eitaa logo
💫منتظران ظهور💫
135 دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
68 فایل
﷽ 🇮🇷باانقلاب هستیم تا ظهور🇮🇷 ✅ سربازان امام زمان عج از هیچ چیز جز گناهان خود نمی هراسند. 🌷شهید آوینی🌷 کپی مطالب کانال #آزاد اما با ذکر صلوات برای فرج مولایمان ✔ @shoieb ❤ اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ‍❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرجـاڪہ‌دلی‌ست‌درغمِ‌تـو بےصبروقراروبےسُڪون‌باد قَـدِّهمہ‌دلبـرانِ‌عـالَـم.. پیشِ‌اَلفِ‌قَدَت،چونون‌باد "حافظ‌شیرازے" 🏝سلام آرزوی مشتاقان، مهدی جان به امید سپیده‌ی سبزی که در پرتو ظهورتان چشم بگشاییم و زمین را آیینه بارانِ لبخند ببینیم و صدای خنده‌ی کودکان و آواز مرغان شادی و هلهله ی فرشتگان، زمین را پر کرده باشد و ما اندوه را برای همیشه فراموش کنیم به همین زودی ... به همین نزدیکی ...🏝 @montazeranzohora💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙 آیت الله مظاهری 🌹 امام زمان علیه السلام واسطه فیض عالم... بسیار شنیدنی👌 @montazeranzohora💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یابن‌الحسن رو سیاهَم امّـا ، به نگاهِ شما... رو سفید می‌شوم آقا‌‌‌! @montazeranzohora💫
‍ ‍ ✍امنیت" گوهر گمشده ی همه ماست امنیت جانی، شغلی، روحی، عاطفی، اجتماعی و..... 🍃 امن و امان و ایمان، همگی از یک ریشه اند، سختی در زندگی همه هست، ولی یقینا آنکه به خدا و خدا ایمانی قویتر دارد، شکست ناپذیرتر خواهد بود. ✨این وعده صاحب الامر علیه السلام است که فرمودند: 🌹من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. @montazeranzohora💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫منتظران ظهور💫
 #مدافع_عشق       قسمت 9⃣ نزدیک ظهراست گوشه چادرم را بایک دست بالامیگیرم وبادست دیگرساڪم رابرمی
    قسمت ⬅️ ۱٠ خیره به آینه قدی اتاقم لبخندی ازرضایت مےزنم.روسری سورمه ای رنگم رالبنانـےمےبندم وچادرم راروی سرم مرتب میڪنم!صدای اِف اِف واین قلب من است ڪه مےایستد!سمت پنجره میدوم،خم میشوم وتوی ڪوچه رانگاه میڪنم.زهراخانوم جعبه شیرینی رادست حاج حسین میدهد.دختری قدبلند ڪنارشان ایستاده حتمن زینب است! فاطمه مدام ورجه وورجه میڪند! “اونم حتمن داره ذوق مرگ میشه” نگاهم دنبال توست!ازپشت صندوق عقب ماشینتان یک دسته گل بزرگ پراز رزهای صورتی وقرمز بیرون مےاوری.چقدر خوشتیپ شده ای قلبم چنان درسینه میڪوبد ڪه اگر هرلحظه دهانم رابازکنم طرف مقابل میتواند ان رادرحلقم بوضوح ببیند! سرت پایین است وباگلهای قالی ورمیروی!یک ربع است که همینجور ساکت وسربه زیری! دوست دارم محکم سرم رابه دیوار بکوبم بلاخره بعدازمکث طولانـےمیپرسی: من شروع ڪنم یاشما؟ _ اول شما! صدایت راصاف وآهسته شروع میڪنـے _ راستش…خیلـےباخودم فکر کردم که اومدن من به اینجادرسته یانه! ممکنه بعدازین جلسه هراتفاقی بیفته…خب…من بخاطراونیڪه شما فڪر میڪنید اینجا نیومدم! بهت زده نگاهت میکنم,, _ یعنی چی؟؟؟ _ خب.”مِن ومِن میڪنی” _ من مدتهاست تصمیم دارم برم جنگ!..برای دفاع!پدرم مخالفت میڪنه..وبهیچ عنوان رضایت نمیده. ازهردری وارد شدم.خب…حرفش اینکه… بااسترس بین حرفت میپرم: _ حرفشون چیه؟!! _ ازدواج کنم!بعد برم.یعنی فکر میکنه اگر ازدواج کنم پابند میشم ودیگه نمیرم… خودش جبهه رفته اما.نمیدونم!! جسارته این حرف،اما…من میخوام کمکم کنید….حس میکردم رفتارشما بامن یطور خاصه.اگر اینقدرزوداقدام کردم…برای این بود که میخواستم زود برم. “گیج وگنگ نگاهت میکنم.” _ ببخشید نمیفهمم! _ اگر قبول کنید…میخواستم بریم و بخانواده بگیم اول یه صیغه محرمیت خونده شه…موقت!اینجوری اسم من توی شناسنامه شما نمیره. اینطوری اسمن ،عرفاوشرعا همه مارو زن و شوهرمیدونن.. اما…من میرم جنگ.و … وشما میتونید بعدازمن ازدواج کنید! چون نه اسمی رفته…نه چیزخاصی! _ یک ماهه که درگیراین مسعله ام!..که اگربگم چی میشه!؟؟؟ ” دردلم میگویم چیزی نشد…تنهاقلب من شکست!…اماچقدرعجیب که کلمه کلمه ات جای تلخی برایم شیرین بود! تومیخواهےازقفس بپری!پدرت بالت رابسته!و من شرط رهایـےتوام!… ذهنم انقدردرگیرمیشودکه چیزی جز سکوت درپاسخت نمیگویم!! _ چیزی نمیگید؟؟…حق دارید هرچی میخواید بگید!!…ازدواج کردن بدنیست!فقط نمیخوام اگر توفیق شهادت نصیبم شد…زن و بچم تنها بمونن.درسته خدا بالاسرشونه! اما خیلـےسخته…خیلی!… منکه قصدموندن ندارم چراچندنفرم اسیرخودم کنم؟؟ ” نمیدانم چرا میپرانم: _ اگر عاشق شیدچی؟؟!!! جمله ام مثل سرعت گیرهیجانت راخفه میکند!شوکه نگاهم میکنی! این اولین باراست که مستقیم چشمهایم رانگاه میکنی ومن تاعمق جانم میسوزم! بخودت می آیـےونگاهت رامیگردانـے. جواب میدهیـ: _ کسی که عاشقه…دوباره عاشق نمیشه! ” میدانم عاشق پریدنـے!اما..چه میشود عشق من درسینه ات باشد وبعدبپری” گویـےحرف دلم راازسڪوتم میخوانـے.. _ من اگر ڪمڪ خواستم…واقعا کمک میخوام!نه یه مانع!….ازجنس عاشقـے! ” بـےاختیارلبخندمیزنم… نمیتوانم این فرصت راازدست بدهم. شاید هرکس که فکرم رابخواندبگوید ..اما…امامن فقط این رادرک میکنم!که قراراست مال من باشـے!!…شاید کوتاه…شاید… من این فرصت را… یا نه بهتراست بگویم من تورا به جان میخرم!! ✅ ادامــــــہ دارد... @montazeranzohora💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا