ببرم؟
به کی بگم دردامو؟
جوونیمم رفت و هنوز!
من ندیدم آقامو...!
#امام_زمان
#ماه_رجب
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
تصاویری از شهید یوسف امیدزاده معروف به حاج صادق که در حملات امروز رژیم صهیونیستی به حومه دمشق به شهادت رسید😔💔💔
#یک_لحظه_تصورکن !
قشنگ برو تو فضایی که میگم.
فکر کن همین الان ؛ پای ِتلویزیونی!
یا بیرون رفتی خرید یا داری درس
مینویسی! شایدم تو گوشی هستی!
یهو صدای ِانا المهدی تو کل دنیا بپیچه..
صدای ِمنم منتقم حیدر کرار
منم منتقم خون حسین💔.
بری سمت در و در رو باز کنی که با قامت
نورانی آقا رو به رو بشی ..
پیش خودت بگی یعنی آقا من روشناخت!
یه دفعه آقا بگه : تو همانی كه فرج میخواندی!
الهی عظم البلاء میخواندی؟
وعلیکم و سلام
فرزندم🌱
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
هدایت شده از 🇮🇷رهرواט عشق🇵🇸
رفقا لطف میکنید ۲ نفر بسیجیِ موندگار بفرستید اینطرف😊
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️ ↯
⇨@rahrovaneshg313
#فورمرامی
📜 #زیارت_آل_یاسین
بِسْم الله الرحمن الرحيم
🌸سَلاَمٌ عَلَىٰ آلِ يَس
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللهِ وَرَبَّانِيَ آيَاتِهِ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللهِ وَتَرْجُمَانَهُ
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَأَطْرَافِ نَهَارِكَ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللهِ ٱلَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللهِ ٱلَّذِي ضَمِنَهُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَٱلرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ، وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقوُمُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي ٱللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا ٱلإِمَامُ الْمَأْمُونُ،
🌼ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ،
🌸ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ ألسَّلاَمُ،
✨أُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ
💝أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَـٰهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَريكَ لَهُ،
💝وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لاَ حَبِيبَ إِلاَّ هُوَ وَأَهْلُهُ،
💝وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ
💝وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ
💝وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ
💝وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ
💝وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
💝وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
💝وَموُسَىٰ بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ،
💝وَعَلِيَّ بْنَ موُسَىٰ حُجَّتُهُ،
💝وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
💝وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
💝وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
💝وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ،
🌕أَنْتُمُ ٱلأَوَّلُ وَٱلآخِرُ
💫وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا
✨يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً،
☀️وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،
🌙وَأَنَّ نَاكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ،
☀️وَأَشْهَدُ أَنَّ ٱلنَّشْرَ حَقٌّ،
🌙وَالْبَعْثَ حَقٌّ،
☀وَأَنَّ ٱلصِّرَاطَ حَقٌّ،
🌙وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ،
☀وَالْمِيزَانَ حَقٌّ،
🌙وَالْحَشْرَ حَقٌّ،
☀وَالْحِسَابَ حَقٌّ،
🌙وَالْجَنَّةَ وَٱلنَّارَ حَقٌّ،
☀وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ،
🌺يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ
وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ،
🌺فَأَشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ،
🌺وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريءٌ مِنْ عَدُوِّكَ،
🌾فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ،
🌾وَالْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ،
🌾وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ،
🌾وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ،
💝فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ،
💝وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ.
#امام_زمان
#یا_صاحب_الزمان_عج
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
زیارت آل یاسین (1).mp3
8.21M
••جهتقرارِدل🫧☁️••
میگفت:
هروقتدلتبرایآقاتتنگشد
زیارتآلیاسینبخون،انگارآقاباهاتحرفمیزنه
خودایشونمگفته:
بهمحبینِمنبگو
آنلحظهکهاحساسِتنهاییمیکنید
تنهاچیزیکهشماراآراممیکند ،
منهستم...❤️🩹🌱
[امامزمانعجّ]
#روز_بیست_و_هشتم
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـفـتـاد و نـهـم
"کارن"
وقتی با دست زدم تو گوش زهرا از خودم بیزار شدم. زهرا که با چشمای گریون نگاهم کرد و سرشو تکون داد، خواستم دستشو بگیرم اما رفت تو اتاق و در رو بست.
صدای هق هق گریه ای که سعی میکرد خفه اش کنه عذابم میداد.
آخه لعنتی تو که دوسش داری چرا اذیتش میکنی؟ غلط کردی اصلا دست روش دراز کردی. نمیدونی میتونه بره شکایت کنه؟ چرا دستت به حال خودت نیست؟ چرا نمیفهمی باید این شیطون لعنتی رو از وجودت بیرون کنی؟
مگه زهرا رو دوست نداشتی؟ حالا چرا داری آزارش میدی؟ حالا که به دستش آوردی و مال تو شده انقدر حماقت کردی که ازت دور شده.
دست به صورتم کشیدم و رفتم تو اتاقمون.
یک گلدون چینی رو عسلی کنار تخت بود که از سر عصبانیت پرتش کردم تو دیوار و هزار تیکه شد.
_لعنتی!!
صدای داد من و شکستن گلدون به گوش زهرا رسید اما نیومد.
چیه انتظار داشتی بیاد بگه چیشد عزیزم؟طوریت که نشد؟
چقدر دلم میخواست خودمو از همین پنجره پرت کنم پایین. یک دنیا از شرم راحت میشدن.
رفتم سمت تخت که پام سوخت. شیشه رفته بود تو پام و خونریزی کرده بود.
شیشه رو زود درآوردم و پامو با دست محکم فشار دادم. دردش وحشتناک بود اما لبمو گاز گرفتم که صدام بیرون نره.
حقته بیشتر از اینا باید سرت بیاد آقا کارن. اینکه یک درد جزئیه. نشستم رو تخت و پامو گرفتم محکم که خون نیاد.
اون شب لعنتی با درد و کلافگی گذشت و صبحش نرفتم شرکت. به همکارم زنگ زدم گفتم برام مرخصی رد کنه واقعا نمیتونستم برم.
ساعت۹بود اما زهرا هنوز بیدار نشده بود.
دور پام پارچه بسته بودم. میدونستم بخیه میخواد اما بستمش تا فقط خون ریزی نداشته باشه. واقعا میسوخت و دردش امونمو بریده بود.
رفتم دم در اتاق محدثه و در زدم.
آروم درو باز کردم و از صحنه ای که میدیدم اشک تو چشمام جمع شد.
زهرا، محدثه رو گرفته بود تو بغلش و دست دیگش رو قلبش بود.سرش رو زمین بود و بازوش شده بود بالش محدثه.
غرق خواب بودن و زهرا انقدر معصومانه تو خودش جمع شده بود که دلم یک لحظه آتیش گرفت.
لعنت به من که همچین دختریو آزار دادم.
من لیاقتتو نداشتم زهرا تو میتونستی با بهترینا باشی. اما شانس بدت من اومدم سراغت و عاشقم شدی.
رفتم بیرون و صبحونه درست کردم خودمم رفتم درمانگاه تا پامو پانسمان کنه. اول بخیه زد و بعدم پانسمان.
به خونه که رسیدم دیدم صبحونه دست نخورده است و زهرا هم نیست.
بهش زنگ زدم که پیامک داد.
"اومدم خونه مامانم تا شب میام."
ترسیدم که به دایی بگه اونوقت بدبختم.
اما با خودم گفتم:اون دختر انقدر ماه و فرشته است که این چیزا حالیش میشه. مثل تو دیوونه و مردم آزار نیست.
تا شب یا پای تلوزیون بودم یا پشت پنجره.
ناهارم نخوردم.
فکر کنم زهرا وقتی اومد که من خواب بودم رو کاناپه.
چون صبحکه بیدارشدم پتوی نازکی روم بود. خدایا این دختر فرشته اس کاش لایقش باشم.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـشـتـادم
صبحونه آماده بود و زهرا هم فکر کنم تو اتاق محدثه بود.
چند لقمه خوردم و راهی شرکت شدم. تو شرکت و موقع کار همش حواسم به گندی که زدم بود. خیلی حالم از خودم بهم میخورد. از طرفی دل نداشتم ناراحتی و اشک عشقمو ببینم از طرفیم چادر سر کردن و دین و ایمان مسخره اش اذیتم میکرد.
آره من مسلمون نشده بودم چون هیچی از دین اسلام نمیدونستم. نمیدونستم چه چیز خوبه و چه چیز بد.
کسی نبود که یادم بده. نه پدر، نه مادر.
به این امید با زهرا ازدواج کردم که شاید اون بهم یه چیزی یاد بده که به اسلام علاقه مند بشم اما..متاسفانه خودم خراب کردم رابطمون رو.
و چقدرم پشیمونم از این کارخرابی. ساعت کاریم که تموم شد، باخودم گفتم یک عذرخواهی ساده به یک شاخه گل نیاز داره. باید تموم کنم این قهر و سرد بودن رو.
هرچند زهرا با من قهر نمیکرد فقط من دامن میزدم به مشکلاتمون.
به خودم گفتم:آخه آدم عاقل، عشقت تو زندگیته چرا داری کار و از این بدتر میکنی؟ چی میخوای دیگه؟
تنها خواسته ام برداشتن حجابش بود که به هیچ عنوان نمیتونستم حریفش بشم.
خلاصه رفتم یک شاخه گل رز سرخ خریدم با یک آویز دوستت دارم و راهی خونه شدم.
دیدم دست خالی بده یک جعبه شیرینی تر هم گرفتم و رفتم.
ماشین رو تو پارکینگ گذاشتم و زنگ واحد رو زدم. اما کسی جواب نمیداد.
نگران شدم یعنی کجا رفته؟
کلید انداختم و رفتم تو.
جلو در خونه که رسیدم صدای گریه محدثه رو شنیدم.
نمیدونم چرا اما اولین چیزی که به زبون آوردم این بود.
"یا اباالفضل"
با کلید در رو باز کردم و رفتم تو.
دویدم سمتی که محدثه گریه میکرد.
رو تختمون دراز کشیده بود و از گریه سرخ شده بود. بغلش کردم و زهرا رو صدا زدم.
_زهرا؟؟زهرا کجایی بچه غش کرده!
دیدم صدایی از زهرا هم نمیاد.
جعبه شیرینی و گل رو گذاشتم رو تخت و رفتم بیرون که ناگهان پای زهرا رو دیدم تو آشپزخونه.
رفتم جلو تر و دیدم بیهوش افتاده رو زمین سرد آشپزخونه.
_واااای خدا.
رفتم جلو و تکونش دادم.
_زهرا؟زهرا جان پاشو عزیزم. زهراخانم، خانمم، خانمی، عزیزدلم..پاشو خانم من تحمل ندارم.
قلبش خیلی ضعیف میزد.
تنها چیزی که به ذهنم رسید اونموقع، زنگ زدن به اورژانس بود.
محدثه هم هی گریه میکرد و نمیتونستم بزارمش زمین.
تا اورژانس برسه با هر بدبختی لباس تن زهرا کردم و آوردمش رو مبل.
وقتی گذاشتنش رو برانکارد و بردنش، پشت سرشون با ماشین راه افتادم. اول محدثه رو گذاشتم خونه زن دایی و گفتم من و زهرا یک جایی کار داریم محدثه تا صبح پیشتون بمونه. زن دایی هم با بهت و حیرت قبول کرد.
رسیدم بیمارستان و فهمیدم زهرا رو بردن آی سی یو.
سرم داشت گیج میرفت. یعنی چی خدا؟ زهرای من چرا باید اینجا باشه؟ مگه چش شده یهویی؟
دکترش که اومد رفتم باهاش حرف بزنم.
گفت:بیاین اتاقم لطفا.
ادامه دارد...
#نویسنده_زهرا_بانو
✨#بـانـوے_پـاک_مـن
🌹قسـمـت هـشـتـاد و یـکم
با عجله رفتم اتاقش.
_آقای دکتر خانمم چش شده؟چه اتفاقی افتاده خواهش میکنم بگین.
_اول شما بشینین آروم باشین تا خدمتتون عرض کنم.
نشستم و منتظر شدم حرف بزنه.
_ببینین خانم شما دچار بیماری قلبی بودن. الانم حمله خفیفی بهشون وارد شده و متاسفانه سکته کردن. اما خفیف..
_یعنی چی آقای دکتر؟ الان حالش خوبه؟
_حال خانمتون خوبه اما نه زیاد. باید مدتی تحت درمان و نظر ما باشن تا حالشون بهتر بشه.
_تو ای سی یو؟
_بله.
_اونوقت..حالش خوب میشه؟
_بله بهتر میشن اگه خدا بخواد.الانم از دست شما جز دعا کاری ساخته نیست.
_بچه اش چی؟ نمیتونم بیارمش اینجا؟
_نخیر آقا بهتره فرزندتون رو مدتی جایی بزارین تا همسرتون شرایط بهتری پیدا کنن.
رفتم تو فکر. زهرا ناراحتی قلبی داشته و به من چیزی نگفته.
_متاسفانه از اونجایی که پیداست خانمتون راجب به ناراحتی قلبیشون چیزی به شما نگفتن.
سرمو تکون دادم و بلند شدم.
_ممنون دکتر بااجازتون.
از اتاقش بیرون رفتم و رو صندلی نزدیکی نشستم.
خیلی حالم خراب بود. واقعا نمیدونستم با این من قدر نشناس چیکار کنم؟
دلم میخواست زهرا انقدر کتکم میزد تا اینکه موضوع به این مهمی رو ازم پنهون میکرد.
کم کم همه باخبر شدن و میومدن عیادت. زهرا یکبار به هوش اومده بود ولی نذاشتن من باهاش حرف بزنم.
دیدار هام خلاصه میشد به یک شیشه بزرگی که بین من و زهرا کشیده شده بود.
محدثه پیش زندایی موند و منم صبح تا شب که سرکار بودم، شبا میومدم بیمارستان و رو صندلی خوابم میبرد.
خیلی روزای سختی بود به علاوه اینکه حق دیدن زهرا رو هم نداشتم.
ادامه دارد..
#نویسنده_زهرا_بانو
••قرارالهی|طرحتلاوتنور✨📖••
🗣️صفحهوسورهتلاوت:
🖋️سوره بقره | صفحه۱۶
فایلصوتیذیلتصویرقراردارد🎧
ثوابتلاوتهدیهبه:
"ساحتمقدسامامزمان
وشهیده آیدا قاسمی"
التماسدعا🩵
#حاج_قاسم #کرمان #امام_زمان
4_452715601975052252.mp3
1.17M
••قرارالهی|طرحتلاوتنور✨📖••
🗣️صفحهوسورهتلاوت:
🖋️سوره بقره | صفحه۱۵
ثوابتلاوتهدیهبه:
"ساحتمقدسامامزمانو
شهیده آیدا قاسمی"
التماسدعا🩵
#حاج_قاسم #امام_زمان #کرمان
آرزومهببینمضریححسین
روبرومه..💔
#امام_زمان
#ماه_رجب
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
زمینی بودند و به آسمون رفتن
دوبـاره جـا موندیــم
رفیقامون رفتن…💔
#امام_زمان
#حاج_صادق
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
ماکهنیومدیم؛امامیگنکربلاتیهتیکهجدا از زمینِآقا؛)
#امام_زمان
#ماه_رجب
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
+ بما قضیت عمرک یا ابن آدم ؟!
- بحبالحسین
+ ای فرزند آدم ،عمرت را چگونه گذراندی ؟!
- باعشق حسین
لبیک یاحسین»
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
رحیمیان بابالقبله! - wahhaj.mp3
6.79M
ټٰایـمِـ⏰ــ #مداحے🎧🥀
قلبمآروممیگیرهباحسین...(:'
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
🥀لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا
إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
از رحمت خداوند نااُمید نشوید
که خدا همه گناهان را میآمرزد!
سوره زمر / آیه۵۳
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
🔺تصاویر شهدای حادثه تروریستی امروز
#حاج_صادق
#ایران_تسلیت
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
آه یا کربلاء! أی مأوى أکثر أمانًا من ذراعیک؟»
ای کربلا، کدام پناهگاه از آغوشِ تو امنتر است؟
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
در عقل نمی گنجد این نکته که در عالم
لب تشنه کسی مانَد با مَنصَبِ سقایی...
#امام_زمان
#ماه_رجب
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلایهامامخامنهایخطاب
بهبچهانقلابیها🙂👩🦯
#رهبرانه
#انتخابات
#امام_زمان
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
میشَوَدنیمِهشَبےگوشِهیِبِینالحَرَمِین مَنفَقَطاَشکبِریزَمتوتَماشابُکُنی..؟💔
#یاحسین
#امام_حسین
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡
👈 هر گاه خـداوند بنده ای را دوست بدارد، به او الهام میکند که به هشت خصلت عمل نماید
❶ چشم پوشیدن از حــرام
❷ تـرس از (نافرمانی)خــداوند
❸ شـرم و حیــا
❹ عهد و پیمان
❺ صبر و شکیبایی
❻ (رعـایت) امانتداری
❼ صدق و راستی
❽ و سخاوتمندی و بخشندگی
#کپیباذکرصلواتبرایظهورآقاامامزمان
❥‹°@montazeranezohoorrr313⇢♡