🔮#در_رکاب_حسین (5)
✨ امام نامه های مردم کوفه را،
در برابر #حر_بن_یزید_ریاحی بر زمین ریخت!
پس از نماز ظهر / در وادی ذوحَسما ...
#حُر گفت؛ ما از نویسندگان نامه نیستیم.
اما؛ #شک، گاهی #برادرِ_ایمان است!
دری به #یقین است...
👈و نبض حیاتِ حُر، با شکِ به خویش، و آنچه که بود، تپیدن گرفت!
#آئینه_ظهور ✨
#منتظران_ظهور ✨
#امام_حسین_علیه_السلام
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم🏴
#واکسن
❇️مارابه دوستان خود 👥 معرفی کنید
👇👇
🆔@Aenehzohoor_montazeran
↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
🔰گویند #حر_بن_يزيد_رياحي
اولين کسي بود که #آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که #خونش را براي او داد.
🔘#عمر_سعد هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا #دار_ابتلاست...
👌با هر #امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا #بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، #نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
💦مرحوم حاج محمد اسماعیل #دولابی
#آئینه_ظهور ✨
#منتظران_ظهور ✨
🆔@Aenehzohoor_montazeran
↪️http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
کانون منتظران ظهور
مجموعه داستان #همه_نمیرسند9⃣ | ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما | ▪️روز نهم | #عبی
▪️مجموعه داستان #همه_نمیرسند🔟 (آخر)
▪️روز دهم | #حرّ_بن_یزید_ریاحی
👈 ماجرای مردی که #رسید
✨ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای #انتقال_امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
#حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام #محترمانه_بود؛ حتی یکبار به حُرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
👈در روز عاشورا، #عمر_بن_سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و #حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
حرّ چون #تصمیم_کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(علیه السلام) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
▪️گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حُر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (#عبیدالله) نپذیرفت.»
پس #حُر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(علیه السلام) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حُر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حُر در حالیکه میلرزید #پاسخی_نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به #شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
حُر گفت: «به درستی که خودرا میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
حُر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(علیه السلام) حرکت کرد.
▪️گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، #طلب_بخشش_کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
👈بعضی پُل ها خراب کردنی #نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر #وسط_سپاه_حق باشی، #بیادب_که_باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماّ در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل #فرو_نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
👌 آری #همه_نمیرسند؛
امّا چشمان حُرّ #کور_نشده_بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حُر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به #معیّت_امام در دنیا و آخرت رسید.
الحمدالله
@montazeranzohoor_m
#منتظران_ظهور