آهنگ زبان مادری خواننده: امیر سیاوشی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۲ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

حضور دوستان زحمت کش هیئت امنا در اوقاف برای پیگیری امور ساخت مسجد امام جواد علیه السلام

دوستان عزیز از صبح تا الان۱۳:۴۰ داخل اوقاف برای پیگیری شناسه ملی مسجد

#آموزش_همگانی ✳️ اهمیت خاک خاک قسمتی از پوسته‌ی زمین است که در اثر هوازدگی فیزیکی و شیمیایی سنگ‌ها تشکیل شده است. خاک فراهم کننده‌ی نیازهای ضروری اکوسیستم، حیات انسان و جامعه بوده و ارائه دهنده‌ی کالاها، مواد و خدمات مختلفی به اکوسیستم‌ها مانند مواد غذایی، ذخیره و انتقال آب، پایش آب و تأمین غذا است .در واقع بخشی از زنجیره‌ی غذایی انسان و سایر حیوانات از خاک است. به همین دلیل هرگونه آلودگی موجود در خاک می‌تواند در طی زنجیره‌ی غذایی، به سطوح بالاتر انتقال یافته و در نهایت در انسان تمرکز یابد. تشکیل هر سانتیمتر خاک در شرایط مختلف آب و هوایی از 100 تا 10000 سال طول می‌کشد. برای خاک می‌توان نقش‌های متعددی برشمرد که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود : 🔹زیستگاه اصلی گیاهان و جانوران. 🔹بستر اصلی اسکان و فعالیت‌های انسانی. 🔹بستر اصلی تولید و تأمین غذا. 🔹دربرگیرنده‌ی بخشی از معادن و ذخایر مواد معدنی و آلی. 🔹دربرگیرنده‌ی تنوع زیستی، گونه‌ای و ژنتیکی بسیاری از موجودات زنده. 🔹دارای توان بالا در نگهداری و بعضاً پالایش آلودگی های محیطی. 🔹محل ارتباط بین آب، اقلیم، موجودات زنده، فعالیت‌های انسان و روابط متقابل آن ها. 🔹عنصر اصلی طبیعت و چشم انداز و تأمین‌کننده‌ی نیازهای زیباشناختی انسان. 🔹در بردارنده‌ی اطلاعات دیرین شناسی، باستانشناسی و میراث فرهنگی. 🔹و .... برگرفته از کتاب آلاینده‌های محیط زیست (آلودگی آب و خاک) ادامه دارد... 🍀 دیدبان طبیعت... @hezarmasjedwatch @kalatnews

#نادر ترانه زیبای ترکی خواننده: علی برومند کارگردان: سید رسول عزیزی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۴ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

میلاد با سعادت منجی عالم بشریت، حضرت مهدی موعود، امام زمان"عج"پیشاپیش برهمگان مبارک باد! ارسالی خانم عصمت رفیعی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۵ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

پاک سازی از قره سو تا تونل هیات کوهنوردی شهرستان کلات نادر سپاس از حمایت جناب پروانه ریاست محترم اموزش وپرورش واهدا جوایز. وریاست محیط زیست شهرستان کلات. وریاست محترم اداره ورزش وجوانان شهرستان کلات. وهمراهی سبز دوستان عزیز همنورد

(((کارخیر خواهانه ))) جمع آوری زباله ها در ارامستان تپه سلام توسط جناب اقای کربلائی هادی شریعتی

قسمتی از داستان #آیجمال دختر کلاتی خواننده: استاد رسول عباس زاده موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

☘داستان دوست محمد وآی جمال، دختر حکومت کلات داستانی سوزناک وعاشقانه میباشد❤️ دوست محمد چوپان  بود، آیجمال دختر حکومت کلات بود.خانواده دختر با ازدواج  این دوکبوتر عاشق مخالف بودند آیجمال نظر خودش را در حضور برادرانش اعلام می کند که من (بمیرم مال زمینم  بمانم مال دوست محمد هستم ) با شنیدن این صحبت برادرهای دختر غیرتی می شوند و آی جمال رو مورد ضرب و شتم قرار می دهند وآی جمال بی گناه جان خودش را از دست می دهد ● خبر مرگ آی جمال به دوست محمد می رسد با شنیدن این خبر دوست محمد سراسیمه خودش را به مزار آی جمال یارش می رساند و در اینجا با دلی شکسته و چشمانی پر از اشک و دلی سوخته این اشعار را می‌سراید: چرخ فلک ظلمیندن گلمیشم زاره بی بی بو زاره هئچ تاپمدیم علاجیم چاره بی بی دردیم اگر سانه سنگ گلمس شماره بی بی ای بیله گوشه چشمی ییلان نظاره بی بی بیر گلین فرقینده بلبل ایشی فغاندی بال و پرینی توکوب مدام باغیرینده قاندی عشق ای کی آرخاننده منزل گاهی شو جایدی سالیدن منی زندانه جان ای گئدی کناره بی بی آی جمال یاره بی بی هردم ایزینگ گوردوم شوگین قالدیم گورمکدن دیزیمده رغبت یوخدی اوتورمگدن تورمکدن سالدینگ منی زندانه گیدینگ کناره بی بی مجنون کیمی چولره اله دینگ آواره بی بی آی جمال یاره بی بی جنت گولی سولورمی جنت گولی بولورمی عاشقلر بیره ایله سن بیره شونده قالورمی منی ترک ائدوب گئدی دوستلیق شولر بولورمی ای بیله سالیدن منی زندانه گیدی کناره بی بی آخ ابله دیم دردینه بی بی، آی جمال یاره بی بی "برگرفته از کتاب ادبیات ترکان خراسان نوشته اسماعیل سالاریان" موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

▫️روایت عاشقانه ی     «دوست محمد و آی جمال» ▫️به روایت گرم و دلنشین     زنده یاد محمد حسین یگانه موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۱/۸/۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

معنی فارسی اشعار داستان آی جمال، به روایت زنده یاد،محمدحسین یگانه❤️☘ ازظلم روزگار،به تنگ آمده ودرمانده شده ام ای بی بی! برای این درماندگی،علاج وچاره ای نیافتم ای بی بی! اگردردهایم را بشماری، ازشماره خارج است.ای بی بی! ای صنم!بیا. ای صنم بیا! بر دردهایم تماشاکن هرلحظه چهره ی زیبایت را،می دیدم امروز از دیدنش وامانده ام. اکنون ازنشست وبرخاستی که داشتم توانی در زانوهایم باقی نمانده است. اینگونه است که چون،مجنون آواره بیابانم ساختی ای بی بی! گل بهشتی پژمردی،گل بهشتی شدی. مگرگل باغچه شیفته نام سفیدت،شده است؟ اگرازمعاشیق یکی بمیرد دیگری می ماند. حال با گوشه ی چشم نگاهی،به من بینداز ای بی بی! دوست محمد می گوید:یارم مرد ومن باچشم خود ندیدم. وگرنه خونش را،با اشک چشم،پاک می کردم. گویا مرا،به زندان انداختی وخودبه کناررفتی ای بی بی!                        ❤️❤️❤️ ازظلم روزگاربه تنگ آمده و درمانده شده ام ای بی بی! برای این درماندگی علاج وچاره ای نیافتم ای بی بی! اگربشماری،درد و رنج من ازشماره خارج است ای بی بی! باگوشه ی چشم نگاهی برمن بینداز ای بی بی! ازهجران گلی کار بلبل نالیدن شده است. بال و پرش ریخته و خونین جگرگشته است. بارعشق برپشت و جایگاهش نیز،همین جاست. به نوعی مرا،به زندان انداختی و خود به کناری رفتی.ای بی بی! هردم چهره زیبایت را،می دیدم ولی امروز محروم شدم. دیگر ازنشستن وبرخاستن توانی،درزانوهایم باقی نمانده است. به نوعی مرا،مانندمجنون آواره بیابان کردی.ای بی بی جان بی بی! گل بهشتی، پژمردی گل بهشتی شدی. اگرازعاشقان یکی بمیرد،دیگری برجای می ماند. مرا ترک کردی و رفتی واین رسم دوستی نیست. به نوعی زندانی ام کردی و خودت را،کنارکشیدی.ای بی بی! اکنون از درد هجرانت مردم ای بی بی! دوست محمد می گوید:یارم مرد و باچشم خود ندیدم. والا خونش را،با اشک دیده ام پاک می کردم. به گونه ای که کوهها نیز،توان تحمل درد و رنج مرا ندارند. آخ!از درد هجرانت مردم ای بی بی! ای روزگار! اکنون ثابت کن که کدام روز من خوش بوده است؟کدام روزم به خوشی گذشته است؟ ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

