eitaa logo
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
2.2هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
23 فایل
مقام معظم رهبری: ⚠️هیئت سکولار نداریم⚠️ هیئت ها نمی توانند سکولار باشند هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم هرکس علاقه مند به امام حسین(ع) است یعنی علاقه مند به اسلام سیاسی است. . مدیر کانال: @abbas_rezazade_1377 ادمین جهت تبلیغ و تبادل: @Amirmohamad889
مشاهده در ایتا
دانلود
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سی_یکم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم . 🔮ا
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| خودم رو زدم به خواب که حرفاشونو بشنوم... مامانم گفت: یعنی واقعا؟!😯😯 -آره...گفتن که میلاد یهویی رفته ترکیه و زنگ زده و گفته اگه پلیس سراغش رو گرفت ما چیزی نگیم و خبری ندیم و نگیم کجاست... -پرسیدم پس مریم چی؟! -میگفت میلاد گفت شاید قسمت اینجوری بوده...شاید خواست خدا بود که قبل عقد و رسمی شدن بفهمم 😔😔 -پسره ی بی غیرت 😢😢😢 -عصمت خانم خیلی گریه میکرد😔...میکفت اصلا روی دیدن شما رو نداره...و نمیدونه چی جوابتونو بده...به خاطر همین نیومدن بیمارستان 😔 -یعنی به این راحتی زد زیر همه چیز 😕 به نظر منم خواست خدا بود که دخورم رو دست این بی غیرت ندم 😕 . صدای زهرا و مامانم رو شنیدم 😢😢 اصلا باورم نمیشد... یعنی به این راحتیها از من گذشت... یعنی همه حرفاش دروغ بود 😭😭 اشکام داشت در میومد ولی نمیخواستم مامانم بفهمه و حالش بدتر بشه... قلبم درد شدیدی گرفت و یهو ضربانم افتاد و فقط میشنیدم زهرا و مامانم دارن داد میزنن و دکتر رو صدا میکنن....😯 چشام رو باز کردم و دیدم تو قسمت مراقبتهای ویژه هستم و بهم کلی دستگاه وصله... یکم ترسیده بودم که مامانم از پشت شیشه دید بیدار شدم و اروم اومد تو اتاق -دخترم خوبی؟! -سلام مامان...چی شده؟! من کجام؟!😯 -هیچی دخترم..یکم ضربانت افتاد دکترا گفتن به مراقبت بیشتری نیاز داری...تگران نباش -مامان؟! -جانم؟! -خیلی دوستت دارم...😔 . . 🔮از زبان مادر مریم دکتر وارد اتاق شد و مریم رو معاینه کرد... خیلی استرس داشتم...😓 دستام یخ یخ بود و از شدت نگرانی میلرزید و تسبیح رو به زور تو دستام گرفته بودم... بعد از اینکه دکتر معاینه کرد باهاش از اتاق خارج شدم... که بهم گفت پشت سرش بیام و باهم وارد اتاق پزشکان شدیم... -آقای دکتر وضع دخترم چجوریه؟!😢 -چرا رنگتون پریده خانم؟!😯 -چیزی نیست از نگرانیه😔 -شما باید سعی کنید قوی باشید تا دخترتونم شما رو ببینه و روحیه بگیره نه اینکه یه لشگر شکست خورده ببینه... -آقای دکتر هرچی شده به من بگید...اینطوری بدتر دق میکنم... -مادرم باید بگم فقط دعا کنید برای دخترتون یه مورد پیوندی پیدا بشه و تازه اون موقع میشه گفت چه مقدار امید هست... -پیوند؟!😯😯 -بله...متاسفانه ضربان قلب دخترتون خیلی نا منظم شده و عضله قلب ضعیف شده... انگار که یه شک عصبی بهشون وارد شده... فعلا با دستگاه نگهشون میداریم ولی این پروسه نمیتونه زیاد طول بکشه...فقط دعا کنید... مرگ و زندگی دست خداست...ما فقط وسیله ایم... . -یا خدااا😢😢 . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ از بیرون شبیه سنگر بود ولی داخلش یه باغ بزرگ بود... نمیدونستم کجام و اروم راه میرفتم تا اینکه دیدم صدای خنده و قهقهه میاد... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
~✦~ ‌「 」 مـن‌از‌تمـامِ‌آسمـان تـورانظـاره‌میکـنـم که مـاهِ‌مـن‌تویـے‌وبـس تــو‌را‌رهٰــا‌نمیکــنـم :) •| •| 👣• @MONTAZERZOHOR313313 ❥ ~✦~
°•| 🍹 |•° با کلـاس باشـیم ايـن كه تن به انجام هر کارے نميدے به اين معنے نيست كه نمیـتونے؛ ایـن یعـنـے؛ "چـارچـوب" ... چـارچوبے كه خودت برای خودت تعريف ميكنے و پايه و اساسش از "خانواده" شكل ميگيره... كسے كه چهـارچـوب داره "اصـالت" داره... اصـالت رو نـه ميشـه خريد نه ميشه اداشو درآورد و نه ميـشه با بزک و دوزک بهـش رسيد! 🔻اصـالت يعنـے : •• دلـت نمياد خيانت كنے •• دلـت نمياد دل بشكنے •• دلـت نمياد "دورو" باشے •• دلـت نمياد"آدما رو بازے" بدے اين اسمش اصالته. اصالت رو با توهم اشتباه نگيريم! •| •| °•|🍊|•° @Montazerzohor313313
~[•✨•]~ ‌「 🔻‏وقتـے گفـته : {فَـاِنّـے قَریــب} ←یعنـے ؛ •• عالـم و آدم هم تنـهات بـزارن •• عالـم و آدم ولـت کننـد برن من کنـارتم... :) •| •| @MONTAZERZOHOR313313 • ~[•✨•]~
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شـهـیـد امـیـرسـیـاوش عـنـایـتـے: بـا ایـنـکـه تــیـرے بـه پـایـش خـورده بـود امـا هـم‌چـنـان بـا قـدرت، تـیـربـار را روے دوشـش نـگـه داشـتـه بـود. قـبـل از ایـنـکـه امـیـر بـه مـیـلاد بـرسـد، تـک تـیـرانـداز مـاشـه را بـه نـیـت امـیـر چـکـانـد. در بـیـن بـاران تـیـر و گـلـولـه، گـلـولـه تـک تـیـرانـداز مـسـتـقـیـم آمـد و درسـت روی سـر امـیـر نـشـسـت. "امـیـر بـه شـهـادت رسـیـده بـود" بـا شـهـادت او بـالاخـره تـیـربـارے کـه تـکـفـیـرےهـا آن هـمـه بـه دنـبـال خـامـوش کـردنـش بـودنـد، بـےحـرکـت کـنـار صـاحـبـش روے زمـیـن افـتـاد..:) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃 🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سی_دوم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم خودم
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| 🔮از زبان مریم . گریه های مامانم بیشتر شده بود و از گریه هاش میفهمیدم که اوضاعم بدتر شده و هرچی از مامانم میپرسیدم من چمه جوابم رو نمیداد😕 دیگه خسته شده بودم از این مریضی😔 تمام بدنم بی حس شده بود و درد میکرد... حتی دیگه پرستارها اجازه نمیدادن که بشینم و نماز بخونم و با هربار شنیدن اذان یه غم عظیمی تو دلم مینشست... خدا جون... اینقدر بد بودم که توفیق نمارخوندن هم ازم گرفتی؟ 😔😔 روی تخت بیکار بودم و خاطرات این یکسال تو ذهنم مرور میشد... خاطرات شلمچه... خاطرات راهیان نور... خلطرات دانشگاه... خاطرات اون پسر که درکش نکردم 😔😔 خاطرات نقش بازی کردنهای میلاد... خاطرات کلاس های دانشگاه... خاطرات خل بازیها با زهرا... باورم نمیشد این منم که افتادم یه گوشه ی تخت.... . روزها همینطوری میگذشت و تغییر تو وضعم ظاهر نمیشد...😔 یه روز زهرا پیشم بود و باهم داشتیم حرف میزدیم از کلاسها برام تعریف میکرد... بازم حال اون پسر رو ازش گرفتم که دیدش یا نه -نه مریم...تو دانشگاه دیگه ندیدمش...نمیدونم کجاست... -حتما سرش جای دیگه گرم شده 😕 ولی ای کاش میتونستم قبل مردنم ازش حلالیت بطلبم 😔 -زبونتو گاز بگیر دختر😒این چه حرفیه...