🌹#خاطراتي_از_پاسدار_و_همرزم_شهيد (#سيد_حيدر_دستغيبي)🌹
🌷خاطره اي كه از عمليات #فتح_المبين به نظرم مي رسد و آن عمليات پايان سال 60 و اول سال 61 بود اين است كه برادر عزيز #صادقي كه در لباس #بسيج مشغول خدمت بود در روز دوم عمليات در منطقه زان شوش براي اولين بار به برادر صادقي به همراه برادر ديگري به نام عاليپور با ايشان آشنا شدم و ضمن پيشروي به طرف دشمن كم و بيش به #اسراء_عراقي برخورد مي كرديم و به اتفاق اين شهيد اسراء را به پشت خط انتقال ميداديم و به ياد دارم كه بعضاً اگرا اين دو نفر بنا به رفتارهاي بد عراقي ها با نيروهاي ايرانيي درصد تلافي و يا مقابله به مثل در مي آمدند آنها را ارشاد مي كردم كه عزيزان مگر ما درصدد صدور انقلاب اسلامي به جهانيان هستيم ؟ اگر ما هم مثل آنها برخورد كنيم آن وقت چه #قضاوتي از ما ميشود؟به هر حال شهيد صادقي خوب #انصافي داشت و با اين منطق ديگر اقدامي در اين رابطه نمي كرد و با اسراء همان گونه كه #اسلام_و_مسلمانان مي خواستند بر خورد مي كرد اما مي دانستم كه اين برادر يعني آقاي عاليپور و شهيد صادق در چه واحد يا لشكر و قسمتي #خدمت مي كنند ، شايد آنها همان تيپ كه مشهور به تيپ 17 قم بود خدمت مي كردند و تا اين خاطرم هست .
خداوند روح شهيدان و اين شهيد سعيد يعني مصطفي صادقي را با #شهداء_كربلا محشور بدارد .🌷
@montzeran