4_5787461894419776706.jpg
15.95M
🔸کیفیت#چاپ
🔆 امام حسین علیه السلام
@amooakhavan
4_5823686086680904934.jpg
14.35M
🔸کیفیت#چاپ
🔆 مسلم علیه السلام
@amooakhavan
4_5801058493863560281.jpg
14.8M
🔸کیفیت#چاپ
🔆 عباس علیه السلام
@amooakhavan
33.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆 مسلم علیه السلام
@amooakhavan
21.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆جناب زهیر
@amooakhavan
29.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆جناب حر
@amooakhavan
21.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆جناب حبیب
@amooakhavan
25.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆حضرت عباس علیه السلام
@amooakhavan
22.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆امام حسین علیه السلام ۱
@amooakhavan
19.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆حضرت زینب سلام الله علیها ۱
@amooakhavan
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆امام حسین علیه السلام ۲
@amooakhavan
23.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤اجرای قصه #کربلا
🔆حضرت زینب سلام الله علیها ۲
@amooakhavan
سلام بزرگواران ومربیان اجرای قصه دهه اول به ترتیب تا شهادت امام واسارت خاندانش
#محرم
#کودکان_حسینی
رقیه خانم قصه ما دختر امام حسین علیه السلام بود🌷 این پدر و دختر همدیگر رو خیلی دوست داشتن😊 امام حسین علیه السلام همیشه با رقیه جون بازی میکرد😍 و قصه های قشنگ براش میگفت🌷
رقیه خانم قصه ما یک گردنبند خیلی قشنگ هم از پدرشان هدیه میگیرن🎁 که اون رو خیلی دوست داشت😍
رقیه قصه ما یک عمو داشت به اسم عمو عباس🌷 که خیلی دوستش داشت😍
عمو عباس یک مرد مهربان و زیبا و قوی بود👏
همه بچه ها هر وقت کاری داشتن عمو عباس رو صدا می زدن💐 چون عمو عباس هم قوی بود هم بچه ها رو خیلی دوست داشت😍
اگر رقیه و یا بقیه بچه ها یک روز عمو عباس رو نمیدیدند ناراحت میشدند و همه جا دنبالش میگشتند🌷
یک روز امام حسین علیه السلام بابای رقیه کوچولو گفت🌷 ما باید بریم شهر کوفه🏘 چون مردم اونجا برای ما نامه نوشتن که بریم کمکشون کنیم 📜
آخه پادشاه اونجا خیلی مردم رو اذیت میکنه 😡
رقیه کوچولو گفت بابا شهر کوفه چه طور جایی هست🌷
اونجا قشنگه ؟🤔
اونجا بچه هم هست که من باهاشون بازی کنم ؟😍
امام حسین علیه السلام گفتن آره مردم اونجا خیلی ما رو دوست دارن🌷 منتظرن که ما بریم اونجا و کمکشون کنیم🌷 مردم اونجا بچه هم زیاد دارن که میتونی باهاشون بازی کنی😊
رقیه کوچولو خیلی خوشحال شد😍 گفت آخ جون آخ جون میخوایم بریم مسافرت 😍می خوایم بریم جایی که کلی بچه هست و میتونم باهاشون بازی کنم 😍خدایا شکرت 🤲
رقیه پرسید بابایی عمو عباس هم باهامون میاد❤️
امام حسین علیه السلام گفتن بله عمو عباس هم باهامون میاد👌
رقیه خوشحال شد و گفت آخ جون خدایا شکرت که عمو عباس باهامون میاد 😍
ادامه دارد....