خوب میشی باهم میریم عذرخواهی میکنی دیگه... -فعلا که هر روز دارم بدتر میشم 😔 -امیدت به خدا باشه ☺ در حال حرف زدن بودیم که مامانم با گریه اومد تو اتاق... اما معلوم بود گریش از ناراحتی نیست... -چی شده مامان... -خدایا شکرت 😢😢 -چی شده .. -ای خدااااا...شکرت 😢😢 -مامان میگی یا نه ؟! قلبم اومد تو دهنم...😯 -دخترم خدا جوابمونو داد😢😢الان دکترت گفت یه مورد پیوندی پیدا شده که کارت اهدای عضو داشت و گروه خونشم بهت میخوره ... زهرا هم از شدت خوشحالی داشت پر در میاورد... ولی من میترسیدم از فکر این که قراره بدنم شکافته بشه 😢😢 باید وصیتم رو میکردم... شاید دیگه بیرون نیام از اون اتاق😔😔 . . 🔮از زبان سهیل . شب آخر اردو بود و خبردارشدیم فردا قراره از مرز شلمچه شهید بیارن.... از خوشحالی داشتم بال درمیاوردم...😢 نفهمیدم چجوری اون شب رو صبح کردم... نزدیک های نصفه شب بود که خواب دیدم وارد یه سنگری شدم... از بیرون شبیه سنگر بود ولی داخلش یه باغ بزرگ بود... نمیدونستم کجام و اروم راه میرفتم تا اینکه دیدم صدای خنده و قهقهه میاد... رد صدا رو گرفتم و دیدم نزدیک برکه آب یه سفره ای پهنه و شهدا یا همون لباسهای خاکیشون سر سفره نشستن و گل میگن و گل میشنون... تا من رو دیدن همه برگشتن سمته من... باورم نمیشد... . •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ صدای دید دید دستگاه ضربان قلب میومد... دیدم مامانم کنار تختم نشسته. خواستم برردم سمتش که ..... •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
28.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•• 🎥🍃•• ^| ـ |^ ’[ مهـربون تـر از پـدر و مـادرم حسیــن ع ... ]‘ فایل تصویرے هیئت منتــظران ظهـور بـا نواے کـربلایی امیرحسین رجبشاهی [حتمــا ببنیــد😍❤️👌🏻] •| •| •| •| •| •| [✨] @Montazerzohor313313 ••🎥🍃••
┈••✾•💚 ~• •~ عاقـبت‌ نــور تـو پهنـاے جهـان‌ مےگیـرد جسم‌ بےجـان‌ زمیـن‌ از‌تـو‌ توان‌ مےگیـرد♥️! •| •| •| امـام‌زمـ🍃ـانےهـــا ↓ •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┈••✾•💚
'[❤️🍃]' ~ ~ ← جـوانـےگـمنـام عـاشـق دخـتر پادشـاه شـد. 🔻یـکےاز نـدیـمان پادشـاه بـه او گفـت: پادشـاه اگـر احسـاس کنـد تـو بنـده‌اےاز بنـدگان خـدا هسـتے خـودش به سـراغـت خـواهـد آمـد. جـوان بـه عبـادت مشـغول شـد م بطـورے کـه مـجذوب پرسـتش شـد. روزےگـذر پـادشـاه بـه مـکـان جـوان افـتـاد و دریـافـت بـنـده‌اےبـا اخـلاص اسـت❗️ هـمانجـا از وے براے دختـرش خواسـتگارے کـرد. جـوان فرصـتے براےفکـر کردن طلـبـید و بـه مـکانےنامـعـلـوم رفـت. نـدیم پادشـاه به جسـتجو پرداخـت و بعـد از مدتـها جستـجو او را یافـت و دلـیل کـارش را پرسیـد. 🔻جـوان گفـت: اگـر آن بنـدگےدروغـین که بـخاطر رسـیدن به معـشوق بود پادشـاهے را به درِ خـانه ام آورد، [چـرا قـدم در بنـدگےراسـتـین نـگـذارم تـا پـادشـاه را در خـانـۀ خـویـش نـبـیـنـم❗️❓ •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• '[❤️🍃]'
••🖇📕•• ~ ~ 🔻مولانا امیـرالمـومنـین (ع) مـےفـرماینـد: هـمـواره در انـتـظـار "فـرج و ظـهـور صـاحـب‌الزمـان"بـاشـیـد. و یـأس و نـاامـیـدے از رحـمـت خـدا بـه خـود راه مـدهـیـد. •| •| •| منتـظـ👣ـران مهـدے زهـرا ↓ ~ @MONTAZERZOHOR313313 ~ ••🖇📕••
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سی_سوم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم 🔮از ز
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| . از بیرون شبیه سنگر بود ولی داخلش یه باغ بزرگ بود... نمیدونستم کجام و اروم راه میرفتم تا اینکه دیدم صدای خنده میاد. رد صدا رو گرفتم و دیدم نزدیک یه برکه ی آب یه سفره ای پهنه و شهدا یا همون لباسهای خاکیشون سر سفره نشستن و گل میگن و گل میشنون... تا من رو دیدن همه برگشتن سمته من... باورم نمیشد. همه چهره ها آشنا بود....همون عکسهایی که تو کتابهای خاطرات شهدا دیده بودم 😢😢 دیدم صدام میزنن... به به...آقا سهیل....خوش اومدی پیش ما...بیا سر سفره که منتظر تو بودیم.... یکم جلوتر رفتم و همه از جا بلند شدن... باورم نمیشد همون شهدایی که پارسال تو شلمچه راهم نمیدادن الان ازم میخوان باهاشون هم سفره بشم... یکیشون برگشت گفت میخوای بیا سر سفره یا نه؟! منتظریما... از خواب پریدم خیس عرق شده بودم.... به خودم لعنت میفرستادم که چرا اینقدر زود بیدار شدم... دلم میخواست بازم بخوابم و برم توی همون باغ... صدای اونجا...هوای اونجا...عطری که اونجا بود همه یه چیز دیگه بود... تا صبح چند بار حوابیدم و بیدار شدم ولی دیگه خوابشون رو ندیدم که ندیدم... صبح شد و آناده شدیم برای رفتن به شلمچه... همین که وارد شدیم به زمین افتادم و زار زار گریه کردم... نمیدونستم چرا دلم اینقدر پره... رفتیم سر مرز برای استقبال از شهدا... عاشورایی بود برا خودش... همه به سر و سینه میزدن... برای استقبال از کسایی که بعد سی سال میخوان وارد کشور بشن... تا ظهر سر مرز بودیم و شهدا رو تا ماشینهای مخصوص تشییع کردیم... اصلا تو حال و هوای خودم نبودم و نمیدونستم چیکار کنم... بعد از ظهر رفتیم وارد یادمان شدیم و تا غروب بودیم... چقدر دلم تنگ شده بود برا غروب شلمچه... قبل اومدن گفته بودم میرم شلمچه و برای رسیدن به مریم خانم دفا میکنم ولی رسیدن و نرسیدن دست خداست... فقط از شهدا میخواستم بازم لذت اون خواب رو به من نشون بدن... اون شبم خوابیدم و خبری نشد و فردا حرکت کردیم به سمت تهران... همیشه وداع با خاک خوزستان سخته... اشکام امونم نمیداد... . 🔮از زبان مریم . روز عمل فرا رسید. دست و پام یخ یخ بود. وارد اتاق عمل شدم و استرسم به حد بالایی رسیده بود... دکتر بیهوشی صدای بهم خوردن دندونامو شنیده بود و سعی میکرد آرومم کنه. دارو رو تزریق کرد و آروم آروم باهام حرف میزد... کم کم صداش نا مفهوم شد. چشام سنگین شد و نفهمیدم چی شد. . . . به زور چشمامو باز کردم...😞 صدای دید دید دستگاه ضربان قلب میومد... دیدم مامانم کنار تختم نشسته. خواستم برردم سمتش که قفسه سینم درد گرفت و تازه یادم اومد که عمل داشتم •[ و آنچـه‌ در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛ پاشو زهرا بریم خونشون آدرس مزارشو بگیرم...من تا اونجا نرم ار -نمیشه زهرا...من دارم میرم😭 -نمیخواد مریم...من میدونم مزارش کجاست😔😔 -تو میشناسیش مگه؟!😯 •[ •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•〰💗〰• •• •• Come back to me and be the biggest surprise in the world! بـرگــرد و بزرگتـرین غافلگـیرے جهـان بـاش❗️ •| •| •| →| @MONTAZERZOHOR313313 👣 •〰💗〰•
~[💚]~ ~• •~ •| •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ •🍃• السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ •🍃• وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. •| •| •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ~[💚]~
