eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.6هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
5هزار ویدیو
342 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 ورز کردن تبلیغات درکانال👇👇 @appear تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁دام شیطان🍁 قسمت سوم سمیرا هرچه پرسید چی شده,اصلا قدرت تکلم نداشتم,فوری رفتم توخونه وبه مادرم گفتم سردردم ,میخوام استراحت کنم .. اما درحقیقت میخواستم کمی فکر کنم...مبهوت بودم....گیج بودم..... کلاس گیتار روزهای زوج بود اما اینقد حالم بد بودکه فرداش نتونستم برم کلاسهای دانشگاه,روز دوشنبه رسید ,قبل ازساعت کلاس گیتارزنگ زدم به سمیرا وگفتم :سمیراجان من حالم خوش نیست امروز کلاس گیتارنمیام,شایددیگه اصلا نیام...هرچه سمیرااصرارکرد چطورته ,بهانه ی سردرد اوردم. نزدیکای ساعت کلاس گیتاربود یک دلشوره ی عجیب افتاد به جونم,یک نیرویی بهم میگفت اگر توخونه بمونی طوریت میشه,مامانم یک ماهی بودآرایشگاه زنانه زده بود,رفته بود سرکارش,دیدم حالم اینجوریاست,گفتم میزنم ازخونه بیرون ,یه گشت میزنم ویک سرهم به مامان میزنم,حالم بهتر شد برمیگردم خونه,رفتم سمت کمد لباسام,یه مانتو آبی نفتی داشتم,دست کردم برش دارم بپوشمش ,یکهو دیدم مانتو قرمزم که مال چند سال پیش بود تنمه,ازترس یه جیغ کشیدم,اخه من مانتو نپوشیده بودم,خواستم دکمه هاشو بازکنم ,انگاری قفل شده بود,ازترسم گریه میکردم,یک هو صدا درحیاط بلند شد که باشدت بسته شد,داشت روح از بدنم بیرون میشد از ته سرم جیغ کشیدم,یکدفعه صدای بابا راشنیدم,گفت چیه دخترم :چطورته؟؟چراگریه میکنی مادرم؟؟ خودم راانداختم بغلش ,گفتم بابا منو.ببر بیرون ,اینجا میترسم. بابا گفت:من یه جایی کاردارم ,الانم اومدم یک سری مدارک ببرم,بیا باهم بریم من به کارام میرسم توهم یک گشتی بزن. چادرم راپوشیدم یه گردنبند عقیق که روش (وان یکاد..) نوشته بود ,داشتم که کناردر هال اویزون بود,برش داشتم انداختمش گردنم وسوارماشین شدم ومنتظر بابا موندم. بابا سوار شد وحرکت کردیم ,انقد توفکربودم که نپرسیدم کجا میریم ,فقط میخواستم خونه نباشم. بابا ماشین راپارک کرد وگفت:عزیزم تا من این مدارک رامیدم توهم یه گشت بزن وبیا,پیاده شدم تا اطرافم رانگاه کردم ,دیدم خدای من جلو ساختمانی هستم که کلاس گیتارم اونجا بود,پنجره ی کلاس رانگاه کردم,استادسلمانی باهمون خنده ی کریهش بهم اشاره کرد برم داخل... انگار اختیاری درکارنبود,بدون اینکه خودم بخواهم پا گذاشتم داخل کلاس....
