eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
~✦~ ‌「 」 مـن نمےدانستـم معنـےِ هـرگـز را تـو چـرا بـازنگـشتـے دیگــر ... •| •| 👣• @Montazerzohor313313 ❥ ~✦~
•• 🍹 •• •[ •| •[ •| 🍃 امـام باقـر (ع) فرمـودند: «مصیبتی از این بدتر نیست که جوان مسلمانے به خواستگارے دختر برادر مسلمانش برود، اما پدر دختر به خاطر فقر و کم پولے خواستگار را رد کند بگوید: من از تو ثروتمندترم و تو هم شأن و هم مرتبه من نیستے». •| •| •| ••🍊•• @Montazerzohor313313
🗒🖋 🖋🗒 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کتاب {📖} °•| شنــود |•° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انتــــشــارات {✍} •• نـویسـنده : شهید ابراهیم هادے •• چــاپ : گروه فرهنگے شهید ابراهیم هادے °•| موضوع : یک رُمان امنیتے با موضوع جذاب بازگشـت از مرگ است که توسط انتـشارات شهید ابراهیم هادے تالیف شده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قیمٺ{💳} •| بیسـت هــزار تـومـان |•° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇 @Zeynabiam18 •{☺️}• @Montazerzohor313313 •{😎}• 📚 📖📚
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شهــید حـاج قـاسم سلیمـانے : بر سـر مـزارم بنویسید سـرباز قاســم سلیــمانے. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻رهـبر انقـلاب خطاب به شهید ابـو مهـدے المهندس : من هر شب شما را به اسم دعا میکنم ابومهدی... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| •| •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃 🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سیوچهارم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_آقـابـایدبطلبه تا ا
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| -ااااا...سلامتی... چطور بی خبر؟! حالا اقا داماد کیه . -میشناسیش😊 . -میشناسم😯 کیه؟! از بچه های دانشگاست؟؟😯 . -اره 😊 . -کدومشون؟!😯 . -اقا احسان 😊 . -احسان؟!😨😨 . -اره...😊😊 چیه چرا تعجب کردی؟!😯 . -اخه اون که میگفت فقط😕 . -نه بابا... بنده خدا میگه از اول هدفش من بودم... میگفت صحبت درباره تورو بهونه کرده بود که باهام حرف بزنه 😊 میگفت چون باباش با بابات همکاره تو رودروایسی و به زور بلند شده اومده خواستگاریت و کلی دعا کرده که تو جواب رد بدی😊 . -اینا رو احسان بهت گفته؟!😐 . -اولا آقا احسان 😊و دوما اره . -به هر حال ان شاالله که خوشبخت بشی😐 به آقا احسانم سلام برسون . ممنونم... البته از الان میدونم خوشبختم😊 ریحانه خبر نداری هنوز هیچی نشده یه ویلا تو شمال به نامم زدن . -چه خوب... ولی مینا ای کاش میتونستم از جانب یه دوست باهات صحبت کنم ولی میدونم الان هرچی بگم با یه چشم دیگه ای منو میبینی.. فقط برات ارزوی خوشبختی میکنم. . -ممنونم... نگران من نباش ریحانه... من از پس کارهام برمیام.. پس منتظرتما اخر هفته . -مینا نمیتونم قول بدم که حتما میام😕 . -حتما باید بیای... اتفاقا احسانم اصرار کرد حتما دعوتت کنم . . دلم برای مینا میسوخت... میخواستم خیلی حرفها رو بهش بزنم ولی میدونستم الان فکر میکنه شاید از حسادته و ترجیح دادم سکوت کنم😐 و براش دعا کنم خوشبخت بشه... اخه خیلی دختر مهربون و پاکیه و فقط یکم اعتقاداتش ضعیفه.