•🌸🍃•
°' #صبحونه '°
•• چــادرش را
اگـر تکــان بـدهـد
•• رحمـتِ
کّــل فـلـک بـدهـد
•• راه را
تـاخـدا نـشان بـدهـد
•• بایـد احـمد
چـنین اذان بـدهـد :
•[ اشهـدانـتمـنکـساءزیـنـبس ]•
•| #سـالروزولــادت
•| #حضـرتعـشق
•| #زیـنـبکبرےس
•| #مبـارکبـاد
•| #صبحتونزیـبا
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•🌸🍃•
°•| #ویتامینه🍹 |•°
•| #خانما_بدانند
•| #آقایان_بدانند
بعد از دعوا گفتن
"منظور من این نبود"
دو تا عیب بزرگ داره...
اینڪه به
همسرتون حرفهاے
بدے زدید وحرمتش رو
شڪوندید.
اینڪه هنوز
یاد نگرفتید چطورے
باید منظورتون رو
منتقل ڪنید...
•| #یادبگیرید
•| #درستبحرفید
°•|🍊|•° @Montazerzohor313313
••🌸🍃••
•• #حدیثانه •• #عیدانه ••
|💚| امـام سجّــاد [عـليه السلـام] :
أنــتِ بِحَمــدِ اللّهِ
عالِــمَةٌ غَيــرُ مُعَلَّــمَةٍ
فَهِــمَةٌ غَــيرُ مُفهَّــمَةٍ
[اے زينــب!] تــو،بحــمداللّه
عالمـے هستے كه نزد كسے تعليم نديدے
و دانايے هستے كه نزد كسے نياموختے
•| #بحـارالــانوار
•| #ولـادتحضـرتعشق
•| #حضرتزیـنبکبرےس
•| #مبـارکبـاد
•| #عشقمنه❤
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
••🌸🍃••
|•[🍉🍃]•|
°^ #تلنگر • #یلدانه ^°
✍🏻مینـویسـم؛
بـه فرشتههـاے زمینـے
تمـام آفـرینش بهـانه است ...
تا بیامـوزی؛
آنکـه روبروے توسـت؛
خـود تـویے!
و روزگـار بـا توهـمان کنـد؛
کـه تـو با دیـگران!
[⭕️لطـفا بـه احتـرام کـادر درمـان
و عزیزانمـان #یلـدا درخـانهبمـانیم ]
•| #روزپرستـار
•| #مبارکبـاد
•| #یلدا
••🍰•• @Montazerzohor313313
|•[🍉🍃]•|
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
°| #اطلاعیه •• #عیدانه |° پــویــش بـــزرگ #کمـکمـومنـانـه ←ایـن بار بـازتـاب ذبـح قـربـانے در
•[🍉••📦]•
°| #اطلاعیه •• #یلدانه |°
پــویــش بـــزرگ
#کمـکمـومنـانـه
#یلداےزیـنـبے
←ایـن بار
۷۰۰ بستـه یلدایے
در شـب شنـبه از
هیـئـت منتـظـران ظهـور
دیـشـب پخـش گردیـد
بازهم ممنـونیـم
از کمـک هـاے شمـا
خیـریـن گـرامے
همیشـه سالم و تنـدرسـت باشیـد
زیر بیرق المیرالمومنیـن
•| #کمک_مومنانه
•| #امـررهبرے
•| #کمـکبهفقـرا
•| #یلداےزینبے
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
•[🍉••📦]•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتبیستوسوم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه . یع
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتبیستوچهارم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_آقـابـایدبطلبه
.
دلمو راضی کردم برم سمت دانشگاه😕
.
راستیتش خیلی نگران شده بودم😯
.
تو این چند مدت اصلا نتونسته بودم فراموشش کنم😔
.
کم کم اماده شدم که برم سمت دفتر😕
.
توی مسیر صد بار حرفهای اون روز رو مرور کردم😐
صدبار مرور کردم که اگه زهرا چیزی پرسید چی جواب بدم😕
اخه من که چیزی نگفته بودم 😔
اصلا نمیفهمیدم چجوری دارم میرم😕
انگار اختیارم دست خودم نبود و پاهام خودشون راه میرفتن
.
.
وقتی وارد دفتر شدم دیدم فقط زهرا نشسته .
تا منو دید سریع اومد جلو دیدم چشمهاش قرمزه به خاطرگریه کردن😢
.
-حدس زدم قضیه رو فهمیده باشه و از دست سید ناراحت شده .
به روی خودم نیاوردم و سلام گفتم😐
.
یهو پرید منو بغل گرفت و شروع کرد به گریه گردن😢
.
-چی شده زهرا؟!😯
.
-ریحانه 😢...ریحانه 😢
.
-چی شده؟؟😯
.
-کجایی تو دختر؟!😢
.
-چی شده مگه حالا؟!😕
.
-سید...😢
.
-آقا سید چی؟!
اتفاقی براشون افتاده؟!😯
.
-سید قبل رفتنش خیلی منتظرت موند که باز ببینه تورو
و بقیه حرفهاشو بهت بزنه ولی نشد😢
همش ناراحت بود به خاطر تو😢
عذاب وجدان داشت😔
.
میگفتم که بهت زنگ بزنه
ولی دلش راضی نمیشد😔
.
میگفت شاید دیگه فراموشش کرده باشی و نخواد دوباره مزاحمت بشه😔
.
-الان مگه نیستن؟!😯
.
-این نامه رو بخون😢...
محمد مهدی قبل اینکه بره
اینو نوشت و داد بهم که بدم بهت...
میخواست حلالش کنی🙏
.
-کجا رفتن مگه؟؟😯
.
-یه ماه پیش به عنوان داوطلب رفت سوریه و دیروز یکی از رفقاش گفت
که چند روز هست برنگشته به مقر.
.
بعضیا میگن دیدن که تیر خورده😢
.
این نامه رو داد و گفت اگه برنگشتم
تو اولین فرصت بهت بدم که حلالش کنی😢
.
یعنی مگه امکان داره که ایشون😯😢
.
-هر چیزی ممکنه ریحانه 😢
.
-گریه بهم امان نمیداد...
اخه زهرا چرا گذاشتی که برن؟!😢
.
-داداش محمد من اگه شهید شده باشه تازه به عشقش رسیده
.
داداش محمد ؟!😯
.
اره...داداش محمد..
ریحانه ای کاش میموندی حرفشو تا آخر گوش میدادی..
ریحانه تو بعضی چیزها رو بد متوجه شدی 😔
.
-چیا رو مثلا؟!😢
.
-اینکه من و محمد مهدی برادر و خواهر رضاعی هستیم
و عملا نمیتونستیم با هم ازدواج کنیم.
ولی تو فکر کردی ما...
.
از شدت گریه هیچی نمیدیم😢
صدای زهرا رو هم دیگه واضح نمیشنیدم 😢
فقط صدا اخرین التماس سید
برای موندن و گوش دادن حرفهاش تو گوشم میپیچید😢
.
صدای لا اله الا الله گفتناش 😢
.
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
(همین اول نامه اشکهام سرازیر شد..چون اولین بار بود که داره منو با اسم صدا میزنه😢😭)
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•【❄️🍃】•
┄┅┄ ❥ #صبحونه ❥ ┄┅┄
دوسـت
داشتـنت
مثـل همیـن
سرماے خـوب
زمسـتان اسـت
میـرود در دل و جـانم...♥️
•| #صبحتونزیـبا
•| #زمستانتونمبارک
༻ @Montazerzohor313313 ༺
•【❄️🍃】•
👦🍃
🍃
°•° #دردانه °•°
یکے از دغدغههاے
مهـم والـدین بےاشتهایـے
کودکـانشـان بـوده،مخصوصا با
شروع فـصل گـرما این مشکـل شیوع
بیشترے پیـدا مـیکند.اگر طفـل یبوست دارد
ابتـدا بایـد به شنـاخت علت
و درمـان آن پرداخـت.
والدیـن در مواجـهه
با این مسـئله ضروریسـت ابتـدا
علـل آن را توسـط کارشنـاس،بررسے نمایند
و اگر ایـن بے اشتهایے علـت مشخصـے
نداشت از روشهاے عمـومے براے درمان کمک بگیرند.
ولے در کـل یکے از بهترین داروهاے
•• دمکرده مخلوط
•• عنابِ خشـک
•• و بذر یونجـه میـباشد.
•| #سعےکنیدشمیایےاستفادهنکنیم
•| #فرزندپروری
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
👦🍃
•[•💫•]•
•~ #سکینه ~•
🔻بـزرگے میگفـت :
کـوزھ بھ اـندازھ اےکھ
از آب خـالـے ــشده
از هـ💨ـوا پر مےشود
دلے هم کھ از
عشـق هاے دیگـر پـراسـت
و هـزار رنج دارد از عـشق
خـ✨ــدا سرشار نمےشود ...
•| #قلبحرمخداست
•| #قلبامونوخالےکنیم
@Montazerzohor313313 ••✨••
•[•💫•]•
°| #پیامچه📱|°
سـ✋ـلامـ خدمـت شمـا
همـراه گــرامــے🍃
ممنـ🌸ـونم
از دقـتتـون به مــا
چــقدر پیـامتـون انگیـزشے بود👌🏻
چـون استقـبالے چنـدانے نشـد
در نظرسنجـے هشـتک #رمانه
بـه این خاطـر یـک پارت میـزاریم
چون اولیـن بارهام هسـت
کـه رمـان میـزاریـم
ان شالله از رمان بعدے چشــم
حتمـا دو پارت میزاریم💕😊
•| #یازینبمددبیحدوعددتاسنگلحد
•| #التماسدعایفرجوعاقبتبخیری
•| #پیامچه(16)
حـرف هاے خود را از طریق پل ارتباطے👇
ارســال کنید
@zeynabiam18 |🔶
@MONTAZERZOHOR313313 |🔷
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتبیستوچهارم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه .
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتبیستوپنجم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_آقـابـایدبطلبه
فقط صدا اخرین التماس سید برای موندن و گوش دادن حرفهاش تو گوشم میپیچید😢
.
صدای لااله الا الله گفتناش😢
.
من چی فکر میکردم و چی شده بود 😔
.
از دفتر بیرون اومدم و نفهمیدم چجوری تا خونه رفتم
توی مسیر از شدت گریه هام اطرافیان نگاهم میکردن😭
.
ای کاش میموندم اونروز تا ادامه حرفشو بزنه...😭
.
رفتم اطاقم ونامه رو اروم باز کردم
.
دلم نمیومد بخونمش😔
.
بغضم نمیزاشت نفس بکشم😢
.
سرم درد میکرد😢
.
نامه رو باز کردم 😢
.
#به_نام_خدای_مهدی
.
سلام ریحانه خانم🌹
.
(همین اول نامه اشکهام سرازیر شد..چون اولین بار بود که داره منو با اسم صدا میزنه😢😭)
.
این مدت که از من دلگیر بودید بدترین روزهای عمرم بود😔
نمیدونم اصلا از کجا شروع کنم.
اصلا نمیخواستم این حرفها رو بزنم
ولی دلم نمیومد نگفته برم😔
مخصوصا حالا که منظور اون روزم رو بد متوجه شدید😕
باید اعتراف کنم که این فقط شما نبودید که بهم احساسی داشتید
بلکه من هم عاشقتون بودم😶
از همون روزی که قلب پاکتون رو دیدم😔
همون موقعی که تو حرم نماز میخوندید و من بی خبر از همه جا چند ردیف عقب تر نشسته بودم
و گریه هاتون رو میدیدم وبه قلب پاکتون پی بردم😔
.
حتی من خودم گفتم بهتون پیشنهاد همکاری تو بسیج رو بدن😔
.
وقتی دیدم که با قلبتون چادر رو
انتخاب کردید خیلی بیشتر بهتون علاقه پیدا کردم😔
.
اما نمیخواستم شما چیزی ازاین علاقه بفهمید😞
.
من عاشقتون بودم
ولی عشقی بزرگتر نمیگذاشت بیانش کنم😕
.
راستیتش من از کودکی با عشق شهادت بزرگ شدم😔
.
و درست در موقعی که به وصال یارم نزدیک بودم
عشق شما به قلبم افتاد😞
حتی عشقتون باعث شد
چندبار زمان اعزاممو عقب بندازم😔
.
حق بدهید اگه بهتون کم توجهی میکردم...
حق بدهید اگر هم صحبتتان نمیشدم😔
چون نمیخواستم بهتون وابسته بشم
و توی مسیرم تردیدی ایجاد بشه😔
.
ریحانه خانم🌹
.
اگر من و امثال من برای دفاع نرویم
و تکه تکه نشیم فردامعلوم نیست
چی میشه
همه اینهایی که رفتن و برنگشتن
عشق یه نفری بودن😢
همه یه چشمی منتظرشون بود
همه قلب مادرها و همسراشون بودن😢
پس خواهش میکنم درکم کنید
و بهم حق بدید 😔
.
نمیدونم وقتی این نامه رو میخونید
من کجا و تو چه حالی هستم 😔
اروم گوشه قبرم خوابیدم
یا زنده هستم 😢
ولی از همینجا قول میدم
اگه برگردم و قسمت بود حتما....
.
اما اگه شهید شدم خواهش میکنم
این نامه رو فراموش کنید
و به کسی چیزی نگید
و دنبال خوشبختی خودتون باشید.
.
سرتون رودرد نمیارم
مواظب خودتون باشید
حلالم کنید...
.یا علی
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
اسم مزار شهدا اومد قلبم داشت وایمیستاد..😢😢
سریع جوابشو دادم و بدو بدو رفتم تا مزار
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
◦•●◉[🍂]◉●•◦
[ #صبحونه ]
whatever happens
remeber that I did
I do and I will love you
هـر اتفاقـے هـم ڪہ افـتاد
یـادت باشـہ ڪـہ مـن
دوسـت داشتـم
دارمــ و خواهمـ داشـت
•| #صبحتونزیـبا
•| #عکسهاےهنرےخودتونبفرستید
◦• @MONTAZERZOHOR313313 •◦
◦•●◉[🍂]◉●•◦
•• #ویتامینه🍹 ••
•[ #خانما_بدانند
اگـه با نظـر
همسـرت مخالفے
ولـے بهـش اجــازه بـده
جملـاتـش رو تـمـوم کنــه!
از هـمون اول با نه گفـتن جبهه نگیر؛
بگو راجـع به این موضـوع فـکر میـکنیم
تـا بـدونه الــکـے مخالـفت نمیکـنے!
•| #لااقلبدونهبافکرحرفزدے
•| #نههمیـنجـــورے
••🍊•• @Montazerzohor313313
•• #علما •• #فاطمیه ••
وقتـے حضـرت زهـرا [س]
وارد محشـر میشود پـروردگار
خـطاب مےڪند :
حبیـب من بـه بهشـت بـرو!
حضـرت مےگوید :
من دلم نمےآید
"تنــهــا"
به بهـشت بـروم
هرڪسے ڪه بـا علـے
•• قلـباً
•• زبـانا
•• مالـاً
در ارتـباط بـوده
و براے حسینم ڪار ڪرده
با خــود همـراه میڪنم.
•| #شیخحسیـنانصـاریـان
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهراس
•| #صلوات
•| #فاطمیهخطمقدمماست
••✨•• @Montazerzohor313313
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتبیستوپنجم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه فقط
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتبیستوششم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_آقـابـایدبطلبه
وقتی نامه رو خوندم دست و پاهام میلرزید😢
احساس میکردم کاملا یخ زدم 😢
احساس میکردم هیچ خونی توی رگ هام نیست😢
اشکام بند نمیومد...😭
.
خدایا چرا؟!😢😢
.
خدایا مگه من چیکار کردم؟!😢😢
.
خدایا ازت خواهش میکنم زنده باشه...🙏
.
خدایا خواهش میکنم سالم باشه🙏 .
.
((از حسادت دل من می سوزد،
از حسادت به کسانی که تو را می بینند!
از حسادت به محیطی که در اطراف تو هست
مثل ماه و خورشید
که تو را می نگرند
مثل آن خانه که حجم تو در آن جا جاریست
مثل آن بستر و آن رخت و لباس
که ز عطر تو همه سرشارند
از حسادت دل من می سوزد
یاد آن دوره به خیر
که تو را می دیدم))
.
.
کارم شده بود شب و روز دعا کردن و تو تنهایی گریه کردن.😢
.
یهو به ذهنم اومد که به امام رضا متوسل بشم😢
.
خاطرات سفر مشهد دلم رو اتیش میزد.
.
ای کاش اصلا ثبت نام نمیکردم 😢
.
ولی اگه سید رو نمیدیدم معلوم نبود الان زندگیم چطوری بود😔
.
شاید به یکی شبیه احسان جواب مثبت میدادم و سر خونه زندگیم بود😐
.
ولی عشق چی؟!...😔
.
اقا جان...
این چیزیه که شما انداختی تو دامن ما...حالا این رسمشه تنهایی ولم کنی؟!😢
.
اقا من سید رو از تو میخوام 😢😢
.
🔴یک ماه بعد:
.
یه روز صبح دیدم زهرا پیام فرستاده
(ریحانه میتونی ساعت 9 بیای مزار شهدای گمنام؟! کارت دارم)
.
.
اسم مزار شهدا اومد قلبم داشت وایمیستاد..😢😢
سریع جوابشو دادم و بدو بدو رفتم تا مزار
.
-چی شده زهرا😯
.
-بشین کارت دارم😕
.
-بگو تا سکته نکردم😯😕
.
ریحانه این شهدای گمنامو میبینی؟!😔
..
-اره..خب؟؟😞
.
-اینا هم همه پدر و مادر داشتن...
همه شاید خواهر داشتن...
همه کسی رو داشتن که منتظرشون بود...
همه شاید یه معشوق زمینی داشتن
ولی الان تک و تنها اینجا به خاطر من و تو هستن.😢
.
-گریم گرفت😢
.
-پس به سید حق میدی؟!😔
.
-حرفات مشکوکه زهرا😯
.
-روراست باشم باهات؟؟😔
.
-تنها خواهش منم همینه 😕
.
-ریحانه تو چرا عاشق سید بودی؟!😢
.
-سرمو پایین انداختم و گفتم
خب اول خاطر غرور و مردونگیش و به خاطر حیاش به خاطر ایمانش..
به خاطر فرقی که با پسرای دور و برم داشت 😔😔
.
-الانم هستی؟؟😢
.
-سرمو پایین انداختم 😔😔
.
-قربون قلبت برم😢...این چیزهایی رو که گفتی الحمدلله هنوز هم داره😔
.
-یعنی چی این حرفت؟!😯
.
یعنی ...
.
-بیا با هم یه سر بریم خونه ی سید اینا...😢
.
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
زهرا سر راه پله وایساد و دستم رو گرفت و گفت:
.
ریحانه...
ریحانه...😢
و شروع کرد به گریه کردن😭😭
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~
❄️🍃~ [• #صبحونه 🌤•] /صبحــ/ یـعنـــے طلـوعـ هِــزآر بارهے ••دوسټ داشتنٺ•• •| #صبحتونزیـبا •| #زمستونتوندلچسب ~ @MONTAZERZOHOR313313 ~ ~
❄️🍃~
👦🍃
🍃
°•° #دردانه °•°
کـودک وقتـے مانعـے در برابر
خواستـه هایش مےبیـند خشمگین مےشود.
کمـک کنیـد خشـم کودکـتان خالـے شود
بالشت بـدید بهـش مشـت بزنه
کـاغذ بدید پـاره پوره کنه
پاهاـشو بکوبه زمـین
حتـے خودشـم زد بزنه
ولـے اجازه ندهید شـمارو بزنه
خشمـش که خالـے شد
خـوب میـشه ولـے اگـر تسـلیم
خشمـش شدید یاد مـیگیرد
تمـام خواسته هایـش را با خشـم بگیـرد
حتے درآینده باهمسرش به مشکـل مےخورد.
•| #بعدازآرومشـدنباهاشصحبتکنیـد
•| #فرزندپروری
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
🍃
👦🍃
~✨💫✨~
^° #سکینه °^
{وَ مَـن ْأَعْـرَضَ
عَــن ذِكْــرے
فَــإِنَّ لَــهُ
مَـعِيشَــةً ضَـنكًــا}
•• وهر كس
از ياد من دل بگرداند
در حقيقت زندگے تنـگ و [سختے]
خواهـد داشـت ••
•| #زنــدگےبـدونعـشقخـدا
•| #سخـتمیشهآ
•| #سورهطـهآیہ124
•| #یااللهـ
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
~✨💫✨~
•• #بصیرانه ••
⭕️ #فوری
تصـاویر بالـا
حضـور یـک زیردریـایے آمریکـایے
اتـمے کلـاس Ohio اسـت
کـه در خلیـج فـارس هسـت نشـان مےدهد
اگـر ایـن زیر دریایے اتمـے
در آبهـاے امـارات تـوسط ایران
هدف قـرار گیـرد،مـواد رادیو اکتیـوے در آبها
منتشـر میشـود،کـه امـارات بایـد نفت بفروشه
و یا از بدونه آب شـرب به لقاالله بپیونـدند
چـون ۹۸.۸درصد آب شرب امـارات
را بـا آب شیرین کن هاے دریایے تامین میشود
پـس برادران سیبـل خـوبے هست❗️😂
کـه اگـه نزنیـم میزننـد❗️💪🏻
•| #زیردریایے
•| #قدرتایران
•| #نشردهید
•| #ادمیننوشتـ
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
°^ #آقامونه ^°
🔰 رهـبر انقـلـاب ؛
شهید سلیمانی
تبلور ارزشهای فرهنگی ایرانی بود؛
همه اقشار مردم به شهید سلیمانی
افتخار میکنند
سردار سلیمانی وقتی شهید شد
فقط انقلابیها نبودند که او را تکریم کردند
و بزرگداشت برای او در ذهن و عالم واقع
و خارج ایجاد کردند [بلکه] همهی اقشار
نسبت به او ــ حتّی کسانی که انتظار
نمیرفت نسبت به یک عنصر انقلابی
این جور ابراز احساسات بکنند
ابراز احساسات کردند؛ چرا؟
به خاطر همین:
تبلور ارزشهای فرهنگی ایرانی و ایران بود.
۹۹/آذر/۲۶
#شبنشینی_بامقام_معظم_دلبری😍✌️
#نگاره(۲۶۴)📸
♥️| @KHAMENEI_IR
❤️| @Montazerzohor313313
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتبیستوششم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_آقـابـایدبطلبه وقتی
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتبیستوهفتم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_آقـابـایدبطلبه
یعنی ...
.
-بیا با هم یه سر بریم خونه ی سید اینا...
.
-خونه ی سید ؟؟😨
.
همراه هم رفتیم و رسیدیم جلوی در خونه ی اقا سید
.
-زهرا اینجا چرا اومدیم؟!😯
.
صبر کن خودت میفهمی😕
بیا بریم تو.نترس
.
وارد حیاط شدیم...
زهرا سر راه پله وایساد و دستم رو گرفت و گفت:
.
ریحانه...
ریحانه...😢
و شروع کرد به گریه کردن😭😭
.
-چی شده زهرا؟؟
.
-محمد مهدی یه هفتس برگشته😢
.
-چی؟😱
راست میگی؟😨
اصلا باورم نمیشه
خدا رو شکر🙏
خب الان کجاست؟😊
.
-تو خونه هست😢
.
-خب بریم پیششون دیگه😊
.
-صبر کن
باید حرف بزنم باهات
در همین حین مادر سیداومد بیرون
-زهرا جان چراتو نمیاین؟!
-الان میام خاله جون..ریحانه جان از بچه های پایگاه هستن☺
-سلام دخترم.خوش اومدی☺
-سلام😊
-الان میایم خاله
.
-ریحانه..سید 2 تا پاش رو توی سوریه جا گذاشته واومده 😢
.این یک هفته ای که اومده
با هیچکس حرف نزده
و فقط اروم اروم اشک میریزه 😢😢
.ریحانه گفتم شاید فقط دیدن تو بتونه حالش رو بهتر کن😢
ولی...
هنوز هم اگه منصرف شدی قبل اینکه بریم داخل برو دنبال زندگیت😢
.
.
-چی میگی زهرا😢
من تازه زندگیم برگشته...
بعد برم دنبال زندگیم؟!😢
.
و بدون توجه به زهرا رفتم به سمت داخل خونه
و زهرا هم پشت سرم اومد
و به سمت اطاق رفتیم
.
اروم زهرا در اطاق رو بازکرد
.
سید روی تخت دراز کشیده بود
و سرم بهش وصل بود
و سرش هم به سمت پنجره بود😕
.
به باز شدن در واکنشی نشون نداد
.
خیلی سعی کردم و از اشکام خواهش کردم که این چند دقیقه جاری نشن😢
.
-اهم...اهم...سلام فرمانده 😊
با شنیدن صدای من سرش رو برگردوند
و بهم نگاه کرد
ویه نفس عمیقی کشید
و برگشت سمت پنجره.
.
-زهرا : ریحانه جان من میرم بیرون
و تو هم چند دقیقه دیگه بیا که بریم.
.
زهرا رفت و من موندم و آقا سید😟
.
-جالبه...اخرین باری که تو یه اطاق تنها بودیم شما حرف میزدین و من گوش میدادم😕
مثل اینکه الان جاهامون عوض شده..ولی حیف اینجا کامپیوتری ندارم باهاش مشغول بشم مثل اون روزه شما😄
.
بازم چیزی نگفت 😔
.
من خیلی به خوش قولی شما ایمان دارم.
توی نامتون چیزی نوشته بودید که... 😶میدونم پر روییم رو میرسونه
ولی امیدوارم روی حرفتون وایسید😊
.
باز چیزی نگفت😔
.
از سکوتش لجم در اومد و بهش گفتم
-زهرا گفته بود پاهاتونو جا گذاشتید
ولی من فک میکنم زبونتونم جا گذاشتید و بلند شدم و به سمت در حرکت کردم که گفت :
.
-ریحانه خانم؟😢
.
اروم برگشتم و نگاهش کردم
چیزی نگفتم😞
.
-چرا؟😢 .
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
-میخواید اسمش رو بزارید ترحم یا هرچیز دیگه ولی برای من فقط یه اسم داره 😊
عین
شین
قاف...
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~💗⃟ ~
「 #صبحونه 」
بـیـآ
چـندصـباحے
میہـمانِ
نگـفتہهایـمبـآش!
ڪہمن
در فـراق تـو
حرفهاےنگفتہ
زیـاد دارم:)
•| #خیلےزیاد
•| #صبحتونزیـبا
•➣ @Montazerzohor313313 ❥
~💗⃟ ~
•• #ویتامینه🍹 ••
•[ #خانما_بدانند
•| #آقایان_بدانند
← جلب اعتماد همسر ؛
همسـرتان
را مطمـئن سـازید
که چیـزے براے
پـنهان کـردن نداریـد!
مثلا گاهے تلـفن همراه خـود را
عمـدا در منـزل جابگـذارید
به گونهاے که همـسرتان
دسترسے لـازم را بـه
محتـویات آن داشـته باشـد!
•| #خوبها
•| #یکےبیادگوشےمنوببرهخخخ
••🍊•• @Montazerzohor313313
🌹🍃
🍃
•• #پلاک ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بخـشے از زندگے
شهیدعبدالحســین کیانے :
متـ🚝ـروے تهــران ایستگاهے دارد
به نــام "جوانمـــرد قصــاب"
این جوانمــرد،همیشــه با وضـو بود.
مےگفتند :
چه خبر از وضع کسب و کار❓
مےگفت :
الحمــدلله،ما از خـدا راضے هستیم
او از ما راضــے باشه...❗️
هیچکس دو کفه تـ⚖ـرازوے جوانمرد را
مســاوےندیــده بود.
← سمـت گوشت مشترے
همیشه سنگـین تر بود.
← اگر مشترے "مبـ💳ـلغ" کمےگوشت
میخواست عبدالحسیـن دریغ نمےکـرد
مےگفت :
«براے هر مقدار پول،سنگ تـرازو هست.»
←وقتے که میشناخت
که مشتــرے فقــیر است،
نمےگذاشت بجز سلـام و احوالپرسے
چیزے بگوید.مقدارے گوشـ🍖ـت مےپیچید
توے کاغـذ و مےداد دستـش.
←گاهے براے این که بقیه مشترے ها
متوجه نشوند،وانمــود مےکرد
که پـول گرفــته اسـت.
←گاهے هم پول را میگرفـ✋ت
و دستـش را مےبرد سمـت داخل و
دوباره هـمان پـول را می داد دست مشترے
و مےگـفت :
«بفـــرما ما بقــے پولتون.»
این جوانــــمرد با مــرام
چهـل و سه بهـار از عمـرش را گـذراند
و در نهایـت در یکے از عملـیات هاے دفاع مقــدس با ۱۲ گلــوله به شـ❣ـهادت رسید.
✒️نام این جـوانمرددشهید عبدالحسین کیانے
یــا همــان ''جوانمـــرد قصـاب' است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خــتم 14صلــوات امــروز
به نیت شـ❣ــهید
•| #عبـدالحسیـنکـیـانـے
← هــرروز مهمـان یـک شـهید
← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇
[🌹] @Montazerzohor313313
🍃
🌹🍃