"مونلایت-
یعنی این چشما آخرین چهارشنبه سوری قرن دیگه که همه جا دوباره جنب و جوش و آتیشه، خیلی وقته خوابیدن؟
خیلی برام غیرقابل تصور و گُنگه
من نیستم، چشمای من اون موقع تو خواب عمیق و ابدین، دیگه دستام نمیتونن از آسمون عکس بگیرن و تغییراتشو ثبت کنن، دیگه نمیخندم، دیگه اینجایی وجود نداره...
من نیستم
05 Jesus In LA.mp3
2.78M
بیش از اندازه بی دلیل حس میکنم امشبم توی jesus in La الک حبس شده، حداقل وقتی قرن بعدی من نیستم این آهنگ هستو میتونه یادآور ۱۴۰۰/۱۲/۲۵فردی به نام مونلایت باشه:))))))))))))))))))))))))
چندتا سیلی ریز به صورتم میزنم که هوش و حواسم برگرده سرجاش و دوباره فردا صبح چشمامو باز نکنم و بگم این چه کاری بود کردم...
ولی فایده ای نداره، هوش و حواسم خیلی خوب سرجاشه و من در کمال آگاهی دارم دوباره این عمل ابلهانه رو تکرار میکنم
دوباره دارم آتیش زیر خاکسترو زنده میکنم و با بادبزن بهش جون میدم، اوه این دوباره منم
دوباره همین انگشتایی که چندماه پیش دکمه دیلیتو زدن الان دارن میرن با هیجان و اضطراب روی صفحه کیبورد سُر بخورن و حروف س ل ا م م م م م م رو تایپ کنن و سر انگشتام دوباره بگن سلامممممم و دوباره و دوباره و دوباره لبخندایی به بزرگی آسمون بشونن رو لبام
دستای استخونیم از پیشونی کشیده میشن تا روی چونم
ابروهام مثل خودش میرقصن
چشمام مثل دریای ِ خشک موج داره موجی که میخنده و گوشه های لبش کشیده میشن بالا، بینیم همه اکسیژنی که هست و نیستو میرسونه به ریه هام و لبام رنگ خونن و نبض دارن نبضی حس شونده تر از نبض سرخرگم
پس فکر کنم باید بگم سلامممممم
اونجایی که زل میزنی تو چشمای بقیه و از خجالت نمیدونن کجارو نگاه کنن اما نهایتا بعد متر کردن زمین دوباره برمیگردن تو چشمای خودت نگاه میکنن، اونجا
اونجا نتونستم خودمو کنترل کنم نخندم
"مونلایت-
چندتا سیلی ریز به صورتم میزنم که هوش و حواسم برگرده سرجاش و دوباره فردا صبح چشمامو باز نکنم و بگم ای
درواقع، من گفتم سلام
و اون گفت سلاممممممم
اوه فکر کنم جا به جا شدیم.
هدایت شده از - گشت قم -
[غم دردل من
از آن است که نیست
یک دوست که با او
غم دل بتوان گفت]
https://eitaa.com/moonlightpyo 🌱
تردید
تناقض کافی نبود الان لبریز از تردیدم، تردید نسبت به همه چی، اما تو اوج تردید، صدای درونم نسبت بهش اطمینانو ضجه میزنه
تند قدم برمیدارم اما دستامو آروم نزدیک میکنم، انقدر نزدیک و محکم که با فشارش با فشاری که توریچلی کشف کرد برابری کنه
تردیدم و اطمینانم دستاشونو توهم قفل کردن و این بینابین من موندم، منی که نمیدونم
ولی هنوز اطمینانم به یه مورد غلبه میکنه
هی، من هنوز میخوام برقصیم
روی کشتی نشد هم میتونم بپذیرم، روی چمن چطور؟ آبشاری کنارش نیس؟
در هر صورت زیر آسمونه پس میتونم موهامو از روی شونم بزنم کنار و با اکراه بگم قبول میکنم ولی از درون با چشمام دلخسته بشم
ای وای دیدی چیشد؟ گیتارتو یادت نره قشنگم
راستی، بابت اون تردید عذرخواهی که نیاز نیس؟ من از هرکسی عذرخواهی نمیکنم اگه لازمه خودت یه عذرخواهی از طرف مونلایت قشنگت تصور کن قشنگم، ما که این حرفارو نداریم
"مونلایت-
تردید تناقض کافی نبود الان لبریز از تردیدم، تردید نسبت به همه چی، اما تو اوج تردید، صدای درونم نسبت
Dans les prisons de Nantes(joyamusic).mp3
2.45M
حالا دستاتو بیار جلو تا به فشار توریچلی غلبه کنیم:)))))