eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
5.2هزار ویدیو
350 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear ورز کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
خاکسپاری از طواف و تشییع در امام رضا علیه السلام باحضور پرشور مردم غیور سبزوار در زادگاهش روستای دامرود انجام شد و مزارش تا ابد میعادگاه عاشقان ایثار و شهادت گردید.😔
🌹🌹🌹 که محور برگزاری مراسمات مذهبی روستا شده است و مردم آنجا را محل آرامش دل میدانند.😔 عاشورا در جوار مزارشهید باحضور مشتاقان شهادت قرائت میگردد🤗
خبر شهادتم را به خانواده ام دادند کوچیکم خیلی گریه می کرد😔 گفت برای نیایش(دختر خردسال شهید)گریه می کنم😭 گفت: 🌸مگر نیایش از رقیه ی امام حسین ع عزیزتر است؟😔
که با به کاروان اسرای اهل بیت😔 پیکرش در مسیر شام بر روی خاک ها کشیده شد😭😔
بابا آب داد بابا نان داد جنگ شد❗️ بابا جان داد...😔😔
🌸 🌸 اشنایی من و رضا مسابقات فوتسال دانشگاه علمی و کاربردی کاشمر بود😊 تازه اومده بود به دانشگاه و به پیشنهاد یکی از دوستان رضا که از قبل ایشون رو میشناخت ازش خواستم به تیم ما ملحق بشه🤗 مطلب این بود بعد ازاومدن رضا به تیم ما تو اولین مسابقات فکر نمیکردم رضا انقد قشنگ بازی کنه👏 از اولین بازی از رضا تشکر کردم بهش گفتم هیچ وقت فکر نمیکردم انقد قشنگ بازی کنی. بیشتر باهش رابطه برقرار کنم که همیینطور هم شد و در 6 ماه اخر دانشگاه من با رضا رفت و امد زیادی داشتم. پسر دوست داشتنی بود هنوز شهادت رضا رو باور نمیکنم😞
🌺 😊 شاد و سرحال بود. همه رو به خنده رو بودن میشناختن. خوبی نسبت به این رفتارش داشتم، اگه جایی با شکست مواجه میشد زود حالت چهرشو تغییر میداد تا ناراحتی تو چهرش نباشه😌 خدا بزرگه، هاشو تنها نمیزاره، توکل بر خدا...
😊 که دیگر فقط و فقط باید سراغش را از قابهای عکس بگیرم😔...
«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند،نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.» 📚سوره توبه، آیه 20
⬅️خبر شهادت➡️ ساعت سه نصفه شب بود که خبر رضا رو توی سایت خوندم😔 بار با خودم گفتم تو اشتباه میکنی و این فقط يه شباهت اسمیه. صبح رفتم پیش یکی دیگه از هم دوره ای های دانشگاهمون،بهش گفتم و کلی به این طرف آون طرف زنگ زدیم تا فهمیدم خبر صحت داره 😔 بعد با دوستم راه افتادیم سمت سبزوار برای وداع با 😭
⬅️ ➡️ سوم محرم توی عملیات مجروح شد.. 🤕 به ناحیه سر اصابت کرد.😔 درگیری به نحوی بود که راهی برای عقب کشیدن رضا نبود بجز. اینکه پیکر پاکشو روی زمین بکشیم و آروم آروم بیایم عقب...😭 زنده بود و پیکرش رو سنگ و خاک کشیده میشد... 😭😭 ای نبود. اینکارو نمیکردیم زبونم لال میوفتاد دست تکفیریها... توی عشق به حضرت رقیه سوخت... پیکرش تو مسیر شام روی سنگ و خار کشیده شد... کاروان اسرای اهل بیت...😔😔 زنده موند و زخم این سنگ و خار رو تحمل کرد و بعد روحش پر کشید و آسمونی شد😔... الان خوب میفهمه غم حضرت رقیه رو که توی همون بیابونها میکشوندنش رو زمین.... میگفت این مسیری که پیکر رضا کشیده شد روی زمین همون مسیر ورود اهل بیت به شام هستش... 😔😔😔😔😭😭
⬅️ ➡️ بعد از دانشگاه به دلیل مشکلات زندگی کار و ازدواج خیلی کم وقت میکردم از همدیگر یاد کنیم. اما رضا خیلی بود. همیشه هفته ای یکی دوبار زنگ میزد. یا حداقل نصفه شب يه تک رو گوشیم بود از . صبح بهش زنگ میزدم و در حد چند دقیقه که شده بود باهم حرف میزدیم و کلی از صحبتهاش انرژی میگرفتم. خیلی بامعرفت بود
انتخاب اسم فرزند انتخاب اسم دخترش حساس بود چون معنی و مفهوم اسم براش مهم بود. اسامی سه تا اسم گلچین شد و قرار شد بنویسیم بزاریم بین صفحات قران و یکی برداریم. اول ماه رمضآن رضا یکدفعه گف دخترمون قراره تو ماه رمضان ، ماه نیایش و بندگی بدنیا بیاد. هم اسم قشنگیه😊 برای اسمهای دیگه چند وقت فکر کرده بودیم.اما این اسم ناخوداگاه اومد به ذهن رضا. و گذاشت لای قران. کاغذی که برداشتم باز کردم روش نوشته بود ... هم اون چند تا اسم که با دست خط رضاس بین قرآنه... تنها یادگار رضا موقع شهادت پدرش فقط 15 ماهش بود
وقتی با بودن پدرت اینطوری روی دستاش توی هوا میخندیدی بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش.... .
💠 نا امیدی ممنوع 💠 به خاطر یک اتفاق خیلی ناراحت بودم، رضا طوری رفتار میکرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. سعی میکرد هر جور که میشه خوشحالم کنه... تعجب میکردم از اینهمه خونسردیش اما با تموم ناراحتیم هرلحظه با خنده رو بودن چهرش امیدوارتر میشدم... همیشه میگفت به خدا شک نکن خودش گفته دو بارهم تو کتابش تاکید کرده پس نبینم غمگین باشی... گفت همین الان پاشو بریم مشهد پابوس آقا ، میدونم دوای دلت زیارته...
💠شهید محبوب شهید💠 تموم شهدا عزیز هستن ولی آدم به بعضی از شهدا ارادت خاصی پیدا میکنه و به نوعی باشون رفاقت میکنه. رضا به سه تا از شهدا ارادت خاصی داشت... شهید عبدالحسین برونسی شهید مصطفی چمران و شهید محمود کاوه...
💠پیاده روی اربعین💠 چند روز قبل از رفتنش گفت من برا پیاده روی اربعین با چند تا از بچه ها هماهنگ کردم گفتم اسم منم بزارن تو لیست... گفتم شما که معلوم نیس کی برگردی از سوریه مگه قرار نیس دو ماه اونجا باشین؟ گفتش آره خب شایدم زودتر برگشتیم اینو گفتم که بدونی اربعین خدا بخواد کربلام... گفتم خوشبحالت...😔 ان شاالله گفتش ان شاالله بعد عید همه با هم میریم.هوا یکم بهتره بشه بخاطر نیایش چون ممکنه اذیت بشه بعد عید سه تایی میریم... خیلی خوشحالم میکرد با این حرفاش من به همه حرفاش اعتماد داشتم محال بود کاری رو بگه و انجام نده
مهمون اومده بود برامون. نشسته بودیم و خونه ساکت بود نیایش کنترل تلویزیون رو برداشت و به حالت موبایل گرفت در گوشش. شروع کرد صحبت کردن. _الو سلام. خوبی؟؟؟ مادربزرگش با خنده پرسید کیه نیایش جان؟؟ گفت بابامه😔😔 دلم براش تنگ شده😢 زدم باهاش صحبت کنم. شروع کرد صحبت کردن با باباش😔😔😔😔 👈همسر شهید رضا دامرودی
🔷تربیت خود🔷 تصویری از دفترچه یادداشت شهید
🌺شهید رضا دامرودی تاریخ شهادت 94/7/25 🌸شهید مرتضی عطایی تاریخ شهادت 95/6/21 🍀شهید محسن خزایی تاریخ شهادت...95/8/22 که شهید شد 😔 یکی از فرماندهان فاطمیون با نام ابوعلی تعدادی عکس از رضا در سوریه را برایم ارسال کرد... در قاب دوربین او به ثبت رسیده بود و آن تصاویر شده بود مرهم قلب خسته ی من 😔 یادم نمیرود خواسته ی این فرمانده ی غیور ... شهادت... با تواضع وفروتنی و بکار بردن لفظ بنده ی روسیاه و جامانده از شهدا خواست تا خانواده های شهدا برای شهادتش دعا کنند...😔 نچندان دیر به یاران شهیدش پیوست... با انتشار خبر شهادت شهید محسن خزایی باز این داستان تکرار گردید... که در زمان حیاتش به تهیه کلیپی برای رضا پرداخت و صدای ملکوتی خودش را در ان تا ابد به یادگار گذاشت... #و چه وجه مشترکیست بین عاشقان شهادت... خزایی خبرنگاریست که در قبال تهیه کلیپ برای رضا فقط یک خواسته داشت و آن هم دعا برای شهادتش بود... گفته بود دعا کنیم تا همچون رضا از ناحیه سر به شهادت رسد و به دیدار ارباب بی سرش بشتابد... بود دختری دارد به نام زینب که هم سن و سال 🌺نیایش دختر رضاست... پیام های التماس دعای شهادت به دوستانت فضای مجازی را پر کرده است... ای خبر نگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران چه خوش پرکشیدی و به ارزوی دلت رسیدی... همسر شهید رضا دامرودی بمناسبت شهادت شهید محسن خزایی 95/8/22
وصیت نامه ی شهید رضا دامرودی
🌸اینک که به یاری خدا وپیرو لبیک به رهبر عزیزمون قسمت شدکه در مسیر الهی گام بردارم و به عنوان مدافع حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) قدم بردارم خوشحالم و به خود می بالم. هدف ما جلب رضایت خداوند، اولیا و انبیاء الهی است.زیرا در این دنیا افراد وملت های هستند که حرف حساب را بخوبی نمیفهمند وباید جوری دیگر برخورد کنیم. 🍀ان شاءالله که مورد شفاعت بی بی زینب سلام الله علیها قرار بگیریم.🍀 💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 🌹 شهید بزرگوار در نامه ی به همسرش سفارش کرد تا دختر یکسالش را زینبی تربیت کند. 🌹 بخشی دیگر از آخرین نامه خود،همسرش را به توسل به قرآن واهل بیت سفارش کرد✋
کودکي چشم به در دوخته از تنگ غروب دل او شــــوقِ در آغــــوش پريدن دارد
خوشحال شدم رفقا، از اینکه مهمونتون بودم 😊 خط رهبر باشید// نمازهاتون رو اول وقت بجابیاورید✋ 😌 شما هستیم ان شاءالله