eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.4هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
5.5هزار ویدیو
358 فایل
بسم الله الرحمان الرحیم خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 آخرین حجت الهی از انظار! به راستی چرا آخرین حجت الهی باید قرن های متمادی از انظار مخفی بماند، در میان مردمان باشد و با آن ها زندگی کند؛ اما دیده ها عاجز از شناختن او باشند؟ آیا حضور فیزیکی امام در جامعه آن گونه که همگان او را بشناسند، مترتب خطراتی بر جان امام است؟ آیا غیبت را می توان به عنوان آزمایشی برای پیروان حضرت در نظر گرفت؟ 🔰🔰🔰🔰 جهت پاسخ گویی به سؤالات متعدد در بحث امام غائب(عج)، به درگاه با عظمت و پر از غنا و سخای قرآن کریم رفته و به بررسی برخی از آیات در این زمینه پرداخته ایم؛ باشد که زلال جاری قرآن موجب تطهیر فکر و اندیشه مان باشد.👇👇👇 1.انسان ها دارای ظرفیت مختلف اند ٢.امتحان،سنت الهی ٣.حفظ جان امام ۴.مومنین،ودایع الهی ✅انسان ها دارای های مختلف اند از آنجایی که تمامی مردم در یک حد و استعداد نیستند، بعضی از مؤمنین از نظر ایمان و تقوا دارای درجات برتر هستند و بعضی در مراحل ابتدایی از دین قرار دارند؛ همان گونه که از روایات فهمیده می شود. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «... حَدیثُو عَهدٍ بِشِرک لَهَدَمتُ الکعبَه فَألزَقتُها بِالاَرضِ وَ جَعَلْتُ لَها بابَینِ[1]؛ اگر عرب های تازه اسلام آورده ظرفیت داشتند... من کعبه را خراب می کردم و برای آن دو درب قرار می دادم». از چنین روایتی متوجه می شویم که همه مردم دارای یک ظرفیت نیستند؛ بلکه دارای طبع های مختلف هستند. بنابراین همه چیز را نمی توان به هر کس گفت. خداوند نیز در قرآن شریف می فرماید: (یا أیهَا الّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکمْ تَسُؤْکمْ)[2]؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی سؤال نکنید که اگر آشکار و روشن گردد، شما را ناراحت می کند». این آیه به وجود حضرت مهدی(عج) تأویل شده است؛ یعنی از غیبت و زمان ظهور سؤال نکنید؛ زیرا شما ظرفیت شنیدن آن را ندارید و موجب ناراحتی شما می شود. این معنا در کلام مبارک حضرت مهدی(عج) به عنوان دلیل و حکمت غیبت ذکر شده است، آنجا که فرمود: «وَ أمّا عِلّه ما وَقَعَ مِنَ الغَیبَه فَإنَّ اللهَ عَزَّوّجَلَّ یقُولُ: (یا أیهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسئَلُوا عَنْ أشیاءَ إنْ تُبْدَلَکمْ تَسُؤکمْ)... فَأغْلِقُوا أبْوابَ السُّؤالِ عَمّا لایعْنیکمْ، وَلا تَتَکلَّفُوا عِلَی ما قَدْ کفیتُمْ وَ أکثُروا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلک فَرَجُکمْ[3]؛ و اما درباره وقوع غیبت، خدای تعالی می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگز سؤال نکنید از مسائلی که اگر فاش شود، شما را اندوهگین سازد و از اموری که سودی برایتان ندارد، سؤال نکنید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواسته اند، به زحمت نیندازید و برای تعجیل فرج بسیال دعا کنید که همان فرج شماست». ✅ ، سنت الهی (وَ لَنَبْلُوَنّکمْ بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اْلأمْوالِ وَ اْلأنْفُسِ وَ الثّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ)[4]؛ «شما را امتحان می کنیم به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستن مال و خطر جانی و ثمرات زندگی؛ مژده بده به آن ها که ثابت قدم هستند». امام صادق(ع) خطاب به یار وفادارش «محمّدبن مسلم» فرمود: «قبل از ظهور قائم نشانه هایی از جانب خدای تعالی برای مؤمنان خواهد بود. عرض کردم: فدای شما شوم، آن ها کدام است؟ فرمود: امتحان که خدا می فرماید: «به چیزی از ترس»؛ این ترس بیماری های گوناگون، گرسنگی، بالا رفتن قیمت ها، کاستن مال، قحطی، خطر جانی، مرگ شایع، نقص ثمرات زندگی و نیامدن باران است. پس در آن موقع به آن ها که در عقیده به ما ثابت می مانند، مژده بده. آن گاه فرمود: ای محمد! این تأویل آیه است و هیچ کس جز آن ها که راسخ در علم هستند، تأویل قرآن را نمی داند و ماییم راسخین در علم».[5] پی نوشت ها: [1]. جامع الصحیح، ابن مسلم القیشری النیشابوری، ج 3 و 4، ص 98؛ العمده، ص 317. [2]. مائده (5): 101. [3]. کمال الدین، ج 2، ص 239؛ الزام الناصب، ج 1، ص 428. [4]. بقره (2): 155. [5]. کمال الدین، ج 2، ص 554، کشف الغمه، ج 3، ص 359.
14.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در مسیر هلاکت ( ) 🔸طرحی عظیم و سراسری در راستای پایان دادن به قرنها بدبختی. 👈 وعده همه منتظرین از شب اول زمستان تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نیم ساعت قبل از اذان صبح دعا، اشک و توسل برای محقق شدن مهمترین امر عالم ✨ 👌اطلاع رسانی، کمترین وظیفه هر شیعه امیرالمؤمنین @montzeran
منتظران گناه نمیکنند
🖇 📌 مفهوم ⁉️ سبک زندگی، مجموعه ای از اعمال و رفتار است که وقتی در کنار هم قرار میگیرند، پازل زندگی ما را می سازند. انسان منتظر، باید نوعی از سبک زندگی را انتخاب کند که وقتی گزارش اعمالش را در محضر مولایش عرضه میکنند، لبخند رضایت را بر لبان ایشان بنشاند. لذا لازم است. ♻️ اولا نسبت به آن سبک زندگی که مورد نظر امام عصر هست معرفت پیدا کند ♻️ وثانیا با دقت و تامل، آن را در زندگی به کار گیرد. سبک زندگی مهدوی همان سبک زندگی دینی است؛ لیکن کسی که دغدغه اش مهدویت و ظهور است، آن اعمال دینی را با نیت مولایش انجام میدهد. مثلا 🔺اگر به تربیت فرزند فکر میکند، دنبال این است که چگونه فرزندی مهدی یاور تربیت کند. 🔺یا اگر صدقه میدهد، در صدر نیت هایش، سلامتی امام عصر میباشد. در این بخش از پیامهای مهدوی دنبال آن هستیم تا نکاتی را بیان کنیم تا زندگی هایمان رنگ و بوی بگیرد.
‍ دوباره روسریمو آوردم جلو و چند تار مویی که بیرون ریخته بود رو بردم زیر روسریم . اه . حجاب چیه آخه . _ مامان حالا اگه دو تا تار مو بیرون باشه قرآن خدا غلط میشه ؟ مامان _ عههه . همیشه موهات بیرونه حالا یه بارم به خاطر امام رضا (ع) بکنی تو که چیزیت نمیشه . _ هوووووووف. نمیشه .نمیشه . نمیشه . موهای من لخته خوب هی میریزه بیرون . اوه اوه من موندم چادر چجوری میخوام سرم کنم. گفتم نیاما نذاشتید . بابا_ دخترم انقدر غر نزن حالا الان هنوز مونده تا برسیم . با این ترافیک به نماز که نمیرسیم . بزار هروقت رسیدیم دم حرم درست کن . _ خوب بابا جان . کلا نمیشه. مامان خداییش تو چجوری این چادرتو نگه میداری. امیر علی _ خواهر من یه هد میگرفتی راحت میشدی . چادر لبنانی که نگه داشتنش کاری نداره . بعدشم چادر سر کردن عشق میخواد که بشه نگهش داشت . _ خوب خوب. دوباره شیخمون شروع کرد . باشه داداشی سری بعد چشم. الانو چیکار کنم امیر علی _ بابا جان لطفا تو خیابون امام رضا یه جا وایسید . اینجوری نمیشه کاریش کرد. بابا_ باشه . _ تنکس ددی . میسی داداشی . ببخشید من خودم رو معرفی نکردم.من تانیا هستم . 19 سالمه و سال اول پزشکی. البته اسمم تو شناسنامه حانیه هستش ولی من کلا با دین و مذهب کاری ندارم . به خاطر همین با این اسمم راحت ترم . من تو یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که خوشبختانه توش چیزی به اسم اجباروجود نداره و هرکس خودش راه خودشو انتخاب میکنه . منم راهم رو کلا جدا از خانوادم و دین انتخاب کردم .البته نه اینکه اصلا خدا رو قبول نداشته باشم چرا دارم. ولی خوب کلا معتقدم که انسان باید آزادی داشته باشه و دین دست و پای آدمو میبنده . خوب بگذریم . یه برادر هم دارم که قوربونش بر خیییلی مهربونه و از من 6 سال بزرگتره. علاقش بیشتر به طلبگی بود که خوشبختانه با مخالفت بابا رو به رو شد. همین مونده فقط که یه داداش آخوند داشته باشم.الان هم که در خدمت شمام تشریف آوردیم با خانواده مشهد که من بعد از 11 سال اومدم . مامان و بابا و امیرعلی سالی دو سه بار میان ولی من میرم خونه عموم اینا چون اونجا خیلی بیشتر خوش میگذره . البته بچگیام مشهدو دوست داشتم ولی خوب اون بچگی بود البته من این تفکراتم رو هم مدیون عموی گرامم هستم که از هشت سالگیم که از ترکیه برگشت دیگه همش پیش اون بودم چون خودش دختر نداشت منو خیلی دوست داشتن ولی کلا آبش با امیرعلی و بابا تو یه جوب نمیرفت چون عقایدش کاملا مخالفه اون و بابا بود ولی اونا باهاش مشکلی نداشت . خلاصه که این توضیحی کوتاه و مختصر و مفید از زندگی من بود حالا بقیش بماند برای بعد . برگشتم سمت امیرعلی که بهش بگم بیاد تا حرم مشاعره کنیم که دیدم به رو به رو خیره شده و دستشو گذاشته رو سینشو داره زیر لب یه چیزی رو زمزمه میکنه . جلو رو نگاه کردم که چشمم که به گنبد طلا افتاد یه لحظه دلم لرزید نا خود آگاه زیر لب گفتم سلام. بد جوری محوش شده بودم اصلا یه حس و حالی داشت که منو مسخ کرده بود .انگار یه حس خوب و دوست داشتنی . برام عجیب بود منی که این سری فقط به اصرار اومده بودم چرا برام لذت بخش بود . یه دفعه صدای ضبط بلند شد . سرمو به شیشه تکیه دادم و حواسمو دادم به آهنگ . کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم کبوترم هوایی شدم ببین عجب گدایی شدم دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم پنجره فولاد تو دوای هر چی درده کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده پنجره فولاد تو دوای هر چی درده کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها – دل سوز منی آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم ای سلطان کرم سایه ات روی سرم باز آقا بطلب که بیام به حرم شور و حال منی پر بال منی تو خیال منی دادی تو منو راه اگه یه نگاه که تو ماه منی چجوری از تو دست بکشم بدون تو نفس بکشم تویی که تنها دل سوز منی آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام بهونه ی اشکای هر روز منی بی تو می میرم آقام یه فقیرم آقام که تو حج فقرایی ای کس و کارم آقا جون تو رو دارم، ندارم من دستای گدایی میبینم عاشقای تو رو اشکای زائرای تو رو آرزومه منم بپوشم لباس خادمای تو رو همه ی داراییم و به تو بدهکارم من جون جواد آقا خیلی دوست دارم من همه ی داراییم و به تو بدهکارم من جون جوادت آقا خیلی دوست دارم من.
😔 😔 دبیرستان وراهنمایی یه مدرسه مذهبی درس خوندم📚 درسخون نبودم ولی درسام هم بدنبود📙 اونموقع هااوج مشغله ذهنیم ،دوستام بودن ودرس وخونواده 👭👨‍👩‍👧‍👦 هیچوقت فکرنمیکردم یه روزی بشه که همه زندگیم بهم بریزه 😔😔اونم به خاطر چی؟بخاطرفضای مجازی📱 تااتمام درسم گوشی نداشتم.فضای مجازی دراختیارم نبود. کم وبیش گوشی مامانم دستم بودولی آزادی کامل خب نه.... بعد اتمام درسم یه آموزشگاه مذهبی درس خوندم. اواخرترم دوم بودکه واسم گوشی خریدن.📱 پدروبرادرم👨‍👦 خیلییییی بهم محبت میکردن🧡 وازلحاظ عاطفی غنی بودم هیچ مشکل مالی هم نداشتیم💰 تااینکه کرونااومد😷وماههابیکاری به سراغم اومد وقتموخیلی میذاشتم پای گوشی واینستاگرام آخه کاری نداشتم .🤷‍♀️ بیکاربودم🤦🏻‍♀️ نه میشدازخونه بیرون برم 🚶‍♀️نه درسی 📙بودنه کاری👩‍🔧 روزهاهمینطورمیگذشت تااینکه یه روزدیدم توقسمت پیشنهادات یه پسری🧑 هست که باخواننده محبوبم👨‍🎤 سلفی انداخته وگذاشته پروفایلش منم فقط فالوش کردم تابعداپستاشوببینم واگه خوب بودنگهش دارم واگه نبودآنفالو کنم چندروزبعددیدم یه استوری گذاشته وبه شوخی🙃 یه سوالی درموردشهرمن پرسیده بود. منم خیلی معمولی براش نوشتم سلام شمااهل ......نیستین؟🙄 اونم نوشت اصالتا......ام(یعنی همون شهرمن)😌 ولی تایک سال پیش تهران زندگی میکردم. منم براش نوشتم پس حس وحال مارو درک نمیکنید😏 نوشت شماهم اهل......هستید؟ *بله _خوشبختم🙂 *ممنون😊 وفکرکردم موضوع تموم شده وچت هاروپاک کردم ...
🔴 📝 💯 بازار داغ علائم و حاشیه های آن 🔰 همیشه انسانها مشتاق دانستن آینده و حوادث تلخ و شیرینش بوده اند، به همین دلیل است که بازار طالع بینان هم رونق دارد. این آینده بینان: یا الهی اند و سخن شان ریشه در وحی دارد (آسمانی)، یا شیطانی و زمینی اند. ⚜ «وعده ظهور منجی» در بین حوادثِ مختلفی که پیش بینی کرده اند، از برجسته ترین آنهاست؛ لذا احادیث زیادی در این باره به ما رسیده که همین یعنی اهمیت این موضوع و آثار مثبت و منفی زیادی که در زندگی فردی و اجتماعی دارد... 👈🏻درباره و کتابهای زیادی نوشته شده اما آنچه که در این میان کمتر بهش پرداخته شده و خلأ آن احساس می شود «بررسی سندی، دِلالی و تحلیل این روایات» است. ⚠️ ! 👈🏻«سپیدی مو» علامت پیری ست✔️ اما «رنگ مو» نیست! ✖️ 👈🏻«زردی رخ» علامت بیماری ست✔️ اما «رنگ رخ» نیست!✖️ 🔹 هم فقط حکایت گر ظهورند و با تحقق ظهور هیچ رابطه ی سببی و مسببی ندارند؛ به عبارتی دیگر « » هیچ نقشی در نزدیک کردن ظهور ندارند؛❌ ⬅️ بلکه فقط علامتِ نزدیک شدنِ ظهورند!✔️ 🔸 خیلی چیزها فقط علامت و تابلو هستند، همین. بنابراین جهت تعجیل در امر فرج، دنبال 👈🏻 باشیم ✅ 👈🏻نه ! ❌ علائم، به وقتش بر سر راه خواهند آمد.. 📗تاملی نو در نشانه های ظهور، ص۱۵
⭕مقدمه ⚪در این چند جلسه می خواهیم ان‌شاءالله به بعضی از شبهاتی رایج که مانعِ انجام امر به معروف و نهی از منکر توسط ما می‌شوند، پاسخ بدهیم؛ شبهاتی که یا بعضی از افراد از ما می پرسند و یا شیطان و نفس اماره به ما می گویند و باعث می شوند که ما سست بشویم و امر به معروف و نهی از منکر نکنیم. 🆎ضرب المثل های انگلیسی مستر همفر: 🔸عیسی به دین خود، موسی به دین خود! 🔹ما رو که تو قبر همدیگه نمی ذارن! 🔸هر کسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش! ✅جواب: این ضرب المثل ها را انگلیسی‌های ملعون بین ما ترویج دادند که ما را به سمت بی‌تفاوتی سوق دهند😒 🌀مهم تر از اون اینکه، «ضرب المثل که حجیت شرعی نداره» 🟢ما دستور خدا را از قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام می گیریم و این ضرب المثل ها خلاف اسلام هستند. 🟣ما نسبت به هم مسئولیت داریم و اسلام میگه: 🟡كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ [۱] 🔴پس به ما ربط داره و ما را در قبر هم می گذارند ولی از نظر مسئولیتی، ما به هم ربط داریم و از اعمالِ هم بازخواست می شیم. ⏸ادامه دارد 📚(۱)حدیث از پيامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است. إرشاد القلوب , جلد۱ , صفحه ۱۸۴
ترگـــ🌸ــل(من‌یہ‌دختر‌منطقے‌ام🧕) 1️⃣↫ "چند‌نڪتہ‌ے‌مهم‌قبل‌از‌مطالعہ" اگر در خیابان کسی جلوی شما را بگیرد و شیرینی تعارف کند به احتمال زیاد می پذیرید. پیش خودتان می گویید خیرات امواتشان است اگر کسی یک پسر غذا به شما تعارف کند چه؟ شاید باز هم بپذیرد پیش خودتان بگویید حتماً نذری است. حال اگر آدمی غریبه در خیابان صدای تان کند و بخواهد یک گوشی موبایل یا دوچرخه به شما هدیه دهد قبول میکنید؟ بعید می‌دانم!
خداوند در کتاب خود، حسن و جمال و کمال حوريان را گواهي داده ... و در خصوص آنها گفته: «زوجهايي پاکيزه»؛ هرعيبي که زنان دنيا گرفتارش مي شوند، اينها ندارند. 🌼🌹خداوند متعال مي فرمايد: قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ الصافات:19 📌«ونزدشان [دلبرانى] فروهشته نگاه و فراخ ديده باشند». تنها به شوهرانشان مي نگرند، نه چشم چرانند و نه خيره شونده، هريک با شوهرش مي نشيند، با يکديگر مي خندند، و او را با جام نقره از نهر عسل سيراب مي کند سپس به سويش آمده، مي گويد: اي ولي خدا، بعزت پروردگارم سوگند چيزي نيکوتر از تو در بهشت نمي بينم ... عقل و دلش را پر مي کني و او به جز تو به کسي نمي نگرد و نه طمع دارد. 🌼🌹اليَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ الرحمن:58 📌«گويي ياقوت و مرجانند»؛ يعني آنها مانند پاکي ياقوت در سفيدي مرجان هستند ... از لحاظ حسن و جمال، روشني و شفافيت ... 🌼🌹خَيْرَاتٌ حِسَانٌ (70) فَبِأَيِّ آَلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (71) حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ. الرحمن: 58 📌«در آن بهشتها زنان نيکو و زيبارو هستند، پس کدامين نعمتهاي پروردگارتان را انکار مي کنيد؟ حورياني در سراپرده هاي خود»؛ يعني خوش خلق و زيبارو ... اين جمال ظاهر و باطن است. ديگر اينکه از اين هم بالاترند، در سراپرده هاي مرواريد نشان، خاص شوهرانشان هستند، تنها شوهرانشان به آنها مي نگرند.
╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ❁﷽❁ 🌙 هر شب ساعت ۲۱ 🕘 🪴 📚 🔰 نمازخوان شدن! به همین سادگی، به همین خوشمزگی... ✍ گوشه دانشکده مون یه نمازخونه نقلی وجود داره. من رو تا تو دانشکده ول می‌کردی، می‌رفتم اون تو! یا می‌نشستم یا می‌خوابیدم یا تکلیف هامو انجام می دادم یا خدایی نکرده نمازی چیزی می‌خوندم...😅 با دو سه تا از رفقا همیشه با هم بودیم، یکی شون که به معنای واقعی تارک الصلاة بود و یکی شون از اینا که نمازشون ماکزیمم ٢دقیقه طول می‌کشه😩 خلاصه، از اونجایی که من اکثرا کار و بارام رو می‌بردم توی نمازخونه انجام می‌دادم و اونجا هم جای دنج و خلوتی بود، این رفقا هم تا یه حدی عادت کرده بودن بیان تو نمازخونه بشینن و... (البته یادمه اولاش یه ذره اکراه داشتن) یه نماز جماعت ظهری هم برقرار بود که با حضور حداقلی خواص که نصفشون هم کارکنان بودن سر پا بود! البته چه میشه کرد، دانشکده هنر بود دیگه!! (آدم رو رعد و برق بگیره، جو هنری نگیره). امام جماعتش یه عادت خوبی که داشت، این بود که بعد نماز با همه ی کسایی که اونجا بودن دست می داد و می گفت: قبول باشه🤝 یه بار هم با این رفیق تارک الصلاتمون که اونجا نشسته بود دست داده بود، رفیقمون هم حس جالبی بهش دست داده بود😄😎 آره خلاصه، داستان امر به معروف ما از اینجا شروع شد که یه دفعه قبل نماز با این رفیق تارک الصلاتمون نشسته بودیم و حرف می زدیم، بحث پیش اومد؛ بهش گفتم: +تو بالاخره چیکاره ای؟! _ با خنده گفت: ببین! من کلا تو فاز آزادی‌ام! تو فیس بوکم نوشتم: آزاد یکتاپرست! (یه چیز تو این مایه ها به انگلیسی...) +منم تو یه فازی که اصلا به فکرم خطور نمی کرد الان بخوام تاثیری چیزی بذارم، همین طوری دورهمی برگشتم گفتم: یکتا پرست؟! لااقل بپرست! _ یه دفعه جا خورد و با یه لحن خنده ای گفت: نماز رو می گی؟😅 +منم فقط با یه حرکت کله گفتم: آره. دیگه هیچ چیز نگفتم. نماز جماعت شروع شد و ایستادم به نماز؛ مثل بقیه، بعد از چند دقیقه یه نفر اومد کنارم وایستاد و گفت: الله اکبر، می شناختمش، همین رفیقم بود که چند دقیقه پیش داشتیم با هم صحبت می کردیم. به همین سادگی، به همین خوشمزگی... نماز خوند 👏
شاخــ🔥ــھ نبات ❲راھکار های کنترل شھوت و نگاھ👀!❳ 1️⃣↫ ما معتقدیم مهمترین ترین نکته در مدیریت شهوت،آگاهی است.. ادامه دارد✌️ ... 📙¦⇠ ✊¦⇠