منتظران گناه نمیکنند
#خصوصیات_یاوران_ظهور بخش دوم: قبلا گفتیم که برای اینکه ما شیعیان بتوانیم جزء یاوران حضرت باشیم یک
#خصوصیات_یاوران_ظهور
بخش سوم:
۲) دومین شراط عمومی براي ياوري حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداء این است که بپذیریم برای این که یاور امام زمان باشیم لازم نیست با حضرت باشیم حضرت را دیده باشیم مصاحب حضرت باشیم و ملاقاتی با ایشان داشته باشیم.
در واقع آن افرادی که همراه حضرت هستند ملازم ایشان بوده و افراد معمولی نیستند چون ملازم حضرت هر لحظه ممکن است یک جائی از عالم باشد. ممکن است در یک مقطع زمانی یک کسی ملازم حضرت باشد اما این، با ملازم دائمی حضرت فرق می کند.
لذا عنوان "اصحاب امام زمان" به تنهایی برای امام زمان به کار نرفته است. چون هم صحبت بودن با کسی فضیلتی محسوب نمی شود.
اصحاب به معنی هم صحبت و مصاحب هست. دو نفر ممکن است هم صحبت باشند ولی با هم سنخیت روحی نداشته باشند. مصاحبت با کسی حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دلیل بر رجحان و برتری نیست. متاسفانه اهل سنت اصحاب پیامبر را آنقدر اهمیت میدهند که دینشان را از آنها می گیرند و یک حدیث جعلی از پیامبر اکرم دارند که:
"اصحاب من مثل ستاره هستند هر کس به آنها اقتدا کند هدایت می شود"!
در حالی که این همه آیه در نفاق اصحاب نازل شده که در قرآن مورد توبیخ قرار گرفته اند مانند سوره منافقون و یا در واقعه غدیر ۱۲۰ هزار نفر جزء اصحاب پیامبر بودند، اما آیه نازل شد که ای پیامبر ولایت علی را به اینها ابلاغ کن "والله یعصمک من الناس" این ناس چه کسانی بودند که خداوند فرمودند که من تو را از آنها حفظ می کنم؟ بی تردید همین اصحاب بودند.
💕امام کاظم میفرماید (ع):
کسی که هر روز به حساب اعمال خود نرسد از ما نیست. پس اگر کار نیک کرده است، از خداوند توفیق بیشتر آن را بخواهد. و اگر کار بد کرده است، از آن کار استغفار کند و آمرزش بخواهد و به سوی خدا توبه کند.
وسائل الشیعه، ج11، ص377
قتل طفل یک روزه امام حسین صلوات الله علیه در روز عاشورا 😭😭😭
●كما حكى عن الحدائق الورديّة: أ نه ولد بالطف في يوم عاشوراء للحسين عليه السلام ابن في وقت صلاة الظهر عند المحاربة، فأتي به إلى الحسين عليه السلام وهو قاعد بباب الخيمة، فأخذه في حجره وأذن في اذنه اليمنى وأقام في اليسرى ولباه بريقه وقبله وسماه، إذ رماه عبدالله بن عقبة الغنوي بسهم في نحره فذبح في حجر الحسين عليه السلام وجعل عليه السلام يأخذ دمه ويرمي به إلى السماء.
●از حدائق الوردیة نقل شده که روز عاشورا در وقت نماز ظهر هنگام جنگ در کربلا برای امام حسین صلوات الله علیه پسری متولد شد، در حالی که امام حسین صلوات الله علیه جلوی درب خیمه نشسته بود طفل را برای حضرت آوردند، پس امام حسین صلوات الله علیه طفل را در دامان خویش نهادند و در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه گفتند و با آب دهان خویش کام او را برداشتند و او را بوسیدند و او را نامگزاری کردند، ناگاه عبدالله بن عقبه غنوی تیری به گودی گلوی طفل پرتاب کرد پس در دامان امام حسین صلوات الله علیه نحر (قربانی) شد، و امام حسین صلوات الله علیه خونش را می گرفت و به آسمان پرتاب می کرد. 😭😭😭
معالي السبطين مازندرانی ج۱ ص۴۲۷
●تَقَدَّموا رَجُلاً رَجُلاً، حَتّی بَقِیَ وَحدَهُ ما مَعَهُ أحَدٌ مِن أهلِهِ ، ولا وُلدِهِ ولا أقارِبِهِ، فَإِنَّهُ لَواقِفٌ عَلی فَرَسِهِ، إذ اُتِیَ بِمَولودٍ قَد وُلِدَ لَهُ فی تِلکَ السّاعَهِ، فَأَذَّنَ فی اُذُنِهِ، وجَعَلَ یُحَنِّکُهُ إذ أتاهُ سَهمٌ فَوَقَعَ فی حَلقِ الصَّبِیِّ فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَینُ علیه السلام السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وجَعَلَ یُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ ویَقولُ: وَاللّهِ لَأَنتَ أکرَمُ عَلَی اللّهِ مِنَ النّاقَهِ، ولَمُحَمَّدٌ أکرَمُ عَلَی اللّهِ مِن صالِحٍ! ثُمَّ أتی فَوَضَعَهُ مَعَ وُلدِهِ وبَنی أخیهِ.
●یاران حسین علیه السلام ، یک به یک ، گامْ پیش نهادند [و رزمیدند و شهید شدند] تا این که حسین علیه السلام تنها ماند و هیچ یک از [ مردان ]خانواده و فرزندان و نزدیکانش با او نماند . او بر بالای اسبش بود . کودکی را که همان ساعت متولّد شده بود ، برایش آوردند . حسین علیه السلام ، در گوشش اذان گفت و کامِ او را بر می داشت که تیری آمد و در گلوی کودک نشست و ذبحش کرد . حسین علیه السلام ، تیر را از گلوی او بیرون کشید و خونش را به بدن او مالید و فرمود: «به خدا سوگند ، تو نزد خداوند ، از شتر صالح ، گرامی تری و محمّد (صلی الله علیه و آله) نیز نزد خدا از صالح، گرامی تر است» سپس آمد و او را کنار فرزندان و برادرزادگانش نهاد.
تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 245
سایر منابع:
تاريخ امام حسين عليه السلام - موسوعه الامام الحسين عليه السلام جلد 13 صفحه 59 عبداللَّه الرّضيع عليه السلام الّذي وُلد في يوم عاشوراء
تسمية من قتل ص۱۵۰
الحدائق الوردية ج۱ ص۱۲۰
العیون العبری ص۱۷۴
ذخيرة الدارين ج۱ ص۱۶۱
الامالي شجری ج۱ ص۱۷۰
وسیلة الدارین ص۲۸۰
🏴من از تنت هر آنچه که شد جمع کردهام
🏴ای وای بر دلم ، چقدر کم شدی علی ...
🏴اربااربا
🏴دارد از کرب و بلا بوی نجف میآید...
🔴گریه سر مطهر امام حسین علیه السلام در مصیبت حضرت رقیه سلام الله علیها
🔳فاضل بسطامی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه مینویسد:
🔺️طاهر بن عبد الله دمشقی میگوید: من ندیم آن لعين (یزید) بودم و اکثر شبها برای او صحبت میکردم و او را مشغول مینمودم. شبی نزد آن ملعون بودم و قدری هم از شب گذشته بود؛ به من گفت: ای طاهر! امشب وحشت بر من غالب است و قلبم در تپش افتاده و دلم از غصه و حزن پر شده. بسیار اندوه و غصه دارم که حال نشستن و صحبت کردن ندارم. بیا سر من را در دامن بگیر و از افعال ناشایسته و گذشته من صحبت نکن.
طاهر میگوید: من سر نحس او را در دامن گرفتم. آن لعین به خواب رفت. سر نورانی سید الشهداء بی در آن وقت در طشت طلا در مقابل ما بود. چون ساعتی گذشت، دیدم که ناله پرده نشینان حرم محترم امام حسین علیها السلام از خرابه بلند شد. آن لعین در خواب؛ و من در اندوه بودم که این چه ظلم و ستم بود که یزید بدمآب به اولاد بو تراب نمود؟! 👈🏻به طرف طشت نظر کرده، دیدم که از چشمهای امام حسین علیه السلام اشک جاری شده است؛ تعجب کردم. پس دیدم آن سر انور به قدر چهار ذراع گویا بلند شد و لبهای مبارکش به حرکت آمده، و آواز اندوهناک و ضعیفی از آن دهان معجز بیان بلند شد که فرمودند:
👈🏻خداوندا! اینان اولاد و جگر گوشه من هستند و اینها اصحاب مناند. طاهر میگوید: 🔺️چون این حال را از آن حضرت مشاهده کردم، وحشت و دهشت بر من غلبه کرد؛ شروع به گریه کردن کردم. به بالای عمارت یزید آمدم که خرابه در پشت آن عمارت بود خیال میکردم شاید یکی از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله فوت شده که مرگ او باعث این همه ناله و ندبه شده است. وقتی بالای قصر رسیدم،👈🏻 دیدم تمامی اهل بیت اطهار علیهم السلام طفل کوچکی را در میان گرفتهاند؛ و آن دختر خاک بر سر میریزد و با ناله و فغان میگوید: ای عمه، ای خواهر پدر بزرگوار من، کجا است پدر من؟ كجا است پدر من؟ آنها را صدا زدم و از ایشان پرسیدم که چه پیش آمده که باعث این همه ناله و گریه شده است؟
گفتند: ای مرد! طفل صغير سيد الشهدا پدرش را در خواب دیده؛ و الآن بیدار شده و از ما پدر خود را میخواهد. هر چه او را تسلی میدهیم، آرام نمیگیرد.
طاهر گوید: بعد از مشاهده این حالتهای دردناک، پیش یزید برگشتم، دیدم آن بدبخت بیدار شده، به طرف آن سر، سر حسین بن علی علیهما السلام نگاه میکند. و از کثرت وحشت و دهشت و خوف و خشیت مانند برگ بید بر خود میلرزید. در آن اثنا سر اطهر آن مولا به طرف یزید متوجه شده، فرمودند: ای پسر معاویه! من در حق تو چه بدی کرده بودم که تو با من این ستم و ظلم نمودی و اهل بیتم را در خرابه جا دادی؟! سپس سر مبارک شریف آن حضرت به سوی خداوند خبير و لطیف توجه نموده و فرموند: خداوندا! از یزید به کیفر رفتاری که با من کرده و به من و اهل بیت من ظلم نموده، انتقام بگیر. وقتی یزید این را شنید، بدنش به لرزه درآمد و نزدیک بود که بندهایش از یکدیگر بگسلد. پس از من علت گریه اهل بیت علیهم السلام را پرسید و سر آن حضرت را به خرابه نزد آن صغيره فرستاد و گفت: سر را نزد آن صغيره بگذارید؛ شاید که با دیدن آن تسلی
یابد. ملازمان یزید سر حضرت سید الشهداء علیه السلام را برداشته، به در خرابه آمدند. ▪️چون اهل بیت دانستند که سر امام حسین علیه السلام را آوردهاند، همگی به استقبال آن سر شتافتند و سر امام حسین علیه السلام را از ایشان گرفته و اساس ماتم را از سر گرفتند. ▪️به ویژه زینب کبری علیها السلام که پروانهوار به دور آن شمع محفل نبوت میگردیدند
پس چون نظر آن صغيره بر سر مبارک افتاد، پرسید: این سر چیست؟!
گفتند: این سر مبارک پدر تو است. پس آن مظلومه آن سر مبارک را از طشت برداشت و در بر گرفت و شروع به گریستن نمود و گفت:
پدر جان! کاش من فدای تو میشدم! کاش قبل از امروز کور و نابینا بودم! و کاش میمردم و در زیر خاک بودم و نمیدیدم محاسن مبارک تو به خون خضاب شده است! پس این مظلومه دهان خود را بر دهان پدر بزرگوار خود گذاشت و آنقدر گریست که بیهوش شد.😭
چون اهل بیت علیهم السلام آن صغيره را حرکت دادند، دیدند که روح مقدسش از دنيا مفارقت کرده و در آشیان قدس در کنار جدهاش فاطمه زهرا علیها السلام آرمیده است. چون آن بیکسان این وضع را دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند و دوباره عزای غم و زاری برپا نمودند.😭😭😭
📓بکاء الحسین، تألیف فاضل بسطامی، صفحه ۳۵۴-۳۵۷، چاپ انتشارات طوبای محبت
🔴به تلافی عثمان آب را بر اهل حرم امام حسین صلوات الله علیه بستند‼️
🔳رَجَعْنَا إِلَی سِیَاقَهِ حَدِیثِ الْمُفِیدِ قَالَ وَ وَرَدَ کِتَابُ ابْنِ زِیَادٍ فِی الْأَثَرِ إِلَی عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ أَنْ حُلْ بَیْنَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِهِ وَ بَیْنَ الْمَاءِ وَ لَا یَذُوقُوا مِنْهُ قَطْرَهً کَمَا صُنِعَ بِالتَّقِیِّ الزَّکِیِّ عُثْمَانَ بْنِ عَفَّانَ فَبَعَثَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ فِی الْوَقْتِ عَمْرَو بْنَ الْحَجَّاجِ فِی خَمْسِمِائَهِ فَارِسٍ فَنَزَلُوا عَلَی الشَّرِیعَهِ وَ حَالُوا بَیْنَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِهِ وَ بَیْنَ الْمَاءِ وَ مَنَعُوهُمْ أَنْ یُسْقَوْا مِنْهُ قَطْرَهً وَ ذَلِکَ قَبْلَ قَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السلام بِثَلَاثَهِ أَیَّامٍ.
شیخ مفید می گوید: بعد از آن نامه (نامه سابق)، نامه دیگری از ابن زیاد برای عمر بن سعد آمد که👈🏻 بین حسین و یارانش و آب حائل شود، مبادا یک قطره از آب بیاشامند، همان طور که این کار را با پرهیزگار پاکیزه عثمان بن عفان!! انجام دادند.
🔥 عمر بن سعد فوراً عمرو بن حجاج را با پانصد نفر سوار بر سر شریعه فرستاد، آنان بین امام حسین و یارانش و آب (فرات) حائل شدند و مانع شدند که ایشان حتی یک قطره آب بیاشامند. این موضوع سه روز قبل از شهادت امام حسین علیه السلام بود.
📓بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 44 صفحه 389
📓العوالم صفحه 24
📓روضة الواعظين جلد 1 صفحه 182
📓إعلام الورى بأعلام الهدى ط- الحديثة جلد 1 صفحه 452
📓الإرشاد جلد 2 صفحه 86
📓أعيان الشيعة جلد 1 صفحه 594
📓نفس المهموم صفحه 194
📓منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة جلد 15 صفحه 229
📓مثير الأحزان صفحه 70
📓مناقب آل أبي طالب - ط علامه جلد 4 صفحه 97
بر عمر وعمری دوست لعنتتت🔥
۴۰ حدیث درباره لعن ابوبکر و عمر
بِسْمِ اللّه الْرَّحْمٰنِ الْرَّحیٖم
۴۰ احادیث درباره لعن ابوبکر و عمر
👇👇👇👇
1) امام صادق علیه السلام فرمودند: ما طائفه بنی هاشم (اهل بیت علیهم السلام) کوچک و بزرگ خود را به سب و لعن آن دو و بیزاری جستن از آن دو (عمر و ابابکر) امر می نمائیم. (معجم رجال الحدیث ج15 ص129)
2) حنان بن سدیر از پدرش نقل می کند که امام باقر علیه السلام فرمودند: همانا آن دو شیخ (عمر و ابابکر) از دنیا رفتند وتوبه نکردند و به یاد نیاوردند آن ظلمهایی که در حق امیرالمومنین علیه السلام روا داشتند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آن دو باد. (اصول کافی, ج8 ص 246 ح343)