eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.4هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
5.5هزار ویدیو
358 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
این المضطرالذی یجاب اذادعا: فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍 مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️این همه...!!! نکنه به ریال نوشته😳 ▪️نه بابا ریال چیه؟ تازه، هنوز بودی توی دنیا که روحانی۳ تا صفر رو ‌حذف کرد... ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔 ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من می‌دونم و تو...😒 ▫️وااااای... عجب اجری‌...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین می‌کردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش می‌کشتنم... با این حساب اجر چیه؟🤔 ▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمی‌بینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون. ▫️خوش به سعادتش... ▪️یه مژده هم دارم برات...☺ ▫️چی هست؟ ▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن... ▫️اینجا...؟! أ....!!!! آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃 ▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و و رو‌ شروع کردن... اینم ثواب داره
🖇🌿 فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍 مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔  ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من می‌دونم و تو...😒 ▫️وااااای... عجب اجری‌...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین می‌کردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش می‌کشتنم... با این حساب اجر چیه؟🤔 ▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمی‌بینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون. ▫️خوش به سعادتش... ▪️یه مژده هم دارم برات...☺️ ▫️چی هست؟ ▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن... ▫️اینجا...؟!   أ....!!!!   آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃 ▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه کانال فرستادی، خیلیا خوندن و و رو‌ شروع کردن... اینم ثواب داره
فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍 مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔  ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من می‌دونم و تو...😒 ▫️وااااای... عجب اجری‌...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین می‌کردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش می‌کشتنم... با این حساب اجر چیه؟🤔 ▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمی‌بینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون. ▫️خوش به سعادتش..
🍃 فرض کن قیامت شده و نامه اعمالت رو آوردن...📜 توش نگاه می‌کنی می‌بینی نوشته ۱۰۰,۰۰۰ نفر رو باحجاب کرده!!😳😳 از تعجب شاخ‌ درمیاری: «این چیه؟ من کی این کارو کردم که خودم‌ خبر ندارم ؟!!!»😍😍😍 مأمور حساب و کتاب: «این آثار نهی از منکرهاته تا سال‌ها پس از مرگت!»😊 ▫️این همه...!!! نکنه به ریال نوشته😳 ▪️نه بابا ریال چیه؟ ▫️آخه من که هر چی نهی از منکر کردم خیلیا «به تو چه» و «تو‌ نگاه نکن» و این حرفا جواب می‌دادن... چه اثری؟!🤔 ▪️جلوی تو این حرفا رو می‌زدن. بعدتر که می‌رفتن و به حرفت و رفتار مؤدبانه‌ات فکر می‌کردن تأثیر می‌گرفتن اما خودت بی خبر بودی...😇 ▫️بازم این همه نمی‌شه!🤔 ▪️بعضیاشونم چون قبل از تو کسی بهشون تذکر داده بود اما فقط ۱ نفر بود بی‌اثر بود. تو گفتی شد دو‌ نفر و اثر گذاشت...😊 ▪️بازم این همه نمیشه!!🤔 ▫️خیلیا هم بچه‌ها و‌ نسل خانمایی هستن که محجبه شدن... از مادرشون که تو با تذکرت باحجابشون کردی اثر مثبت گرفتن... با واسطه ثوابش مال تو هم شده...😉 ▫️ولی بازم این همه نمیشه...!🤔 ▪️خیلی از محجبه‌ها از ترویج حجابت ثابت قدم‌تر شدن... ▫️خب، بازم ایـــن همه نمیشه... !!🤔 ▪️توی دنیا که بودی، این آیه رو نخونده بودی که هر کس کار خوب انجام بده «فله عشر أمثالها..» ده برابر براش حساب می کنن؟؟؟😠 ▫️چرا، خوندم... اما بازم ایـــن همه... !!!🤔 ▪️اه... بسه دیگه، چقدر گیر دادی... اگه نمی‌خوای پاکش کنم، نامه عملت رو‌ بدم دست چپت؟😡 ▫️نه نه نه...! غلط کردم. دیگه حرف نمی‌زنم.😅 ▪️بیا... اینم اجر توهیناییه که توی این راه شنیدی... اگه یک کلمه باز حساب کتاب کنی من می‌دونم و تو...😒 ▫️وااااای... عجب اجری‌...😍😍 کاش بیشتر از اینا بهم توهین می‌کردن... کاش میزدن تو گوشم، کاش می‌کشتنم... با این حساب اجر چیه؟🤔 ▪️اون مقامش خیلی خاصه👌 شماها نمی‌بینید. وگرنه از حسرت کلی غبطه میخورین... بهتون رحم کردن که بی خبر گذاشتنتون. ▫️خوش به سعادتش... ▪️یه مژده هم دارم برات...☺️ ▫️چی هست؟ ▪️صفحه پشتی نامه عملت رو نگاه کن... ▫️اینجا...؟! أ....!!!! آخ جوووون، این چیه؟ چقدر زیاده... همش مال منه😃 ▪️بله، توی دنیا یه خاطره امر به معروف برای یه گروه فرستادی، خیلیا خوندن و و رو‌ شروع کردن... اینم ثواب داره💯 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَج⚘ 🌺 🍃🌺 🌺🍃🌺
رمان دو راهی قسمت14 رو به گفتم: -میشه بیشتر راجع به این بهم بگی؟؟ -آره عزیز دلم. -این شهید اول اردیبهشت سال هزار و سیصد و سی و شش به دنیا اومده و بیست و دو بهمن سال هزار و سیصدو شصت و یک هم شهید شده. واقعا شهید بزرگواریه. کلا همیشه تو فکر کمک کردن به مردم بودن. اخلاق فوق العاده ای داشت همیشه مهربون بود و در عین حال شوخ طبع، ورزشکار و کشتی گیر، والیبالیست حرفه ای! -واقعا؟؟؟جدی میگی!!!! اصلا فکر نمی کردم شهدا انقدر آدم های منحصر به فردی باشن. همیشه فکر می کردم ادم های معمولی بودن که رفتن و جنگیدن و اسمشون شده شهید... -نه... نه... اصلا شهدا خیلی قشنگن... میگم اگر فاتحه خوندی پاشو بریم پیش شهدای گمنام اونجا با هم حرف میزنیم اینجا یکم شلوغه. -بریم... راه افتادیم و رفتیم سمت شهدای گمنامی که روشنک میگفت. با دیدن اون فضا به وجد اومدم.خیلی قشنگ بود. بالای سر قبر هر شهید گمنامی یه فانوس روشن بود که مردم رو به روی این سنگ ها روی موکتی که پهن بود نشسته بودن. با روشنک کنار یه قبر شهید گمنامی نشستیم. فاتحه خونیدم و شروع کرد: - یه زمانی وقتی جنگ بود...یه عده از خانواده از زن از بچه از همه چیز گذشتن و رفتن که الان ما توی بمونیم. باید با خودمون فکر کنیم که چطور حق اونا رو ادا میکنیم. اشک توی چشماش جمع شد و گفت: -نفیسه شهیدا خیلی قشنگن...وقتی بیای توی راهشون البته... البته... البته اگر خودت همراهیشون کنی...امکان نداره تنهات بذارن. ما الان هم هنوز که هنوزه شهید می دیم... . حرفش رو قطع کردم و گفتم: -روشنک...شهدای مدافع حرم...آخه... -آخه چی؟؟؟ -راسته میگن بخاطر پول می رن؟؟؟ -نفیسه دیگه این حرفو نزنیا!!! اصلا این طور نیست. کدوم آدم عاقلی بخاطر پول این ریسکو میکنه. اصلا کی رفته و برگشته بهش پول دادن ؟؟؟ هر کی رفته دیگه برنگشته. همه شهید میشن...درست نیست به این آدم های عاشق اهل بیت تهمت بزنیم. اون کسی که میگه بخاطر پول میرن خودش حاظر میشه زن و بچشو حتی بچه ی یک ماهش رو بزاره و بره؟؟؟ بعضی ها بچه هاشون رو ندیده میرن.نه همچین کاری نمیکنه چرا؟؟ چون میدونه کسی زنده بر نمی گرده... روشنک کمی به من خیره شد و بعد گفت: -نفیسه حالت خوبه؟ -خوبم... -آخه داری گریه می کنی... یک لحظه به خودم اومدم. -چی؟!گریه؟؟ ای وای ...گریه میکنم!!اره دارم گریه می کنم...ولی نمیدونم برای چی... روشنک هم شروع به گریه کردن کرد... من_روشنک شهدا خیلی مظلومن... چرا تا الان نمی شناختمشون...چرا... بعد از یک ساعت که با صدای مداحی و روضه هایی که داخل قسمت شهدای گمنام پخش میشد گریه کردیم. از جایمان بلند شدیم و سمت شهدای دیگه ای رفتیم فاتحه خوندیم. بین راه سر مزار یه شهیدی رفتیم به اسم ... فاتحه ای خوندیم سر قبر هر شهیدی روشنک خلاصه ای ازش بزام می گفت شروع کرد: -این شهید...شهید بزرگوار امر به معروفه... شهیدی که جونش رو برای ناموس کشورش داد... کمی به عکس این شهید خیره شدم قلبم به شدت به سینه ام می کوبید!! - این شهید...پس...همون شهید امر به معروفی که میگفتن... -چیزی شده؟؟ لبخندی از سر اجبار زدم و گفتم: -نه نه...چیزی نیست... شهید علی خلیلی... خواستم از جام بلند شم که روشنک صدام کرد. یه کادو از داخل کیفش بیرون آورد و رو به روی من گفت: -ببین نفیسه......جونش رو داد که ناموسش توی خطر نمونه...ما باید حقشو ادا کنیم. این از طرف من به تو... امیدوارم که دوستش داشته باشی... ابروهایم را بالا در هم گره زدم و گفتم: -وای روشنک عزیزم این چه کاریه... واقعا شرمندم کردی. -نه عزیزم شرمنده چیه قابل تو رو نداره. -نمیدونم چطوری جبران کنم ممنونم. -جبران لازم نیست گلم. بغلش کردم و ازش تشکر کردم. لبخندی زد و گفت: -امیدوارم که موفق باشی و همیشه توی زندگیت درست قدم برداری. جوابش را با لبخند دادم و گفتم: -ممنونم. -خب...همه جا فاتحه خوندیم. هواهم کم کم داره تاریک میشه. بریم خونه؟ -باشه بریم. راه افتادیم و سمت ماشین رفتیم. بعد از مدت کوتاهی به ماشین رسیدیم. سوار شدیم و راهی خونه شدیم. سر صحبت را باز کردم و گفتم: - ... نظرت راجع به خانواده چیه؟؟ -از چه نظر؟؟ -از نظر احترام، از نظر خوب بودن، از نظر دوست داشتن... -خانواده از همه نظر خوبن. از نظر من دوست های واقعی فقط میتونن خانواده ها باشن. اکثر بچه ها وقتی به یه دورانی میرسن فکر می کنن خانواده ها درکشون نمیکنن. -آخ دقیقا منم همینجوریم. -خب اینجا باید بگم که تو تا حالا خانوادتو درک کردی؟؟