🍁دام شیطانی🍁 قسمت چهارم داخل کلاس شدم,سمیرا از دیدنم تعجب کرد,رفتم کنارش نشستم,سمیراگفت:توکه نمیومدی ,همراه من رسیدی که.... اومدم بهش بگم که اصلا دست خودم نبود,یه نگاه به سلمانی کردم,دیدم دستش را گذاشته روبینیش وسرش رابه حالت نه تکون میده.... به سمیراگفتم:بعدا بهت میگم. اما من هیچ وسیله وحتی دفتری و...همرام نیاورده بودم کلاس تموم شد من اصلا یادم رفته بود ,شاید بابا منتظرم باشه,اینقد هم باترس اومدم بیرون که گوشیم هم نیاورده بودم. پاشدم که برم بیرون,سلمانی صدام زد:خانوم سعادت شما بمونید کارتون دارم,نگران نباشید باباتون رفتن ,سرکارشون..... دوباره گیج شدم,یعنی این کیه,فرشته است؟اجنه است؟روانشناسه که ذهن رامیخونه,این چیه وکیه؟؟؟ سمیرا گفت:توسالن منتظرت میمونم ورفت بیرون. استاد یک صندلی نزدیک خودش گذاشت وخودشم نشست روصندلی وگفت:بیا بشین,راحت باش,ازمن نترس,من اسیبی بهت نمیزنم. با ترس نشستم ومنتظر شدم که صحبت کند سلمانی:وقتی باهات حرف میزنم به من نگاه کن,سرم راگرفتم بالا ونگاهش کردم, دوباره آتیش توچشماش بود اما اینبار نترسیدم. سلمانی گفت:یه چیزی داره منو اذیت میکنه باید اون از طرف توباشه,ازخودت دورش کن تا حرف بزنیم . گفتم :چی؟؟ یه گردنبد عقیق که حکاکی شده است... وااای این راازکجا میدید ,اخه زیرمقنعه وچادرم بود. درش آوردم وگفتم فقط وان یکاده...دادم طرفش,یه جوری خودش راکشید کنار که ترسیدم... گفت سریع بیاندازش بیرون... گفتم آیه ی قرانه... گفت:توهنوز درک حقیقی از قران نداری پس نمیتونی ازش استفاده کنی . داد زد,زود بیاندازش.... به سرعت رفتم توسالن گردنبند رادادم به سمیرا وبی اختیار برگشتم, سلمانی:حالا خوب شد ,بیا جلو,نگاهم.کن... رفتم نشستم سلمانی:هیچ میدونی چهره ی تو خیلی عرفانی هست,اینجا باشی ,ازبین میره,این چهره باید تویک گروه عرفانی به کمال برسه... سلمانی حرف میزد وحرف میزد,ومن به شدت احساس خوابالودگی میکردم,بعدها فهمیدم اون جلسه ,سلمانی من را یه جورایی هیپنوتیزم کرده,دیگه از ترس ساعت قبل خبری نبود ,برعکس فکرمیکردم یه جورایی بهش وابسته شدم. همینجور که حرف میزد,دستش راگذاشت رو دستم,من دختر معتقدی بودم وتابه حال دست هیچ نامحرمی به من نخورده بود ,اما تو اون حالت نه تنها دستم راعقب نکشیدم بلکه گرمای عجیبی از دستش وارد بدنم میشد که برام خوش آیند بود,وقتی دید مخالفتی باکارش نکردم,دوتا دستم راگرفت تومشتش وگفت اگر ما باهم اینجورگره بخوریم تمام دنیا مال ماست .
🍁دام شیطانی 🍁 قسمت پنجم جهان ماورای ماده سخن میگفت,من بااینکه هیچی از حرفاش نمیفهمیدم,اما همه ی گفته هاش راتایید میکردم. بعدازساعتی با صدای در که سمیرا بود,حرفاش راتموم کرد واجازه داد راهی خانه شوم. واین اول ماجرابود سمیرا سوال پیچم کرد,استادچکارت داشت,چرااینقدطول کشید,چراگردنبنده را دادی به من و.... هرچی سمیرا پرسید جوابی نشنید چون من مثل آدمهای مسخ شده به دقایقی قبل فکرمیکردم,به اون گرمای لذت بخش,احساس میکردم,هنوز نرفته دلم برای سلمانی تنگ شده,دوست داشتم به یک بهانه ای دوباره برگردم وببینمش. رسیدیم خانه,سمیرا با دق گفت:بفرمایید خانوووم,انگار شانس من لالمونی گرفتی والااا پیاده شدم بدون هیچ حرفی,صدا زد ,همااااا بیا بگیر گردنبندت را...برگشتم گردنبند را گرفتم وراهی خانه شدم مامان برگشته بود خانه,گفت :کجا بودی مادر,بابات صدباربیشتر به گوشی من زنگ زد ,مثل اینکه توگوشیت راجواب نمیدادی. بی حوصله گفتم:کلاس گیتار بودم,گوشیمم یادم رفته بود,بابا خودش منو رسوند... مامان از طرز جواب دادنم ,متعجب شد اخه من هیچ وقت اینجور صحبت نمیکردم وبنا راگذاشت برخستگیم واقعا چرا من اینجورشده بودم؟؟ مانتوقرمزم راخواستم دربیارم اما این بار دکمه هاش راحت باز شد,یاد حرف سلمانی افتادم که میگفت:قرمز بهت میاد,همیشه قرمز بپوش... لبخندی رولبام نشست. توخونه کلا بی قراربودم ,بااینکه یک روز هم از کلاس گیتارم نگذشته بود ولی به شدت دلم برای سلمانی تنگ شده بود,اصلا سردرنمیاوردم منی که به هیچ مردی رو.نمیدادم وتمایلی نداشتم, این حس عشق شدید ازکجا شکل گرفت... حتی تودانشگاه هم اصلا حواسم به درس نبود. هنوز یک روز دیگه باید سپری میشد تا دوباره ببینمش... دیگه طاقتم طاق شد ,شماره ی سلمانی راکه دراخرین لحظات بهم داده بود,ازجیب مانتوم دراوردم وگرفتم. تا زنگ خورد ,یکهو به خودم اومدم وگفتم وای خدامرگم بده الان چه بهانه ای بیارم برای این تلفن ..... گوشی رابرداشت,الو بفرمایید, من:س س س سلام استاد, استاد:سلام همای عزیزم,دیگه به من نگو استاد ,راحت باش بگو بیژن.... خوبی,چه خبرا؟ من:خوبم ,فقط فقط... بیژن:میدونم نمیخواد بگی ,منم خیلی دلم برات تنگ شده,میخوای بیا یه جا ببینمت؟ اخیه بااین حرفش انگاردنیا رابهم داده بودند. گفتم:اگه بشه که خوب میشه بیژن:تانیم ساعت دیگه بیاجلو ساختمان کلاس,باشه؟؟ من:چشم ,اومدم مامان.وبابا هردوشون سرکاربودند یه زنگ زدم مامانم,گفتم بیرون کار دارم,مامان هم کلی سفارش کرد که مراقب خودت باش و.... آژانس گرفتم سمت کلاس گیتار وحرکت کردم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا شیطان نیامده گولتون بزند بروید نماز اول وقت بخوانید
🖼 عمرت را در چه راهی صرف نمودی⁉️ ⏳ یادمون باشه عمر انسان به سرعت طی میشه باید بهترین استفاده رو از تک تک فرصت ها در راه حق و اطاعت از خدای متعال بکنیم، حسرت و افسوسِ لحظه های گذشته فایده‌ای نداره...
پس یادمون باشه هیچ وقت به خاطر اینکه همرنگ جماعت بشی نقاب به صورتت نزن اشک به دل مهدی فاطمه(عج)نیار خدارو ناراحت نکن وهمیشه شجاع باش... ! خاص باش... ! خودت باش.. !! اصیل و خدایی
ادامه مطلب 👇👇
افکار وارده درقلب قلب : گويا در حق من افراط مى كنيد. چشم : نه عزيزم ! شما به روايت پيامبر بزرگ اسلام (ص ) كه در كتب اخلاقيه نقل شده بر خورد ننموده ايد كه فرموده : در قلب دو قسم از افكار وارد مى شود: يكى از جانب فرشته و آن يك سلسله افكاريست كه مشتمل بر خواندن به خير و نيكى و تصديق است و ديگر از سوى شيطان كه در آن خواندن به بدى و شر و تكذيب حق مى باشد. (225) از اين روايت و امثال آن بطور كامل استفاده مى شود كه بيشتر انحرافات و شقاوتها از افكار پوچ و انحراف سازيست كه در شما پيدا مى شود. شما ببينيد هواى نفس و آرزوى دراز و تمناى پست ها، ثروتها، خانه و پولهاى كلان ، زمينهاى فراوان ، ويلاها، باغات زياد، جواهر و ماشين و كشتى و هواپيماهاى مختلف و هزاران آرزوهاى ديگر در كجا پروريده مى شود آيا جز در وجود نازنين شما؟ آيا كشتن ها، غارتها، كشور گشائى ها و صدها جنايت ديگر در غير شما ديده مى شود و يا تصور مى گردد؟ آيا شما به اين رقم كلمات از پيامبر اكرم (ص ) و از اميرالمومنين على (ع ) بر خورد نكرده اى كه فرموده اند: اى مردم !براستى ترسناكترين چيزى كه من بر شما مى ترسم دو چيز است : پيروى ازى هواى نفس و آرزوى دراز، اما پيروى از هوا مانع از حق مى شود و اما آرزوى دراز، آخرت را از ياد مى برد. (226) قلب : پيروى هواى نفس چه ربطى به من دارد؟ چشم : اختيار داريد، هوا در كجا پروريده مى شود؟ كشتزار هوا و آرزوى دراز در وجود شماست ، در آنجاست كه بذر هر فسادى كشت مى گردد، و در آنجا است كه نقشه هاى شوم و افكار پست و خيالات ضد اسلام و ضد رهبرى پروريده مى شود و در آن جا رطب و يا بسها به هم يافته شده ، حق كشى ها در خارج صورت مى گيرد، خواهش مى كنم هيچ گاه در حق ما بد گمان نبوده و ما را به حق كشى و يا افراط در كار نسبت مده . زبان : پس لازم آمد كه قلب ، خود را اصلاح كرده كمتر در خود خيالات فاسده را راه دهد.
