﷽
📝یکی از دلایل غیبت ولی معصوم یَخاف القتل است!
یعنی بیم از کشته شدن امام زمان؛
یعنی خدا نمیتونه جان ولی معصوم رو با معجزه حفظ کنه؟! (مَثَلُ الإمام مَثل الکعبة)
زمانیکه سپاه ابرهه به کعبه حمله میکنه، خدا با معجزه بوسیله #ابابیل و سنگهای کوچک خانه کعبه رو حفظ میکنه.
چند سال بعد حجاج بن یوسف خانه کعبه رو با منجنیق و سنگهای بزرگ ویران میکنه و هیچ معجزه ای هم رخ نمیده!
فعلِ خدا پارادوکسیکال شد؟!
_وقتی ابرهه به #کعبه حمله کرد مسلمانی نبود که از خانه کعبه دفاع کنه؛ خدا با معجزه دفاع میکنه در حالت دوم مسلمانانی در شهر #مکه بودند و باید دفاع میکردند وظیفه شون بود و مورد سوال قرار خواهند گرفت.
در جنگ اُحد پیشانی و دندان مبارک پیامبر میشکند. چرا خدا با #معجزه جان پیامبر را حفظ نمیکند؟!
همین رسول اللّه در غار از ترس مشرکان با یکی از #صحابه پنهان شده! خدا با انزال سکینه بر قلب پیامبر و معجزه (لانه پرنده و تار عنکبوت بر در غار) جان پیامبر را حفظ میکند! چرا؟!
_در جنگ احد مسلمانانی وجود دارند که حفظ جان ولی معصوم بر عهده آنهاست. علی علیه السلام در دفاع از #پیامبر 90 زخم برمیدارد. ولی در حالت دوم مسلمانی نیست که از پیامبر دفاع کند!
در ماجرای حضرت موسی وقتی حضرت به دنیا میان و فرعون در به در دنبال کشتن اوست، خدا به مادر موسی وحی میکنه
اگر بر جان او ترسیدی او را به دریا بیفکن...
یا جایی که #موسی علیه السلام به #فرعون میگوید:
فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ
از ترس شما فرار کردم و...
جان #امام_حسین را باید افرادی حفظ میکردند که نامه نوشتند بیا!
پس امروز اگر شیعه میخواهد #امام_زمان #ظهور کند باید بتواند زمینی جان امام را حفظ کند.
_آیا برای حفظ جان امام زمان وقتی دشمن موشک دارد نباید شیعه موشک داشته باشد؟
_آیا شیعه میتواند #موشک داشته باشد بدون آنکه ارتشی داشته باشد؟
_آیا #شیعه میتواند ارتشی داشته باشد بدون آنکه حکومتی داشته باشد؟!
این پاسخی ست به آنانکه میگویند در زمان غیبت نباید شیعه حکومت تشکیل دهد.
اگر صحابه #حضرت_علی هم این مهم را درک میکردند، طبق فرمایش قرآن کریم که اگر از دشمن ترسیدید گروهی اسلحه به دست بایستید و گروهی #نماز بگذارید بعد جایتان را عوض کنید...
لازم نبود همه پشت سر ولی #معصوم به نماز بایستند، گروهی مسئول حفاظت از جان حضرت میشدند.
به همین دلیل است که #امام میفرمایند:
حفظ نظام از اوجب واجبات است.
@montzeran
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۵۰ زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند خودم را روی زمین میکشید
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۵۱
صدای ابوجعده نبود و مطمئن شدم یکی از همان #اجیرشده_های_وهابی آمده تا جانم را بگیرد..
که سراسیمه چرخیدم..
و او امانم نداد که کنارم نشست و به سختی بازخواستم کرد
_از آدمای ابوجعده ای؟
گوشه چادرم هنوز روی صورتم مانده و چهره ام به درستی پیدا نبود،..
اما آرامش صورت او در تاریکی این نیمه شب به روشنی پیدا بود..
خط خون پیشانی ام دلش را سوزانده..
#وخیال_میکردوهابی_ام...
که به نرمی چادرم را از صورتم کنار زد و زیر پرده اشک و خون، تازه چشمانم به خاطرش آمد که رنگ از رخش پرید...
چشمان روشنش مثل آینه میدرخشید و همین آینه از دیدن #مظلومیتم شکسته بود که صدایش گرفت
_شما اینجا چیکار میکنید؟
شش ماه پیش...
پیکر غرق خونش را کنار جاده رها کرده و باورم نمیشد زنده باشد...