😕.. ای کاش میفهمید خوشبختی فقط ویلا و ماشین و... نیست. و اصل کاری اون ارامشیه که باید حس بشه.. . وقتی ماجرای خواب مامان رو به زهرا تعریف کردم کلی پشت تلفن گریه کرد😢 و گفت از وقتی سید ماجرا رو شنیده همیشه تو خودشه و میگه ای کاش کاری از دستش برمیومد. . تا اینکه یه روز صبح که بابا داشت از خونه بیرون میرفت و در کوچه رو باز کرد دید اقا سید پشت در با ویلچر نشسته.. . -سلام علیکم😔 . -سلام...بازم شما؟! 😯 . -اومدم که جواب قطعیمو بگیرم وبرم . -من که بهتون جواب دادم... گفتم شما برای دختر من مناسب نیستید . -شما جواب دادید ولی من میخوام از زبون دخترتون بشنوم. چون تو این زمینه نظر هیچکسی به جز ایشون برای من مهم نیست . -ببین آقا پسر... اوندفعه با احترام گفتم که این موضوع رو فراموش کنین ولی ایندفعه اگه مزاحم بشین دیگه احترامی نیست و پلیس خبر میکنم. . -لا اله الا الله... فک نکنم خواستگاری جرم باشه البته شاید توی محله شما جانبازی جرم باشه... نمیدونم... ولی آقای محترم... شما حرفاتونو زدین منم میخوام حرفامو بزنم... . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ علت عوض شدن و تغییر پوشش و ظاهرم دلیل شروعش این اقا بود..😶 . اصلا اول من به ایشون ...😶 •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~💗⃟ ~ ‌「 」 •⊰• Ꭵ ᏒᎬmᎬmbᎬᏒ •⊰• ᏆhᎬ fᎥᏒsᏆ ᎾᏁᎬ •⊰• خِیلے چـیزا رو میـشه خواسـت •⊰• امـا نِمیـشه داشـت... •| •| •| •➣ @Montazerzohor313313 ❥ ~💗⃟ ~
👦🍃 🍃 °•° °•° •[ زمانے که فرزند شما کار اشتباه انجام میـدهد اشتباهش را به شخصیتش پیوند نزنید. اگر از کلمات و عبارات نامناسـب استـفاده کـرد؛ - نگویـید: •• تو بےادبـے + بگـویید •• حرفِ بـد زدن ممـنوع اگر بدون اجازه سرکیف کسے رفت؛ - نگویـید: •• دزد + بگـویید: •• باید اجازه بگیریم. رفتن سر کیف دیگران بدون اجازه اشتباه است. اگر گـاز گرفـت - نگویـید: •• وحشے +بگـویید: •• گاز گرفتن ممنوع. زیر س‌.وال بردن شخصـیت فرزندتان از بین رفتن اعتـماد به نفس و جسارت تکرار خطا را به دنبال خواهد داشت. •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
•[•💫•]• • • [وَمَـنْ يَقْنَـطُ مِنْ رَحْـمَةِ رَبِّـهِ إِلَّـا الـضَّالُّـونَ] چـه کسـے جـز گمـراهـان از رحمـت پروردگـارش نـاامـید میـشود؟ •• •| •| @Montazerzohor313313 ••✨•• •[•💫•]•
°| |🏴| |° 🔘 : ⃣آخـر 🔶سخن امام علی (ع) در خطبه 172 نهج البلاغه می فرماید : ◀️《اَللّهُمَّ اِنّی اَستَعدیک علی قریش وَ مَن اَعانَهُم، فَاِنَّهُم قَطَعُوا رَحِمی و صَغَّروا عَظیمَ مَنزِلَتی وَ اَجمَعوا علی مُنازِعتَی امرا هو لی:》 ■خدایا تو را گواه میگیرم و به درگاه تو شکایت میکنم از اجماع و همدستی تمامی قریش در ظلمی که به من روا داشتند. اینان رحم مرا قطع نمودند. و جایگاه و شان عظیم معنوی مرا خوار و حقیر و ناچیز نمودند. و در کودتا علیه من و غصب حق خلافت که به امر الهی خاص من بود متحد شده و اجماع نمودند. ◀️《قال علّی کرم الله وجهه:کلّ حقد حقدتهُ قریش علی رسول الله صلی الله علیه و آله أظهرته فیّ و ستظهره فی ولدی من بعدی:》 ■ تمام بغضها،کینه‌ها و عقده‌هایی که قریش از پیامبر در دل داشتند در من به منصّه ظهور گذاشتند و نیز به زودی بعد از من در فرزندم (حسین) آشکار می‌کنند. 📖[ ] ◀️ 《پیامبر فرمودند: ««انّ اهل بیتی سیلقون من بعدی من امّتی قتلاً و تشریداً: 》 بدون تردید اهل بیت من بعد از من از دست امتم گرفتار کشتارها و آوارگی خواهند گردید.» 📖[ ] •| •| •| @Montazerzohor313313 [💚]