👦🍃 🍃 °•° °•° اگر بچه دارین سعے کنین وقتے میرین خونه ے فامیلها بخـصوص فامیل هاے همسرتـون حسابے جلوے بقیه بچه تون رو تحویل بگیرین جلوے بقیه اصلا دعواش نکنین و حسابے قربون صدقه اش برین ← تعریفش رو واسه بقیه بکنیـن : •• بچه ام فلان کار رو میکنه •• بچه ام فلان کلمه رو خیلی قشنگ میگه •• توے مهد کودک از همه باهوش تره •• و ... اینجورے بقیه هم ناخودآگاه هواے بچه تون رو بیشتر دارن و بیش تر احترامش رو نگه میـدارن مادر و کودکی ها روے اعتماد بنفس بچه تون هم حسابے تاثیر داره •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌈🕌💚⌋ •• •• [☁️] ‌‌اے هـمـه آسـمـان شـده •• خـیـره‌ بـه هـر نـگـاه تـو [💛] چـشـم رضـا سـتـاره شـد •• مـانـده کـنـارِ مـاهِ تـو [💫]لـشـگـرِ حـوریـان بـبـیـن •• بـرگِ خـزان مـقـدمـت [😍] آمـده‌ تـا کـه بـال خـود •• فـرش کـنـد بـه راهِ تـو •| |• •| |• •||• هرچه‌داریم‌ازدخترموسےبن‌جعفرداریم/sᴛᴏʀʏ ↓@MONTAZERZOHOR313313 • ⌈.🎨🍃.⌋
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شهید احمد محمد مشلب: قطـعاً شـهادت گـل رُز زیـبایے اسـت که هنـگامےکـه فـکرمـان بـه آن نــزدیـک مےشـود آرزوے مشـاهـده‌ےآن را داریـم و زمـانے کـه شهـادت را مشـاهـده مےکنیـم آرزو داریـم، رایـحه‌ے خداونـد را استـشمام کنـیم و هنـگامے که آن رایـحه‌ے الـهےرا استـشـمام کردیـم، صفـحات روحـمان به جچهان جـاودانگے کشچیده مےشـود و ایـن مےتوانـد یـک آغـاز باشـد.. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃🌹🍃
•[مُنٺَـظِـرانِ ظُـہُـور]•
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ #رمانه ⟧|• •| #قسـمـت‌سی_چهارم •| #عاشقانه‌مذهبے •| #بانـام‌_ضـربـان_قـلـبـم . ا
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄ •|⟦ ⟧|• •| •| •| . به زور چشمامو باز کردم... صدای دید دید دستگاه ضربان قلب میومد... دیدم مامانم کنار تختم نشسته... خواستم برردم سمتش که قفسه سینم درد گرفت و تازه یادم اومد که عمل داشتم...😕 مامانم متوجه شد و اومد کنارم... -خدا رو شکر...بالاخره چشمات رو باز کردی دختر؟!😯 -لب هام به زور تکون میخورد و اروم گفتم مامان چی شده؟!😔 -هیچی دخترم...عملت با موفقیت انجام شده و فعلا قلب جواب داده... دکتر تعجب کرده بود و میگفت تاحالا ندیدم یه قلب اینقدر خوب و سریع روی یه بدن بشینه و جواب بده... گفت حتما به خاطر دعاهای شماست...☺ خدا رو شکر.... خدا خیلی دوستت داره دخترممم🙏 . . 👈دوماه بعد...👉 . حالم کم کم داشت بهتر میشد و چند روزی میشد که راه افتاده بودم توی این دوماه احساس خوبی داشتم... حس میکردم این قلب خیلی حالم رو بهتر کرده... خیلی دوست داشتم بدونم صاحب این قلب کیه؟!😯 یه روز که زهرا اومده بود پیشم اروم بهش گفتم من باید برم بیمارستان -چرا...چی شده مریم؟!درد داری؟؟😨 -نه عزیزم...چیزی نیست...میخوام بپرسم این قلب مال کیه؟؟ -تو هم چیزایی به سرت میزنه ها...حالا قلب یکی هست...به تو چه اخه...😒 -خب باید بدونم... نمیدونی با این قلبم یه حال خاصی دارم... شاید بخندی ولی حس میکنم حتی نمازهامم حال و هوای بهتری داره😕 تا هرچی میشه سریع قلبم میشکنه و اشکم در میاد😢 . -خب حالا بزار بعدا میریم.. . -اگه نمیای خودم میرم 😐 . -باشه...