که غریبانه ضجه زدم
_من با اونا نبودم، من داشتم فرار میکردم...
و #دردپهلو تا ستون فقراتم فریاد کشید که نفسم رفت...
و او #نمیدانست با این #دخترنامحرم میان این خیابان خلوت چه کند..
که با نگاهش پَرپَر میزد بلکه #کمکی پیدا کند...
میترسید تنهایم بگذارد و همان بالای سرم با کسی تماس گرفت و پس از چند دقیقه خودرویی سفید کنارمان رسید...
از راننده خواست پیاده #نشود، خودش #عقب_تر ایستاد..
و چشمش را #به_زمین انداخت تا بی واهمه #ازنگاه_نامحرمی از جا بلند شوم...
احساس میکردم تمام استخوانهایم در هم شکسته که زیرلب ناله میزدم..
و مقابل #چشمان_سربه_زیرش پیکرم را سمت ماشین میکشیدم...
بیش از شش ماه بود حس رهایی فراموشم شده..
و حضور او در چنین شبی مثل #معجزه بود که گوشه ماشین..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
منتظران گناه نمیکنند
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوچهل_وسه از این همه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوچهل_وچهار
دلمان را زیر و رو کرده بود...
#محافظت_ازحرم حضرت سکینه(س) در داریا با حزبالله لبنان😍✨ بود..
و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای حزبالله به زیارت برویم...☺️✨💚💞😍
فاطمه در آغوش من👧🏻 و زهرا روی پای مصطفی👶🏻 نشسته بود..
و میدیدم قلب نگاهش برای حرم حضرت سکینه(س) میلرزد..✨💚
تا لحظه ای که وارد داریا شدیم...
از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده😢 و از حرم حضرت سکینه(س) فقط دو گلدسته شکسته😥😢 که تمام حرم را به خمپاره بسته.. و همه دیوارها روی هم ریخته بود...
با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، میتوانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده اند.. 😢😥
و مصطفی دیگر نمیخواست..
آن صحنه را ببیند که ورودی حرم رو به جوان محافظمان خواهش کرد
_میشه برگردیم؟😢😠
و او از داخل حرم باخبر بود..
که با متانت خندید😊😁 و رندانه پاسخ داد
_حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟😊🕌
دیدن حرمی که به ظلم تکفیری ها زیر و رو شده بود،طاقتش را تمام کرده..و دیگر نفسی برایش نمانده بود..
که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست
_نمیخوام ببینم چه بلایی سر قبر آوردن!😢😠✋
و جوان لبنانی😊 #معجزه این #حرم را به چشم دیده بود که امیرالمؤمنین(ع) را به ضمانت گرفت
_جوونای #شیعه و #سنی #تاآخرین نفس از این حرم #دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، امام علی(ع) #خودش از حرم دخترش دفاع کرد!😊✨✌️
و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد.. که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد..
تا #دست_حیدری امیرالمؤمنین(ع)💪را به چشم خود ببینیم...
بر اثر اصابت خمپاره ای،...
گنبد از کمر شکسته و با همه میله های مفتولی و لایههای بتنی روی ضریح سقوط کرده بود،..😧😧😧
طوری که تکفیری ها دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده.. 😍😧و هرگز دستشان به قبر مطهر حضرت سکینه(ع) نرسیده بود...
مصطفی شب های زیادی از این حرم دفاع کرده..
و عشقش را هم #مدیون حضرت سکینه (س) میدانست...
که همان پای گنبد نشست..
و با بغضی که گلوگیرش شده بود،😍😢 رو به من زمزمه کرد
_میای تا #بازسازی_کامل این حرم داریا بمونیم بعد برگردیم زینبیه؟😍😢
دست هر دو دخترم در دستم بود،..
دلم از عشق حضرت زینب (س) و حضرت سکینه (س) میتپید.. 💚✨🕌🕌✨
و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود..
که عاشقانه شهادت دادم
_اینجا میمونیم😍 و به کوری چشم داعش و بقیه تکفیری ها این #حرم رو #دوباره_میسازیم ان شاالله!😍💞💚✨🕌😢
"پایان"
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#رمان
#دمشق_شهر_عشق
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چرا قرآن معجزه هست ؟
✅علومی که ۱۴۰۰ سال پیش
#قرآن می دانسته 😍
🌸در این #ماه_رمضان
🎥 ببینید #معجزه ی جاوید را
⏰۲ دقیقه و ۹ ثانیه
#انتشارش_باشما
#ماه_مبارک_رمضان
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