"هیولا زیر تخت"
باید واسش یه داستان بسازم
ممهسا از اون دختر های خجالتی ولی مهربونه که دوستیش با بقیه شبیه دوستی های خاله خرسست، واسه همین تنهاست بیا واسش دوست پیدا کنیم
( دارم به دلیلت واسه انتخاب اسم ممهسا فکر میکنم و به نتایج خوبی نمیرس_)
من سردردم چون دلم برات تنگ شده ولی مجبورم اینو برای همه انکار کنم چون هیچکس راضی به اینکه من حتی بهت فکر کنم نیست.
کاش میتونستم یه نفر استخدام کنم از ساعت ۱۵ تا ۱۹ وایسه با تفنگ بالای سرم و تهدیدم کنه به درس خوندن
هدایت شده از 𝓢𝓲𝓵𝓮𝓷𝓬𝓲𝓸 𝓭𝓮 𝓶𝓮𝓭𝓲𝓪𝓷𝓸𝓬𝓱𝓮
نه حس عاشقانه ای هست،نه عارفانه؛
صادقانه بگم،من فقط یه دلقکم.
The first time our two galaxies collided was in the summer!
I was afraid of you
But that pulsating object inside you got involved with me!
But slowly
So that even you couldn't believe it (:
(Like Beauty and the Beast)