فقط باید قول بدی احساساتی نشیا😕 . یه آژانس گرفتیم و با زهرا رفتیم بیمارستان... راهروهای بیمارستان منو یاد اون روزهای سخت مینداخت😢 اول که خواستم رو گفتم ممانعت کردن ولی وقتی اصرار من رو دیدن قبول کردن دکتر گفت اتفاقا خانواده اهدا کننده هم خیلی اصرار داشتن شما رو ببینن ولی ما به خاطر شما چیزی نگفتیم حالا چون خودتونم میخواید چشم... . اسم اهدا کننده شما سهیل حیدریه...اینم ادرس خونشون... . سهیل حیدری😯😯 این اسم چقدر برام آشناست؟!😕😕 آها یادم اومد😭😭 همون همبازی بچگیامه که میلاد عکسشو داشت😢😢 واییی خدا... -میشناسیش مریم؟! -اره زهرا😢😢 -چهرشم یادته؟! -نه...خیلی وقته ندیدمش...پاشو زهرا بریم خونشون آدرس مزارشو بگیرم...من تا اونجا نرم اروم نمیشم...پاشووو😭 -ول کن مریم😕 -نمیشه زهرا...من دارم میرم😭 -نمیخواد مریم...من میدونم مزارش کجاست😔😔 -تو میشناسیش مگه؟!😯 -روز تشييع جنازش توي دانشگاه راه نبود... شهيد خادم الشهداشده😔 -شهيد؟!😢 -آره ...داشتن از راهيان ميومدن تو ماشين پشتيباني نشسته بود كه چپ ميكنن و... سمت مزارش حركت كرديم😢😢 خيلي دوست داشتم ببينمش😭😭 اما نه اينجا😭😭 پسر كوچولويي كه دستمو تو عكس گرفته بود حالا قلب باكش رو به من داده... سرمزارش رسيديم... خشكم زد وهمونجا افتادم😭😭 عكسش داشت با لبخندي منونگاه ميكرد... يعني اون پسر...😭😭 وايييي😭 روي سنگ رو خوندم نوشته بود: آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟؟؟! ⭕️ سلام‌خدمتتـون رمــان تـا مدتـے بارگزارے نمیشـود •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
◦•●◉[🍃]◉●•◦ [ ] • you should fall • in order to learn • how to fly . • بـاید سقوط کنـے • تـا یـاد بگیـرے • چجـورے پرواز کنـے •| •| •| ◦• @MONTAZERZOHOR313313 •◦ ◦•●◉[🍃]◉●•◦
•• 🍹 •• •| •[ زوجین نباید در خانه به بهانه‌ے راحتے و کار و بی‌حوصلگی از بدترین زشت‌ترین و کهنه‌ترین لباس ها به عنوان لباس خانگے استفاده کنند. براے لباس داخل خانه هم باید هزینـه کرد و مرتب و منظم بود میتوان در خانه با پوشیدن لباس هاے ؛ •• شیک •• تمیز •• خوشبو •• اما راحت آسوده زندگے کرد و لحظات شیرین را براے خود و همسرتان رقم بزنید. عدم نظافت و پوشــش مناسب در خانـــه، ناخودآگاه از محبوبیّت شما میـکاهد. •| •| ••🍊•• @Montazerzohor313313
•~✨🍃~• °^ ^° ﴿وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ﴾ {ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻛﻦ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﺗﻮ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺁﻧﺎﻥ [ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎیے ﻛﻪ ﺍﻧﺠﺎم میـدﻫﻨﺪ ] ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﺒﺎﺵ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻴﺮنگـے ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ میـگﻴﺮﻧﺪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻣﺸـﻮ.} •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •~✨🍃~•
~•~ [نهج‌البلاغه‌خوانے]~•~ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠حکـمـت ۲۶۹ 🔻حضـرت علـے (ع) فـرمـود : راسـتـگـویـے، شـمـشـیـرے بـران، در دسـت شـجـاع اسـت. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠الحـكمـة ۲۶۹ 🔻أمير المؤمنين علے عليه السلام: الـحـقـيـقـة مـثـل الـسـيـف الـحـاد، فـے يـد شـخـص شـجـاع. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠Wisdom 269 🔻The Excellency Ali (AS) said : To tell the truth, is like a sharp sword, In the hands of a brave person. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ •| •| •| بـر خلـق جــهان علـ‌ع‌ـے امیـر اسـت↓ ••💛•• @Montazerzohor313313
°^ ^° 🔰 رهـبر انقـلـاب ؛ انـتـخـابـات بـراے کـشـور، "یـک افـتـخـار اسـت" "یـک فـرصـت اسـت" "یـک امـکـان اسـت" "یـک ذخـیـره اسـت" کـه اگـر شـرکـت پُـرشـور مـردم بـاشـد، ایـن یـقـیـنـاً بـه آیـنـده‌ے کـشـور کـمـک خـواهـد کـرد. ۱۳۹۹/بهمن/۲۹ •| •| 😍✌️ (۲۸۲)📸 ♥️| @KHAMENEI_IR ❤️| @MONTAZERZOHOR313313
(◍•💓•◍) ‌「 」 " -مازلت أتسائل ؛ کیف یسرقُ قلبي و عیناي مفتوحة " "-هنـوز برام سؤالـه ؛ که چطور قلبـم رو دزدید درحالیـکه چشـام باز بـود •| •| •| تـوئیت‌عربےفارسـےانگلیسـے↓ •➣ @Montazerzohor313313 ❥ (◍•💓•◍)
👦🍃 🍃 °•° °•° كودكے كه به حرف شما گوش نميـدهد به دليل آن است كه احساس میـكند خواسته هايش از طرف شما مورد بى توجهے قرار گرفته است. كودكى كه ياغے و سركش است به دليل آن است كه دوست دارد كه قدرتمند و شايسته شناخته شود. كودكے كه به شما بے احترامے میكند در واقع احساس میكند با شما به اندازه كافے در ارتبـاط نيست. •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• 🍃 👦🍃
'°| | |°' اگـر قـدرت خـطـرپـذیـرے، در امـور مـعـمـولـے را نـداریـد، بـایـد‼️ خـودتـان را، بـراے مـعـمـولے بـودن، آمـاده کـنـیـد. [👤جـیـم ران] •| •| •| [🌌] @Montazerzohor313313
•~ ~• شیـطـونـآ !! داریـد از دسـتم خلـاص میشیـدهـا مـن رفـتم ولے کـلیـد زیـر فرنگـیه...😐😂✋🏻 •| |• •| |• @MONTAZERZOHOR313313 •😁•
🌹🍃 🍃 •• •• ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻شهید محمد ابراهیم همت: کـار خاصے نیـاز نیسـت بکونیم کافـیه کـار‌هاے روزمـره‌مـون رو به‌خـاطر خدا انجـام بدیـم..❗️ اگـه تو ایـن کار زرنـگ باشے، شـک‌ نکن شهیـد بـعدے تویـے..❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خــتم 14صلــوات امــروز به نیت شـ❣ــهید •| ← هــرروز مهمـان یـک شـهید ← اسـم دوستـان شهـیدتان را بفـرستید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بـه معــراج الشــهدا بپیونـدیـد👇 [🌹] @Montazerzohor313313 🍃🌹🍃
•~[🌸]~• ~• •~ •• ‌‌‌𝓢𝓸𝓶𝓮 𝓮𝔁𝓹𝓮𝓻𝓲𝓮𝓷𝓬𝓮𝓼 •• 𝓪𝓻𝓮 𝓫𝓮𝓪𝓾𝓽𝓲𝓯𝓾𝓵 •• 𝓛𝓲𝓴𝓮 𝓵𝓸𝓿𝓲𝓷𝓰 •• 𝔂𝓸𝓾 🤍🍃 •• بعضے •• تجـربه‌ها‌قشنـگن‌ •• مثلِ‌‌دوسـت‌داشتنِ •• طُــ..! •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• •~[🌸]~•
•• 🍹 •• •[ زن با احترام گذاشتن به شوهرش میتونه حسابے سیاست به خـرج بده و زندگیـشو بسازه. میگیـن نه❓ امتحان کنین❗️ اکثر مـردها اسیر احترام زن هستن اینکه فکر کنن پیش زنشون خیلے آدم بزرگ و مقتدر و باحالے هستن براشون مهمه و زنها باید از همین روش استفاده کنن •| •| ••🍊•• @Montazerzohor313313
~✨💫✨~ ^° °^ میدونـین وقتـے آدم هر کارے میخواد بکـنه نتیجه اون کـار که کار خوبی هست یا نه به انسـان الهـام میـشه ؟ ←خـداونـد متــعال مےفـرماید : فَأَلْهَـمَهٰا فُجُـورَهٰـا وَ تَقْـوٰاهٰـا •| •| •• @MONTAZERZOHOR313313 •• ~✨💫✨~‌