داستان یکی از مخاطبین
کارگاه طبی#استادمنادی
👇👇
سلام علیکم
امروز برای بنده یه عجب اتفاقی افتاد...
حرم مطهر بودم برای ملاقات با یکی از دوستانم که از #پاکستان اومده بودن
یه دختر خانمی ۱۰ ساله ای دارن و من داشتم کف دستشو داشتم نگاه میکردم.... یهویی #خانم_پلیس اومد و گفت داری چکار میکنی؟؟
گفتم دارم کفشو نگاه میکنم... گفت خانم میدونی در حرم ممنوع؟؟ گفتم نمیدونستم... گفت دست منو هم ببین گفتم مگه نگفتی در حرم ممنوع؟ گفت حالا یه چیزی بگوووو نگاه کردم و یه چیزی گفتم... بعد گفت کارت شناسایی ؟؟
کارتمو نشون دادم... زنگ زد به کسی گفت یه خانم پاکستانی داشت فالبینی میکرد....
بعد یه بلند قهقه ای زد ،ته مطلب رو فهمیدم...
و گفت خانم شما باید با من برید دفتر نیرو انتظامی...
گفتم چرا مگه......
گفت بری میفهمی....
ادامه داستان #بازداشت در#حرم
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/955515515Caedff148a1
👆👆
نظرات مخاطبین را مشاهده کنید