eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
482 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
7هزار ویدیو
111 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری هرگونه کپی برداری از کانال اکیدا ممنوع ❌❌ @Shabnegar مدیر تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ نادر از دست ندهید! 📌 واکنش احساسی به تربت ویژه سید الشهدا 💥 شرکت حفاری به حاج قاسم توضیح میده : وقتی در حرم امام حسین علیه السلام خاک ۶ متری زیر صحن را خارج کردیم، دیدم بو و حال عجیبی داشت و روز عاشورا به رنگ سرخ در میامد .... 🌹جهت شادی ارواح طیبه شهدا، صلوات
.حاج آقای ‍ قرائتی فرمود: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - نماهنگ امام مهربان - سلحشور.mp3
3.47M
امید غزه و یمن بیا بیا یابن الحسن (عجل الله تعالی وفرجه الشریف) 🌷 🎙 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 همزمان با شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه وامام حسن مجتبی علیه السلام گروه شهدایی" جامانده از شهدا" برگزار میکند : 📌پرسش و پاسخ ⌛️زمان: یکشنبه ۱۴۰۳/۶/۱۱ 🕰 ساعت ۲۲ با حضور: 🎤استاد شب نگار 💠 گروه جامانده از شهدا ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2098397195C45df7794f1
2024_08_31_18_48_39_1_32.mp3
14.03M
┄─┅══༅❥✺﷽ ✺❥༅══┅─┄ 🎙سخنرانی سلسله مباحث رشد معنوی - به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم الحرام و صفر ۱۴۰۳ 🗞 با عنوان : عاشورا بازگو کننده راه مثالی قرآن. 📕 بخش دوم : شناسائی راه مثالی قرآن : فصل ششم : حسین علیه السلام مظهر تجلی حماسه و حق - موارد مظاهر تجلی حق در امام حسین علیه السلام از دهم تا چهاردهم. جمع بندی بحث و کلام پایانی. 📖 جلسه : چهل و سوم ۱۴۰۳/۶/۱۰ 🗓 👤استاد : شب نگار ⃟🥀🥀჻ᭂ࿐✰🥀🥀 🕌 @montazeranzohooremamasr ┈┅𑁍🏴سلام بر سیدالشهدا🏴𑁍┅┈
message-1725076301-19.mp3
19.62M
✨ تا خدا؛ منزل به منزل با حسین 🎙 میثم مطیعی 📎 📎
message-1725083344-19.mp3
6.37M
کجایی ای بهار من نیامدی نگار من 🎙 حسن جمالی 📎 📎
AUD-20210728-WA0021.
9.08M
🕊🕊🕊 دعـــــــــای فـــــــــــرج اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ. 💚💚💚
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم: 📖حدیث امروز : ✳️ امام حسین علیه السلام: هرگاه خداوند بخواهد بنده ای را به تدریج عذاب کند،به او نعمت فراوان داده و توفیق سپاس را از او سلب می کند. 📚کافی/ج2/ص452/ح3 🪧تقویم امروز: 📌 یکشنبه ☀️ ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۲۷ صفر ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 1 سپتامبر 2024 میلادی 🔖مناسبت امروز: 📌روز وقف 📠روز صنعت چاپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ارباب خوبم ✋🌸 چشمِ دِلم به سَمتِ حرم باز ميشود بايک سلام صبحِ من آغاز میشود پر مے كِشد دِلم به هوایِ طَوافِ تو وقتے كه لحظه،لحظه ىِ پرواز ميشود السلام علیک یااَباعَبْدِاللَّهِ الحسين علیه السلام السلام علیک یا ابوالفضل العباس علیه السلام
سلام امام زمانم✋🌸 صدای آمدنت را به گوش ما برسان زمان غیبت خود را به انتها برسان... نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز برای درد نهفته کمی دوا برسان... اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹یکی از شیفتگان حضرت ولیعصر ارواحنافداه نقل می کند: من مبتلا به آرتروز گردن شده بودم و به بسیاری از دکترها مراجعه کردم اما درد گردنم خوب نشد. روزی به خانواده ام گفتم: من می خواهم پیش دکتر خودم (وجود مقدس حضرت بقیة الله روحی فداه) بروم و در دل با امام زمانم عهد بستم که چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران بروم. چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران آمدم و در میان این چهل شب دیگر از گردن درد و آرتروز خبری نبود، درشب چهلم بسیار گریه کردم وحال معنوی خوبی داشتم و ارتباط با امام زمانم برقرار کردم. 🔹عرض کردم آقاجان من برای وجود نازنین شما به اینجا آمده ام و نیّتم فقط شما بودید وبعد از مناجات با امام زمان و انجام اعمال مسجد مقدس به قصد منزل از مسجد حرکت کردم. در میان مسجد آقای بزرگواری را دیدم که بسیار با وقار و باعظمت بود و عمامه سبزی برسر مبارک داشتند، به ایشان سلام کردم، جواب مرحمت فرمودند، عرض کردم آقا برایم دعا کنید، فرمودند: هم اکنون برایت دعا کردم، خم شدم دست مبارکش را بوسیدم و به طرف درب خروجی حرکت کردم، خواستم برگردم و دوباره جمال زیبای ایشان را ببینم اما نمی توانستم، مثل اینکه دست خودم نبود برگردم. 🔹هنوز متوجه نبودم تا اینکه به منزل رسیدم، همین که به داخل منزل رسیدم اهل خانه به من گفتند: این چه عطری است که شما استفاده کرده اید؟ تا به حال چنین عطر خوش بویی را ندیده ایم! تمام فضای خانه را پر کرده بود، گفتم: من اصلا هیچ عطری استفاده نکرده ام. دخترم کنار من آمد دستم را بویید و گفت: عجب بوی خوشی از دست شما می آید و من قضیه فوق را برای آنها نقل کردم و همه اهل خانه منقلب شدند و حال توجه خاصی به وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوجود آمد و من یکباره متوجه شدم که به دیدار امام زمانم نائل شده ام. 📚ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص 129
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرمنده‌ام كه همت آهو نداشتم شصت و سه سال راه به اين سو نداشتم اقرار مي‌كنم كه من اين هاي و هوي گنگ ها داشتم هميشه ولي هو نداشتم جسمي معطر از نفسي گاه داشتم روحي به هيچ رايحه خوشبو نداشتم فانوس بخت گم‌شدگان هميشه‌ام حتي براي ديدن خود سو نداشتم وايا به من كه با همه‌ي هم زباني‌ام در خانواده نيز دعاگو نداشتم شعرم صراحتي‌ست دل‌آزار، راستش راهي به اين زمانه‌ي نه تو نداشتم نيشم هميشه بيشتر از نوش بوده است باور نمي‌كنيد كه كندو نداشتم؟! مي‌شد كه بندگي كنم و زندگي كنم اما من اعتقاد به تابو نداشتم آقا شما كه از همه‌كس باخبرتريد من جز سري نهاده به زانو نداشتم خوانده و يا نخوانده به پابوس آمدم؟ ديگر سوال ديگري از او نداشتم محمّدعلی بهمنی شاعر و غزل‌سرای ایرانی 9 شهریورماه سال جاری دیده از جهان فروبست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا