#در_محضر_معصومین
🔰پیامبر صلی الله علیه وآله خطاب به دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
⚫️ روز قیامت، جبرییل میگوید:
ای فاطمه، حاجتت را از خدا بخواه!
و تو میگویی:
خدایا، شیعیانم!
خدا میفرماید: آنها را بخشیدم!
تو میگویی:
خدایا، شیعیان فرزندانم!
خدا میفرماید: آنها را هم بخشیدم!
تو میگویی:
خدایا، پیروان شیعیانم!
خدا میفرماید:
برو، هرکس به تو پناه بیاورد با تو در بهشت خواهد بود.
آنجاست که تمام خلق آرزو دارند که ایکاش
از فاطمیون (دوستداران فاطمه سلاماللهعلیها) بودند.
📚 تفسير فرات الكوفي، ص۴۴۵.
#حدیث_روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️حضرت زهرا سلام الله علیها:
أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة
🔸خدا را گواه میگیرم که پیامبر صلی الله علیه وآله همیشه میفرمود:
علی علیهالسلام بهترین کسی است که در میان شما میگذارم.
او امام و خلیفه بعد از من است.
و بعد از او دو نوه من و نُه فرزند از نسل حسین علیهمالسلام
که پیشوای نیکوکاران هستند.
اگر از آنها پیروی کنید آنها را هدایتگر و هدایتشده خواهید یافت
و اگر با آنها مخالفت کنید تا قیامت بین شما اختلاف خواهد بود.
📚کفایة الاثر، ص۱۹۷.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖤روز چهارم چلّه حدیث کساء به نیت فرج (سهشنبه)
بحق زینب الکبری سلام الله علیها اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
منتظران گناه نمیکنند
🖇 #پارت_18🌿 تا عصر هیچ خبری از عرشیا نبود، اما از عصر زنگ زدناش شروع شد... سه چهار بار اول محل نداد
🖇 #پارت_19🌿
گوشیمو خاموش کردم تا علیرضا دیگه نتونه بهم زنگ بزنه.
برگشتم خونه
مامان و بابا هنوز تو هال نشسته بودن،
با دیدنم با شک و تعجب بهم نگاه کردن.
-سلام☺️
دیدم ناراحت میشید نرفتم...
-چه عجب!!
ماهم برات مهمیم!!😒
-بله آقای سمیعی😉
برام مهمید...
مهمتر از دوستام
-کاملا مشخصه!!
شامتو بخور و بیا اینجا،کارت دارم!
وای اصلا حوصله جلسه بازجویی و محاکمه نداشتم😒
فکرمم درگیر عرشیا بود.
به روی خودم نمیاوردم اما دلم آشوب بود...
یه لحظه به خودم میگفتم خیلی دلسنگی که نرفتی پیشش...
یه لحظه میگفتم اون هیچیش نمیشه...
به قول مرجان،عرشیا نقطه ضعفمو فهمیده بود و داشت از احساساتم سوءاستفاده میکرد😏
با بی میلی تمام،یکم از غذامو خوردم🍝
میدونستم امشب دیگه نمیتونم بابا رو بپیچونم...!
مثل یه مجرم که داره میره برای اعتراف،
رفتم پیش مامان اینا!
-خبـــ غذامو خوردم....
بفرمایید...
مامان به بابا نگاه کرد و بابا به من...
-خودت میدونی چیکارت دارم ترنم...
اخه چرا اینجوری میکنی دختر من؟؟
چت شده تو؟؟
یکی دو دقیقه سرمو انداختم پایین و با انگشتام بازی کردم،
نفسمو دادم بیرون و تو چشمای بابا نگاه کردم!
-چون من دیگه اون ترنم قبل نیستم!😒
من دیگه اون آدمی که مثل شما فکر میکرد و مثل شما زندگی میکرد نیستم!
چون من این زندگی رو نمیخوام!
چون نمیخوام مثل شما بشم...
-چی؟؟
چی داری میگی؟؟
مگه ما چمونه؟؟😠
-سرکارید بابا جون!
سرکارید!!
اینهمه دویدین به کجا رسیدین؟؟
-چرا مزخرف میگی ترنم؟؟
چشماتو باز کن،
تا خودت جواب خودتو بفهمی!
