استراتژی و سیاست انگلیسیها نیز به همین ترتیب است و یک نوع سبک زندگی را به خورد مردم میدهد که فرد با رغبت و تلاش، به سمت نابودی خود پیش میرود.
وی با بیان اینکه نقل است در آخرالزمان بازار کفر و شرک داغ میشود، خاطرنشان کرد: میگویند کفر و شرک آنقدر زیاد میشود که برخی حتی از کارهایی که قوم لوط هم انجام ندادند، دفاع میکنند، ۵۰ سال پیش در اروپا هم اگر شخصی مرتکب همجنسبازی میشد، مجازات سنگینی برایش در نظر میگرفتند، اما امروز به جایی رسیدهایم که هیچ فردی حتی نمیتواند مخالفت خود را با این کار کثیف اعلام کند.
داستانپور اضافه کرد: اگر سالها پیش بهطور مستقیم به ما و جامعه ما میگفتند که همجنسبازی کار خوبی است و مشکلی ندارد، تمام مردم با آن مخالفت میکردند، اما دشمنان کاری کردهاند که این عمل بهتدریج وارد سبک زندگی افراد و برایشان عادی شود
وی با بیان اینکه سبک زندگی به اندازهای اهمیت دارد که دشمنان بهطور جدی و تخصصی برای آن برنامهریزیمیکنند و تولیدات ویژهای برای آن دارند، تصریح کرد: تقابل حق و باطل امروز در میدان سبک زندگی خودش را نشان میدهد و به این شکل ما را از دین خود دور میکنند.
با اشاره به اینکه آنچه که حر بن یزید ریاحی را نجات داد، ادب او بود، اظهار کرد: باور و اعتقاد حر به امام حسین (ع) همان بود و تغییری نکرد، اما به دلیل اینکه در سبک زندگی خود ادب به اهل بیت (ع) داشت و در زندگی آن را تمرین کرده بود، ادبش نسبت به حضرت زهرا (س) او را رستگار کرد.
وی خاطرنشان کرد: وقتی حر آب و مسیر را به روی امام حسین (ع) و یارانش بست، هر اندازه که سیدالشهداء (ع) با او برای منصرف شدن از کارش صحبت کرد، فایدهای نداشت و در آخر حضرت یک جمله به او گفت که "مادرت به عزایت بنشیند." امام حسین (ع) میدانستند که حر با این جمله نجات پیدا میکند و میدانستند که ادب به حضرت زهرا (س) جزو سبک زندگی او است. حر در پاسخ گفت که چه بگویم به کسی که مادرش حضرت زهرا (س) است و این ادب، نجاتبخش او شد.
🖇 #معرفی_کتاب 🌱
معرفےچندکتابِ خوب
درباره امام حسین(ع)📚:
1-فتح خون (حتما حتما،از اوجب واجبات)
2-حسین از زبان حسین
3-نامیرا (یه رمان فوق العاده)
4-پس از بیست سال
(رهبر به عنوان یک کتابخوان حرفهای و
رمان خوان حرفهای در موردش گفتن:
یک عاشقانهی جذاب تاریخی قوی.واقعا یک
رمان که خیلی خوب از کار درآمده است)
•
یه دختر سه ساله
دیگه زدن نداره
نزن نامرد، یتیمه
اون که فدک نداره
#یا_رقیه_خاتون
«🖤🕊»
شبسومشبسختیاستخدارحمکند!
روضهامشبنَمیازروضهزهرادارد..
#شبسوممــحرم
#یارقیہمددی
هدایت شده از السلام علیک یا امام رئوف
📨#خاطرات_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #سید_رضا_مراثی
🔷فرمانده خستگیناپذیر
💚همرزم شهید نقل میکند: روحیهی خستگیناپذیر سیدرضا واقعاً عجیب بود. میگفت ما از ایران به اینجا آمدهایم تا کارهای سخت و طاقتفرسا بر زمین نماند وگرنه کارهای عادی را که خود سوریها هم میتوانستند انجام دهند. هرکدام از ما باید کار چندنفر را انجام دهیم تا در روز قیامت مدیون شهدا نباشیم!
💙حاجرضا اعتقاد داشت اینجا استراحتکردن معنا ندارد. یکبار به سیدرضا گفتم «تو این هنه کار کردی، خسته نمیشوی؟ برو کمی استراحت کن». سیدرضا گفت «بهترین حالت استراحت زمانی است که آنقدر تلاش و کوشش کنیم تا در اثر خستگی خوابمان ببرد. در قبر به حد کافی استراحت خواهیم کرد.»
💚شهید مراثی از بس دنبال کارها میدوید، پوتینهایش پاره شده بود. هرچه التماس میکردم یک جفت پوتین نو بردار، میگفت دلم رضا نمیده پوتین نو بپوشم؛ اینها سهمیه رزمندههاست. او تا آخرین روز هم همان پوتینها را پوشید.
هدیه به ارواحطیبه همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐💐💐
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
منتظران گناه نمیکنند
نگاه نکنید دستاش کوچیکه ..
به خدا بزرگترین گره های عالمُ باز میکنه
کافیه امشب بگه ببین بابا اینا برام چجوری گریه میکنن
بابا اینا عین شامیا نبودن ..
سر هر بازار به ما بلند خندیدن بابا
باید نوشت بر رویِ دیوار صحنِ من
سیلی به رویِ طفلِ کتک خورده نارواست
امشب دیگه تو جلوتر از منی
اومدی داد بزنی
برای اون خانومی که چهل منزل دستاشُ بستن . . .
هی از این محل به اون محل چرخوندنش
ما بچه های پیغمبریم !
تا کی تو خرابه بشینیم عمه خسته شدم من بابامُ میخوام . . . .
میگی علیاکبر رفته سفر میگم باشه ،
توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیرهای برید پرسوجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانهی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریدهی بابارو گذاشتن جلو بچهی یتیم . . . . . .
أبتا … من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی
حسینجان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم ؟
دل شب از خواب پرید ،گریه میکنه ،وای بابام ، وای بابام . . .
خانومای خرابه دورش جمع شدند
هرکاری میکنند آروم نمیشه
این دستای کوچولورو مشت میکنه
آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد
دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند
عزیز دلم چرا اینجور میکنی
گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ،
هی با چوب به لب و دهن بابا . . . .
وقتی ی دختر کوچولو زمین میوفته
بابا باید بیاد بلندش کنه تا بابا نیاد نازش کنه بوسش کنه بلند نمیشه تازه هی میگه پاهام درد میکنه😔