eitaa logo
منتظران ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
24.1هزار ویدیو
155 فایل
ارتباط با مدیر کانال @montazerz_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام علیکم 💢💥مقید بود به من یاد بدهد؛ همیشه لباس ارزان قیمت بپوشم. علتش را هم می دانستم. می دانستم او فرمانده لشکر است؛ و فرمانده های تیپ و گردان و گروهان چشم شان به او و خانواده اش است؛ که چه می پوشند؛ چه می خورند؛ چه می گویند: می گفت: زن من باید بین همه شان الگو باشد. مواظب باش لباسی نپوشی که از بدترین لباس این جا بهتر باشد. خیلی از خانه های آن جا فرش داشتند؛ ما نداشتیم. تلویزیون داشتند؛ ما نداشتیم. وسایل رفاهی داشتند؛ ما نداشتیم. ما فقط یک روفرشی داشتیم؛ که روی آن می نشستیم. ابراهیم همیشه هم می گفت: دوست ندارم زنم با بی دردها رفت و آمد کند. می گفت: اگر می خواهی ازت راضی باشم؛ سعی کن با آن هایی نشست و برخواست کنی که مشکل دارند. حتی مرا مأمور کرده بود یواشکی بروم اختلاف بین دوست هایش و خانم هایشان را بفهمم؛ یا حل کنم؛ یا به او بگویم برود حل شان کند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال شهید ابراهیم هادی "
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام علیکم 💢💥مقید بود به من یاد بدهد؛ همیشه لباس ارزان قیمت بپوشم. علتش را هم می دانستم. می دانستم او فرمانده لشکر است؛ و فرمانده های تیپ و گردان و گروهان چشم شان به او و خانواده اش است؛ که چه می پوشند؛ چه می خورند؛ چه می گویند: می گفت: زن من باید بین همه شان الگو باشد. مواظب باش لباسی نپوشی که از بدترین لباس این جا بهتر باشد. خیلی از خانه های آن جا فرش داشتند؛ ما نداشتیم. تلویزیون داشتند؛ ما نداشتیم. وسایل رفاهی داشتند؛ ما نداشتیم. ما فقط یک روفرشی داشتیم؛ که روی آن می نشستیم. ابراهیم همیشه هم می گفت: دوست ندارم زنم با بی دردها رفت و آمد کند. می گفت: اگر می خواهی ازت راضی باشم؛ سعی کن با آن هایی نشست و برخواست کنی که مشکل دارند. حتی مرا مأمور کرده بود یواشکی بروم اختلاف بین دوست هایش و خانم هایشان را بفهمم؛ یا حل کنم؛ یا به او بگویم برود حل شان کند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال شهید ابراهیم هادی "
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام علیکم 💢💥مقید بود به من یاد بدهد؛ همیشه لباس ارزان قیمت بپوشم. علتش را هم می دانستم. می دانستم او فرمانده لشکر است؛ و فرمانده های تیپ و گردان و گروهان چشم شان به او و خانواده اش است؛ که چه می پوشند؛ چه می خورند؛ چه می گویند: می گفت: زن من باید بین همه شان الگو باشد. مواظب باش لباسی نپوشی که از بدترین لباس این جا بهتر باشد. خیلی از خانه های آن جا فرش داشتند؛ ما نداشتیم. تلویزیون داشتند؛ ما نداشتیم. وسایل رفاهی داشتند؛ ما نداشتیم. ما فقط یک روفرشی داشتیم؛ که روی آن می نشستیم. ابراهیم همیشه هم می گفت: دوست ندارم زنم با بی دردها رفت و آمد کند. می گفت: اگر می خواهی ازت راضی باشم؛ سعی کن با آن هایی نشست و برخواست کنی که مشکل دارند. حتی مرا مأمور کرده بود یواشکی بروم اختلاف بین دوست هایش و خانم هایشان را بفهمم؛ یا حل کنم؛ یا به او بگویم برود حل شان کند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال شهید ابراهیم هادی "
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام علیکم 💢💥مقید بود به من یاد بدهد؛ همیشه لباس ارزان قیمت بپوشم. علتش را هم می دانستم. می دانستم او فرمانده لشکر است؛ و فرمانده های تیپ و گردان و گروهان چشم شان به او و خانواده اش است؛ که چه می پوشند؛ چه می خورند؛ چه می گویند: می گفت: زن من باید بین همه شان الگو باشد. مواظب باش لباسی نپوشی که از بدترین لباس این جا بهتر باشد. خیلی از خانه های آن جا فرش داشتند؛ ما نداشتیم. تلویزیون داشتند؛ ما نداشتیم. وسایل رفاهی داشتند؛ ما نداشتیم. ما فقط یک روفرشی داشتیم؛ که روی آن می نشستیم. ابراهیم همیشه هم می گفت: دوست ندارم زنم با بی دردها رفت و آمد کند. می گفت: اگر می خواهی ازت راضی باشم؛ سعی کن با آن هایی نشست و برخواست کنی که مشکل دارند. حتی مرا مأمور کرده بود یواشکی بروم اختلاف بین دوست هایش و خانم هایشان را بفهمم؛ یا حل کنم؛ یا به او بگویم برود حل شان کند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال شهید ابراهیم هادی "