21 روز تا عید غدیر عید غدیر و روز تجلی مرتضاست آری علی ز بعد محمد امیر ماست خورشید آسمان ولایت علی بود او نایب رسول خداوند کبریاست #روزشمار_غدیر 💚| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

خوانش بخشی از کتاب ۲۳ روز با غدیر نوشته دکتر عدنان درخشان #کتاب_صوتی #روزشمار_غدیر 💚| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

انتظار یعنی... #تذکر 🎧استاد زرین @moqis_graphy💚✨

خوانش بخشی از کتاب ۲۳ روز با غدیر نوشته دکتر عدنان درخشان #کتاب_صوتی #روزشمار_غدیر 💚| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

🎧عرض ارادت خدمت امام‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هر روزتان را با یاسین و آل‌یس شروع کنید🦋 🩵چله زیارت آل‌یس؛ روز شانزدهم متن و صوت زیارت ♥️| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

خوانش بخشی از کتاب ۲۳ روز با غدیر نوشته دکتر عدنان درخشان #کتاب_صوتی #روزشمار_غدیر 💚| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

هر روز صبح وقتی از خواب بلند می‌شیم... یا وقتی می‌خوایم بخوابیم... یا وقتی وارد جمعی می‌شیم... سلام می‌کنیم! یادمون باشه... فراموش نکنیم هر صبح... یا هروقتی یادمون افتاد... به آقای عالَم هم سلام بدیم! نمی‌دونم چرا یهو یاد این جمله افتادم: دلم به مستحبی خوش است... که جوابَ‌ش #واجب است! [سلام‌علی‌آل‌یس...] 🩵چله زیارت آل‌یس به نیت فرج؛ روز هجدهم متن و صوت زیارت ... @AleyasinHusainie ...

و رجائی کربلا … خذ عمری وارزقنی کربلا… #عربی ♥️| @moqis_graphy | مُغیثــ‌گِرافے

از جفای مردم مدینه گفته شد ما نکند مردمان آن زمان شویم صاحب اصلی جهان حی و حاضر است باید از ندیدن او روضه خوان شویم... فراموش نمی‌کنیم...❗️ مهدی تو آمدنیست می یاد که انتقامت رو از اون دو تا بگیره فراموش نمی‌کنیم...

#پست_فاطمیه یک دست صدا...؟ دارد؟ ندارد؟ شیعه می‌گوید؛ دارد! شیعه یا بهتر بگویم؛ فاطمیه، می‌گوید؛ یک دست صدا دارد حتی اگر شکسته باشد! سیاهی لشکر سپاه امام‌زبانت هم که باشی، همین که از دور، یار افزوده‌ای به سپاهش، یعنی ایستاده‌ای برای حریمش... فاطمه ایستاد برای امامش... با دلِ شکسته، چشم به اشک نشسته، سینه پر درد و استخوان پهلویی که دیگر استخوان نمی‌شد... فاطمه برای امامش، فرزند و جان داد؟ ما چه کرده‌ایم؟ ❗بایستیم برای امام‌‌زمان‌مان!

چند شب است نوشته‌هایم را میخوانم. دستم میلرزد و قلمم نمیکشد... همیشه فکر میکردم چرا جهنم باید از جنس آتش باشد؟چرا نمیشود مثلا عذاب حالتی از سیل باشد؟ یا ماندن زیر آوار؟ چرا آتش؟ حالا میفهمم!! آتش همه چیز را زیر و رو میکند. روایت ما را نگاه کنید. بعد آتش روز خوشش را گم کرد... دلم میخواست قلم که دست میگیرم بنویسم: اینگونه بود که آنها، همه در کنار هم، به خوبی و خوشی تا ابد زندگی کردند. ولی! آتش نگذاشت. قلمم را سوزاند، جگری را سوزاند، دلی را سوزاند، خیمه‌ای را سوزاند... مجبور شدم بنویسم: خوشبخت بودند اگر آتش میگذاشت زندگی کنند. خدایا! خسته‌ام، پایان خوب داستانت کو؟ #سلام حسرت خوشبختی‌ام سلام غریب مانده، عزلت نشینم. سلام داغدار از جهنم دنیا... سلام پایان خوش داستان... #امام_عصر علیه‌السلام به قلمِ: ب.نظری منش #رد_قلم #فاطمیه @Shahrah