#موسسه_علمدار
☀️کارگاه حضوری #تهران
✅ #زبانشناسی:
تشخیص مزاج و بیماریها از روی #زبان
🎤سرکارخانم منادی
مشاور و متخصص طب اسلامی و ایرانی
🔸زمان: #شنبه_۲۳مرداد
ساعت: ۸ تا۱۵
🌎 شهرک ولی عصر عج خیابان عمرانی
🔸ثبت نام و اطلاعات بیشتر:
👇👇
@tebtarbiat_a
👆👆
✍مشاوره #تغذیه_سالم
1.pdf
7.07M
🌷کاربرگ نسل حسینی🌹
💠کاربرگ شماره 1⃣
❇️این کاربرگ مناسب کودکان دبستانی می باشد❇️
🔰شما پدر ومادر یا مربی گرامی دو برگه ی فایل را پرینت گرفته در اختیار کودک قرار دهید تا با خواندن شعر وقصه، رنگ آمیزی، پاسخ به پرسش ها با یاران کوچک امام حسین آشنا شود 🔆
#امام_حسین
#ویژه_نامه_محرم
#کاربرگ
#دبستان
#موسسه_علمدار
هدایت شده از نمونه اجرای عمو روحانی
#محرم
#کودکان_حسینی
رقیه خانم قصه ما دختر امام حسین علیه السلام بود🌷 این پدر و دختر همدیگر رو خیلی دوست داشتن😊 امام حسین علیه السلام همیشه با رقیه جون بازی میکرد😍 و قصه های قشنگ براش میگفت🌷
رقیه خانم قصه ما یک گردنبند خیلی قشنگ هم از پدرشان هدیه میگیرن🎁 که اون رو خیلی دوست داشت😍
رقیه قصه ما یک عمو داشت به اسم عمو عباس🌷 که خیلی دوستش داشت😍
عمو عباس یک مرد مهربان و زیبا و قوی بود👏
همه بچه ها هر وقت کاری داشتن عمو عباس رو صدا می زدن💐 چون عمو عباس هم قوی بود هم بچه ها رو خیلی دوست داشت😍
اگر رقیه و یا بقیه بچه ها یک روز عمو عباس رو نمیدیدند ناراحت میشدند و همه جا دنبالش میگشتند🌷
یک روز امام حسین علیه السلام بابای رقیه کوچولو گفت🌷 ما باید بریم شهر کوفه🏘 چون مردم اونجا برای ما نامه نوشتن که بریم کمکشون کنیم 📜
آخه پادشاه اونجا خیلی مردم رو اذیت میکنه 😡
رقیه کوچولو گفت بابا شهر کوفه چه طور جایی هست🌷
اونجا قشنگه ؟🤔
اونجا بچه هم هست که من باهاشون بازی کنم ؟😍
امام حسین علیه السلام گفتن آره مردم اونجا خیلی ما رو دوست دارن🌷 منتظرن که ما بریم اونجا و کمکشون کنیم🌷 مردم اونجا بچه هم زیاد دارن که میتونی باهاشون بازی کنی😊
رقیه کوچولو خیلی خوشحال شد😍 گفت آخ جون آخ جون میخوایم بریم مسافرت 😍می خوایم بریم جایی که کلی بچه هست و میتونم باهاشون بازی کنم 😍خدایا شکرت 🤲
رقیه پرسید بابایی عمو عباس هم باهامون میاد❤️
امام حسین علیه السلام گفتن بله عمو عباس هم باهامون میاد👌
رقیه خوشحال شد و گفت آخ جون خدایا شکرت که عمو عباس باهامون میاد 😍
ادامه دارد....
#شمیم_افق
هدایت شده از نمونه اجرای عمو روحانی
#محرم
#کودکان_حسینی
امام حسین علیه السلام همراه خانواده و یارانش حرکت کردند که به کوفه برسند💐
اما اتفاق دیگه ای افتاد😔
اونجا هیچ بچه ای نیامد با رقیه بازی کنه😔 و هیچ کس از دیدن اونها خوشحال نشد😔 سربازهای حاکم بد اومدن که با اونا بجنگن😱
رقیه کوچولو اینها رو که دید تعجب کرد و گفت بابا چرا اینا میخوان با ما بجنگن 😭
مگه ما چکار کردیم که میخوان با ما بجنگن😭
بابا بابا من خیلی تشنه هستم داداش علی اصغر هم خیلی تشنه هست💧 چرا اینها به ما اجازه نمیدن بریم آب بخوریم💦
امام حسین علیه السلام گفتن دختر گلم نگران نباش الان به عمو عباس میگم تا بره برامون آب بیاره😍
رقیه کوچولو خیلی خوشحال شد و گفت خدایا شکرت عمو عباس حتما برامون آب میاره😍 خدایا شکر که عمو عباس همراهمون هست🤲
ادامه دارد ...
#شمیم_افق