"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖 حدیث امروز :
✳️ امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) :
عمل اندک که بر آن مداومت ورزی ، از عمل بسیار که از آن خسته شوی امیدوار کنندهتر است.
📙 نهج البلاغة ، الحکمة۲۷۸
🪧تقویم امروز:
📌 دوشنبه
☀️ ۳۰ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۷ ربیعالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 21 اکتبر 2024 میلادی
اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین
سلام امام زمانم✋🌸
حالِ دلم خوب نیست
درست مثلِ قلبِ ویران شدهے غزه
دلم فقط آمدنِ تو را میخواهد
دلم روزِ ظهورت را میخواهد
کہ فقط ظهور شما
دنیا را از این همه غم و رنج نجات خواهد داد.
شتاب کن حضرتِ منجے
کہ ما را طاقتِ این همه اندوه نیست...
یامهدے♡
کوهے از غصہ و غمیم همہ ...
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم حبیبُ . . حسین غریبُ ❤️🩹
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کل بهشت نیست
یک نفس علی علیه السلام هست
#یا_علی
🔸دعاهای عربی که نمی فهمیم اثر داره؟
🔹شخصی از #علامه_طباطبایی پرسید:
این دعاهای عربی را که عامه مردم بخوانند، نمیفهمند؛ آیا خواندن همان الفاظ آن دعاها - بدون آنکه معانی آنها را بدانند - اثری دارد؟!
🔻علامه فرمودند:
اتفاقاً آن دعاها برای عامه مردم که زبان عربی و معانی آنها را نمیدانند بهتر مستجاب میشود! زیرا نَفس خود را به نفس امامان(علیهمالسلام) متصل میکنند، و از خدا میخواهند هر چه امامان با خواندن این دعاها میخواستند، به آنان هم بدهد. اما ما به اندازه فهم خودمان از آن دعاها، از خدا میخواهیم!
🔹
🌐 زمهر افروخته ص١۶۰، به نقل از #آیت_الله_سعادت_پرور (شاگرد علامه)
🔸
✍️ پینوشت (صالحی):
🔻نه اینکه دانستن معنای دعاها نافع نباشد، بلکه هر علمی به متون الهی خوب و مطلوب است، ولی علامه طباطبایی (ره) تذکر میدهند که باید خودمان را به نفس معصومین(علیهم السلام) متصل کنیم و با زبان آنها و متصل به «نیّتِ نفس پاک آنها» بسوی خدا برویم و دعا کنیم
🔻چون برداشت و فهم ما از معانی، محدود به مرتبهی نفس ما و عادات مأنوس در نفس ماست، لذا خودمان را محجوب به سطح فهم خود از دعاها نکنیم، و به دعا و تمنای خود از خداوند حد نزنیم
👌بلکه با معیّت و همراه شدن با حقایق معصومین(علیهم السلام) و شفیع کردن نفس پاک ایشان با نفس خودمان، از قلب و لسان و باطن و ظاهر نورانی ایشان، به قلبُ الله و لسانُ الله و اسماء بینهایتِ الهی در نفوس ایشان متصل شده، و به «شهود و اجابت نامتناهی الهی» برسیم🙏
⚡و انوِ عند افتتاح الصلاة ذكرَ الله و ذكرَ رسولِ الله و اجعل واحداً من الأئمةِ نُصبَ عَينَيک
🔖نیت ولایی 1 و 2
#سلوکی
📚غلام با ایمان
مردی غلامی را خریداری کرد.
غلام: از تو میخواهم این سه شرط را مراعات کنی: ۱- هنگامی که وقت نماز داخل شد، مرا از انجام نماز جلوگیری ننمایی ۲- روزها خدمت تو را کنم نه شبها ۳- برای من یک خانه اتاق جداگانهای که هیچ کس به آنجا نیاید، تهیّه کنی.
خریدار: اشکالی ندارد، این سه شرط را مراعات میکنم، اکنون این خانهها را گردش کن هر کدام را مایل هستی، انتخاب کن. غلام خانهها را دیدن کرد، در میان خانهها یک خانه خرابهای را انتخاب نمود.
خریدار: چرا خانه و اتاق خراب را برگزیدی؟!
غلام: آیا نمیدانی که خانه خراب، در صورت توجّه به خدا، آباد و باغستان است؟!
غلام، شبها به آن اتاق خلوت رفته، و با خدای خود راز و نیاز نموده و گریهها میکرد.
شبی مولای این غلام، مجلس بزم و شراب و ساز و آواز، تشکیل داده و گروهی، مهمان او بودند. پس از پایان این شبنشینی شیطانی و رفتن مهمانان، بلند شد و در حیاط خانه گردش میکرد، ناگهان چشمش به اتاق غلام افتاد، دید قندیلی از نور از آسمان به اتاق غلام سرازیر است، و غلام سر به سجده نهاده و با خدای خود مناجات میکند و میگوید:
«پروردگارا! بر من واجب نمودی که در روز خدمت مولای خودم را کنم و اگر در روز بر من خدمت مولایم واجب نبود، شب و روز تو را پرستش میکردم. مرا معذور بدار!»
مولا شیفته غلام شد، و تا طلوع فجر او را نگاه میکرد و صدایش را میشنید، بعد از طلوع فجر، دید، نور ممتد از آسمان به اتاق غلام، ناپدید شد و سقف اتاق به هم پیوست. با شتاب نزد همسر خود آمد و ماجرا را گفت و از شگفتی آن، هر دو مبهوت و متعجّب گشتند!!
وقتی که شب بعدش شد آخرهای شب، مولا و زنش از اتاق خود بیرون آمده و دیدند بالای اتاق غلام، قندیلی از نور به آسمان کشیده شده و غلام در سجده در حال مناجات است. هنگامی که طلوع فجر شد، غلام را خواستند. غلام نزد مولا و زن او آمد.
مولا و زنش به او گفتند: «تو را در راه خدا آزاد کردیم، تا شب و روز در خدمت و عبادت آن کسی (خدا) که از او عذرخواهی میکردی باشی.» و غلام را از قصّه و ماجرای خود باخبر کردند.
هنگامی که غلام فهمید، آنها از حالش باخبر شدند، دستهایش را بلند کرد و چنین گفت:
«خدایا! از درگاه تو مسألت مینمودم که راز من آشکار نگردد و اخلاص و حلالم ظاهر نشود، اینک که حالت و راز مرا هویدا نمودی، مرگ مرا برسان!» دعایش مستجاب شد، و روحش به سرای جاویدان پرواز کرد.[٣]