eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.1هزار ویدیو
347 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
• از همین ابتدای سال منتظر شما هستیم آقاجان! 🌹شهید آوینی: «با بهاران روزی نو می‌­رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا...» 📚منبع: کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقدمه با عنوان «روزگاری نو»
💠 فصل پنجم برنامه «زندگی پس از زندگی» 🔸 این قسمت: مادرانه تجربه‌گر: زهرا قدیری فر 🕔 پخش: هر روز ساعت ۱۷ 🕐 بازپخش: ۱ بامداد از شبکه چهار سیما 🕣 بازپخش: ۸:۳۰ صبح روز بعد از شبکه قرآن و معارف سیما
روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه می‌کردند:  «بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»  خدایا براى تو روزه  گرفتیم و با روزى تو افطار می‌کنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ✍أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ، صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ‏ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب. 🔴مثل خدیجه پیدا نخواهد شد.(کجاست مثل خدیجه؟) خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم. 📚بحار الأنوار: ج ‏۴۳، ص ۱۳۱
📣📣 بعداز انسان باید به برسه که درش موج میزنه. من شما رو دوست دارم پس باید بهتون برسم باید اگر اشتباه دارید امربه معروف نهی از منکر بکنم؛ اگر کار درست دارید انجام می دین ازتون یاد بگیرم وانجام بدم. وبعد دائم به همدیگر بگیم. ❌ توی گروه اگر کسی بده حذف می شه، چون باید انرژی هامون بالا باشه. باید همدیگر رو تشویق کنیم. 👌وقتی نکته ای رو میگیم مهمه، برای اینه که فرصتهاخیلی زود ازدست میره خیلی زود، که اصلا آدم باورش نمیشه. که انقدر فرصت گذشت وشما دچار شُدید. 📣📣نکته خیلی مهم 🔰 همیشه فکرکنید این آخرین کاریه که شما میتونید انجام بدید. 👕 لباس بچه تون رو دکمه ش رو داری میبندی فکرکن بعداز تو کسی دیگه ای میخواد این دکمه رو ببنده. لاپوشونی نکن نگو این دکمه رومیذارم زیر اون دکمه معلوم نمیشه. نگو دکمه ش کجه، شله مهم نیست. این دکمه ش بیفته بچه میشه بی دکمه. 📝 وقتی شما برنامه تون رو بنویسید؛ مثلاً ممکنه شما ظرفها رو نشسته باشی،بری بیرون، دور از جون ممکنه شما دیگه نتونی برگردی و ظرفهاتو بشوری.به خانمت اخم کردی رفتی بیرون برنگشتی یک فرصت از دست دادی... ✅ پیامبراکرم (ص) داشتند قبری درست میکردند و لحد را می چیدند اصحاب دیدند ایشان بسیار با دقت و مرتب این کار را انجام میدهند. گفتن رسول خدا این قراره خراب بشه،خاک روش میریزیم، قرارِ بپوسه،این خونه آخرته(ولش کن). ایشون گفتند مومن کاری رو انجام می ده باید درست انجام بده. 🍎 شما داری پذیرایی میکنی از همسرت درست انجام بدید،نگید بخوره بره بخوابه از دستش راحت شم. بعداً پشیمون میشی. ❤️ وقتی که در هست، باید به نحو اَحسَن جهاد کنی.باید یک رزمنده خوب باشی باید سرلشکر این جهادت باشی.نه سرباز صِفری که از زیرکار درمیره. 👩🍳اگر میخوای امروز اسلامی بکنی برای این که در همسر شما در فرزند شما در مادر و پدر شما تاثیر مثبت داشته باشه؛ باید نیت داشته باشی👈 ✅ 💗باید همه غذادرست کنن به تاهل و غیرتاهل کاری نداره.انسانها باید درکنارهم و مسئولیت طلب باشن. 👹 دشمن انسان چیه❓❓❓ ولذت گرایی هست. 🔺این مثلثی که دشمن داره روش کار میکنه. یک رأسش راحت طلبی و لذت گرایی است یک رأسش هم ایجاد یأس و است. 😞 دشمن نمیاد بگه مثلا شما فلان کارو نکنید، یه کارمیکنه شما از همه چیز ناامید بشی. از هر چیزی که مهمترینش خانواده ست. 👈مثلا می گی من چقدر کارکنم بشورم بسابم؟!! که چی بشه؟! اینا بیان بخور بریزن و برن؟؟😱 👈مثلا میگی من پول دربیارم خرجشون کنم اخرش بیان بگن کم بود،اینکارو نکردی،بقیه اینو دارن ما نداریم ⬅️ اینکه فکر میکنی این کارو کنی بیهوده میکنی، پس داری تمام عمرت رو بیهوده کار میکنی.❌ 💐 ولی وقتی میکردی میگفتی نیتم "برای رضای خداست" خدا میگه نیت خدمت به بندگان خدا رو‌داشته باش. داری برای کسانی کار میکنی که اینها میخوان بندگی خدارو بکنن. 🍗من غذای خوشمزه درست میکنم که وقتی میخوره خوشحال بشه.😋 من زحمت میکشم تا در راه رسیدن به خدا دغدغه اشون کمتر بشه.
🏴 ‍ 🕯وفات جانگذار 🖤همسر باوفای رسول خدا 🕊صلی الله علیه و آله 🕯نماد ایمان و تقوا 🖤سمبل صلابت و استواری 🕊افتخار بانوان گیتی 🕯بزرگ بانوی اسلام 🖤حضرت خدیجه کبری(س) 🕊برتمام مسلمانان جهان تسلیت باد
🌷زیارت نامه حضرت خدیجه سلام الله علیها 🌷بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ رَسُولِ اللَّهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا زَوْجَهَ خاتَمِ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَىْشَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ اَجْمَعینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ المُؤْمِنینَ، 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمَّ الْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا خالِصَهَ الْمُخْلِصاتِ، اَلسَّلامُعَلَیْکِ یا سَیِّدَهَ الْحَرَمِ وَ مَلائِکَهَ الْبَطْحآءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اَوَّلَ مَنْ صَدَّقَتْ بِرَسُولِ اللَّهِ مِنَ النِّساءِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ وَفَتْ بِالْعُبُودِیَّهِ حَقَّ الْوَفآءِ،وَ اَسْلَمَتْ نَفْسَاً وَ اَنْفَقْتَ مالَها لِسَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ، اَلْمُزَوَّجَهِ بِخُلاصَهِ الْأَصْفِیآءِ، یَا ابْنَهَ اِبْراهیمَ الْخَلیلِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ سَلَّمَ عَلَیْها جَبْرآئیلُ، وَ بَلَّغَ اِلَیْهَا السَّلامُ مِنَ اللَّهِ الْجَلیلِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا حافِظَهَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا ناصِرَهَ رَسُولِ اللَّه اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَوَلّى‏ دَفْنَها رَسُولُ اللَّهِ، وَ اسْتَوْدَعَها اِلى‏ رَحْمَهِ اللَّه، اَشْهَدُ اَنَّکَ حَبیبَهُ اللَّهِ وَ خِیَرَهُ اُمَّتِهِ، اِنَّ اللَّهَ جَعَلَکِ فى‏ مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ فى‏ قَصْرٍ مِنَ الْیاقُوتِوَ الْعِقْبانِ، فى‏ اَعْلى‏ مَنازِلِ الْجَنانِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ
(س) ✍اگر حاجت مهمے داشتید وضو بگیرید رو به قبله بنشینید وبدون حرف زدن و یا انجام ڪار دیگری۴۰۰ مرتبه سوره مبارڪه قدر را تلاوت ڪنید ۲۰۰ مرتبه اول را به حضرت خدیجه (س) و ۲۰۰ مرتبه دیگر را به حضرت نرجس خاتون(س) مادر گرامے حضرت مهدی(عج) هدیه ڪنید. ان شا الله بر آورده مے شود. ✍یڪے از اساتید مے فرمودن؛ هرڪس مهمے داره، درشب و روز رحلت حضرت خدیجه(س) به ایشان بشه و به تعداد ابجد اسم ایشان،یعنے 622 بار صلوات براے ایشان بفرستد.ان شاءالله حاجت خود را مے گیرد.حضرت خدیجه(س) ام المومنین است و بسیار بخشنده هرڪس مال حلال، همسر خوب و فرزند خوب میخواهد ، و در واقع هر ڪس دنیاے حلال مے خواهد به ایشان متوسل شود. ✍توسل به حضرت ابوطالب و خدیجه ڪبرے ( س ) ڪه بسیار مجرب است به هنگام درمانده شدن و راه به جایے نبردن . تا یازده روز (11 روز) پنجاه و یک مرتبه صلوات (51) هدیه به ابوطالب نمایید و صد و سے و پنج مرتبه(135) صلوات هدیه به خدیجه ڪبرے ڪنید 📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
سحر دهم..... ✍ این بار، تو قلم را در دستان من، بچرخان.... ناتوان ترین سرانگشتان، همان هايي اند که بی اذن تو می نگارند... و بی نام تو، تکرار می شوند... دستان خالی من... کجا... و تکرار مکرر نام تو، کجا.... 💓دلبر رعناقد من... نیمه شب، بدون تو... یعنی سکوت... نیمه شب، بدون تو...یعنی هیییچ... نیمه شب، بدون تو...یعنی تماااام... من... هر سحر... با تو... "آغاز" می شوم.... ✏️قلم را در دستان من بچرخان... همان قدر که ده سحر است، کام سرانگشتان مرا، به لذت عاشقی ات، سیراب کرده ای!! ❄️قلم را در دستان من بچرخان... تا طعم دهمین بوسه های عاشق کش تو را نیز، برای همه کاغذهای زمین، ملموس کند... ❄️می دانی دلبرم...؟ سجاده ام، بال در می آورد... وقتی که سحرهای رمضان، عطر تو، در خانه مان، می پیچد... آنقدر که حتی قلمم..جان می گيرد، و نجواهای بی جان مرا ... به گوش تو می رساند... ❣سجاده ام... بال در می آورد... وقتی تو...سفره‌دار ضیافتش هستی.... چرا که هییچ نقطه کوچکی را ، از ادراک این ضیافت خالی نمی گذاری... قلم را در دستان من بچرخان... میخواهم.... تو را با قلمم....فریااااااد کنم...... یا الله.... یا الله... یا الله...
❗️ساعت بعضی موبایل ها به اشتباه یک ساعت جلو رفته ◽️دوستان بعضی از موبایل ها، ساعتش یه ساعت جلو رفته. حواستون باشه برای نماز صبح یک ساعت زودتر از اذان صبح نماز رو نخونید چون نماز باطله. همچنین سایر نمازها(ظهر،عصر،مغرب و عشا). ◽️اگر اشتباهی نماز صبح رو زودتر از اذان صبح خوندید، نماز باطله و دوباره باید نماز رو بخونید. اگر هم زمان طلوع آفتاب شد، قضای نماز صبح رو باید به جای بیاورید. ◽️ اگر یک ساعت زودتر سحری خوردید مشکلی برای روزه تون ایجاد نمیشه ولی برای افطاری یک ساعت زودتر افطار نکنید که روزه تون باطل میشه.
منطقه زمانی خودکار اگرفعاله غیرفعالش کنید تو تنظیمات گوشی تون
نکات کلیدی جزء دهم قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴 هر روز یک آیه راجع به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) 🔵 جزء دهم 🌕 اذان حضرت مهدی ارواحنافداه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝ام الزهرا نیمه جون بانوی من ... 🎙مداحی دلنشین حاج مهدی رسولی بمناسبت (س) ◼️وفات حضرت خدیجه(س)رو به تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض میکنیم
👈وقتی میگیم حق الناس، تمام کسانی که دوروبر ما هستن میشن "ناس". همین مردم کوچه و بازار. 👨 اولین ناس میشه همسر ما 👶 دومین ناس میشه فرزند ما 👨👩👧 سومین ناس میشه پدرومادر 👈خودمون؛پدرومادر همسرمون؛اقوام؛ اینها همه میشن چی❓❓ ناس ⛔️ سلام نکرد سلام نميکنم 🔰 ❌خب حق ناس رو انجام ندادی ❌صله رحم رو هم زير سوال بردی ❌تکبر هم که پيدا کردی ❌شح نفس هم که دچارش شدی ⬅️ هيچی ديگه کار خراب شد خداحافظ 👹 توی تمرينهايی که ميگيم شيطان سعی ميکنه حتی شما برنامه رو ننويسی و این یعنی شما تکبر پنهان داری که نمينويسی. 😐 می گی من که يادم نميره، مگه ممکنه من يادم بره ، اين تکبر پنهان هنوز رو نيومده متوجه بشی و اين بدتر است از کسی که تکبر و غرورش آشکار است مثلا از سر غرور سلام نميکنم . ❌طرف نماز نميخونه از سر غرور، این گناهه بدون لذته ✅ اينها را شما از صبح تا ظهر انجام می دهی، نماز ظهر حالا يا ميری مسجد يا فرادا تو خونه. ✅ مثلا صبح که بلند شدی پاشی اول ظرفهات رو بشوری، یا اول صبحونه بخوری خب اين اولويت اول نيست. اولويت اولمون نماز صبح است. يه کوچولو مشق بهتون بدم 🔰 🔔 بيداری بين الطلوعين 🔔 🔴 هر کسی تا حالا بیداری بین الطلوعین نداشته، لطفا از يک دقيقه شروع کنه. نماز صبح رو اول بخونه بعد يک دقيقه بيدار باشه بعد بره بخوابه. بعد يک دقيقه به طلوع آفتاب بيدار شه باز دوباره خواست بخوابه يا کارهاش رو بکنه ✅ بعد فردا دو دقيقه يا يک دقيقه و سی ثانيه دو دقيقه و سی ثانيه. ✅ اين بیداری بين الطلوعين رو از دست ندهید ،رزق معنوی در بين الطلوعين داده ميشه. 🔴 در بين الطلوعين چه کاری بکنيم بگيد کارهای بی سر و صدا مثل چی❓ ✅ قرآن، عبادت، ديگه چی❓ ➖ مهم ترين کار، کارهای معنوی ، کارهای علمی، اگر نميتونيد بيدار بمونيد خب لباس اتو کن، بشين گل سازی کن، يه کار هنری کن، کيف قلاب بافی کن، بافتنی بباف ،تلويزيون بی سر و صدا که اذيت نشن ببین،کتاب بخون،ماشینتو تعمیر کن. 🔴 فرصت سازی مثل چي❓❓❓ مثلا شما ميخواهيد يه کار خوب رو بکنی وقتش رو نداری، مهيا نيستش خودت دنبالش ميری ،مثلا ميبينی يه جا پرچم امام حسين علیه السلام را زدن ميگی من ميرم اينجا یا امام حسین با نيت من چايی رو از اين خانم ميگيرم و به مهمانهای مجلس شما تعارف ميکنم، اين فرصت رو ساختی برای خودت ➖فرصته وجود داشته ، پيداش کردی ،گرفتيش برای خودت، يه فرصت ساختی. ✅ يکی از همين فرصتها بين الطلوعين هست که بايد دريابيد. 🔴 برای خودتون يه سری مثال تو زندگيتون پيدا کنيد ، از فرصت يابی و فرصت سازی ، فرصت سوزی ❌ بعد متوجه ميشی کجاها اشتباه رفتی، مثلا چی❓ از دم مسجد رد شدی اذان رو گفتن شما گفتی برم خونه نمازم رو بخونم، فرصت رو سوزوندی😔 ➖ يا مثلا از اين کوچه ميخوای بری کوچه بغلی، گفتی برم مسجد نمازم رو به جماعت بخونم بعد ميرم اين کوچه دارن اذان ميگن فرصت رو چی کار کردی❓ ساختی برای خودت😊
💗پــلاک پنهـــان 💗 قسمت41 محمد بعد از سلام و احوالپرسی به اتاق خواهرزاده اش رفت،تقه ای به در زد و وارد اتاق شد،با دیدن کمیل که سرش را به پشت صندلی تکیه داده بود و چشمانش را بسته بود به طرفش رفت و صندلی را برداشت و روبه روی آن نشست.به پروند و برگه هایی که اطرافش پخش بود نگاهی انداخت،متوجه شد که پرونده برای سمانه است،چقدر دوست داشت که به دیدنش برود،اما اینجوری بهتر بود ،سمانه نباید چیزی در مورد دایی اش بداند. کمیل آرام چشمانش را باز کرد،محمد با دیدن چشمان سرخش ،سری به علامت تاسف تکان داد. ــ داری با خودت چیکار میکنی؟فکر میکنی با این حالت میتونی ادامه بدی؟یه نگاه به خودت انداختی،چشمات از شدت خستگی و فشار سرخ سرخ شدن،اینجوری میخوای سمانه رو از این قضیه بیرون بکشی کمیل چشمانش را محکم بر روی هم فشرد و زمزمه کرد: ــ کم اوردم دایی ،کم اوردم محمد ناراحت نگاهش را بر او دوخت و با لحنی که همیشه به محمد آرامش می داد گفت: ــ این پرونده چیزی نیست که بخواد تو رو از پا در بیاره،تو بدتر از این پروندهارو حل کردی،این دیگه چیزی نیست که بخواد تورو از پا در بیاره. ــ میدونم ,میدونم،اما این با بقیه فرق میکنه،نمیتونم درست تمرکز کنم،همش نگرانم،یک هفته گذشته اما چیزی پیدا نکردم،سهرابی فرار کرده،بشیری اثری ازش نیست،همه ی مدارکی که داریم هم بر ضد سمانه است،نمیدونم باید چیکار کنم؟ ــ میخوای پرونده رو بسپاری به یکی دیگه؟ ــ نه نه اصلا محمد سری تکان داد و پرونده ای که به همراه خود آورده بود را مقابل کمیل گرفت!! ــ رو یکی از پرونده ها دارم کار میکنم یه مدته،که یه چیز جالبی پیدا کردم،که فکر میکنم برای تو هم جالب باشه. کمیل سر جایش نشست،و پرونده را از دست محمد گرفت،پرونده را باز کرد و شروع به بررسی برگه ها کرد ــ تعجب نکردی؟؟ ــ نه ،چون حدسشو میزدم ــ پس دوباره سر یه پرونده همکار شدیم ،اصلا فکرش را نمی کرد که سمانه وارد چه بازی بزرگی شده،با دیدن نشریه ها حدس می زد کار آن گروه باشد اما تا قبل از دیدن این برگه ها ،امیدوار بود که تمام فکرهایش اشتباه باشند اما.... 🍁فاطمه امیری زاده🍁
💗پـلاک پنهــان 💗 قسمت42 ــ درمورد این گروه چیزی میدونی؟ ــ خیلی کم محمد نفس عمیقی کشید و شروع کرد به تعریف: ــ گروه ضدانقلابی که صهیونیست اونو ساپورت میکنه،کارشون و روش تبلیغشون با بقیه فرق میکنه،اونا دقیقا مثل زمان انقلاب کار میکنن،مثل پخش نشریه یا سخنرانی وبعضی وقتا نوشتن روی دیوار ــ دقیقا مثل نشریه هایی که تو اتاق کار سمانه پیدا کردیم محمد به علامت تایید تکان داد؛ ــ دقیقا،الان اینکه هدفشون از این کار دقیقا چیه،چیز قطعی گیرمون نیومده ــ عجیبه ،الان دنیای تکنولوژیه،مطمئن باشید یه نقشه ی بزرگی تو ذهنشونه ــ شک نکن،وقتی از سهرابی گفتی ،فرداش یکیشون اعتراف کرد که سهرابی رو برای کار تو دانشگاه گذاشته بودند،اما کسی به اسم بشیری رو نمیشناسن،البته اسم سمانه رو پرسیدم هم نشناخت و گفت که اصلا همچین شخصی تو گروشون نبوده. ــ خب این خیلی خوبه که اعتراف کرده سمانه تو گروه نبوده ــ اما کافی نیست ــ چه کاره ی گروه بوده؟؟اصلا از کجا میدونید راست میگه؟ ــ کمیل،خودت مرد این تشکیلاتی،خوب میدونی تا از چیزی مطمئن نشدیم انجامش نمیدیم کمیل کلافه دستانش را درهم فشرد و گفت: ــ فک کنم لازم باشه به سمانه حرف بزنم ــ آره ،ازش بپرس روز انتخابات دقیقا چی شد؟با بشیری حرف زده؟آخرین بار کی بشیری رو دیده کمیل سری تکان داد و نگاهی قدرشناس به دایی اش خیره شد: ــ ممنون دایی ــ جم کن خودتو،به خاطر سمانه بود فقط هردو خندیدند،محمد روی شانه ی خواهرزاده اش زد و گفت: ــ ان شاء الله همین روزا سمانه رو بکشی بیرون از این قضیه بعد بشینیم دوتایی روی این پرونده کار کنیم. ــ ان شاء الله ــ من برم دیگه کمیل تا سالن محمد را همراهی کرد،بعد از رفتن محمد به امیرعلی گفت که سمانه را به اتاق بازجویی بیاورند... 🍁فاطمه امیری زاده🍁
💗پـلاک پنهــان 💗 قسمت43 ـــ خوبید؟ سمانه سرش را بالا آورد و نگاهی به کمیل انداخت لبخند خسته ای زد و گفت: ــ خوبم ــ چندتا سوال میپرسم ،میخوام قبل از جواب خوب فکر کنید سمانه به تکان دادن سر اکتفا کرد: ــ پیامی که از گوشیتون فرستاده شد،به چندتا از فعالین بسیج بود که ازشون خواسته بودید که اگه نامزد مورد نظر رای نیورد ،بریزن تو خیابون و به بقیه خبر بدید ــ من نفرستادم ــ میدونم،مضمونو گفتم، ساعت دقیق ارسال یازده ونیم ظهر روز انتخابات بوده،دقیقا اون ساعت کجا بودید؟؟ سمانه در فکر فرو رفت و آن روز را به خاطر آورد،ساعت ده مسجد بود که بعد رویا زنگ زده بود بعدشم ــ یادم اومد،یکی از بچه ها دفتر زنگ زد گفت که سیستم مشکل داره بیاد،منم رفتم ــ مشکلش چی بود؟کی بود؟ ــ چیز خاصی نبود ،زود درست شد ،رویا رضایی ــ اون جا رفتید کیفتون پیشتون بود سمانه چند لحظه فکر کرد و دوباره گفت: ــ نه قبلش رفتم از تو اتاقم Cd برداشتم برای نصب،کیفمو اونجا گذاشتم ــ کار سیستم چقدر طول کشید؟ ــ نیم ساعت ــ اون روز دقیق کی تو دفتر بودن؟ ــ من،رویا،اقای سهرابی، ــ بشیری رو آخرین بار کی دیدید؟ ــ روز انتخابات،وسط جمعیت ــ حرفی زدید ــ نت فقط کمی بهاش بحثم شد ــ و دیگه ندیدینش؟ ــ نه ــ سهرابی چی؟ روز انتخابات بود ــ نه نبود کمیل سری تکان داد و پرونده را جمع کرد و در حالی که از جای بلند می شد گفت: ــ چیزی لازم داشتید حتما بگید ــ نه لازم ندارم،اما مامان بابام ــ نگران نباشید حواسمون بهشون هست اینبار کمیل او را تا بند همراهی کرد،سخت بود،اما نمی توانست با این حال بد سمانه را تنها بزارد،دیگر بر راهروی آخر رسیدند که ورود آقایون ممنوع بود،کمیل لبخندی برای دلگرمی او زد،سمانه لبخندی زد و همراه یکی از خانم ها از کمیل دور شد... 🍁فاطمه امیری زاده🍁