eitaa logo
مربی موفق_کودک شاد
267 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
238 فایل
💫 ﷽ 💫 🎁فرزندان سالم و خلاق، آینده سازان ایران هستند👌 اینجا با: 👈 #نکات_تربیتی 👈 #بازی_هدفمند 👈 #قصه 👈 #اوریگامی 👈 #کاردستی 👈‌ #نقاشی 👈 #ورزش_ریتمیک .... در خدمت شما هستیم @Admin_morabi :ارتباط💌 @SHIRANNN
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 امام رضا علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لِدِینِهِ و دِینَهُ لِدُنیاهُ از ما نیست آن‌که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک گوید. 📜 بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۶ ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
imam-reza-22.mp3
4.95M
آهنگ کودکانه آقاجون در مورد امام رضا (ع) 👈آدرس ما در پیام رسان ایتا 👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1339359428C0e61d7a74b ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─ @morabe_koodak ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 اگه یه روز می‌گفتم تو ژاپن قراره به فارسی بگن «مرگ بر اسر۱ئیل» قطعاً می‌گفتید چه حرفا، ولی خب، این رویاها واقعی شده..
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈آدرس ما در پیام رسان ایتا 👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1339359428C0e61d7a74b ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─ @morabe_koodak ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۸دلیل برای شروع دروغ گویی در کودکان 👈آدرس ما در پیام رسان ایتا 👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1339359428C0e61d7a74b ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─ @morabe_koodak ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تام و جری 👈آدرس ما در پیام رسان ایتا 👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1339359428C0e61d7a74b ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─ @morabe_koodak ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─
17.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 مهارتهای زندگی این قسمت : چجوری مریمو خوشحال کنم؟ 👈آدرس ما در پیام رسان ایتا 👇👇👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1339359428C0e61d7a74b ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─ @morabe_koodak ─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─
♥️🍃 با خودتون قهر نکنید، هیشکی نیست آشتی‌تون بده😎😇
🐉مار حیله گر   در سرزمین سرسبزی در کنار رودخانه ای قورباغه های فراوانی زندگی می کردند در همسایگی آنها مار پیری لانه داشت او در زمان جوانی قورباغه های زیادی را صید کرده بود به همین خاطر همه ی قورباغه ها از او می ترسیدند ولی مار دیگر پیر شده بود و نمی توانست شکار کند اغلب روزها گرسنه بود و باحسرت به قورباغه ها نگاه می کرد و به یاد جوانی ها اشک می ریخت. روزها به همین صورت می گذشت تا اینکه یک روز کنار رودخانه نشسته بود و گریه می کرد یکی از قورباغه ها شجاعت کرد و نزد او رفت و گفت: ای مار پیر چرا هر روز گریه می کنی؟ آیا از دست من کارو کمکی برمی آید؟ مار پیر چشمانش برقی زد و با گریه گفت: ازتو دوست مهربان ممنونم .ولی کسی نمی تواند به من کمک کند چون خوردن قورباغه برمن حرام شده است من نفرین شده ام و باید گرسنه بمانم تا بمیرم. قورباغه نزد پادشاه فورباغه ها رفت و تمام حرفهای مار را برای او تعریف کرد، شاه قورباغه ها که متوجه شده بود مار نمی تواند آنها را شکار کند با خیال راحت نزد او رفت و با مهربانی از مار پرسید: ای مار پیر مگر چه کار کرده ای که نمی توانی شکار کنی؟ مار پیر از آمدن شاه قورباغه ها خوشحال شد و به فکر افتاد با حیله ای خود را ازاین بی غذایی نجات دهد و در جواب شاه قورباغه ها گفت: ای شاه بزرگ علت حرام شدن شکار قورباغه برای من داستان طولانی دارد اگر اجازه بدهید برای شما تعریف کنم شاه قورباغه ها گفت: تعریف کن شاید بتوانم به شما کمک کنم. مار با ناله گفت: روزی به اشتباه به خانه ی مرد نیکوکار و باتجربه رفته به دنبال غذا می گشتم خانه تاریک بود و من گرسنه در اتاقی پسر مرد نیکوکار نشسته بود من انگشت دست او را نیش زدم از زهر من پسر از بین رفت و مرد نیکوکار به خاطر این کار مرا نفرین کرد که امیدوارم برای همیشه گرسنه بمانی و محتاج پادشاه قورباغه ها باشی تا مقداری غذا به تو صدقه بدهد و از تو سواری بگیرد. پادشاه قورباغه ها خوشحال شد و با صدای بلند همه ی دوستانش را صدا کرد مارپیر جلوی او تعظیم کرد و گفت: برمن سوار شوید تا وظیفه ی خودرا انجام دهم. پادشاه قورباغه ها هم با خوشحالی برپشت مار سوارشد مارهم حسابی به او سواری داد و او را همه جای رودخانه برد. روزها به همین صورت گذشت تا اینکه مار پیر که به هدف خود رسیده بود و موقع درخواست از پادشاه قورباغه ها بود به او گفت من خیلی گرسنه ام و اگر غذا نخورم نمی توانم به شما سواری بدهم پادشاه قورباغه ها دستور داد هرروز چند تا قورباغه به او بدهند تا بتواند از مار سواری بگیرد مار پیر حیله گر هم با خیال راحت به او سواری می داد.
بیلی و شکست هیولا_صدای اصلی_224867-mc.mp3
5.16M
🌸بیلی و شکست هیولا 🍃بیلی به همراه پیرمرد کوچک سوار بر قو،با نقشه ای که برای از بین بردن هیولا کشیده بودند پرواز میکردند که در این هنگام درست زیر پاهایشان دود سرخ و نارنجی از بینی هیولا بیرون آمد. بیلی هر چه قدر به هیولا نزدیک تر میشد... 🌸این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که به دنیای اطرافشان با دقت بیشتری نگاه کنند چرا که در این دقت به نکاتی دست خواهند یافت که شاید دیگران به آن نرسیده باشند. بهتره ادامه قصه را بشنوید👆 🌸🍂🍃🌸