میدونی چقدر آدم تو حسرت زندگی تو هستن؟؟
صدامو بردم بالا...
-ولی من این زندگی رو نمیخوام!!
میخواید به کجا برسید؟؟
مگه چند سال دیگه زنده اید؟؟
آخرش که چی؟؟
-ترنم حرف دهنتو بفهم😠
چته تو؟؟
از بس لی لی به لالات گذاشتیم پررو شدی!!
-هه😒
لی لی به لالای من گذاشتید؟؟
شما؟؟
شما کجا بودید که بخواید لی لی به لالام بذارید؟؟
-من و مادرت از صبح داریم میدویم که تو توی آسایش باشی😡
-میدونم
میدونم
میدونننننمممم
ولی آخرش که چی؟؟😠
اصلا کدوم اسایش؟؟
کدوم ارامش؟؟
من دیگه این زندگیو نمیخوام😡
بعد حدود یه ساعت بحث بی نتیجه،
در حالیکه چشم دیدن همو نداشتیم
هرکدوم رفتیم اتاق خودمون...
دیگه حتی حوصله مامان و بابا رو هم نداشتم😒
فردا دم دمای ظهر بود که گوشیمو روشن کردم.
یکی دو ساعتی گذشته بود که برام sms اومد
عرشیا بود😳
-اینقدر از من بدت میاد که حتی نیومدی که اگر خواستم بمیرم
برای بار اخر ببینیم؟؟
پس زنده بود!!
خوب شد دیشب نرفتم...
وگرنه مجبور میشدم بازم بهش قول بدم که دوباره خودکشی نکنه😒
جوابشو ندادم،
نیم ساعت بعد شروع کرد به زنگ زدن...
بار پنجم ،شیشم بود که گوشی رو برداشتم.
-الو
-سلام ترنم خانوم!
حالا دیگه اینقدر ازم بدت میاد که...
-یه بار اینو گفتی😒
-اها!!
پس پیاممو خوندی و جواب ندادی!
گفتم شاید به دستت نرسیده😏
-اره،رسید،خوندم،جواب ندادم
-ترنم خجالت بکش!
خاک بر سرت که معنی عشقو نمیدونی!
-عشق؟؟
هه...
کجای این رابطه اسمش عشقه!!😒
-دیشب داشتم میمردم ترنم!
هنوزم حالم خوش نیست!
نمیخوای بیای دیدنم؟؟
-عرشیا دیروزم گفتم!
دلم نمیخواد ریختتو ببینم😠
-ترنمم من دوستت دارم...
-اه
بس کن!
دیگه بهم زنگ نزن!!
-همین؟؟
حرف آخرته؟؟
-اره!
-باشه،
پس پاشو بیا واسه تسویه حساب!!
-چی؟؟
تسویه حساب چی اونوقت؟؟😳
-خرجایی که برات کردم...
عشقی که به پات گذاشتم...
اینهمه بلا که سرم آوردی...
مگه من گفتم خرج کنی؟؟
شماره کارت بفرست پس بدم هرچی خرج کردی😏
منو از چی میترسونی؟؟؟
-هه...
نخیر،ما با پول تسویه نمیکنیم😉
-منظورت چیه؟؟😡
-خودت منظورمو خوب میدونی...
-خفه شو عرشیا...
بی شرف😡
-چرا عصبانی میشی خوشگلم؟؟😂
تا فردا همین ساعت وقت داری پاشی بیای
وگرنه متاسفانه اتفاقات خوبی نمیفته...
-خیلی بی غیرتی عرشیا😡
-به نفعته که پاشی بیای ترنم...
-منظورتو نمیفهمم...
-عکسایی که ازت دارم رو یادته؟؟😏
شنیدم بابات خیلی رو آبروش حساسه😌😉
اگه میخوای فردا عکسای دخترشو کنار یه پسر تو گوشی همکارا و دوستاش نبینه....
تا فردا ظهر وقت داری بیای پیشم🤪😉
بای بای👋
May 11
امروز:
شمسی: سه شنبه - ۰۷ آذر ۱۴۰۲
میلادی: Tuesday - 28 November 2023
قمری: الثلاثاء، 14 جماد أول 1445
امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️19 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️29 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️36 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️45 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️46 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه شهید محمد رضا تورجی زاده در شلمچه برای فاطمه زهرا (س).....
