حضرتِ معصومه (س)
از بچگی دیوونهٔ
ضریح و صحن و کَفترام
یه زائرِ کوچیکمُ
خادمِ خواهرِ رضام
با دستِ راست رو سینه ام
با بغض و آهِ تو صِدام
از تهِ دل آروم میگم
حضرتِ معصومه سلام
ببخش اگه دیر اومدم
برای عرضِ احترام
یکَم سَرَم شلوغ شده
درگیرِ کار های بابام
راستی بابام حالِش بَده
سلام رِسوند و گفت بیام
سلامتی شو از شما
خانومِ محترم بِخوام
دُعا کنید پیشِ خدا
انشاالله خوب شه زود بابام
ریحانه آبجیمِ خانوم
کوچیک ترین تو خواهرام
یه نقاشی کشیده بود
از کربلا وُ از امام
انداختمش تویِ ضریح
میگفت که جایزه میخوام
راستی میشه یه چیز بِگم
یه حرفی مونده رو لَبام
یه خواهشی دارم خانوم
دلتنگِ مشهدُ الرِضام
امام رضا گفته سه جا
به یاریِ شما میام
به وقتِ مرگ ، پُلِ صِراط
حسابرسیِ زائرام
میام و با حضورِ خود
میشم براشون اِلتیام
رؤیای مشهدُ الرضا
شده خیال این شَبام
دعا کُنید برای من
منی که زائر شمام
زیادی حرف زدم خانوم
حرفم رو میکُنم تمام
شما رو دوست دارم زیاد
به قدِ این دو تا چِشام
فقط میگم که عاشقم
همین و دیگه والسلام
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاطِمَةُ المعصومه اشْفَعِي لَنَا فِي الْجَنَّةِ
.:.:. تکثیر و کپی برداری مجاز می باشد .:.:.
شاعر : علیرضا قاسمی
#شعر_حضرت_معصومه
#شعر_روز_دختر
#شعر_ولادت_حضرت_معصومه
#شعر_کودکانه
┄┄┅🍃🌸🔸❤️🔸🌸🍃┅┅┄
#مربی_خلاق 👇👇👇
با ما مربی و مادری خلاق باشید 👌
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
حتما برای دوستان خود بفرستید