دقت کردید رابطه کلمات وارونه چگونه اند؟     به خواندنش می ارزد! 👇 گنج = جنگ، مى شود درمان=نامرد قهقهه=هق هق ولى !!! دزد ، همان ،دزد است درد ، همان ، درد است گرگ ، همان ،گرگ آرى! نمی دانم چرا؟   من ، نم زده است يار ،راى عوض كرده است راه ، گويى ، هار شده است روز ،به زور ،می گذرد آشنا را ، جز در انشا، نميبینی چه سرد است اين درس زندگى اينجاست که مرگ ،برايم ،گرم می شود چرا كه ، درد همان ،درد است. البته #نادان،همیشه ازهرجهت "نادان" است. این آخری از همه بهتره! چون به نادان از هر طرف وارد بشی، نادان است. اصلاً #نادانی و جهالت دشمن بشریت است. در افتادن با آن بسیار سخت است. چون بالاخره نادان است. بیایید نادان نباشیم. موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۸ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

آهنگ ترکی یئری یئری نادان یار بیوک آغا،گروه ترکمانان موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۸ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

گردنه گوجگی ساعت8صبح جاده یه لایه برف و لغزنده 📺🎤به #بزرگترین_رسانه_خبری_تحلیلی و #مردمی_شهرستان_کلات_نادری  #کانال_کلات_نیوز،  بپیوندید 👇👇👇 🆔 @kalatnews

#شوشنماق(سُرخوردن) سُرسُره بازی این روزهای کودکان حمام قلعه زمان: اسفندماه ۱۴۰۲ محل بازی: پشت منزل کربلایی حسنعلی کوهستانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi

#فولکلور،ائل بیلیمی،دانش عامه #بازیهای_محلی حمام قلعه #شوشنماق(سُرخوردن) یاد بچگی های دهه چهل و پنجاه بخیر! یادی خیراولسون چاغالیق هواسی چیلله وقتینده، شوشنماق صفاسی فلکین دوری  نه تئز؟ دوءندی بیزه دونیانین بیرکسه یوخدور وفاسی                                     "سئودا" آنچه را که در کلیپ فوق مشاهده می نمایید نوعی سُرسُره بازی کودکانه بر روی یخ می باشد که آن را،در حمام قلعه #شوشنماق می گویند شوشنماق در حقیقت تنها سرخوردن یا سرسره بازی نیست بلکه نوعی اسکی بازی نیز می باشد. درحمام قلعه قدیم که برف ویخبندان زیاد بود کودکان ساعت ها مشغول بازی می شدند و آن رابه شکل های مختلفی انجام می دادند گاهی هر کدام به صورت انفرادی با سرعت می دویدند به محض آن که به سرازیری می رسیدند می نشستند و با سرعت بالا سُر می خوردند گاهی نیز،اگر سرازیری تند بود به صورت گروهی پشت سرهم می نشستند واز لباس نفر جلویی می گرفتند ومانند واگون های قطار به حرکت در می آمدند البته گاهی قطار از ریل خارج شده و واگن ها روی هم  می ریختند که صحنه ای جالب را رقم می زد صحنه ای که خنده وگریه وهیجان را درهم می آمیخت. گاهی نیز،به صورت ایستاده سُر می خوردند که حالت اسکی بازی پیدا می کرد آن را نیز،به دو شکل به صورت انفرادی انجام می دادند یعنی گاهی رو به جلو حرکت می کردند و گاهی از بغل پا سر می خوردند و به پهلو حرکت می کردند.   برخی از کودکان نیز، بر اثر تمرین زیاد و تکرار آن در سرخوردن، اسکی بازان قهاری می شدند آن هم با ساده ترین، وسیله یعنی یک جفت کفش پلاستیکی که عاج های کف آن صاف شده بود و دیگر هیچ.حتی دریغ از یک چوب دستی به عنوان عصا(باتوم اسکی). این کودکان چنان مهارتی پیدا کرده بودند که به صورت ایستاده بدون آن که در دستشان تکیه گاهی به عنوان باتوم اسکی داشته باشند با سرعت زیاد از سرازیرهای یخ زده سُر می خوردند و هنر خود را به رخ دیگران واحیاناً بزرگتر ها می کشیدند. البته گاهی نیز،تعادل خود را از دست می دادند و با سر و کله شکسته راهی خانه می گشتند و چند روزی نیمکت نشینی اختیارکرده،تماشاگر هنر دیگران می شدند.یادش بخیر! ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi