•• #علما •• #فاطمیه ••
وقتـے حضـرت زهـرا [س]
وارد محشـر میشود پـروردگار
خـطاب مےڪند :
حبیـب من بـه بهشـت بـرو!
حضـرت مےگوید :
من دلم نمےآید
"تنــهــا"
به بهـشت بـروم
هرڪسے ڪه بـا علـے
•• قلـباً
•• زبـانا
•• مالـاً
در ارتـباط بـوده
و براے حسینم ڪار ڪرده
با خــود همـراه میڪنم.
•[ سالـروز شهادت حضرت زهرا س
(به روایـت۴۵ روز مرحـومابنشهـرآشـوب) ]•
•| #استـادشیخحسیـنانصـاریـان
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهرا_س
•| #صــلـوات
••✨•• @Montazerzohor313313
•▫️🏴▫️•
~ #فاطمیه ~
←میگـفت؛
آن چیـزے
کــه ارزش دارد
مقـام ؛
قـرب پروردگـار است
و ایـن مقـام
محقـق نمیـشود
مگر از ؛
طریـق خانم حضـرت زهـرا (س)
•[ سالـروز شهادت حضرت زهرا س
(به روایـت۴۵ روز مرحـومابنشهـرآشـوب) ]•
•| #آیتاللهشـاهآبـادے
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهرا_س
•| #صــلـوات
•| #فاطمیهخطمقدمماست
•[ @MONTAZERZOHOR313313 ]•
•🏴🍃•
•• #علما •• #فاطمیه ••
وقتـے حضـرت زهـرا [س]
وارد محشـر میشود پـروردگار
خـطاب مےڪند :
حبیـب من بـه بهشـت بـرو!
حضـرت مےگوید :
من دلم نمےآید
"تنــهــا"
به بهـشت بـروم
هرڪسے ڪه بـا علـے
•• قلـباً
•• زبـانا
•• مالـاً
در ارتـباط بـوده
و براے حسینم ڪار ڪرده
با خــود همـراه میڪنم.
•| #شیخحسیـنانصـاریـان
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهراس
•| #صلوات
•| #فاطمیهخطمقدمماست
••✨•• @Montazerzohor313313
•▫️🏴▫️•
~ #فاطمیه • #حدیثانه ~
•💚• حـضرت فاطـمه زهـرا (س) فرمـود:
• اوُصیـکَ
• یا ابَـاالْحَـسنِ
• انْ لـاتَنْسانے
• وَ تَـزُورَنے بَعْدَ مَماتے
←حضـرت فاطمـه زهـرا
وصیّتے به همسـرش اظهار داشـت :
مـرا
پـس از مـرگـم
فـرامـوش نکـنے
و به زیـارت و دیـدار
من بر سـر قـبرم بیایے
•| #زهرةالرّیاضکوکبالدّرے
•| #هـدیهبهپیشـگاهحضرتزهرا_س
•| #صــلـوات
•| #فاطمیهخطمقدمماست
•[ @MONTAZERZOHOR313313 ]•
•🏴🍃•
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـتبیست_و_دوم •| #عاشقانهمذهبے •| #بانـام_عطر_گل_نرگس کم کم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦ #رمانه ⟧|•
•| #قسـمـتبیست_و_سوم
•| #عاشقانهمذهبے
•| #بانـام_عطر_گل_نرگس
پرواز 123به مقصد کربلای معلی....
-علی اقا بدوووو الان میپره
-نه خانوم جان بدون ما نمیپره😉
-علی شوخیو بزارکنار بدو فقط
-خانمم ندو عزیزم در شأن شما نیست باچادر.میرسیم هناس.
-چشم اقا-روشن به طهور
.............
-خانم چیزی نیاز ندارید؟-نه ممنونم عزیزم
-میگم علی دل تو دلم نیست حرمو ببینم ها.-میبینی خانوم ٬چطوره دعای عهدو بخونیم هناس؟صبح جمعست اقامون چشم انتطاره.-عالیه اقا بسم الله.
دعای عهد کوچکمان را از جیبش دراورد و شروع کردیم به خواندن دعای زیبای عهد... العجل یا مولا ویا صاحب الزمان(#صلوات برای ظهور)هواپیما درحال پرواز بود٬ابرهای سفید و زیبا به شکل پنبه های بزرگ اطرافمان را احاطه کرده بودند٬ازبچگی ارزو داشتم به ابرها دست بزنم و با آن ها گلوله بسازم ٬اما بزرگ که شدم دانستم تمامش گاز است و پوچ.انسان همین است ارزوهای کودکی دربزرگسالی مزحک میشود اما گاهی به این فکر میکنم کاش روح کودکیم که چونان اب زلال بود میماند و حتی سایه ای کدری نقش برآن نمیبست.بازهم الحمدالله که دراین برهه از زمان هستم.شکرالله.دست علی دست هایم را درخود محصور کرده بود٬حصاری شیرین٬آخر از هواپیما ترس عجیبی دارم اما کنار مردم٬ارام ارامم.ساعتی تا رسیدنمان نمانده بود٬دلم اشوبی بود از دیدن یار٬چقدر زیباست این یار٬چقدر اقاست این یار.
-مسافران محترم٬کمربندهای ایمنی خود را بسته و صندلی را به حالت اولیه برگردانید٬تا دقایقی دیگر هواپیما برباند مینشیند.
صدای کمک خلبان بود که برای همه ارزوی سلامتی کرد و خواهان دعا بود.حس و حال عجیبی بوذ٬انگار همه روح ها ادقام شده و به سوی سرچشمه سالار شهیدان میریزد.با کمک علی از هواپیما خارج شدم٬نفس کشیدم و نفس کشیدم٬علی تنها چشم دوخته بود٬محو بود٬نمیدانم محو چه؟حالی عجیب داشت٬انگار چیزی میدید که من نمیدیدم.
-اهم اقا کجا سیر میکنید؟-اینجام خانوم ٬حس میکنی؟-چیو؟-بوی ...بوی شهادتو..نفس کشید و چشمانش رنگ غم گرفت٬لحظه ای احساس کردم روح علی از بدن جداشده و به سویی میرود٬انگار ملکوتی شده بود.به سمت فرودگاه رفتیم٬چمدان هارا در تاکسی گذاشتیم و به سمت هتل حرکت کردیم٬حال و هوایی بود عجیب٬به هتل که رسیدیم با کمک راننده محترم ساک هارا در لابی گذاشتیم تا پذیرش شویم.بعد از اتمام چک پاسپورت و شناسنامه به اتاق مورد نظر رفتیم٬دررا علی باز کرد و وارد شدم٬اتاقی معمولی با امکاناتی معمولی٬عاشق همین#معمولی ها بودم.
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
سرم را روی ضریح گذاشتم و گفتم:-اقا...
•[
•| #ادامـهدارد
•| #هـرشبساعـت21
•| #کپےبدونذکـرمنبعممنوع
•• @MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