🔺زبانه سیگار آخوند! ▫️آیت الله شبیری زنجانی: 🔹یکی از نوه های صاحب جواهر مقروض بود و می خواست برای رفع نیازهایش به زیارت امام رضا (ع) برود، به همین خاطر برادر زاده اش؛ شیخ جواد جواهری که در بین علما وجیه بود، متنفذین شهرهای مسیر زیارت را شناسایی می کرد و از یکی از علمای نجف که مؤثر بر آن فرد بود، توصیه نامه ای می گرفت تا رفت و برگشت آسانی داشته باشد. 🌀یکی از شهرهای مسیر، همدان بود و شخص متنفذ آنجا حاکم آن سامان بود که امیر افخم نام داشت و دارای جلال و جبروت سلطنت بود. شیخ جواد به آخوند #ملاحسینقل_همدانی مراجعه کرد تا عریضه ای بگیرد. ایشان امتناع کرد و او اصرار و در نهایت آخوند روی زبانه سیگار توصیه ای می نویسد. هم شیخ و هم عموی او، از این نوع توصیه نوشتن ناراحت می شوند؛ اما از روی ناچاری توصیه را با خود می برد. 🔅عموی شیخ وقتی به همدان می رسد، به قصر و بارگاه امیر افخم می رود و اعلام می کند که از طرف آخوند پیام آورده است. امیر افخم در برابر پیام شیخ خیلی کرنش می کند و آن را می بوسد و بر دیده می گذارد. متن پیام این چنین بود: ▪️«امیر جُند جهنم! برای نجات از عذاب جهنم، با جناب شیخ مساعدتی بنما، بلکه وسیلۀ غفران تو در روز قیامت فراهم شود.» ⚡️امیر با این پیام متحول می شود و گریه می کند و ضمن تکریم حامل پیام، یک کیسه اشرفی به اندازه مخارج رفت و برگشت به حریم رضوی تا نجف و ادای دیون و خرید منزلی در نجف را به همراه دو اسب و یک نگهبان از همدان تا نجف به او می دهد. مرد مزبور با تأمین هزینه هایش بقیه توصیه ها را دور می ریزد. 🌱بعدها کسی خواب امیر افخم را می بیند که حال و روز خوشی دارد. ▪️می پرسد: از کجا به این مقام رسیده ای؟ ▫️می گوید: از زبانه سیگار آخوند همدانی! 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلد دوم، صفحات 355-358. ┄┅═✧❁❁•••❁❁✧═┅┄ به کانال مابپیوندید 👇🌷 کانال منتظِرِ منتظَر @montazeremontazar59