خیالات فاسده دست : خيال مى كنم فال بد زدن و بعضى از امور را منشا بعضى از امور ناپسند دانستن و در نتيجه فكر خود را مشوش ساختن كار دوست ما (قلب ) باشد؟ چشم : آفرين !بعضى از مردم چنين فكر مى كنند كه اگر سركه يا ترشى را روى زمين بريزند، و اگر فلان آش را در وقت معين درست نكنند، و يا اگر چهارشنبه سورى جشن نگيرند، كوزه و چيزى نشكنند، و يا در سيزده نوروز اگر پلو نپزند، و به صحرا نروند، و يا اگر مرغ آنها صدا كند و يا خروس آنها نخواند و.. اموال آنها تلف مى شود، يا يكى از آنها مى ميرد، و يا اگر زمانى گرفتار بلائى شدند آن را از ترك آن برنامه ها مى بينند. مسلم اين گونه خيالات و وسوسه ها در دوست ما (قلب ) تحقق مى يابد.
دل حرم خداست پا: بايد دوست عزيز ما (قلب ) براى خود راه ديگرى را انتخاب كند، به اين معنى كه افكار فاسد و خيالات پوچ را در داخل خود راه ندهد و به بجاى آن خود را معدن افكار صحيح و خيالات پسنديده قرار داده ، پيوسته خويشتن را خانه حضرت حق قرار داده ، غير او را در آن راه ندهد، چنان كه از امام صادق (ع ) روايت شده : قلب حرم خداست ، پس در آن غير الله را اسكان مده !(227) چشم : مرحبا! راستى دل ، حرم پروردگار است ، نبايد غير او را در آن راه داد. دست : ممكن است مختصرى اين عبارت را شكافته بيان فرمائيد كه چگونه قلب غير خدا را در خود راه مى دهد؟ چشم : چرا ممكن نيست ، شما ببينيد كسى كه به سوى اجنبى متمايل مى شود و به حرام مى افتد، چنين كسى در دل كه حرم خداست غير خدا را راه داده و محبت غير او را در دل پذيرفته است . دست : چگونه به حرام دست مى يابد؟ چشم : چگونه ندارد! براى اين كه وقتى مثلا دل به نا محرمى توجه كرد به او نزديك شده ، نگاه باريبه مى كند، سپس دست دراز كرده بدنش را لمس مى نمايد، و بعد عمل منافى با عفت را انجام مى دهد. و لذا از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام ) نقل گرديده : هيچ فردى نيست جز آن كه به بهره اى از زنا مى رسد، چون زناى دو چشم نگاه كردن ، و زناى دهان بوسيدن ، و زناى دو دست لمس نمودن است . (228) و همچنين از رسول خدا (ص ) نقل گرديده : كسى كه از روى شهوت ، پسر بچه اى را ببوسد، خداوند او را در روز قيامت به لجامى از آتش لجام زند. (229) دست : اين كه بر ضرر همه ما شد. چشم : اشكالى ندارد، ما بايد طرفدار حق باشيم ، گر چه به ضرر خود ما باشد. همه ما بايد بكوشيم دل را الهى كرده و با حب خدا آن را مصفا نمائيم . دست : بنده مايلم در اين خصوص تفصيل بيشترى دهيد. چشم : اشكالى ندارد؛ غير خدا، يعنى خيالات فاسده و افكار ناپسند را در دل جاى دادن ، چنان كه داب اله معصيت و خوى گنهكاران است ، شب در منزل نشسته در دل نقشه دزدى اموال مردم را مى كشد، يا خيال رفتن به خانه مردم و خيانت بناموس را در دل مى پروراند، طرح كشتن فردى يا قتل عام مردم بيگناه يا امام و پيامبر و نايب او را مى ريزد، كودتاها به راه انداخته ، پروژه هاى غير الهى را تصور مى كند: و يا خيال بدعت در دين ، و ظلم بر مسلمين و شرب خمر، و قمار، و غنا و موسيقى ، و خوردن مال مردم و غصب حقوق ديگران و قراردادها با اجانب ، و رفاقت و همبستگى با اراذل و اوباش و دشمنان دين ، و ترك صله رحم ، و دروغ سازى ، و تهمت و افتراء، و اشاعه فحشاء و شايعه سازى عليه اسلام و مسلمين و حب دنيا و مقام و منصب ، و نوشتن مقالات فاسد و مضر، و تشكيل كنفراسها و سمينارها عليه حق ، و صدها خيال بد ديگر را در دل راه مى دهد و يا در دل اعتقاد بغير خدا، به بت و طاغوت پيدا مى كند، و يا عمل خود را از روى ريا و براى خاطر مردم انجام مى دهد، و يا از درگاه خدا نااميد شده ، و بغير او اميدوار مى شود كه كشت بذر همه اينها در دل آثار بسيار بدى بدنبال دارد و عاقبت و خيمى را دارا مى باشد.
🔥⛔️⛔️❗️⚠️🔥⛔️⛔️❗️⚠️🔥⛔️⛔️❗️ 💠سوره الشعرا آیه (۲۱۰) شیاطین و جنیان این آیات را نازل .💠آیه (۲۱۱) و برای آنها و ! (این ایات با علوم و ایات متعددی که در است فقط مخصوص خداست که دانای غیب و خالق تمام مخلوقات و اشنا به تمام قوانین و علوم است) 💠سوره الشعرا آیه ( ۲۲۱) آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه نازل می شوند؟ آیه (۲۲۲) آنها بر هر نازل می گردند.
✅همگی یکدل و یکصدا دعای فرج مولا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بخوانیم🤲 🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🌹 اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ. خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و اميد قطع شد و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شکوه بسوى تو است‏ و اعتماد و تکيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پيرويشان را بر ما واجب کردى و بدين سبب مقام‏ و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديک مانند چشم بر هم زدن يا نزديکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفايت کنيد که شماييد کفايت‏کننده ام و مرا يارى کنيد که شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب الزمان‏ فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت همين ساعت هم‏اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق محمد و آل پاکيزه اش‏. الهی به حق مقدسات عالم و نام اعظم پروردگار حاجت روا شوید. “آمین یا رب العالمین”
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🌺 زیباترین فراز زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها 🔵 أَسْأَلُ اللهِ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ 🔴 از خدا می خواهم‌ روز فرج و شادی شما را به ما نشان دهد. 🟢 سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم مبارک باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بسم رب المهدی🌸 اللهم لَیِّن‌ قَلبی‌ لِوَلِیِّ‌ اَمرِک🤲 به مناسبت سالروزورود حضرت فاطمه زهرا معصومه سلام الله علیهما به قم به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به خانم حضرت معصومه سلام الله علیها، مادرشون خانم حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها و پدرشون اقا امام موسی کاظم علیه السلام، برادرانشون بالاخص آقا امام رضا علیه السلام افرادی که توفیق دارن در شخصی اعلام بفرمایند ان شاءالله که مورد قبول قرار بگیره و زمینه تعجیل در امر فرج مولای غریبمان باشد بحق خانم حضرت زینب الکبری سلام الله علیها اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 تا آخرهفته وقت دارید بخوانید قرآن کریم جزء ۱🌹برداشته شد ✅ جز ۲🌹برداشته شد ✅ جز ۳🌹برداشته شد ✅ جز ۴🌹برداشته شد ✅ جز ۵🌹برداشته شد ✅ جز ۶🌹برداشته شد ✅ جز ۷🌹برداشته شد ✅ جز ۸🌹برداشته شد ✅ جز ۹🌹برداشته شد ✅ جز ۱۰🌹برداشته شد ✅ جز ۱۱🌹برداشته شد ✅ جز ۱۲🌹برداشته شد ✅ جز ۱۳🌹برداشته شد ✅ جز ۱۴🌹برداشته شد ✅ جز ۱۵🌹برداشته شد ✅ جز ۱۶🌹برداشته شد ✅ جز ۱۷🌹 برداشته شد ✅ جز ۱۸🌹برداشته شد ✅ جز ۱۹🌹برداشته شد ✅ جز ۲۰🌹برداشته شد ✅ جز ۲۱🌹برداشته شد ✅ جز ۲۲🌹برداشته شد ✅ جز ۲۳🌹برداشته شد ✅ جز ۲۴🌹برداشته شد ✅ جز ۲۵🌹برداشته شد ✅ جز ۲۶🌹برداشته شد ✅ جز ۲۷🌹 برداشته شد ✅ جز ۲۸🌹برداشته شد ✅ جز ۲۹🌹 برداشته شد ✅ جز ۳۰🌹برداشته شد ✅ الهی عاقبت بخیر بشید و اجرتون با امام زمان عجل الشریف و قرآن کریم خادم کانال برای ثبت جزء قرآن 👇👇👇 @appear
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسمه الله شرکت کنید
۲۴ جزء باقی مانده همکاری
قرآن خوانها گجاهستند یقینا مشغلهاتون زیاده در روز ولی یک جزء قرآن وقتون نمیگیرد وکلام خداوند هم هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا