🌹امروز اول آبان مصادف با سالروز شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.
♦️«شهادت مشکوک» وی باعث شعلهور شدن مبارزات انقلابی شد و مراسم چهلم آن زنجیرهای از اعتراضات را رقم زد که به انقلاب بهمن 1357 انجامید.
♦️در سال 1356 بحرانی گریبان سلطنت پهلوی را گرفت که پیآمدهای آن پایان عمر رژیم را حتمی کرد. و آن بحرانی بود که با شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی آغاز شد. ایشان در واپسین ساعات روز 30/7/56 در منزل خود در شهر نجف اشرف به شیوهای نامعلوم به شهادت رسید.
♦️شهید مصطفی خمینی از بدو شروع نهضت اسلامی همراه حضرت امام خمینی بود. ایشان اول بار در سال 1342 و پس از شروع نهضت دستگیر شد و پس از مدتی حبس، به ترکیه تبعید شد. پس از تغییر تبعیدگاه حضرت امام خمینی ایشان نیز در سال 1344 از ترکیه به عراق رفت و در شهر نجف ساکن شد. آیتالله سیدمصطفی خمینی حدود 13 سال در حوزه علمیه نجف اشرف به تدریس و تألیف و تربیت طلاب علوم دینی مشغول بود و در کنار فعالیتهای علمی خود با انقلابیون مسلمان مرتبط بود و گاه تدارک آنان از ناحیه ایشان صورت میگرفت.
♦️روحیه انقلابی وی، مشوق بسیاری از مبارزان برای فراگیری فنون نظامی و چریکی بود. بیشتر این فعالیتها نمیتوانست از نظر جاسوسان رژیم شاه به دور باشد. به همین دلیل اگر هم درگذشت این روحانی مبارز را رویدادی طبیعی بدانیم، شخصیت مبارزاتی او انعکاسی جز شهادت، آن هم به دست رژیم شاه در اذهان مردم متبادر نمیکرد.
♦️خانم معصومه حائری یزدی، همسر شهید حاجآقا مصطفی در این باره چنین میگوید: «همان شب که حاج آقا مصطفی این طور شد، قرار بود که ساعت 12 به منزل ما میهمان بیاید. من سخت مریض بودم. از طرف دیگر آقا مصطفی شبها مطالعه داشتند. آن شب ایشان گفته بود اگر میهمان آمد، من در را باز میکنم، شما بخوابید.
♦️ما دیگر نفهمیدیم که میهمانان چه موقع آمدند و کی رفتند و چه شد. صبح زود وقتی برای ایشان صبحانه میبرند میبینند آقا مصطفی نشسته ولی سرش به پایین خم شده است. فوراً رفتم بالا. دیدم دستهای آقا مصطفی سبز است و تکههای سبز را روی سینهاش هم دیدم. آقا مصطفی را بلافاصله به بیمارستان انتقال دادیم. وقتی خواستند از جسد او کالبد شکافی کنند، امام اجازه این کار را نداد و فرمودند عدهای بیگناه دستگیر میشوند و دستگیری اینها دیگر برای ما آقا مصطفی نمیشود. از طرف دولت بعث عراق نیز از اعلام نظر پزشکان جلوگیری شد و نگذاشتند پزشکان نظر خود را اعلام کنند. چون صد در صد مسمومیت بود، حتی پزشکان را تهدید کردند.»
♦️آیت الله سید مصطفی خمینی (آذر 1309-آبان 1356) با نام شناسنامهای سید مصطفی مصطفوی فرزند بزرگ حضرت امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در 47 سالگی به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به مناسبت سالگرد شهادت حاج سیدمصطفی خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لبیک_یا_خامنه_ای
🔸علمداری که در دوران غیبت مانند او نمی شناسیم...
🎙حجت الاسلام حامد کاشانی
♨️زندگی امام زمانیت چگونه است؟
🔸 دیگران با زبان بی زبانی از شما می پرسند: شما که #امام_زمان را می شناسی و به او علاقه داری، ... این علاقه و ولایتی که از آن دم می زنی... زندگی تو را با دیگران چقدر متفاوت کرده است؟
🔸چقدر بانشاطتر، با انرژیتر و با آرامش بیشتری زندگی می کنی؟ اگر ما که مدعی انتظار هستیم، به این پرسش ها پاسخ در خوری ندهیم، نه تنها مبلّغ خوبی برای حضرت نخواهیم بود، بلکه وجود ما و ادعای ما، ضد تبلیغ برای وجود نازنین او خواهد بود.
📚کتاب انتظار ، حاجآقای پناهیان
#تشرفات
♨️کربلا بدون دعا برای فرج مقبول نیست!!!
🔹مرحوم حاج حسن خیِّر همیشه در سفرها به زواری که می آوردند و یا مخارج سفر عتبات آنها را حساب میکردند تاکید داشتند که حتما برای فرج زیر قبه مبارکه دعا کنید و من راضی نیستم از کسی که با من به کربلا بیاید و برای فرج دعا نکند
ایشان داستانی تعریف میکردند و میگفتند:
🔹حدود ۲۰ سال قبل با یکی از دوستان مشرف شدم به کربلای معلی و با خیلی سختی و پیاده روی چند روزه و خستگی فراوان به حرم رسیدم. چند روزی را در کربلا بودیم و بعد از زیارت عتبات قصد برگشت داشتیم. در راه برگشت خسته شده و چند ساعتی استراحت کردیم و خوابم برد. در عالم رویا امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم. رفتم خدمت حضرت دستبوسی. حضرت سوال کردند: کجا بودید و به کجا میروید؟ عرض کردم: آقاجان کربلا بودیم و در راه برگشت به شهرمان هستیم.
🔹حضرت فرمودند این چه کربلایی بود که مقبول نشد!! رنگ از رخسارم پرید. عرض کردم: چرا آقاجان؟ حضرت فرمودند: "کربلا رفتید ولی برای فرج من دعا نکردید مگر نه اینکه من منتقم خون جدم حسین علیه السلام هستم..."
از خواب پریدم و بلافاصله برگشتیم برای زیارت کربلا به نیت فرج آن حضرت
13920305000951.mp3
2.83M
اَللهُ اَکْبَر (4 مرتبه)
اَشهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّاَ الله (2 مرتبه)
اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَداً رَسُولُ الله (2 مرتبه)
اَشهَدُ اَنَّ عَلیاً وَلی الله (2 مرتبه)
حَی عَلی اَلصَّلاه (2 مرتبه)
حَی عَلی الفَلاح (2 مرتبه)
حَی عَلی خَیرِ اَلعَمل (2 مرتبه)
اَللهُ اَکْبَر (2 مرتبه)
🟢🌴🟢🌴🟢🌴🟢
☘
🟢
لحظات ملکوتی اذان است,,,,
حضرت مهدی غریبانه کجا است,,,
السلام علیک یا اباصالح
هرکجا هستی التماس دعا مولا
💚🍃
☘نـــــمازت را مــــتّصل کن
به نـــــمازِ امـــــامـ زمــــان«عج»
و ســــجاده ات را شــــاهد بـــگیر
که هـــــیچ نـــمازے
بــــدونِ دعـــــاے بر فــــرجش نــــبوده اســــت.
💚🤲💚🤲💚🤲
enc_16475124594031416939993.mp3
2.65M
☀️به شام بی کسی ها سحر
🌍مدافع حقوق بشر
🌱بیا آقا... بیا آقا...
🎙محمدحسین حدادیان
#نوای_مهدوی
#امام_زمان
#وعده_صادق
📚از خدا چه بخواهیم*!!
مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شبها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود. فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهوارهاش مواجه شدم و بیدرنگ گفتم: پروردگارا! بهحق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمهشب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیتهای مهم مرجعیت و مسافرتهای مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود ۱۱۰جلد میباشد.۱
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ۲
📚۱. با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
#حق الناس
«پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
وصاحِبُهُم مُحتَبِسٌ علي بابِ الجَنّةِ بِثَلاثةِ دَراهِمٍ لفلانِ اليَهودي، وَ کانَ شَهيداً!
يکي از افراد (فلان قبيله) که شهيد شده به خاطر سه درهم که به فلان يهودي بدهکار بوده بر دَرِ بهشت زنداني گشته و به وي اجازة ورود ميدهند! (احتجاج طبرسي، ج ۱، ص ۳۳۳)
«مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
الحَجَرُ الغَصبُ في الدّارِ رَهنٌ عَلي خَرابِها!
وجود يک آجر غصبي در بناي يک خانه، رهن بر ويراني آن خانه خواهد بود! (نهجالبلاغه، کلمة ۲۳۲)
«پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
أَعطِ الأَجيرَ اَجرَهُ قَبلَ أَن يَجِفَّ عَرقُهُ.
مزد کارگر را پيش از آنکه عرق بدنش خشک شود به او بپرداز. (شهابالاخبار، ص ۳۲۷)
«پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن ظَلم اَجيراً أَجرَهُ احبَطَ اللهُ عَمَلهُ وَ حرَّمَ عَليهِ ريحَ الجَنَّةِ.
کسي که به اجير و کارگر خود ستم کند و حق او را نپردازد خداوند اعمال نيکش را به کلي تباه و بوي بهشت را بر وي حرام خواهد نمود. (ثوابالاعمال، ص ۶۴۵)
«امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
مَن اَكَلَ مِن مالِ اَخيهِ ظُلماً وَ لَم يَرُدَّهُ اِلَيهِ اَكَلَ جَذوَةً مِنَ النّارِ يَومَالِقيامَةِ.
کسي که از مال برادر ديني خود به ناحق بخورد و آن را به صاحبش برنگرداند خوراک او در روز قيامت شعلههاي آتش خواهد بود. (وسائل، ج ۱۱، ص ۶۴۲)
«مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
لايُعابُ المَرءُ بِتأخيرِحَقِّهِ اِنّما يُعابُ مَن اَخَذَ ما لَيسَ لَهُ.
کسي که گرفتن حق و طلب خود را به تأخير بيندازد مورد سرزنش واقع نميشود، سرزنش متوجه آن کسي است که چيزي که مال او نيست بدان تعّدي و تجاوز نمايد. (نهجالبلاغه، کلمة ۱۵۷)
ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
مَن أَخَذ أَرضاً بِغيرِ حَقٍّ كُلِّفَ أَنْ يَحمِلَ تُرابَها اِلي المَحشَرِ!
هر کس به ناحق زميني را تصرف کند (فردا) وادار ميشود که خاک آن را تا محشر قيامت بر دوش خود بار نمايد! (تهذيب، ج ۷، ص ۱۳۱
Ghorbat Eslam.mp3
4M
#غربت_اسلام_در_آخرالزمان
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
4_6048562658674740772.mp3
5.79M
🎧#صوت_مهدوی
📣اونایی که گرفتاری دارن گوش بدن
🔸نذر برای #امام_زمان ارواحنا فداه و برآورده شدن حاجات
2.56M
یک هشدار مهم !
سلام علیکم وقت بخیر حتماً گوش بدهید و برای دیگران هم ارسال بفرمایید
🔴سردار تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه:جزایر سه گانه ایرانی است و از قدیم هم متعلق به ایران بوده است؛ اماراتیها نباید بگذارند دشمنان این حرفها را بزنند و منطقه را به آتش نکشند.
♦️ البته غربیها دنبال این هستند که موضوع جزایر را فرافکنی کنند و الان که مسلمانان را مظلومانه در غزه و لبنان به شهادت میرسانند، غربیها برای اینکه حضور خودشان را در منطقه توجیه کنند حتما دنبال دستاویز هستند.
IMG_20241022_082607_500_۲۲۱۰۲۰۲۴.mp3
2.2M
#درساخلاق
کلیپ
🎙 حجتالاسلام #عالی
💢 راز ختم قرآن و روزه در تمام عمر!
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
#سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲۲) 🌷مژدگاه شفاعت! گاه گاهی از زخمهای سر و بدنم می نالیدم تا ق
#سرگذشت ارواح در برزخ
(قسمت ۲۳)
آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند
میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید.
در همان لحظه نیک صدایم کرد و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم.
در راه از نیک پرسیدم:
تکلیف اینها چیست؟
گفت به فکر آنها نباش،
در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد
عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند و ...
حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند
اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،
در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند.
حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند.
هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:
کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند.
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: نه اینطور نیست،
همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او هستند،
گروهی برای وارد شدن به بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر...
از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم.
پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: 👇 👇
بخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،
بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند
چطور کسی اینها را شفاعت کند؟
مگر اینکه مدتی در عذاب🔥 بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...
سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.
دروازه ی ولایت
احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم
گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام برسانم
نگاهی به بالا کردم،
اثری از اتش نبود
گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند
با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم..
رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند
بی اختیار روبه روی دروازه ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم.
گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،
از دروازه رد میشدند
سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است.
اینجا دروازه ولایت است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است.
گفتم دروازه ی ولایت چیست؟
گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله سپرده باشند
به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..
با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم!
نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی
با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم
مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.
گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.
سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم،
توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.
آن مرد با نازاحتی از آنجا رفت
من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم
جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،
دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .
از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:
تو به سعادت رسیذی،
این سعادت بر تو مبارک باد..
از خوشخالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.
دروازه های وادی السلام
نگاهم به بالا افتاد،
هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.
زمین صاف و همه جا سبز و با نشاط بود.
شادی امانم را بریده بود
به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و شادی بود.
بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.
از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..
نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد
دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی
💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد...
✍🏻ادامه دارد....