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سیوپنجم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_آقـابـایدبطلبه -اااا
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| -لا اله الا الله... فک نکنم خواستگاری جرم باشه البته شاید توی محله شما جانبازی جرم حساب بشه... نمیدونم... ولی آقای محترم... شما حرفاتونو زدین منم میخوام حرفامو بزنم.؛ .. . -گوش میدم فقط سریع تر چون کلی کار دارم...😑 . -اقای تهرانی اینجا نیومدم درباره نحوه تامین زندگیم و این چیزها حرف بزنم.. صحبت درباره این چیزها جاش توی جلسه خواستگاریه البته اگه اجازه بدید. امروز فقط اومدم فقط درباره دلم حرف بزنم... اقای تهرانی من حق میدم شما نگران اینده دخترتون باشید ولی... اقای تهرانی من همه جا گفتم که عشق اول من جهاد و شهادته و همونجور هم که میبینید تو راه این عشقم پاهامو از دست دادم.. قطعا همسر ایندم هم که عشق زندگیم حساب میشه به همین اندازه برام مهمه و پاهام که چیزی نبود حاضرم سرم رو هم برای خوشبختیش از دست بدم و چیزی کم نزارم.😔 . وقتی صحبت هاشون به اینجا رسید با خودم دل دل میکردم که بیرون برم یا نه😯 استرس عجیبی داشتم😔 پاهام سست شده بود... ولی اخه ریحانه از چی میترسی؟! مرگ یه بار شیون هم یه بار... مگه اینهمه دعا نخوندی که سالم برگرده از سوریه؟! خوب الان برگشته و پشت در خونت وایساده. چرا این دست و اون دست میکنی... اگه دلش بشکنه و دیگه بر نگرده چی؟!😯 . اب دهنمو قورت دادم و در رو اروم باز کردم..😯 . اقا سید وسط حرفاش بود. . یهو بابام گفت: -تو چرا اومدی دختر😠 . -بابا منم یه حرف هایی دارم😔 . -برو توی خونه شب میام حرف میزنیم😡 . -نه...میخوام ایشونم بشنون . -گفتم برو توی خونه😡 . که اقا سید گفت: -اقای تهرانی همونجور که گفتم امروز اومدم فقط نظر ایشونو بشنوم و نظر هیچکسی به جز ایشون برام مهم نیست. پس بهتره حرفشونو بزنن . -نظر ایشون نظر پدرشه😑 . -بابا...نه😔 . -چی گفتی؟!😠 . -بابا من نمیدونم توی ذهن شما از این آقا چی ساختید😔 کسی ساختید که که دنبال پول شماست یا هر چیز دیگه😐 نمیدونم دربارشون چه فکری میکنید و نظرتون چیه... حتما فکر میکنید فقط این اقا خواستار ازدواج با من و... هست و یکی هست مثل بقیه خواستگارام . اما باید بهتون بگم که منم...😶 . تو تمام اون دقایقی که احسان خواستگاریم اومده بود و من جواب رد دادم من توی فکرم این اقا بود😶 علت عوض شدن و تغییر پوشش و ظاهرم دلیل شروعش این اقا بود..😶 . اصلا اول من به ایشون ...😶 . سید سرشو پایین انداخته بود و هیچی نمیگفت و بابا هم هر دیقه تعجبش بیشتر میشد😯 . -بابا جان... فکر کنم با این حرفهام فهمیده باشین نظر من و شما یکی نیست😔 •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ -مامان زنگ زد خونه اقا سید اینا و گفت اگه باز مایلن برای اخر هفته ....... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
💗 ͜͡ ~ ~ •• ‏آدم تنـها •• از تنهایے بتـرسـه •• بهـتر ازینـه کـه •• کنـار یکے باشـه •• ولـے بـازم •• از تنـهایے •• بتـرسـه •| •| •| •| @MONTAZERZOHOR313313 ] 💗 ͜͡
•• 🍹 •• •[ •| وقتے مقصریـد بـراے عـذر خواهے پیشـقدم شـوید.زندگے خودتان است بیـهوده تلـخش نکنـید.. اگه مدتے از دلخـورے بگـذرد تبدیـل به کیـنه میشـود و راه آشـتے کـم کـم مسدود میـشه... •| •| •| ••🍊•• @Montazerzohor313313