انسان شناسی 036.mp3
10.95M
#انسان_شناسی ۳۶
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
❣ عاشقها
اهلِ توحیدها
رفقای خُدا
و در یک کلام، اهل ایمان؛ نشونه دارند،
علامت دارند،
شرح حال دارند!
راحت میشه تشخیصشون داد ...
💥 به هر مسلمانی نمیشه گفت ؛ مؤمن!
منتظران گناه نمیکنند
نسل مهدوی (فرزند پروری ) آینده پژوهی #تک_فرزندی برای فرزندان تک در بیست سال اول زندگیشان چه اتفاقی
﷽
نسل مهدوی💚( فرزند پروری )
به کودکتان کمک کنید تا احساساتش را درک کند.
زمانی که کودک احساس درستی داشته باشد رفتار درستی از خود نشان خواهد داد واین امر میسر نمی شود جز با پذیرفتن عواطف و احساسات کودک.
انکار مداوم عواطف احساسات کودک موجب سردرگمی و خشم او می شود.
🔻کودک: مامان خیلی گرمم هست
🔻مادر: نه هوا سرده گرمکن ات رو در نیار
🔻کودک: ولی من خیلی گرممه
🔻مادر: گفتم که هوا سرده گرمکن ات رو در نیار.
❗️کودک: مادر من خسته ام
❗️مادر: نه خسته نیستی تازه از خواب بیدار شدی
❗️کودک: (بلندتر) اما من خسته ام
❗️مادر: نه تو خسته نیستی فقط کمی خواب آلودی. بیا لباساتو بپوش
❗️کودک: (با شیون) نه من خسته ام
همانطور که میبینید نه تنها تمام گفتگو هایمان منجر به بحث و جدل شد بلکه مدام به کودک آموختیم که به جای اعتماد به احساساتش به من اعتماد کند.
#نسل_مهدوی
#فرزند_پروی
#امام_زمان
یک روز،یک شهید
یک امروز را با او باش
یک امروز را اندکی با او صحبت کن
فقط همین یک روز را..........
جلال افشار ششم مهر 1335، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، کارگر بود و مادرش عذرا نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم دینی درس خواند. سال1359 ازدواج کرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم تير 1361، با سمت مربی عقیدتی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شکم شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
شهید جلال افشار در تابستان 1335 در خانواده ای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد.پسری با اخلاقیات عالی که دوران دبستان را به خوبی به پایان رساند و در همان سن حدود ده سوره را حفظ نمود.تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را طی کرده بود که پدرش فوت کرد و تأمین مخارج خانه به عهده جلال و برادر بزرگش افتاد . از طریق نصب پرده و کرکره هزینه زندگی را تامین می کرد و با توجه به وضع معیشتی خود به خانواده های بی بضاعت اصفهان نیز سر می زد و به آنها کمک می نمود.در اواخر سال 1353 وارد مدرسه علمیه حقانی قم شد و با بزرگانی چون آیـت ا...بهاءالدینی ارتباطی نزدیک داشت و در تظاهرات، تکثیر و پخش اعلامیه امام فعال بود . بعد از پیروزی انقلاب از عناصر اولیه کمیته دفاع شهری شد و پس از آن استاد اخلاق آموزش 15 خرداد بود و به کردستان رفت و کارش آغاز شد.سپس به سمیرم پارنا اعزام شد و بعد از آن راهی جبهه جنوب شد و در عملیات رمضان شرکت کرد . وی هنگام ظهر برای اذان به بالای تپه ای برای گفتن اذان می رود که ناگهان صدای گلوله توپ آمد و لحظه ای بعد جلال در حالی که ترکش پهلوی او را شکافته بود در تاریخ 24/4/1361 همزمان با 23 رمضان به شهادت رسید.
فرازهایی از وصینامه شهید جلال افشار📚
🏵خداوندا می دانی که من بسیار گناه کرده ام اما از گناه بیزارم آنگاه که نافرمانی و ناسپاسی تو را انجام دادم. خداوندا به بندگانت چه بگویم که هرکدامشان کتاب بزرگی هستند از اندرز و پند با این حال با زبان قاصرم می گویم که ای امت بپاخاسته قیام خود را حفظ کنید تا قائم دین حق فرزند امیر مؤمنین،حجت الله الاعظم بیاید و پرچم توحید را بر فراز قلههای جهان به اهتزاز در آورد. نیت ها را خالص کنید که شرک ظلم است.
خودپرستی و خودمحوریها را کنار بگذارید و به اسلام و قرآن بیندیشید... مسئولین محترم مملکت هرکس را متناسب با ظرفیتش به کارهای اجرایی بگمارند به فرهنگ جامعه بیش از هر چیز توجه شود به سپاه این بازوی امام (ره) بیش از پیش برسید و بر رشد معنوی و فرهنگی آن بیشتر تکیه کنید و بالاخره بنگرید که قرآن مکتوب و قرآن ناطق چه می گویند و برای اجرای مضامینشان آستین ها را بالا بزنید و گام هایتان را استوارتر بردارید. بدانید تا کفر است اسلام در جنگ و ستیز با آن است و اگر روزی با وجود کفر مبارزه در انقلاب کنار گذاشته شد، انقلاب از مسیرش خارج گشته است...
خدایا تمام دوستانم عاشقانه به سوی تو پر کشیدند و من بی ثمر مانده ام !
خجالت می کشم با تو سخن بگویم ،اما راًفت ومهربانی تو مرا به اینجا کشانده است
آخر تو به من همه چیز داده ای ومن برای تو کاری نکرده ام.
خدایا نمی دانم چگونه از بندگانت عذر خواهی کنم ؟آیا آنان عذر مرا می پذیرند ؟
آخر آنان گمان می کردند من بنده صالح تو هستم و به همین منوال مرا شرمنده ساختند .