نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست...
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از نمی داند دل تنها میان جمع هم تنهاست...
مرا افکنده در تنگی که نام دیگرش دریاست
تو از کی عاشقی؟ این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریه ام فهمید مدت هاست،مدت هاست
به جای دیدن روی تو در خود خیره ایم ای عشق
اگر آه تو در آیینه پیدا نیست، عیب از ماست
جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
من این تکرار را چون سیلی امواج بر ساحل
تحمل می کنم هر چند جانکاه است و جانفرساست...
در این فکرم که در پایان این تکرار پی در پی
اگر جایی برای مرگ باشد! زندگی زیباست...
#شعر :فاضلنظری
|منتظر|
⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید!
▶️ رهبر معظم انقلاب:
یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصر باغانی
🔹اینجانب ناصر باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
✍️وصیت نامه شهید ناصر باغانی
اونی که نمیدونه توکل به خدا یعنی چی؛
اونی که با سلاحِ توسل به اهلِ بیت
آشنا نیست، زندگیش توأم با ترس و
اظطراب و نگرانیِ همیشگیه!
نه تویی که میدونی مسلمونی و همه
اینا رو، هم داری و هم میشناسی.
پس باید یه فرقی بین تویِ مسلمون
با اونِ بدونِ دین، باشه یا نه؟!
گریهی کم از سختیِ دل است؛
سختیِ دل از گناه زیاد است؛
گناه زیاد از آرزوهای زیاد است..
بعضی وقتا حسرت خوردن قشنگه
مثلاً حسرت ِ همون لحظه ای که
قاسم(معروف به قاسم فاسق)
به توصیه ی آیت اللّٰه قاضی(ره)
رفت وضو بگیره
تا برای اولین بار نماز شب بخونه؛
حسرت ِ همون لحظه ای که
آستین هارو بالا زد و گفت:
{خدایا! در این دنیا کسانی هستند
که صدایشان برای ملائکه و تو آشناست؛
امّا صدای من آشنا نیست
دیر به درگاهت آمده ام، مرا بپذیر}
رزق چیست؟
زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی؛ این بیداری، رزق است، چون بعضیها بیدار نمیشوند.
زمانی که با مشکلی رو به رو میشوی، خداوند صبری به تو می دهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.
زمانی که در خانه لیوانی آب، به دست پدر یا مادرت میدهی، این فرصت نیکی کردن، رزق است.
گاهی اتفاق میافتد که در نماز حواست با گفتههایت نباشد. ناگهان به خود میآیی و نمازت را با خشوع میخوانی. این تلنگر، رزق است.
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بیخبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش. این یادآوری، رزق است.
رزق واقعی، رزق خوبیهاست!
نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همهی بندگانش میدهد! اما رزق خوبیها را، فقط به دوستدارانش میدهد.
و در آخر... همین که عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت؛ این بزرگترین رزق خداوند است.
علامه حسن زاده آملی رحمهاللهعلیه
و میخوای چه کاری انجام بدی که باعث لبخندِ رو لب های حضرت ولیعصر ارواحنافداه بشی..؟!
هدایت شده از مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
متن-زیارت-عاشورا-بدون-ترجمه-فارسی.jpg
204.2K
فایلِ با کیفیتِ متن زیارتعاشورا
آیت الله اراکی فرمودند:
شبی خواب امیر کبیر را دیدم،
جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
پرسیدم: چون شهیدی و مظلوم کشته شدی
این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر!
سوال کردم: چون چندین فرقهٔ ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه. با تعجب پرسیدم:
پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیهٔ مولایم حسینع است!
گفتم: چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند،
چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد
سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید،
ناگهان به خود گفتم: میرزا تقی خان!
دو تا رگ بریدند این همه تشنگی!
پس چه کشید پسر فاطمهس؟
او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از عطشِ مولایم حسینع حیا کردم،
لب به آب خواستن باز نکردم
و اشک در دیدگانم جمع شد ..
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند
امام حسینع آمد و فرمود:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی
این هدیه ی ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
#صلیاللهعلیکیاعطشانکربلا
هدایت شده از - مکتبمرتضیٰعلی🇵🇸 -
بهیادِ ؛
همهٔ دلتنگا و اهالیِ حضرتِ ¹¹⁰ :)
- باعلیباش | ماح | یارالی | رواقِدل | دلتنگیهایمان | معراج | درخفایِخویش | حیران | وقفآقایِ۱۲۸ | مجنونِ رقیھ | میخواهمنوکرتباشم | بهشت کوچک | مبتلا | حسنیهٔدل | متعکف | بیخیال | شاهنجف | عطو | خانومِ 274 | مرکزقلوب | کانالِکمیل | تعلیم و تذهیب | مامول | آشفتگی | حسینیون | زین اب | هوران | نزدیک خدا | مبتلا | بهشتکوچک۱۱۰ | مرکزقلوب | دلتنگ | سیاهمشق | مسلمونباشیم | حنیفه | ملجأ | https://eitaa.com/Taghabun11 | کلامعلی | حبیب | نجواییکطلبه | کلامِمولا | منتظر | حرف دل | هیس | آرمانِعزیز | قمرحیاتمن | چاه نویس | شبانه | اسماء | رقیهسادات | همت | طالب | ناعم | نجفستان | کنجِ دل ᝢ
- انشاءالله روزیِ خودتون بشه -
مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
بهیادِ ؛ همهٔ دلتنگا و اهالیِ حضرتِ ¹¹⁰ :) - باعلیباش | ماح | یارالی | رواقِدل | دلتنگیهایمان |
خیلی ممنون..🌱
امشب شبِ حساسی بود برام!
ممنون که اینجوری شیرینش کردین.. :)
مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
صبحت بخیر رفیقِ همراه.. امروز میخوای سعی کنی چه گناهی نکنی ؟!
آقا بینِ همش این چقدر قشنگ بود..!
فقط نمیدونم چرا حس میکنم طرف داره تیکه میندازه بهم😅
خب.
برنامه ی امروزمون چیه؟
کدوم گناهُ قراره بزاریم کنار..؟
امروز با چه کاری لبخند بیاریم رو لب عزیزدلِزهرا (عج)..؟!؛)
حواست باشه تا شب اون گناهی که تصمیم بر ترکِش میگیری رو مرتکب نشی!
حداقل همین یه امروز رو حواست باشه!...
شهید علی چیت سازیان :
باور کنید هرکس به جایی رسید ؛
با مبارزه با نفس رسید . .