من که راضی شده ام رزق مقدر شده را...
نکشم ناز گدایان توانگر شده را...
چقدر پر مفهوم و قشنگه این شعر..
نه؟
و این کتاب 😍🥺
آقا مصطفی رو که در جریانید چقدر بهشون ارادت دارم؟
#شهید_مصطفی_صدرزاده
مُنتَظـِـــر...؛)🇵🇸
یه سری چیز جدید نوشتم😄 ولی چقدر این حق بودا... لکن طوری نشود که بعد از سلام نماز ملائکه بگویند: _ت
اینو جهت این نوشتم که هی جلو چشمم باشه
حواسم باشه جوری نماز نخونم که ملائکه بعدش بگن تموم شد؟خیلی تاثیر گذار بود:/
هدایت شده از رِ.شیـٖن】
خیلی خستهام. روز پرکاری را گذراندهام. چشمانم را میبندم. چشمم گرم شده نشده از جایم میپرم. ناخودآگاه سمت گوشی میروم. چند پیامک آمده:
یکی از ... در خیابان مجاهدین اسلام تهران به دست دونفر موتورسوار با شلیک ۵ گلوله ت.ر.و.ر و به شهادت رسید...
برق از سرم میپرد. عکسها را می بینم، گلولهای که به بازوی چپ اصابت کرده، خونی که از سر جاری است، سمتی که شهید افتاده، حالت دست، قطرات خونی که به رد تبدیل شده...
خبرها را میخوانم، دم در منزلش شهید شده، ساعت ترور را هم نوشتهاند حوالی ساعت ۱۶، ضارب پیاده بوده و همدستش راکب موتور و منتظرش...
هرچه جلوتر میروم حجم شباهتها برایم دیگر قابل باور نیست. اشک از چشمانم سرازیر شده.
ناخودآگاه آرمیتا وارد اتاق میشود. صورت خیسم را که میبیند، میپرسد چیزی شده؟
میگویم یکی را ترور کردهاند درست مثل بابا
میگوید: آخ...
میپرسد: خانوادهاش همراهش بودهاند؟
میگویم: نه
میگوید: باز جای شکرش باقی است. خدا کند اندازه ما اذیت نشوند...
برای اولین بار بعد از 10 سال تمام ترسهای آن لحظه و روزهای بعدش برایم تداعی میشود.
امروز چندم بود؟ یک خرداد!... آه، از یک مرداد تا یک خرداد راه طولانی را طی نکردهایم انگار.
تکرار میشوید انگار، شما مردانی که مصادیق این آیه سوره احزاب هستید:
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
✍🏻دلنوشتهشهرهپیرانیهمسرشهیدرضایینژادI درپیشهادتحسنصیادخدایی