انسان شناسی 048.mp3
11.74M
#انسان_شناسی ۴۸
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
#دکتر_رفیعی
🥇 مسیرِ تکاملِ انسانی ؛ دقیقاً مثل مسیرِ تحصیلی ماست!
تا شما از یک پایه، نمره قبولی نگیرید، صعود به پایهی بالاتر ممکن نیست!
➖نمرهی قبولی در هر مرتبه از تکاملِ انسانی، چگونه کسب میشود ؟
منتظران گناه نمیکنند
ترگـــ🌸ــل(منیہدخترمنطقےام🧕) 5️⃣2️⃣↫ #قسمت_بیست_و_پنجم اثرات تفکیک جنسیتی در دانشـ🏬ـگاه ها..
ترگـــ🌸ــل(منیہدخترمنطقےام🧕)
6️⃣2️⃣↫ #قسمت_بیست_و_ششم
شما که طرفدار برهنگی یا به قول خودتان آزادی هستید،پس چرا دانشـ👨🏻🎓ـجویانتان را آزاد نمیگذارید؟در اینکه مردم و جامعه به
غریـ⚡ـزههای جنسیِ خودشان سرگرم باشند،چه نفعی برای شما نهفته است؟
ادامه دارد...
#دخترونه
#کتاب_ترگل
منتظران گناه نمیکنند
﷽ نسل مهدوی💚( فرزند پروری ) ما با بازی شخصیت کودک را می سازیم اگر در آن دقت نکنیم ممکن است شخصیت مط
﷽
نسل مهدوی💚( فرزند پروری)
✅ احترام گذاشتن، یکی از اساسیترین شرایط رشد سالم روانی کودکان است.
نکته مهمی که والدین باید به آن دقت کنند این است که دوست داشتن فرزند کافی نیست، بلکه لازم است شما برای او احترام قائل باشید. احترام به کودک و نوجوان به همان اندازه اهمیت دارد که دوست داشتن او.
اگر می خواهید سخن شما روی فرزندتان تاثیر داشته باشد باید به او احترام بگذارید، با احترام با صحبت و رفتار کنید و برایش حریم قائل شوید
#نسل_مهدوی
#فرزند_پروی
#امام_زمان
منتظران گناه نمیکنند
#دنیای_مدیریت_مومنانه 10 🔸 گفته شد که یکی از آمادگی هایی که ما باید به دست بیاریم تا لایق ظهور امام
#دنیای_مدیریت_مومنانه 11
🔷چرا گفته میشه که ما در مدیریت و شناخت مدیران خوب و بد دچار مشکل هستیم؟
💢 علتش روشن هست. همین کسانی که عموم مردم ما در انتخابات ها انتخاب میکنن و بعد از اینکه سر کار میان خون مردم رو توی شیشه میکنن!
⭕️ مثلا با اینکه مردم ما به چشم خودشون دیدن یه نفر ۴ سال کار مثبتی نداشت و کشور رو تعطیل کرد ولی باز هم او رو انتخاب کردن!
معلومه ما ضعف جدی در شناخت مدیران داریم که باید حل کنیم
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ» (کافی/8/353)
☢ مردم زندگیشان درست نمیشود مگر اینکه مسئولان درست بشوند.
«وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ» و مسئولان درست نمیشوند مگر اینکه مردم آنها را درستشان کنند!
🔷حضرت در ادامه میفرماید: «فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ» وقتی که رعیت حق والی را رعایت کرد و والی هم آدم درستی بود و حق رعیت را داد، حق بین مردم و مسئولین عزیز میشود
🌺 حق عزیز میشه یعنی نه مردم روی حق پا میذارن و نه مسئولین و این تبدیل به فرهنگشون میشه
✅ وقتی حق برای مردم عزیز و مهم بشه دیگه نیازی به خیلی از دادگاه ها و زندان ها و دستگیری ها و حتی نیاز به قانون های اضافی نخواهیم داشت
بعد میفرماید: «فَصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ» در اینصورت، زمان اصلاح خواهد شد.
💥 به تعبیر ما، یعنی امام زمان ظهور خواهد کرد.
«وَ طَابَ بِهِ الْعَیْش» زندگی خرم میشود «وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَة» دولت پایدار درست ایجاد خواهد شد «وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ»
و دشمنان دیگر طمعی نخواهند داشت...
اینها همه ویژگیهای دولت آقا امام زمان عجل الله تعالی الشریف هست...
✅ الان مشکل اصلی جامعه ما و اولویتی که باید بهش بپردازیم اینه که "مدیریت جامعه رو اصلاح کنیم"
💢 هر مسیری و هر دوقطبی که توسط منافقین داخلی ساخته میشه برای این هست که مردم این موضوع مهم رو فراموش کنن و سرشون به موضوعات دست چندم گرم بشه که معمولا تا حد زیادی هم موفق هستند...
اما چه باید کرد؟!.....
پایان بخش یازدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سه_شنبه_های_مهدوی
«فقط تو بخواه»
استاد #رائفی_پور
اگه ما اماممون رو یک #امام_حی و حاضر میدونستیم اصلا جرأت گناه کردن داشتیم؟!
#بحق زینب الکبری سلام الله علیها اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🤲
♦️سلام امام زمانم
🔹السلام علیکَ حین تصَلّی و تقنُت...
️سلام بر تو هنگامي كه نماز مي خواني و قنوت بجا مي آوري
🔹سلام بر تو آن هنگام که از محراب نماز به معراج می روی و در خلوت با خدا و در قنوت عاشقانه ات، برای دعاگویانت دعا می کنی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
🔴 چطور میشه به امام زمان نزدیک شد؟
#امام_زمان
#کلیپ_مهدوی
🎙 #استاد_عالی
#مهدویت
منتظران گناه نمیکنند
🖇 #پارت_19🌿 گوشیمو خاموش کردم تا علیرضا دیگه نتونه بهم زنگ بزنه. برگشتم خونه مامان و بابا هنوز تو
🖇 #پارت_20🌿
گوشی از دستم افتاد...
احساس میکردم بدبخت تر از من اصلا وجود نداره...❌
تا چنددقیقه ماتم برده بود...
بلند شدم و رفتم سمت تراس
گند بزنه به این زندگی...
آسمونو نگاه کردم...
من اینجا خدایی نمیبینم!!
اگر هم هست،هممونو گذاشته سرکار...
زمینو نگاه کردم...
چرا اینقدر با من لجی😣
میخوای دقم بدی؟؟
بسه دیگه😖
اینهمه بدبختی دارم...
این چی بود این وسط اخه😭
حتی اگر بمیرم
نمیذارم یه بی شرف دستش به من بخوره....
دستمو از دیوار گرفتم و رفتم بالای نرده ها.....
چشمامو بستم😖
بسه دیگه...
این زندگی لجن باید تموم شه...
تو دلم از مامان و بابا و مرجان معذرت خواهی میکردم....😭
دیگه وقت خلاص شدنه....
دیگه تحمل بدبختیا رو ندارم...
چشمامو باز کردم
و پایینو نگاه کردم....
همیشه از ارتفاع میترسیدم😣
سرم داشت گیج میرفت😥
قلبم تند تند میزد
کافی بود دستمو از دیوار بردارم تا همه چی تموم شه...
اما هرکاری میکردم
دستم کنده نمیشد😖
کم کم داشتم میترسیدم...
من جرات این کارو نداشتم😫
تو دلم به خودم فحش دادم و اومدم پایین...😞
دلم میخواست خودمو خفه کنم...
-اخه تو که عرضشو نداری غلط میکنی میری سمتش😡
به جهنم...
زنده بمون و بازم عذاب بکش...
اصلا تو باید زجرکش بشی...
حقته هر بلایی سرت بیاد😭
دیوونه شده بودم
داد میزدم
گریه میکردم
خودمو میزدم
چرا این زندگی تموم نمیشه....😫
تو این حال ،تنها کسی که میتونست حرفمو بفهمه مرجان بود.
گوشی رو که برداشت،زدم زیر گریه...
همه چیو بهش گفتم
-خب؟؟
-چی خب؟؟😳
-بعد اینکه عرشیا اون حرفو زد،تو چی گفتی؟؟
-هیچی،یعنی قبل اینکه بخوام حرفی بزنم قطع کرد...
-خاک تو سرت ترنم...
هیچی نگفتی؟؟
-نه
چی باید میگفتم؟؟
مرجان😢
عرشیا بدجوری لج کرده...
میترسم😭
-دیوونه...
اون این شل بازیای تو رو میبینه که همش پررو بازی در میاره دیگه!!
چقدر بهت گفتم به این پسرا نباید رو بدی!!
-حالا چیکار کنم مرجان؟؟
-هیچی!
میذاری اینقدر جلز ولز کنه تا بمیره😏
پسره پررو!!
این بود اونهمه عشقم عشقم گفتناش😒
-یعنی چی هیچی مرجان؟؟
عکسام دستشه😭
بابام😭
آبروم😭
-ببین اولا شهر هرت نیست که هرکس هرغلطی دلش خواست بکنه!
دوما این کارو بکنه پای خودشم گیره!!
فکرکردی الکیه؟😏
مگه ولش میکنن؟؟
یه شکایت کنی بگی عکسامو از تو گوشیم برداشته و دو تا دروغ بگی حله😉
-مرجان چی میگی؟؟
یعنی صبر کنم ببینم اقا عقلش میرسه این کارو نکنه یا نه؟؟
میدونی پخش کنه چی میشه؟؟
-هیچی گلم
بابات شکایت میکنه
میگه اینا قصدشون ازدواج بود،حالا پسره میخواد سوءاستفاده کنه☺️
-به همین راحتی؟؟؟
-اره بابا
اینقدر منو از این تهدیدا کردن😂😂
هیچکدومم نتونستن غلطی بکنن!!
چون میدونن گیر میفتن!
فقط میخوان از سادگی دخترا استفاده کنن😒
-اخه مرجان...😢
-اخه بی اخه!
باور کن راست میگم ترنم!
به حرفم گوش بده!
دیگه اصلا جوابشو نده!
حتی دیدی رو مخته خطتو عوض کن
باشه گلم؟😉
-هرچند میترسم...چون میدونم دیوونه تر از عرشیا وجود نداره...
ولی باشه😞
تا فردا ظهر جواب عرشیا رو نمیدادم...
ولی ظهر که رد شد،
دلم مثل سیر و سرکه میجوشید😣
از شدت استرس حالت تهوع داشتم.
کلی فکر بد تو سرم بود
حتی هرلحظه منتظر بودم تا بابام زنگ بزنه و هرچی از دهنش در میاد بهم بگه.
با دستای لرزون رفتم سراغ گوشی و اینترنتمو روشن کردم،
اینستاگرام
تلگرام
سایتای مختلف
هرجا که میتونستم رو زیر و رو کردم...
هر عکس دختری میدیدم دلم هُری میریخت😰
سه چهار ساعت گشتم اما هیچ خبری نبود....
عرشیا همچنان چنددقیقه یه بار زنگ میزد یا پیام تهدید میفرستاد.
زنگ زدم به مرجان...
-مرجان هیچ خبری نشد!!😕
-دیدی گفتم😉
-اینا فقط میخوان از حماقت بقیه استفاده کنن...
-مرجان...عرشیا پسر خوبی بود...
چرا اینجوری کرد؟؟
-هه😏خوب؟؟!!
تو این دوره و زمونه مگه ادم خوب هم پیدا میشه...😒
دیدی همین پسر خوب که اونجوری برات بال بال میزد اخرش چیکار کرد؟؟😂
بیخیال بابا ترنم...
برو خداتو شکر کن که راحت شدی😉
-من خدایی نمیشناسم مرجان
این تو بودی که بهم کمک کردی...
مرسی😊❤️
-چی بگم...
منم خیلی از این مسائل سر در نمیارم...
واقعا شاید خدایی نیست و همه عالم سرکارن😂
در کل خواهش میکنم عشقم😚
برو استراحت کن که معلومه شب سختیو پشت سر گذاشتی😉
-مرسی گلم،اوهوم...
اصلا نخوابیدم دیشب😢
ولی خوب شد که تو هستی...
وگرنه معلوم نبود چی میشد...
شاید از ترس بابام...😣😭
-بیخیال بابا...
حالا که به خیر گذشت☺️
دیگه هرچقدر عرشیا زنگ زد ،جواب ندادم.
خوشحال بودم که دیگه از شرش خلاص شدم....