eitaa logo
منتظـران موعــود
21.4هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
347 فایل
√● تحلیل وقایع آخرالزمانی √●نقد و بررسی روایت ها و علائم دوران ظهور √●کلیپ ها و توسلات مهدوی √●شگفتیها‌ و عجایب دوران ظهور تعرفه تبلیغات در کانال منتظران موعود @Tmontazeranmouood313 فقط جهت تبلیغ @najjar128 از کپی بنرهای تبلیغ و تبادل راضی نیستیم❌
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️فاطمه از حال رفته، شاید هم از این دنیا، اشک علی به صورتش می‌چکد، شاید هم خون جگر؛ علی حالا تمام وجودش از داغ دوری فاطمه می‌لرزد! سرتا پا التماس: «آرامش خانه‌ام! با من حرف بزن!» فاطمه اما به قدر چشم بازکردنی، توان در جسم خسته‌اش و به قدر یا علی گفتنی، نفس در سینه شکسته‌اش نمانده. علی این بار تمام تنهایی‌اش را به رخ فاطمه می‌کشد: يا فاطمةُ كَلِّمينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِي‏... «فاطمه، منم علی!» فاطمه چشم‌هایش را باز کرد، تا ندای امام زمانش بی‌جواب نمانَد! 📚 بحارالأنوار ج‏۴۳، ص۱۷۸ 👈حالا من و تو، اینجا، این سرِ سرنوشت، ایستاده‌ایم، صدای وارث علی را می‌شنویم یا نه؟ چشم باز می‌کنیم یا نه؟ اگر نه، پس ما را با فاطمه کاری نیست...
💐 به مناسبت ایام ولادت امام حسن عسکری علیه‌السلام؛ ▫️آمده بود دیدن امام، امام از فرموده‌های رسول خدا صلی الله علیه وآله برایش می‌گفت؛ ...از اینکه هرکس یتیمی را نگهداری کند خدا حافظش خواهد بود؛ از اینکه هرکس یتیمی را نوازش کند، به تعداد موهای سر آن یتیم، قصرهای بهشتی نصیبش خواهد شد... سپس امام عسکری علیه‌السلام فرمود: اما یتیم‌تر از کودکِ پدر مرده، کسی است که از امامش دور افتاده باشد؛ نه راهی به محضر امامش دارد، نه احکام دینش را می‌داند... هدایت چنین کسی، ثوابش مثل بر دامن نشاندن یتیم است... کسی که او را هدایت کند، در بهشت همنشین ما خواهد بود.✨ 📚تفسیر امام عسکری علیه‌السلام، ص۳۳۸. ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ °ْ🇯‌🇴‌🇮‌🇳°ْ↷ https://eitaa.com/joinchat/3936092358C70b5431ca7 با معرفی کانال به دوستان خود در ثواب نشر معارف مهدوی شریک باشید
▪️فاطمه از حال رفته، شاید هم از این دنیا، اشک علی به صورتش می‌چکد، شاید هم خون جگر؛ علی حالا تمام وجودش از داغ دوری فاطمه می‌لرزد! سرتا پا التماس: «آرامش خانه‌ام! با من حرف بزن!» فاطمه اما به قدر چشم بازکردنی، توان در جسم خسته‌اش و به قدر یا علی گفتنی، نفس در سینه شکسته‌اش نمانده. علی این بار تمام تنهایی‌اش را به رخ فاطمه می‌کشد: يا فاطمةُ كَلِّمينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِي‏... «فاطمه، منم علی!» فاطمه چشم‌هایش را باز کرد، تا ندای امام زمانش بی‌جواب نمانَد! 📚 بحارالأنوار ج‏۴۳، ص۱۷۸ 👈حالا من و تو، اینجا، این سرِ سرنوشت، ایستاده‌ایم، صدای وارث علی را می‌شنویم یا نه؟ چشم باز می‌کنیم یا نه؟ اگر نه، پس ما را با فاطمه کاری نیست...
▪️فاطمه از حال رفته، شاید هم از این دنیا، اشک علی به صورتش می‌چکد، شاید هم خون جگر؛ علی حالا تمام وجودش از داغ دوری فاطمه می‌لرزد! سرتا پا التماس: «آرامش خانه‌ام! با من حرف بزن!» فاطمه اما به قدر چشم بازکردنی، توان در جسم خسته‌اش و به قدر یا علی گفتنی، نفس در سینه شکسته‌اش نمانده. علی این بار تمام تنهایی‌اش را به رخ فاطمه می‌کشد: يا فاطمةُ كَلِّمينِي فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِي‏... «فاطمه، منم علی!» فاطمه چشم‌هایش را باز کرد، تا ندای امام زمانش بی‌جواب نمانَد! 📚 بحارالأنوار ج‏۴۳، ص۱۷۸ 👈حالا من و تو، اینجا، این سرِ سرنوشت، ایستاده‌ایم، صدای وارث علی را می‌شنویم یا نه؟ چشم باز می‌کنیم یا نه؟ اگر نه، پس ما را با فاطمه کاری نیست...